هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها




پاسخ به: دفتر دوئل(محل درخواست دوئل)
پیام زده شده در: ۱۸:۱۴ پنجشنبه ۳ تیر ۱۳۹۵
آورده خبر راوی؟

سوژه دوئل رودولف لسترنج و هاگرید غول بیابونی: خبر!

توضیح: شما مامور رساندن خبری به شخصی هستین. شخصی که به شدت منتظر یه خبره. توضیح بدین که اون شخص منتظر چه خبریه و خبری که شما براش می برین چیه.

1-این دو خبر می تونن به هم ربط داشته باشن و می تونن کاملا بی ربط باشن. یعنی خبر شما لازم نیست حتما در راستای چیزی باشه که اون شخصی منتظرشه.
2-شخص می تونه هر شخصی باشه...حتی مشنگ.
3-این که خبر رو چطوری ببرین...درست یا غلط...و چطوری به طرف بگین کاملا آزاده.
4-خبر اصل سوژه شما رو تشکیل می ده. ولی نوشتن درباره این که چطوری بدست میارینش یا مامور رسوندنش می شین و مسیری که طی می کنین آزاده.

لرد ولدمورت: از الان جواب تمامی سوال های احتمالی رودولف رو منفی اعلام می کنیم. خیر...نمی شه اون جوری بنویسین!


برای ارسال پست در باشگاه دوئل دو هفته(تا دوازده شب پنجشنبه 17 تیر) فرصت دارید.
(سوالی داشتین در پیام شخصی مطرح کنین.)


معجون در گوشِتان باد!


ارباب یه دونه باشن... واسه ی نمونه باشن!




پاسخ به: دفتر مدیریت مدرسه
پیام زده شده در: ۱۳:۱۰ سه شنبه ۱ تیر ۱۳۹۵
مگه اون تابلوی قبل از ورود معجون بنوشید رو نمیبینید سر در دفترها! سرتونو انداختید پایین بی معجون وارد شدید؟

باز کردیم این طرف رو هی شلوغش میکنید!

به وینکی، تراورز، رز و جینی:

در مورد نحوه انتخاب اساتید هاگوارتز و تعداد کلاس ها، مدیریت و معاون یا معاونینش همواره اختیار کامل داشتن. در حال حاضر هم با توجه به تجربه سال های گذشته، صلاحدید بر همین بوده و تعداد کلاس ها تغییری نخواهد کرد.

به تام:

همون طوری که بالا هم توضیح دادم مدیریت هاگوارتز صلاحدیدشون نسبت به این شیوه بوده و تجربه های قبلی ثابت کرده این روش مناسب تره بنابراین تغییری در این مورد هم به وجود نخواهد اومد. ضمنا مراقب لحن صحبتتون باشید اگر تکرار بشه مجبور میشم شما رو از این انجمن معلق کنم!

تذکر مهم و ضروری به همگان:
بعد از این پست من و با توجه به باز شدن دفتر مدیریت اگر پست نامرتبطی در دفتر اساتید ببینم موجب کسر امتیاز از گروه مربوطه خواهد شد!


با تشکر!



ارباب یه دونه باشن... واسه ی نمونه باشن!




پاسخ به: دفتر ثبت نمرات
پیام زده شده در: ۲۳:۲۵ دوشنبه ۳۱ خرداد ۱۳۹۵
این تاپیک جهت ارائه نمرات، ریزنمرات و توضیحات بیشتر توسط اساتید میباشد.


ویرایش شده توسط سو لى در تاریخ ۱۳۹۸/۷/۱ ۱:۳۲:۳۳

ارباب یه دونه باشن... واسه ی نمونه باشن!




