. نام دو ورد کوبنده را بنویسید و طلسم های مدافع آن را نیز ذکر کنید


طلسم :آستریاس فروبسی
ضد طلسم: آلیوم کپا

خاصیت ورد کوبنده : عضلات شخصی سفت شده . کرختی به وجود امده عکس العمل شخص رو کند میکنه


طلسم: پوروس کومونیس
ضد طلسم: موسکا دومستیکا

خاصیت ورد کوبنده: بینایی فرد کم شده . تشخیص اجسام دشوار میگردد




روی نفر قبلیت دوست داری چه طلسمی اجرا کنی


طلسم اوسترالیس
چون از کورد شناختی ندارم برای این که دور هم باشیم این طلسم رو که باعث میشه حافظه ی طرف پاک شه به کار میبرم و کاری میکنم یادش بره کی بوده

سلام پروفسور

1. نام دو ورد کوبنده را بنویسید و طلسم های مدافع آن را نیز ذکر کنید ؟ ( 15 امتیاز )

طلسم: هيمبولي هوپاري
ضد طلسم: هوره‌رو ويكين
خواص: اين طلسم موجب سردرگمي و يه جورايي خل شدن شخص مقابل مي‌شه كه با ضد طلسم فوق مي‌شه يه شيكم سير به مجري بدبخت خنديد و بعد هم از دلدرد رفت پيش خانم پامفري.

طلسم: طوبيسكو فانياس
ضد طلسم: كونتستانت واليرس
خواص: طلسم فوق ايجاد طوفان مي‌كنه و موجب مي‌شه تا محدوده ديد كم بشه، كه با ضد طلسمش مي‌شه اين طوفان رو به سمت خود شخص برگردوند و يه گوش مالي حسابي بهش داد.

2. روی نفر قبلیت دوست داری چه طلسمی اجرا کنی ؟ ( 10 امتیاز )
خوب چون ارني پسر خوبيه يه طلسم شاد واسه ختده بهتره
طلسم: كاشينات ارنيكت
با اجراي اين طلسم، درون بدن شخص مقابل ايجاد حالت سرخوشي مي‌كنيم و اونم ديگه واسمون كم نميگذاره و مي‌تونيم يه 2 ساعتي بخنديم.
ارني جان قصد توهين بهت رو ندارم.

1. نام دو ورد کوبنده را بنویسید و طلسم های مدافع آن را نیز ذکر کنید ؟ ( 15 امتیاز )

الف --> پرگيولار - ضد طلسم اسپتكيولار
خواص : اين طلسم بعد از تلفظ ، موجي به وجود مياره كه ساعث ميشه قرباني هيبنوتيزم بشه و ....
ب-->پيبپيبوس - ضد طلسم مانتيباسوسو
خواص : بعد از اجرا قرباني يكي از دستانش را از دست ميدهد ..
نكته : زير 35 سال ممنوع - مخصوص كاراگاهان - استفاده در جنگ ها و شورش ها

2. روی نفر قبلیت دوست داری چه طلسمی اجرا کنی ؟ ( 10 امتیاز )
آرستو مومنتوم : Aresto MomenTom

در مبارزه با ريموس لوپين ، چون او يكي از محفلي هاست و آنها صلح طلب و به اصلاح سفيد هستن كاري انجام نميديم ، طلسم رو تلفظ ميكنيم بعدش ميزنيم به چاك !!

