هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها




Re: بررسی پست های خانه ی ریدل ها
پیام زده شده در: ۲۱:۵۷ شنبه ۴ دی ۱۳۸۹
سلام بر ارباب!

ارباب نمی دونین چند وقت بود یه پست درست و حسابی توی این انجمن بزنم تا بتونم براش نقد بگیرم و از نعمت نقد ارباب بهره مند بشم.اما بالاخره ازتون می خوام این پست رو برام نقد کنین!

با تشکر از ارباب


ویرایش شده توسط اسکورپیوس مالفوی در تاریخ ۱۳۸۹/۱۰/۴ ۲۲:۰۰:۳۶

هلگا معتقد بود ...

[b]« هوش و علم ، [color=990000]شجاعت و غلبه بر ترس[


Re: خوش قیافه ترین بازیگر در فیلم های هری پاتر
پیام زده شده در: ۲۱:۵۵ شنبه ۴ دی ۱۳۸۹
بازيگر نقش هرميون يعني اما واتسون خيلي خوشگله




Re: سرزمین سیاهی
پیام زده شده در: ۲۱:۵۰ شنبه ۴ دی ۱۳۸۹
با اجازه ی ارباب!

***

سوژه ی جدید

زمستانی سرد در لندن حکمرانی می کرد.برف زمین را سفید پوش کرده بود.این سفید پوشی در هاگوارتز و دیاگون و هاگزمید نیز وجود داشت. همه ی مردم از کریسمسی که نزدیک بود لذت می بردند.

در کافه ی مادام پادیفوت

بوی قهوه ی داغ داغ فضا را پر کرده بود.صدای ساز و آواز تا دیاگون می رفت.فضای کافه مانند همیشه شاد بود.تنها در گوشه ای از کافه مردی تنها غمگین کز کرده بود.در روی میز چوبیش یک فنجان قهوه بود؛سوروس آن را با انگشت هم می زد و عکسی که از خود در آن می دید را بر هم می زد!

انگار خیلی غمگین است،انگار چیزی او را نگران کرده،انگار چیزی فکرش را مشغول کرده!این منظره از دور به چشم یکی از افراد حاضر در آن مجلس بود.آگوستوس با دیدن حال خراب سوروس خود را به رساند و کنار او نشست و پرسید:چیزی شده؟

-آگوستوس اینکاری که می خوایم بکنیم رسمش نیست!ما با محفل و وزارت خونه مشکل داریم نه مردم!

ناگهان حالت چهره ی آگوستوس تغییر کرد.با حالتی که بین تمسخر و تعجب بود پرسید:چی؟سوروس،حالت خوبه؟ما مرگخواریم!ما برای همین کار زاده شدیم!به حرف های ارباب فکر کن.واقعا احمقی!من فکر کردم چی شده!

آگوستوس با عصبانیت از پشت میز بلند شد.اسنیپ با خود زمزمه کرد:ای کاش می تونستم از این علامت شوم خلاص بشم!کاش دیگه مرگخوار نبودم!

بعد با نفرت به علامت شوم خود خیره شد.

فلش بک

در خانه ی سرد و تاریک ریدل جلسه ی مهمی بر پا بود.جلسه ای که از آتش تصمیماتش تمام لندن می سوخت.لرد در حالی که در راس یک میز بیضوی شکل نشسته بود و یک پایش را بر پای دیگر گذاشته بود و داشت با چشمان مار مانند خود در وجود مرگخواران به ترسیدن معنایی تازه می بخشید،لب به سخن گشود و با صدای سردش شعله های گرم آن آتش بزرگ را روشن کرد.

-مرگخواران من می دونید که کریسمس دورانی که همه در شادی و خوشحالین و کمتر کسی به کار و اشتغال فکر می کنه!بهترین زمان برای کار ماست!امسال ما دیگه به هاگوارتز و وزارت خانه و مکان هایی که مربوط قدرتمندانه حمله نمی کنیم!بلکه بلا ها رو روی سر مردم میاریم!یعنی به خونه های مردم می ریزیم،هر چی تونستیم ور می داریم،هر کی رو که تونستیم می کشیم!خلاصه کاری می کنیم که صدای شیون بقیه های کسایی که زنده می مونن زمین رو به لرزه در بیاره.این شکلی که یه سرزمین رو باید تصرف کرد و ما لندن رو به سرزمین سیاهی تبدیل می کنیم.

بر لبان همه ی مرگخواران خنده هایی شیطانی ظاهر شد.به جز اسنیپ!او با اینکار مخالف بود اما توان مقابله نداشت!تنها کاری که می توانست بکند فرمان پذیری بود و بس!


هلگا معتقد بود ...