پاسخ به: گفتگو با مدیران ، انتقاد ، پیشنهاد و ...
پیام زده شده در: ۱۸:۴۶ دوشنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۵
نمیدونم چطوری باید تو این شرایط حرف زد و چی باید گفت. از وقتی اومدم و سایت رو دیدم، میرم و میام و فکر میکنم چی باید بگم؟ به تک تک اعضایی که این سایت براشون همه چیزه، برای تک تک پست ها و آدمای این سایت ارزش قائلن... نمیدونم به این همه کاربر چی باید بگم!
فقط این رو میدونم که به عنوان مدیر، در زمان مدیریتم کامل نبودم. خودم رو بابت تک تک اتفاقاتی که از دیشب افتاده مقصر میدونم. این رو میدونم که خودم رو به خاطر این اتفاقات هرگز نمیبخشم. من هم مثل تک تک شما مخالف بسته شدن سایتم. گفتن این حرف ها نمیدونم فایده ای داره یا نه ولی لازمه که بگم. الان که دارم حرف میزنم ناراحتم... به اندازه تک تک اعضای این سایت ناراحتم. حتی شاید بیشتر از بقیه ناراحتم... ناراحتم، عذاب وجدان دارم و خودم رو مقصر میدونم...

با همه حرف هایی که زدین موافقم. من معتقدم این سایت هنوز برای خیلیا شروع نشده. تک تک تازه واردایی که هر روز دارن میان تو سایت، قدیمی هایی که برای سایت وقت میذارن، تک تک آدمایی که اینجا پست زدن و همه آدمایی که اسمشون تو سایت ثبت شده و ثبت خواهد شد... سایت مال تک تک این آدماست.

تا زمانی که ادبیات وجود داره، کتابی به نام هری پاتر وجود داره و نسل به نسل میچرخه جادوگران میتونه بمونه و با اقتدار به کارش ادامه بده.
معتقدم سایت تموم شدنی نیست. باید برای موندنش تلاش کنیم. اگر جادوگران حتی یک روز خوب برامون ساخته و به خاطر تک تک افرادی که برای این سایت زحمت کشیدن وظیفه داریم برای موندنش همه تلاشمون رو بکنیم. بجنگیم برای بودنش...

متاسفانه الان من هیچ توضیحی ندارم که به اعضای سایت بدم و با اون ها هیچ فرقی ندارم. در حال حاضر ما هم فقط میتونیم اعتراض کنیم و این تنها کاریه که فعلا از دستمون بر میاد.


ارباب یه دونه باشن... واسه ی نمونه باشن!




پاسخ به: گفتگو با مدیران ، انتقاد ، پیشنهاد و ...
پیام زده شده در: ۲۳:۱۹ شنبه ۱ خرداد ۱۳۹۵
نقل قول:
همم

من اومدم پست بذارم بگم مشکل دارم توی ارسال پست . و متوجه شدم آخرین پست ِ اینجا که برای چهار ماه پیش هست درمورد مشکل منه و هنوز هم جوابی نداره :)))))

اینجا رو کی اداره میکنه دقیقا ؟! تسترالها ؟!

هی میخوام پست ارسال کنم . کلی ایده میاد به ذهنم . درست لحظه ای که در ذهن ابدی ِ من میدرخشه مشغول تایپ میشم و بعد از کلی تلاش میبینم ارسال نمیشه و منم حوصله ام سر میره و میرم ..

بعد از کلی اومدیم اینجا و حالا هم اینجور !



دوست بسیار بسیار محترم!!

بله اون پست مربوط به چهار ماه پیش بود و البته ایشون مشکلشون رو در بلیت پیگیری کردن. در مورد مشکل شما هم لطف می کنید اگر شکنتون رو خاموش کنید و تغییر مرورگر رو امتحان کنید. کش های مرورگر رو هم پاک کنید و مجدد تلاش کنید. اگر باز هم مشکلتون ادامه داشت اینجا به طور دقیق شرح بدید مشکلتون رو و اگر ممکنه براتون زدن پست و شرح دادن مشکل زحمت باشه(!) میتونید بلیت بزنید.

