هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها




پاسخ به: سال اولی ها از این طرف: کلاه گروهبندی
پیام زده شده در: ۲۲:۲۸ جمعه ۱۲ آبان ۱۳۹۶
سلام.کلاه جون ببین معمولا من ادم صبوریم دلم مهربون کمک کردن دوست دارم ولی هرکسی لیاقت این کمکمو نداره یکم خود پسندم ولی سعی می کنم کنترلش کنم.از خوبیم گفتم از بدیام هم بگم لجم بگیره کسی جلو دارم نیست ولی وای به حال روزی که امپرم بزنه بالا می تونی فرض کنی اونقدر عصبی میشم که حتی دیوانه ساز ها هم جرات نگاه کردن توی چشمامو ندارن. خلاصه کلام خون اشام هم هستم . یجورایی از نا عدالتی هم خوشم نمیاد. زیاد سرتو درد نیارم گروهی که مورد علاقه منه گریفیندوره . ممنون.


Love Me Or Hate Me. You're Gonna
Watch Me•♤


پاسخ به: کارگاه نمایشنامه نویسی
پیام زده شده در: ۲۰:۲۶ جمعه ۱۲ آبان ۱۳۹۶
تصویر مورد نظر



تق تق تق


ناتاشا: سلام پروفسور چیزی که خواسته بودید رو براتون اوردم.

پروفسور دامبلدور: اه خیلی ممنون پسرم .

دامبلدور پاکتی میگیرد سریع دونبال چیزی برای باز کردنش می گردد که شمشیر گریفیندور را می بیند.

خرچ کرچ خررررچ کرررررچ

همین!

_

_ چرا انقد کمههه؟؟؟

_ خوب دا قربان معمولا کمک به مدرسه همینقدر میشه دا

_ فرزندم اینجا مدرسه معمولی نیست که یه سکه پونصد تایی بندازی توش بیاری اینجا مدرسه جادوگری.

_خوب شما که اینجا پول اب و برق و گازو این چیزا نمیدین که پول میخواید چیکار؟!

پروفسور دامبلدور به دانش اموز پشت کرده و دور تر میشود. نزدیک خودش چیزی زمزمه می کند...

_ اخه تو که نمیدونی ولنتاین نزدیکه ولی من هنوز برای خرید اون انشگتر پول کم دارم. حیف که کسی نیست حال منو بفهمه هی دنیا دنیا اسیرت شدم زیر این لب کارون , حالا لب کارون چه گلبارون ...

_ جان؟

_ اوه !داش باشیما, هیچی فرزندم هیچی. . چرا نمیری یکم با گوشی ماگلیت تو ولگرامت بگردی منم کم کم باس برم منتظرمه... امممم ده برو دیگه یالا یالا.

درود فرزندم.

جالب بود. دید جدیدی رو نسبت به عکس داشتی. رولت جای توصیف بیشتری داشت گرچه دیالوگ ها خوب بودن اما میتونستی فضاسازی بیشتر و بهتری رو انجام بدی.

تو گذاشتن علامت های نگارشی دقت کن، شکلک ها جای نقطه رو نمیگیرن.

کرچ کرچ هم نیست... خرچ خرچ درسته.

تایید شد!

مرحله بعدی: گروهبندی


ویرایش شده توسط Bir_nafar در تاریخ ۱۳۹۶/۸/۱۲ ۲۰:۳۰:۱۷
ویرایش شده توسط کلاه گروهبندی در تاریخ ۱۳۹۶/۸/۱۲ ۲۱:۰۰:۲۷

Love Me Or Hate Me. You're Gonna
Watch Me•♤


پاسخ به: کارگاه نمایشنامه نویسی
پیام زده شده در: ۰:۰۶ یکشنبه ۱۹ شهریور ۱۳۹۶
شماره عکس

صدای گریچ گروچ در در اومد و دراکو با ظاهر بهم ریختش درحالی که دستش رو روی صورتش گرفته بود وارد دستشویی شد. شیر رو باز کرد و صدای اب با هق هقه گریه هاش قاطی شد. دراکو صدایی از یکی از دستشویی ها شنید ، سریع چرخید و چوبدستیش رو بیرون کشیدو تو دستاش نوازش کرد. براش مهم نبود کی تو دستشویی باشه ولی هرکی که باشه نباید گریه کردن دراکو رو میدید. در دستشویی باز نشد ولی یه دختر از داخل در بیرون اومد.
_ تو دیگه کی هستی؟

_من! من ، من مارتلم ، مارتلی که کسی دوسش نداره.

_اینجا چیکار میکنی هان؟

_ اینجا چیکار میکنم؟! من نباید اینجا باشم؟
مارتل به دونبال این حرفش جیغی بلند کشید و قریه کنان به طرف دیگر دستشویی ها پرواز کرد و جلوی یکی از پنجره ها نشست.

_ اصلا تو خودت اینجا چیکار میکنی؟ معلوما اصیل زاده هایی مثل تو اینجوری گریه نمی کنند ، اونم تو دستشویی دخترا.

_ به تو هیچ ربطی نداره ، تو سرت به کار خودت باشه وگرنه بد می بینی.

به دونبال این حرف دراکو مارتل بازم جیغی کشید و با سرعت به داخل یکی از توالت های توی دستشویی ها رفت و اب توی توالت همه جا پاشید. دراکو که با مشاهده رفتار های مارتل اشک هاش رو صورتش خشک شده بود با استین رداش ، صورتشو تمیز می کنه و یک نگاه سریع به اینه روبروش میندازه و از دستشویی بیرون میره.

درود فرزندم

سوژه ای که انتخاب کردی جای پردازش بیشتری داشت. همه چیز سریع اتفاق افتاد و توصیفاتت کم بودن.
غلط تایپی یه چیزه و املایی چیز دیگه‌ای... امیدوارم از قصد نبوده باشه. مثلا:

قریه...
گریه!

به نظرم اگه وقت بیشتری بذاری میتونی بهتر بنویسی.

فعلا... تایید نشد!


ویرایش شده توسط کلاه گروهبندی در تاریخ ۱۳۹۶/۶/۱۹ ۱۴:۱۴:۲۳

Love Me Or Hate Me. You're Gonna
Watch Me•♤






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.