مسعود ابراهیمی هستم.خیلی خوشحال هستم از اینکه بیکار هستم.بند کفشم رو دیروز برای ارزشی بازی بستم و خفت بالای سر رول پلینگ نشستم.
هرجا که میرم ظاهرا ساکتم اما شناگریم که اگر بهم اب بدن قادرم تا سر قله ی قاف برم.
از انجائیکه بنده یک عضو تازه وارد(از نوع ارزشی)تشریف دارم. به کمک بزرگان سایت نیاز داشته و یاری سبزشان را خریداریم.لذا تقاضا میشود هر چه سریعتر سیل پیام شخصی های فرندشیپی خود را نثار اینجانب حقیر کنند و ای اس ال دهند به مقدار کافی.
این موجودی که همینک میبینید خودش رو کشت تا دانشجو بشه....الان به وسیله ی دانشجو شدن،فرقی با توریست نداره و در کل دانشگاه را هتل فرض کرده(شاید هم دانشگاه این رو توریست فرض کرده.دو شرطیه قضیه)
موجودی صلح طلب...اصلا توی کار گیر دادن به این و اون نیستم!(به جون ادوارد
)
سن:19-21 ....حس محاسبه ی دقیق نیست.
شغل:جوات
تحصیلات:ترم دوم حسابداری.یه ترم هم برای خنده و شادی، نرم افزار خوندم که جالب بود برای خودش.
علاقه های شخصی:
1-پرسی ،نیک،ادوارد،آنی مونی.ماندی،بادراد.کریچ.هدی ،سالی،لوییس،مرلین و کل جامعه ی جادوگری
2-ایران
3-کتاب خوندن
4-چهارشنبه سوری
کتاب هایی که مطالعه کردید:هیچی.....ما کتاب میخوریم.الان بیهقی،حافظ،سعدی،جان کریستوفر،تالکین،رولینگ،مودب پور،اریک فوندانیکن و .....هر کدام در قسمتی از سیستم گوارشی بدن قرار دارند.
نکته ی کلیدی:منو چپ چپ نگاه نکن عمدا
یکی از رفقا به نکته ی بسیار جالبی اشاره کرد.بنده پاسخی براش ندارم ولی نکته رو تکرار میکنم:
چطوری دنیل رو شناخته بعد جادوگران رو قبل از اینکه با هری پاتر آشنا شه ؟اصلا باید شفاف سازی بشه که چه فردی ،چه فردی رو شناخته؟
(سالازار بیا و منو و پرسی رو با هم روشن کنه)
طریقه ی اشنایی با سایت:سالازار قبلی(old) ادرسش رو بهم داد.چاکر سالازار جدید هم هستیم
[b][size=small][color=660000]گریه میکردم که کفش ندارم،یکی را دیدم ، پا نداشت[/c