اتاق تسترال ها هم دو سه تا انجمن پایین تر در انجمن خانه ریدله! اشتباه پیچیدین داخل!


ارباب یه دونه باشن... واسه ی نمونه باشن!




پاسخ به: بهترین عضو تازه وارد
پیام زده شده در: ۲۰:۲۳ دوشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۵
به لوئیس ویزلی رای میدم دلایلش هم در سه پست پایین ذکر شده!


ارباب یه دونه باشن... واسه ی نمونه باشن!




پاسخ به: بهترین نویسنده در ایفای نقش
پیام زده شده در: ۲۰:۲۲ دوشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۵
رودولف لسترنج بیا این تشه جدید رو تست کن!


ارباب یه دونه باشن... واسه ی نمونه باشن!




پاسخ به: جادوگر ماه
پیام زده شده در: ۲۰:۲۰ دوشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۵
بدون هیچ شک و تردیدی این رای رو میدم به لرد ولدمورت!

به دلایل بسیار زیادی ایشون خیلی فراتر از یک ناظر عادی هستن. تو این دوره با ماموریتی که دادن میتونم با اطمینان بگم تقریبا تمام تاپیک های خاک خورده رو به روز رسانی کردن. اینکه یک ناظر انقدر فراتر از انجمن خودش فکر کنه و در زمانی که فعالیت سایت تقریبا خوابیده اینطوری انجمن رو زنده کنن نشون میده ایشون خیلی فراتر از یک ناظر هستن. ایشون یک جادوگر به معنای واقعی هستن که شایسته تقدیرن.


ارباب یه دونه باشن... واسه ی نمونه باشن!




پاسخ به: دفتر دوئل(محل درخواست دوئل)
پیام زده شده در: ۲۲:۴۱ سه شنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۵
سوژه دوئل ایرما پینس و گابریل دلاکور: راه مخفی!

توضیح: شما در حال گشت زدن، کار کردن یا هر عمل مجاز و غیر مجاز دیگه ای در هاگوارتز هستین....که ناگهان بطور اتفاقی یه راه مخفی رو کشف می کنین.
این راه مخفی کجاست؟ چه شکلیه؟ به کجا ختم می شه؟ و شما بعد از پیدا کردنش چیکار می کنین.

بعد از شروع دوئل، مهلت دوئل حتی با رضایت دو طرف هم قابل تمدید نیست.


برای ارسال پست در باشگاه دوئل، هفت روز(تا دوازده شب چهارشنبه 29 اردیبهشت) فرصت دارید.

اگه سوالی در مورد سوژه داشتین می تونین از طریق پیام شخصی از داورا بپرسین.

به تشه (تولیدات شرکت هکتور) پناه ببرید!


ارباب یه دونه باشن... واسه ی نمونه باشن!




پاسخ به: دندانپزشکی دکتر گلگومات
پیام زده شده در: ۲۳:۰۴ سه شنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۵
سوژه جدید

- باید به دندون پزشکی بری نجینی! اصلا درست نیست که دختر ما از همچین چیزی بترسه!

نجینی با شنیدن کلمه دندان پزشکی فس فسی کرد و پشت ردای لرد مخفی شد.

- ما این حرفا حالیمون نیست، برو داخل. بهت قول میدیم چیز ترسناکی وجود نداره!

پیش از اینکه نجینی بتواند موافقت یا مختالفت خود را در این زمینه اعلام کند، صدایی که به نظر می آمد از انتهای یک لوله بخاری خارج می شود، به گوش رسید:
- ارباب تولیدات شرکت هکتور که او رو به اختصار تشه نامیدم بدم؟ تشه نترسیدن از دندون پزشکی!
- تو تا ساعاتی دیگه تبدیل به بخشی از بدن دخترمون میشی و به امید خودمون برای همیشه از شر وجود نحست خلاص میشیم!
- ارباب هکتور جاودانه است. هکتور تنهاتون نمیذاره! من حتی اگه هضم هم بشم، بخشی از وجود بانو نجینی میشم که همیشه همراه شماست و در نتیجه من هم همیشه همراه شما میمونم.

