بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!
Those were the days my friend
We thought they'd never end
We'd sing and dance forever and a day
We'd live the life we choose
We'd fight and never lose
For we were young and sure to have our way.
ولکن این که مشخصه چی میتواندی باشدی 1.هاگرید وقتی اون دم رو براش ساخته (دم خوک) فکر نکنم زیاد بهش باهاش خوش گذشته باشه 2.اون مار بوآ که جلوی چشم اون ودوستش پیر پالیکس هری شیشه محافظت کننده اونو برداشت 3.پدرش وقتی نامه هری رو میخواست بهش نده اونو زد خوب از این بدتر بازم اگه تونستید پیدا کنید بگید
هوووم امضاي آفتابه اي بسته! [b][color=996600] بينز نامه بيا يا هم به ريش هم بخنديم...در سايتو واسه خنده ببنديم بيا تا ريش ها ب
سلام اگه اولاي كتاب اخرو يادتون باشه دو تا دمنتور (ديوانه ساز) به هري و دادلي حمله كردن ... به نظر شما دادلي چه خاطره ايي يادش اومده. بدترين خاطره دادلي چي مي تونه باشه ؟؟؟ ((اصلا ممكنه اين اثرو رو ماگولا نداشته باشه اگه اين جوري فكر مي كنين من امادم تيكه تيكه ام فقط نكنين.))
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.
هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.