باشه بابا حق با تو...ولی حداقل یکی رو بهم معرفی کن که خیلی عظمت داشته باشه.... چون دیگه واقعا نمی دونم کی رو جانشین کنم...البته یه چیزی بگو که بعد گیر ندی دوباره...

نام:راهب چاق
جنسيت:مذكر
علايق: همه ي بچه هاي هافلپاف
ظاهر كلي: شيشه اي -شفاف-مهربون-مؤدب
سن: متاسفانه يادم رفته ولي بايد يه 400-500 سالي داشته باشم(آخه من شبح هستم)
گروه: هافلپاف

متاسفانه چوب جادو ندارم و اون موقعي كه براي نجات جون يكي از بچه هاي هافلپاف شجاعانه مي جنگيدم نا جوانمردانه از پشت اول شكنجه شدم بعدش هم مردم ولي متاسفانه قاتل هيچ وقت شناسايي نشد.من اميدوارم اون يارويي كه منو كشت (كه الان خودش بايد مرده باشه) در آتش جهنم بسوزه
(من قبلا قبول شدم ولي در ايفاي نقش نيستم براي همين دوباره زدم)

خوشتیپ رو خوب اومدی...ولی به جان تو من عمرا نمی تونم شخصیت رو عوض کنم...
از 13 به بعد کلی اسم و رسم واسه خودم بر هم زدم...کلی مرده خوار تحت فرمان پیدا کردم...حالا مخوای مثلا با یه شخصیت مثل گویل بیام سره کار؟
وجدانا یارام بهم نمیخندند...بابا رو من حساب باز شده...حالا تو کوتاه بییییا...
راستی اگر می شه به اون ملکه ی مارها دیگه گیر نده...چون اولین نفری بود که وفاداریشو اعلام کرد...نمیبینی نوشته طرفدار همیشه ی لرد سیاه...
نذار دیگه اینطور ازت بخوام...زشته...لردی گفتند...
راستی اگر هم نشد ولذی جون رو دیگه قبول کن


عزیز برادر الان لرد داریم که دست بر قضا اونم کلی طرفدار داره نمیشه که دو تا لرد داشته باشیم حالا شما این خفت رو به جون بخر یک شخصیت دیگه رو بردار

عذر ميخوام دوست عزيزم عوضش نميكنم باشه منم صبر ميكنم و چند وقت ديگه دوباره خودم رو معرفي ميكنم .
اينم شانس من بوده كه تا من وارد سايت شدم تصميم هاي جديد گرفته شده.
ازت مچكرم.


دوستم من در واقع جواب شما چیزی جز جوابیه که همکار عزیزم دادن شخصیتهای غیر کتاب رو من به شخصه تائید میکنم ولی بستگی داره که اون شخصیت چی باشه اگه چی چانگ باشه مطمئنا تائید نمیشه ولی اگر یکی بیاد شخصیتی از خودش خلق کنه روش کار کنه و یک معرفی خوب ازش بدهحتما تائید میشه از طرف دیگه یک سری شخصیت ها مثل اسم شما قابل تائید نیستن فکر کنید یکی اسم شخصیتش سلطلان خون آشام باشه یا مرد برتر یا ارباب سایه ها همه ی اینا به یک شخصیت نکره برمیگردن نه معرفه اما در مورد اسم خود شما یعنی ملکه ی مارها فکر نمیکنم جالب باشه که تو نمایش نامه ها مدام نوشته بشه ملکه مارها این رو گفت ملکه ی مارها اینو گفت در واقع این اسم نیست لقبه نمیدونم منظورم رو فهمیدید یا نه پس اگر دوباره هم معرفی کنی تائی نمیشه باید یک اسم داشته باشی که با اون شناس باشی

سلام بر همه من چارلی ویزلی هستم برادر بزرگ رون
خوب البته کار اصلی من تربیت موجودات شگفت انگیزه و بیشتر وقتمو در رومانی در حاله سر و کله زدن با اژدها بسر می برم،روی سر و صورت و بدنم جای سوختگیه چون به همین راحتی نمیشه از دست شعله های آتش فرار کرد من بیشتر به موسیقی راک مخصوصا متالیکا علاقه دارم در زمان مدرسه جزء بهترین جستوجوگر بودم الانم عضو محفلم و گروهم در هاگوارتز گریفیندور بود امیدوارم که بیشتر با هم آشنا بشیم در ضمن از پیازم خیلی بدم می یاد

دوست عزیز چرا هی پستت رو ویرایش می کنی برای هر معرفی یه پست جدید بزن تا ما اونو ببینیم.شرمنده این شخصیت هم گرفته شده.لطف کن به لیست شخصیتهای گرفته نشده یه نگاهی بنداز

نام :پدر نویل (متاسفانه اسمش فعلا در خاطرم نیست)
سن:45
چوب :بید مجنون7/27س م پر ققنوس
گروه:راونکلا
رنگ چشم :مشکی
شغل:گاراگاه خوبی بودم اما حالا در سنتماگو هستم
رنگمو:قهوهای بوده اما دارد سفید می شود


دوست من با این معرفی ضعیف نمیتوین وارد ایفای نقش بشی بهتره بری و اطلاعاتت رو کامل کنی بعد بیای شخصیت رو برداری

نام:ميلي سنت بالسترود
سال هفتم اگه هاگوارتز باز بشه
گروه اسليترين
هرميون به جاي موي من موي گربه ام رو تو معجون تغيير شكل ريخت
چوب:27سانتيمتر درخت بيد مركز موي تك شاخ
رنگ مو:قهوه اي
رنگ چشم:قهوه اي
جارو: نيمبوس2006
طلسم مورد علاقه: اكسپكتو پاترونوم
اولين حضور:تالار اسرار
ظاهر:لاغر و قد بلند
اخلاق و خصوصيات:بد اخلاق عبوس به خون گريفيندوري ها تشنه
از يكي از دارو دسته هاي دراكو


این شخصیت قبلا گرفته شده اگه خیلی به این شخصیت علاقه داری میتونی یک هفته ی دیگه دوباره پست بزنی شاید تا اون موقع خالی شده باشه

سلام
من مری پاتر دختر عموی هری پاتر هستم
همسن هری
هم مامانم و هم بابام اصیل زادن
هری گریفندوریه. عمومم گریفندوری بود منم گریفندوریم
ولی توی مدرسه ی خودمون توی یه گروه دیگم که اسمش محرمانس
عاشق اینم که یه روزی هری رو ببینم تا بدونه که دختر عمویی هم داره و تنها خویشاوندش خاله پتونیا نیست
آخه من به مدرسه ی جادو گری .......... در یه کشور دیگه میرم(اسم مدرسه محرمانس)
خیلی از مرگ عمو و زن عمو ناراحت شدم و دلم می خواد توی کشتن ولدمورت به پسرعموم هری کمک کنم ولی نمی دونم که تا اون روز رفتم پیشش یا نه
برام دعا کنین تا هرجه زودتر هری رو از این تنهایی نجات بدم!!

دوست عزیز اولا گروهت رو بنویس دوما این شخصیتهایی رو که تو کتاب نداریم تایید نمیکنیم.