لرد هرگز از این زاویه به ماجرا نگاه نکرده بود ولی به نظر نمیرسید به این زاویه اهمیت چندانی بدهد. حداقل فعلا نمیداد! مهم ترین موضوع فعلا بردن نجینی به دندان پزشکی بود.
- نجینی ما بهت قول میدیم اصلا درد نداشته باشه. هر کسی که بخواد برای تو درد ایجاد کنه رو خواهیم کشت. البته هر کسی هم، که از دستوراتمون اطاعت نکنه به همون سرنوشت دچار میشه!

در چهره نجینی رگه هایی از قانع شدن از سر اجبار و ترس به نظر می رسید.

دقایقی بعد- دندان پزشکی گلگومات

در دندان پزشکی باز شد و یک فرد شنل پوش و ماری که به نظر میرسید به اندازه یک غول غار نشین چاق باشد، وارد مغازه شدند.
- دختر ما دندونش درد میکنه! آوردیم تا درمانش کنی!

دندانپزشک که به وضوح از این ورود و توضیح ناگهانی شوکه شده بود، نگاهی به لرد و نجینی انداخت.
- د... دخترتون؟

لرد روی صندلی نشست و به مار اشاره کرد.
- وقتی داشت یه نفر رو میخورد دندونش شکست! از بس که استخونی بود.
- ارباب هیکل ما همیشه خوب بوده! شما همیشه همین رو گفتید.

به طور ناگهانی لرزشی کل وجود نجینی را فرا گرفت و دم نجینی محکم به صورت دندانپزشک خورد و او را دو متر دورتر پرت کرد، به نظر میرسید هکتور ویبره زده است.

بلاخره پس از دقایقی که حال دندان پزشک بهتر شد و توانست روی پاهایش بایستد، برخاست و وسیله ای شبیه اره برقی در ابعاد کوچک را برداشت و به سمت نجینی رفت که ناگهان نجینی فیس فیس لرزانی کرد و با سرعت پشت لرد خزید.
- یادمون رفت بهت بگیم دخترمون از دندونپزشکی میترسه!

دندانپزشک آهی کشید و جلو رفت تا نجینی را روی صندلی برگرداند. او این بار با یک چوب بستنی به طرف نجینی رفت.
- ارباب ما میخوایم بیایم بیرون!
- تو هرگز نمیتونی بیای بیرون هک! تو باید انقدر اونجا بمونی تا هضم بشی!
- ارباب تشه هضم غذا رو آماده کردم. بدم به بانو نجینی؟
- تو هیچ معجونی به دختر ما نمیدی هک!

اما به نظر نمیرسید هکتور حرف اخر لرد را شنیده باشد، زیرا لحظاتی بعد یک شیشه بزرگ از معجونی ارغوانی رنگ از دهان نجینی بیرون پرید و در فرق سر دندانپزشک که مشغول معاینه دهان نجینی بود فرود آمد.
- نجینی؟ نگو که این موجود نحس رو با آزمایشگاهش خوردی!

پاسخ نجینی در میان ویبره های هکتور که این بار منجر به بافته شدن نجینی به شکل تیغ ماهی دور خودش شده بود، گم شد. و به نظر میرسید خارج شدن معجون از دهان نجینی چنان او را ترسانده بود که دیگر حتی حاضر به باز کردن دهانش هم نبود. از قرار معلوم دندانپزشک روز سختی را با نجینی، لرد و هکتور داشت. او باید نجینی را که از دندان پزشکی میترسید و هکتور را در شکمش داشت درمان میکرد و در عین حال از خروج هکتور هم جلوگیری میکرد.
- دیگه کی تشه میل داره؟


ارباب یه دونه باشن... واسه ی نمونه باشن!








هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.