بررسی
پست شماره 550 زندگی به سبک سیاه، آستریکس:
نقل قول:
هکتور که چونه زدن رو بی نتیجه می دید جلو رفت و ویبره زنان دهن بلاتریکس رو گرفت و باز کرد.
شروع خوبی بود. فقط کلمه "ویبره زنان" به نظرم اضافه بود. از ویژگی شخصیت ها بهتره وقتی استفاده کنیم که هدف خاصی داشته باشیم. فقط ننویسیم که نوشته باشیم. به یه دردی بخوره. لازم هم نیست به درد خیلی خاصی بخوره. کافیه ساده و بی هدف نباشه.
نقل قول:
_ به تو ربطی نداره کجا بریزیم. اصلا ما دوست داریم بریزیمش تو غده لوزالمعدش تا از تو گوشاش ادرنالین ترشح بشه , برای رشد استخوناش مفیده.
این دیالوگ برای لرد خوب بود. هم طنزش خوب بود و هم حالت حق به جانب و بی منطقش. شکلک هم مناسب و خوب بود.
شما قبلا زیاد طنز نمی نوشتین. خیلی خوبه که الان سوژه های درست و مناسبی برای نوشتن پیدا می کنین و شخصیت ها رو هم می شناسین.
خود شیرینی مرگخوارا و خود بزرگ بینی لرد خوب بود. مواظب باشین شخصیت ها تو یه محدوده خاصی بمونن. شورشو در نیارن. چه لرد و چه مرگخوارا. در مورد دیالوگ ها و شکلک ها حواستون باشه که هر چی باشه اینا مرگخوارن...هر چی باشه اون لرده. جادوگر بزرگیه. تا یه جایی می شه پیش رفت. الان لرد و مرگخوارهای شما در حد متعادل و قابل قبول بودن. یه کمی لب مرز بودن. مرگخوارا اگه کمی بیشتر لوس می شدن و لرد کمی بیشتر چرت و پرت می گفت، ممکن بود از قالبش خارج بشه.
نقل قول:
_ خیلی خوب دا هک , باز نگهش دار میخوایم بریزیم. ... ده هک درست نگهش دار... ویبره نزن هک... مگه با تو نیستم...
دا نداریم تو فارسی...دیگه داریم! اون "حاجا" هم همین حالتو داشت.
نقل قول:
پق !
رودولف دستشو گذاشت روی صورتش که مثل لواشک تمشک ابدار سرخ شده بود و با بغض شروع به مالیدن کرد.
لرد بعد از فوت کردن , دستشو غلاف کرد و رو به مرگخوارا کرد گفت:
این صحنه خوب بود...ولی توضیحش کم بود.می تونه گیج کننده باشه. خودمم اول که خوندم چند ثانیه فکر کردم که چی شد؟!
نقل قول:
ملت مرگخوار بازم شروع کردند به جویدن ناخوناشون , البته دیگه اونقدر جویده بودند دیگه ناخوناشون تموم شده بود و معلوم نبود دارن چیو میجون.
این صحنه هم خوب بود...می تونستین اون "معلوم نبود" رو معلوم کنین. یعنی توضیح بدین که ناخونا تموم شدن و الان دارن سر انگشتاشونو می جون...حتی یکی زیادی استرس داشت و تا آرنجش می جوید. تو اینجور صحنه ها باید اغراق کنین که طنزش تاثیر خودشو بذاره.
می رسیم به بحث همیشگیمون با شما...
پیشرفت می کنی آستریکس...پیشرفت می کنی...ولی ما با این غلط املاییا چیکار کنیم؟
اگه عادی بودن؛ در حد متعادل بودن؛ تک و توک بودن؛ در مورد کلمات سخت بودن، اصلا اشکالی نداشت. ولی الان اشکال داره. یعنی امکان نداره کسی پست شما رو بخونه و حواسش پرت نشه.