1. نام دو ورد کوبنده را بنویسید و طلسم های مدافع آن را نیز ذکر کنید ؟
الف) اتینداکسویروس = اربانسیسکالنج
خاصیت ورد: هاله ای محکم را در برابر دشمن ایجاد کرده و او را در میان هاله زندانی میکند و توانایی پرتاب طلسم را از او سلب میکند
*: ضد طلسم تنها میتواند از سوی سازنده اجرا شود
**: طلسم مدافع باید بلافاصله پس از ادا کردن ورد اصلی ادا شود
ب) برکرتلیمن= عاندروبارنید
خاصیت ورد: حریف را با سرعت زیاد میچرخاند و موجب حال به هم خوردگی میشود
*: ضد طلسم تنها میتواند از سوی سازنده اجرا شود
**: طلسم مدافع باید بلافاصله پس از ادا کردن ورد اصلی ادا شود
2. روی نفر قبلیت دوست داری چه طلسمی اجرا کنی ؟
سپریراندرو
در مبارزه با آلستور مودی یا هر کس دیگر طوری عمل میکنه اجسام جادویی رو که بر روی بدن باشند متوقف میکنه در مبارزه با آلستور مودی با استفاده از این ورد میتوانم چشم جادوییش را متوقف کرده و مانع از دید کاملش شوم

این تدریس توسط الستور مودی نوشته شده ولی بدلیل عدم حضورشون من این پست رو میزنم


جلسهء چهارم - 21 بهمن ( البته با تاخیر ) - طلسم های مدافع

طلسم های مدافع : به مجموعه طلسم هایی که برای دفاع از خود در برابر تجاوز افراد دیگر استفاده میکنیم طلسم مدافع گفته می شود .
فواید طلسم های مدافع :
الف ) خنثی کردن طلسم حریف
ب ) ایجاد احساس قدرت در درون ما
انواع طلسم های مدافع :
الف ) طلسم های اجرایی
ب ) طلسم های زبانی ( خارج از درس امسال است ، باشد اگر ترم دیگه بلاک نشدم میام تدریس میکنم )

یک طلسم مدافع پر کاربرد و طریقه اجرای آن

مودی کتابی را از غیب ظاهر میکند ، لطفا کتاب ها رو روی میز بزارید ، صفحهء 561.5 ، ایگور بخون .
ایگور دستش و بالا میار : آقا ما کتاب نیوردیم .
مودی : جلسه آینده 151 بار می نویسی : اسلی شده عین خار ، آخر میبرنمون پای دار .
ایگور :
مودی : بلیز تو بخون .
بلیز : آقا ما ناخون شصته پامون رگ به رگ شده
مودی : اصلا نخواستیم ... خودم می نویسم و می خونم .

نام طلسم : پودینااکتیوف ( podina ektioof )
خاصیت : باز گرداندن طلسم به خودش شخص
موارد استثنا : روی سه طلسم ممنوعه جواب نمی دهد .
طریقه اجرا : دست در زاویه 90 درجه ... دو دور می چرخونی به راست ... سه دور به چپ ... پاهات و تکون میدی ... به ارزشی ترین آدم دنیا فکر می کنی و طلسم و اجرا میکنی .


1. نام دو ورد کوبنده را بنویسید و طلسم های مدافع آن را نیز ذکر کنید ؟ ( 15 امتیاز )

نکته : فقط نام ببرید مثلا :
1 . ورد کوبنده ایکس = طلسم مدافع ایگرگ
خاصیت ورد کوبنده :

2. روی نفر قبلیت دوست داری چه طلسمی اجرا کنی ؟ ( 10 امتیاز )

نکته : اولین نفری که در کلاس من پست میزنه مثلا اوانزه ... باید بنویسه این طلسم در مبارزه با من چطور اجرا میکنه ، بعد از اوانز سالازار پست میزنه ، سالازار باید بگه طلسمی که نام برد در مبارزه با سارا چطوری به کار می بره ! ( روله باشه و کوتاه )

نکته : 5 امتیاز هم برای هر کسی که در کلاس شرکت کنه ، به خاطر تاخیر من در برگذاری کلاس .

سلام

کلاس خیلی خوبی بود ، نتیجه بازرسی از کلاستون به زودی به دستتون میرسه پروفسور !


نام یکی از کارآگاهان بر جسته در سال 1965 که برخورد شدیدی با جادوگران سیاه داشت را بنویسید و کمی دربارهء او توضیح دهید
آلستور مودی

آلستور مودی یکی از جادوگران و آرور های برجسته وزارت سحر و جادو است که از سال 1965 فعالیت های بسیاری ضد جادوگران سیاه به خصوص یاران و یا همان مرگخواران لرد سیاه داشت . او در حال حاضر در سن 48 سالگی به سر میبرد . او یکی از اعضای قدیمی محفل ققنوس و یکی از یاران سپیدی است که از سالهای اولیه تشکیل محفل در آن حضور داشته و همواره فعالیت های بسیاری انجام نموده است .

