[spoiler=خلاصه سوژه]اسلیترینی ها از دست پخت و غذاهای انی مونی ناراضی هستند.برای همین تصمیم میگرند غذاهایی که خودشان دوست دارند را در کتابخانه پیدا کنند و طرز تهیه اش را به انی مونی یاد بدهند.
در این بین تازه واردی به نام فلاندا وارد اشپزخانه میشود و آنی مونی که به او علاقه مند شده قبول میکند او دستیارش شود.
فلاندا که ظاهرا با بلیز زابینی خصومت شخصی دارد بعد از فهمیدن اینکه وی در تالار است غذاهای زیادی درست میکند و در نوشیدنی مخصوص بلیز مایع مشکوکی میریزد ولی اشتباها به جای بلیز لرد این نوشیدنی را میخورد...![/spoiler]
ملت غیور اسلیترین با کارد و چنگال و قاشق و ساطور به میز حمله ور شدند و هیچ دیس و بشقاب و لیوانی نبود که از دستشان جان سالم بدر ببرد!
برای همه انها که تا ان روز فقط دستپخت های انی مونی را خورده بودند این پذیرایی بیشتر به جشن شباهت داشت!
در این بین فقط دو نفر بودند که با بقیه تفاوت داشتند.یکی فلاندا بود که از ترس دندان هایش بهم میخورد و مدام زیر چشمی به لرد سیاه نگاه میکرد.
نفر دوم هم خود لرد بود که با هر لقمه ای که میخورد قیافه اش بیشتر خشمگین میشد!
بالاخره لرد چنگالش را درون میز فرو کرد و به فلاندا گفت:ببینم تو گفتی خودت این غذاها رو درست کردی؟
فلاندا با ترس تایید کرد.همه دست از خوردن برداشتن و به لرد نگاه کردند.
لرد گفت:آنی مونی هیچ دخالتی توی درست کردنشون نداشت؟
فلاندا آب دهانش را قورت داد و گفت:نه همه اش رو خودم درست کردم.مشکلی پیش اومده؟
لرد کروشیویی به سمت فلاندا فرستاد و گفت:مشکل؟این غذاها هیچ کدوم مزه ندارن!انگار دارم گچ میخورم!کروشیو!
بلیز با چشمان گرد شده لقمه اش را فرو داد و به لرد گفت:ولی اینا که خیلی خوشمزه هستن!چطور مزشون رو حس نمیکنین!این ژله هفت رنگ رو امتحان کنین.
لرد مقداری از ژله را چشید و گفت:بوقی این کجاش خوشمزه است؟آب معدنی طعم و مزه اش از این بیشتره!!
نارسیسا برشی از بره بریان را در ظرف لرد گذاشت و پرسید:این یکی چطور؟این دیگه واقعا مزه اش عالیه!
لرد مقداری از آن را امتحان کرد و در حالی که قیافه اش در هم فرو رفته بود گفت:شما ها حس چشاییتون تعطیل شده؟بوقیا اینا که هیچ مزه ای ندارن!
رودولف شربت قرمز رنگی برای لرد ریخت ولی باز قیافه لرد درهم رفت!
بلاتریکس با ترس سرفه ای کرد و گفت:من فکر میکنم بدونم چی اتفاقی برای لرد افتاده.
لرد با اخم نگاهی به بلا کرد و گفت:هوم؟
بلا:این ما نیستیم که حس چشایی مون مشکل پیدا کرده...حس چشایی شما یه چیزیش شده!
لرد نگاهی به بقیه انداخت و بعد از چند لحظه با فریاد گفت:آنــــــــی مونی...اگه جونت رو دوست داری سریع بیـــــــــــا ایـــــــــــــــــنجا!!!