اگه کلمات نامصطلح بود می گفتم هر جا شک دارین یه چک بکنین که درست باشه...ولی نیست. اصلا برام قابل درک نیست که کسی زور رو ضور بنویسه!
هی با خودم می گم عمدیه؟
خب چرا عمدی باشه؟ چه فایده ای داره این کار؟
عمدی نیست؟
خب اینم غیر ممکنه...
به نظرم غیر ممکنه کسی ندونه زور رو چطور می نویسن. یا اصلا فرض می کنیم نمی دونه...چرا باید بین"ز" و "ض"، دومی رو انتخاب کنه؟
(موقع دیدن غلط املاییای شما من دقیقا تبدیل به همین شکلک می شم!)
دیگه به اشتباهاتی مثل "هلق" و "خفناک" و "حجوم" گیر نمی دم!
حلق...خوفناک...هجوم!
از این که بگذریم می رسیم به اتفاقات خوب!
من شما رو خوب می شناسم. با نوشته هاتون آشنا هستم. با توجه به شناخت قبلیم می تونم بگم که شما شدیدا تک بعدی، بعضا بی منطق و به یه سبک خاص می نوشتین...که الان اینا کاملا عوض شدن. یه جورایی می شد گفت قاطی ایفای نقش نمی شدین. ولی این پست یه پست ایفای نقشی جادوگرانیه. اینجا اثری از آستریکس نیست ولی شما موفق شدین بنویسین. شخصیت هاتون خوب و درست هستن.این نشون می ده دقت کردین...شناختین.
طنزتون خوبه. نکته های خوب و درستی از شخصیت ها می گیرین و تبدیل به طنزش می کنین.
دیالوگ ها خوبن.
قبلا داستان ها رو همونجوری پیش می بردین که خودتون دوست دارین. یعنی اگه از قسمتی خوشتون نمیومد خیلی راحت می تونستین ازش رد بشین. ولی اینجا همچین حالتی وجود نداره...داستان رو اصلا پیش نبردین. به تمام سوژه ها احترام گذاشتین. این عالیه.
داستان رو در حدی پیش نبردین که من تونستم پستی رو که قبل از پست شما نوشته بودم، بعد از پست شما بزنم! چون چیزی تغییر نکرده بود.
پاراگراف بندی، یا در واقع پاراگراف نبندی، یکی از بزرگترین اشکالات شما بود. اشکالی که می تونه باعث بشه بهترین پست ها هم خونده نشن. این اشکال هم این جا برطرف شده که عالیه.
دیگه یک نفس و پشت سر هم نمی نویسین. این ایرادی بود که دیگه داشتم از برطرف شدنش ناامید می شدم. ولی خوشبختانه شده.
یه اشکال دیگه تون این بود که جمله ها رو با هر لحنی که تو ذهنتون بود می نوشتین. این گاهی باعث می شد نوشته هاتون شدیدا نامفهوم بشن. اینجا این اشکال خیلی خیلی کمتر شده. اونقدر خفیف شده که می شه نادیده گرفتش.
جمله بندی ها و انتخاب کلمات شما شدیدا اشکال داشت(قبلا)...که تو این پست خبری از جمله های اشتباه و نامفهوم نبود.
غلطای املایی فجیع و تعجب آور شما سرجاشونن...ولی راستش تعداد ایراد هایی که برطرف کردین، اونقدر زیاده که نمی شه تحسین نکرد. شما کلی ایراد اساسی و ریشه ای داشتین که تو این پست در حد خیلی زیادی برطرف شده. این فوق العاده اس. پیشرفت بزرگیه. غلط املایی ها هم رفته رفته کم و کمتر می شن. مطمئنم. کسی که باشه و بخونه کم کم چشمش به کلمات عادت می کنه. یاد می گیره. اگه شما موفق شدین اون ایرادا رو برطرف کنین، این یکی رو هم بر طرف می کنین.
موفق باشید.