او یکی از شکاک ترین و وسواس ترین جادوگران قرن است ، البته در زمینه پیدا کردن و اسیر نمودن جادوگران بد و سیاه ، نمونه بسیاری از فعالیت مرگخواران تبه کار توسط او مشاهده شده است که آنان را به وزارت جادوگری ارائه کرده است . شروران و سیاهان همواره از بر زبان آوردن نام او هراس داشتند و وجود او نشانگر آرامش و خوبی است . نمونه ای از سیاهانی که طی فعالیت های او دستگیر و به آزکابان فرستاده شده اند شامل : لسترنج ها ، بارتی کراوچ پسر ، لوسیوس مالفوی ، سوروس اسنیپ ( بخشیده شد ) ، کارکاروف و ... است .
از خصوصیات ظاهری او میتوان به قد بلند ، موهای بلند و قهوه ای روشن ، چشمان آبی رنگ ، عصای بزرگ ، و صورت خراشیده و بینی قلوه کن شده اش اشاره نمود .
درباره محل زندگی او اطلاعات چندانی در دست نمیباشد ، چرا که او مدام در حال تغییر مکان زندگی اش است زیرا که تبه کاران همواره در جست و جو و نابودی او هستند ، مجبور است که هر چند مدت یک بار محل زندگی اش را تغییر دهد ، با این حال اتفاقات خطرناک زیادی در منزل شخصی اش برای او رخ داده است .
از آنجایی که او به همه افراد بسیار زود مضمون میشود و شک میکند ، تا به حال ازدواج نکرده است و به همین دلیل فرزندی نیز ندارد .
از دیگر فعالیت های او میتوان به : تدریس در سال پنجم در مدرسه هاگوارتز و در مقام معلم دفاع در برابر جادوی سیاه اشاره نمود ، البته موفقیتی کسب نکرد ، چرا که توسط یکی از مرگخواران به اسارت گرفته شد
و این اسارت منجر به شش ماه زندانی ماندن در یک صندوقچه جادویی شد ، همچنین وظیفه برگزاری جلسات سری در محفل ققنوس را بر عهده دارد و در محفل حکم دست راست آنان را دارد .
در حال حاضر از وزارتخانه بازنشسته شده و تمام وقتش را به انجام کارهای محفل و نابودی جادوگران سیاه اختصاص داده است .


وزیر گورتیس ( ره ) چگونه به مقام والای شهادت رسید و توسط چه کسی ؟

وزیر گورتیس که به یکی از ماموریت های سری در وزارت سحر و جادو به جنوب آنکارا رفته بود ، توسط تبه کاران و جادوگران سیاه و شرور آن زمان ربوده شد . بحث های فراوانی در این مدت شد و افراد بسیاری برای پیدا کردن و خلاص کردن او از شر جادوگران بد شدند ولی متاسفانه تفاوتی نکرد . او 8 ماه بعد از ربوده شدنش و در حالی که با معجون راستی و ذهن خوانی و طلسم فرمان از طرف شرورین از او بازجویی های فراوانی شد و در زمانی که اطلاعات بسیاری را از وزارتخانه و دیگر مکان های مهم در اختیار جادوگران سیاه گذاشته بود ، با انجام شکنجه های فراوان عقلش را از دست داد و بعد از مدتی که دیگر به کار نیامد کشته شد .
سه هفته بعد از کشته شدنش نایل به دریافت مدال مرلین درجه یک گشت که به سپاس از فعالیت های بسیار او و قدردانی از او بود گشت .


چرا زمانی که گورتیس ( ره ) به مقام شهادت رسید برای او مقبره نساختند ؟

بحث های فراوانی در این باره و بزرگان وزارت خانه نظرات فراوانی دادند از جمله اینکه : اگر براش مقبره بسازیم ، امکان داره توسط تبه کاران جسدش ربوده بشه ! ؛ یا اینکه کسی میگفت میتونیم هزینه ساخت مقبره رو به چیزهای دیگری اختصاص بدیم !
ولی در واقع آنچه که حقیقت است بر این صدق میکند که جسد گورتیس وزیر هیچ گاه پیدا نشد ، با اینکه جست و جو ها و گشت و گذار های فراوانی انجام گشت ولی هیچ رد و نشانی از جسد او پیدا نشد .
مهمترین عامل این میتواند باشد ، البته در اوایل کشته شدن او وزارت دست به اقدام ابلهانه ای زد و برای او قبری کوچک درست کردند تا بگویند که مرده است ، ولی این اقدام توسط وزیر بعدی منتفی شد و ایشان گفتند : جادوگران و ساحره ها باید حقیقت رو همونطور که هست بدونند نه با کمی و یا کاستی .

با تشکر

نام یکی از کارآگاهان بر جسته در سال 1965 که برخورد شدیدی با جادوگران سیاه داشت را بنویسید و کمی دربارهء او توضیح دهید.

نام و نام خانوادگی: گیدئون پریوت
گیدئون در خانواده ای جادوگر در شهر لندن به دنیا امد و در هاگوارتز به تحصیل مشغول شد.او در همان زمان کاراگاه شدن را بخاطر مبارزه با جادوی سیاه بسیار دوست می داشت.
گیدئون بعد از اتمام تحصیل با نمرات عالی به استخدام وزارت سحر و جادو در امد ودر قسمت مبارزه با جادوی سیاه مشغول به کار شد. گیدئون در طی سالهایی که در وزارت بود تلاش بسیاری برای از بین بردن کسانی که از جادوی سیاه استفاده می کردند انجام داد. او ازاولین نفراتی است که به درخواست البوس دامبلدور به عضویت درمحفل ققنوس درامد. این فرد بسیار شجاع سرانجام در مبارزه ای ناجوانمردانه با پنج مرگخوار کشته شد.
روحش شاد ویادش گرامی باد.


وزیر گورتیس ( ره )چگونه به مقام والای شهادت رسید و توسط چه کسی ؟
وزیر کورتیس یکی از بهترین وزیرانی بود که وزارت سحر و جادو داشت. این فرد چون بسیار با جادوی سیاه مخالف بود اقدامات بسیاری جهت نابودی کسانی که از جادوی سیاه استفاده می کنند انجام داد. عدهای از جادوگران که با اومخالف بودند به رهبری لرد ولدمورت
نقشه ای کشیدند و او را در خانه اش به همراه زن و فرزندانش به شهادت رساندند.
روحش شاد ویادش گرامی باد.

چرا زمانی که گورتیس ( ره ) به مقام شهادت رسید برای او مقبره نساختند ؟
برای اینکه این فرد بسیار والا مقام وصیت کرده بود که پولی را که می خواهند برای ساختن مقبره اش خرج کنند به افراد فقیر بدهند.

مقاله ها :

1. نام یکی از کارآگاهان بر جسته در سال 1965 که برخورد شدیدی با جادوگران سیاه داشت را بنویسید و کمی دربارهء او توضیح دهید ( 15 امتیاز )

یکی از این افراد فداکار "فدریکو تارینیا "بوده که در دوران آرامش و صلح به دنیا اومد ،اما وقتی به ست بیست سالگی رسید جادوگران سیاه وارد دنیای جادویی شدند و تمام سیستمها رو به هم ریختن!پدر فدریکو کارمند ساده ای در اداره بود که توسط همین نامردان کشته شد و فدریکو در پی گرفتن انتقام در سن سی و پنج سالگی به دنبال محل اختفای این افراد رفت و سعی در به دست آورن اطلاعا کرد که البته نتیجه زیادی بدست آورد و توی وزارتخانه هم اقدامات زیادی در همین راستا انجام داد ،و چون وزارت توانایی مقابله با اونها رو نداشت ،خود فدریکو دست به کار شد،به محل اختفای اونها رفت ولی درست در همون لحظه توسط حمله ی قلبی حاصل از هیجان بیش از حد جان به جان آفرین تسلیم کرد!
-----------------------------------------
2. وزیر گورتیس ( ره )چگونه به مقام والای شهادت رسید و توسط چه کسی ؟ ( 10 امتیاز )

این مرد بزرگوار در حالی که در خیابانی تاریک مسیر وزارتخانه به منزل را طی مینمود ،
یکی از همکلاسی های دوران مهدکودک خود را دید که همیشه با او دشمن بود ،اما اکنون با او بسیار مهربانانه سخن میگفت!پس سخن گفتن با او پرداخت که درست در همین لحظه دوست نامردش با طلسم آواداکداورا او را به قتل رسانید و او شهید شد!نام ان دوست"جاناتان دلابر)بوده!
------------------------------
3. چرا زمانی که گورتیس ( ره ) به مقام شهادت رسید برای او مقبره نساختند ؟ ( 5 امتیاز )

چرا که جاناتان (قاتل)به همراه دار و دسته اش جسد او بر دوش گرفت و با خود به مکانی دورافتاده برد و همانجا رهایش کرد!از آنجا که بعد از مدتها جسد او یافته شد،مقبره ای نیز برایش ساخته نشد ،چرا که پزشکان دلیل مرگ او را حمله ی قلبی میدانستند ،و هیچ کس فکر نمیکرد طلسم آواداکداورا بروی اجرا شده باشد و اینکه نمیخواستند بین مردم ترس و وحشت ایجاد شود!بنابراین او را درخفا به خاک سپردند!

1-

استاد جد من از اونا بود! برایان دامبلدور! خیلی پیرمرد توپی بوده استاد!
البته شما یه چیز دیگه این! مخصوصا چهره ی زیباتون!
برایان دامبلدور کسی بود که اولین بار پادطلسم " زوخسیو" رو ابداع کرد! این طلسم باعث ایجاد زخمی کوچک در ناحیه ی شصت پا میشه و به صورت کاملا محسوس این زخم کل بدن فرد رو میگیره! بعد این برایان، پاطلسمشو ابداع کرده! این طلسم خیلی سیاهه و قدیما زیاد استفاده میشده(یعنی زمان شما استاد!!!)
بعد برایان دامبلدور، یک گروه سفید به نام" سیفیدرویان"(!) رو پایه گذاری میکنه و به صورتی کاملا نامحسوس یکی یکی جادوگرای سیاه رو به دیاری باقی می فرسته برن جهندم!

2-
اقا گفتین وزیر گورتیس!
یکی از افراد گروهک مهاجرین خلف(!) یه روز دیدن این خیلی داره حرف میزنه و کارشون رو کساد کرده، اینا حسودی میکنن و میرن بنده خدا رو ترور میکنن!
یعنی " گراپ الدوله" پاشو میذاره روی ماشین بنده خدا و پخ پخ!!!

3-
به نکته خیلی خوبی اشاره کردین استاد!
وقتی بنده خدا رو کشتن، برای اینکه گندش در نیاد و بگن که اهم اهم، ما نبودیم! همین گروهک مهاجرین خلف، رفتن یک مقبره عظیم الجثه رو توسط همین گراپ الدوله ساختن و بنده خدا رو شبانه توش دفنیدن!( دومبولیسم!)
و فرداش هم گفتن این یارو سکته زد، ما هم براش قبر ساختیم! از مال تختی هم بهتر تره!


چه استاد خوبی واقعا! شما چقدر لایقید! واقعا چقدر پاچتون میخاره!

1. نام یکی از کارآگاهان بر جسته در سال 1965 که برخورد شدیدی با جادوگران سیاه داشت را بنویسید و کمی دربارهء او توضیح دهید.

كينگزلى شكلبوت،

اين كارآگاه، از شدت برجستگى كله اسموث شد و ديگر يك نخ مو به آن سرش نديد.

اين كارآگاه فوق العاده برجسته و آشكار كه فقط در روشنايى روز قابل رويت بود و در تاريكى شب فقط در صورت لبخند زدن و نمايان كردن دندانهاى Crest زده اش ديده ميشد تا اين لحظه 2093 جادوگر سياه را به كام مرگ كشانده است و هر لحظه اين رقم افزايش ميابد. (خبر رسيد كه رقم هم اكنون به 2100 رسيد!). تنها تفاوت ظاهرى او با ديگر كارآگاهان كله كچل و پوست سياهش است.
وقتى در آن زمان كه تعداد جادوگران سياه فقط 30 نفر بود، وى به تنهايى 100 نفرشان را به زندان فرستاد وزارت جادوگرى وقت جايزه بهترين توهم ساز سال را به وى اهدا نمود و از اين برخورد بسيار شديدش قدردانى كرد.

اين كارآگاه تا چند سال پيش وزير جادوگرى بود و مدت مديديست كه به طرز نامعلومى غيب شده است. (هر كس از او خبرى دارد ما را نيز خبر كند تا فرار كنيم! گويند هم اكنون تعداد اجساد كشف شده به 3000 رسيده است!)


2. وزیر گورتیس چگونه كشته شد و توسط چه کسی ؟

قبل از هرچيز به بازماندگان و زن و بچه اين مرد بزرگوار تسليت عرض ميكنم.
بعد از هر چيز وصيت نامه گورتيس را كه در زمان مرگش از جورابش بيرون كشيده اند برايتان ميخوانم:

- شب بود، من داشتم ميرفتم وزارتخونه تا اون لايحه رو تصويب كنم زودتر بره پي كارش،
كوچه اولو رد كردم. كوچه دومو رد كردم. كوچه سومو رد كردم، كسى نيومد منو ترور كنه،
با خودم گفتم عجب مرگخواران نادانى! الان مثلا منو بايد ترور كنن، پس كجان اين بوقى ها؟

ديگر چيزى تا وزارت خانه باقى نمانده بود. تصميم گرفتم براى وقت كشى و هيجان داستان از اسمال آقا نونوا دو تا بربرى داغ بگيرم و تا ميرسم دفترم شام رو هم خورده باشم.

- 5 نات ميشه!
- عمرا ! همين 1 نات رو بگير خيرشو ببينى.
- گولموراد بيگيرش نذارش در بره پده جزقاله!

من نانها را برداشتم و به سرعت گريختم، قل مراد، شاگرد اسمال آقا بيل به دست پشت سرم مى دويد و من نيز با شتاب ميگريختم.

راه پشت بام ها را پيش گرفتم و همينطور رفتم و رفتم و رفتم. عجب نفسى داشت! عين سايه دنبالم ميكرد.

هيچى خلاصه پريدم پايين تو يه كوچه و پا به فرار گذاشتم.
قل مراد پشت سرم فرياد ميزد: كجا در ميره! ها؟ خودش له ميشه.. وايسا ببينم كوركوتك تپه په! فيك كردي جان وارجانيلده؟ پس كوزتت كو دادام جان هاا؟

من چاره اى نديدم جز ايستادن. نفسم بند آمده بود. خواستم برگردم كه نانها را به قل مراد پس بدهم كه بيل بر صورتم فرود آمد و جان به جان آفرين درود!




البته برخى ميگويند اين بيشتر از اينكه شبيه به وصيت نامه باشد به دفترچه خاطرات اتومات ميماند! شما فرض كنيد دفترچه خاطرات است!!

3. چرا زمانی که گورتیس كشته شد برای او مقبره نساختند ؟

برخى ميگويند به اين علت بوده است كه او فردى بسيار خصيص بوده و حقوق كارمندانش را دير به دير ميداده است، آنها نيز براى اينكه حالش را گرفته باشند برايش مقبره نساختند.
البته برخى ديگر ميگويند اين مسئله ربط مستقيم به اسمال آقا و قل مراد دارد!