[b]« هوش و علم ، [color=990000]شجاعت و غلبه بر ترس[


Re: دوست داري جاي كدوم يكي از بازيگر هاي هري پاتر باشي؟
پیام زده شده در: ۲۱:۴۲ شنبه ۴ دی ۱۳۸۹
خب که چی ؟!!!!
بابا یه تاپیک با محتوا بزنید !
این چیه اخه ؟!
خوبه مثلا تاپیک بزنیم دوست داری چوبدیستیت چی باشه ؟!
دوست داری لباست چه رنگی باشه ؟!؟



Re: نوری در تاریکی
پیام زده شده در: ۲۱:۲۶ شنبه ۴ دی ۱۳۸۹
سوژه جدید

هیچ صدایی به جز زمزمه سرد و وهم آلود آب رودخانه بگوش نمیرسید.در خیابان باریک، که از سوسوی نور ماه روشنی خود را میگرفت، صدای ترق کوچکی شنیده شد. سپس، شبحی لاغر با شنلی سیاه و بلند در خیابان پدیدار شد. حاشیه خیابان را بوته های کوتاه و نامرتب تمشک فرا گرفته بود.در سمت راست،خانه کوچک و چوبینی به چشم میرسید.مرد شنل پوش آهسته به سوی خانه رفت. لبخند بیروحی بر لبانش نشسته بود. مرد دستان سفید خود را به سوی درب خانه گرفت و چیزی را زیر لب زمزمه کرد. درب خانه به آرامی باز شد و چهره  خندان زنی در مقابلش پدیدار شد.ناگهان،خنده زن بر صورتش وا رفت. زن فریادی کشید و همان طور که اشک در چشمانش جمع شده بود،من من کنان کلماتی را به زبانی زمزمه کرد.مرد به آرامی وارد خانه شد و با صدای بیروحی گفت:من گرگورویچو میخوام!
زن به نشانه منفی سر خود را تکان داد و شروع به فریاد کشیدن کرد.صدای زن که حوصله ارباب لرد ولدمورت را سر برده بود،با ورد آواداکداورا خفه شد. لرد کبیر نگاهی به بدن بیجان زن و دو بچه او نمود و بهمان طور که چوبش را در ردای خود جا میداد، از خانه خارج شد.

چند روز بعد

تنها منشاء نور اتاق، شعلهای رقصان شومینه بودند. تنها مبلمان اتاق، صندلی قدیمی و رنگ و رو رفته ای بود که میان اتاق رها شده بود. در انتهای اتاق، انسانی وارونه در هوا معلق بود. لرد ولدمورت چوبش را تکان داد و صدای جیغ مرد،اتاق را فرا گرفت.لرد با صدای بیروحی گفت:
اونو به من بده گرگورویچ.

_____________________________________________
سوژه جدید در مورد قسمتی از کتاب هقتمه که لرد کبیر دنبال ابرچوبدستی هست.الان میخواد از گرگروبیچ بپرسه که چوب کجاست.



Re: بررسی پست های خانه ی ریدل ها
پیام زده شده در: ۱۹:۰۹ شنبه ۴ دی ۱۳۸۹
بررسی پست شماره 198 مرگخواران دریایی، نیکلاس استبنز:


قبل از نقد این نکته رو بگم که طبق عرف معمول سایت اصولا نباید پست پشت سر هم بزنین.تا وقتی مهلت ویرایش دارین که کلا این کار ممنوعه...بعد از اون هم بهتره این کارو انجام ندین.


نقل قول:
سکوت همه جا را فراگرفته بود. تمام مرگخواران به ولدمورت نگاه می کردند و ولدمورت در حال فکر بود.

-روفوس رو ول کنید، خودش یه کاری می کنه. ما باید یه فکری به این پیری بکنیم.

بهتره وقتی یه موضوعی رو مطرح میکنین همونو ادامه بدین،براش راه حل پیدا کنین و از سرتون بازش نکنین.اینجا گم شدن روفوس با یه حالت مهم و تاکید آمیز مطرح میشه و بعد لرد میگه اونو ولش کنین.ضمن اینکه گم شدن روفوس خودش میتونست سوژه خیلی جالبی باشه.سوژه ها رو از دست ندین،هر چقدر هم که جزئی و کوتاه باشن.


این فکر کردن بیش از حد مرگخوارا ایده طنز آمیز و جالبی بود.ولی طوری مطرح شده که خواننده زیاد متوجه طنز موضوع نمیشه.یه حالت تکراری و خسته کننده پیدا کرده.پیشنهاد من اینه که وقتی میخوایین این حالت رو وارد پستتون بکنین از جملات دقیقا یکسان استفاده کنین.وقتی لازمه در پستتون کاری چند بار تکرار بشه با یک جمله خاص مطرحش کنین.اضافه کردن یکی دو کلمه به جمله میتونه جالب باشه.شما حالت به فکر فرو رفتن مرگخوارا رو با جمله های مختلف مطرح کردین و برای همین خواننده ممکنه متوجه کارتون نشه.


نقل قول:
همه از خواب پردیند و به ایوان نگاه کردند.

-من می گم بریم پیشنهاد صلح بدیم و بعد از پشت بهشون خنجر بزنیم.

اینجا منظور از "بهشون " چه کسانی هستن؟دامبلدور و میمونها؟چون بجز دامبل دشمنی وجود نداره.ضمنا پیشنهاد صلح کمی عجیب غریب بود.سوژه اصلی رو فراموش نکنین.لرد سیاه به این جزیره تبعید شده.مرگخوارا بطور غیر قانونی وارد جزیره شدن و در نتیجه برگ برنده دست دامبلدوره که البته هنوز مشخص نیست با چه عنوان و سمتی در جزیره حضور داره.ولی به هرحال حتما از امنیت و قدرت خودش مطمئنه که تک و تنها مونده تو جزیره.نقشه کمی سرسری بود!


نقل قول:
لرد به فکر فرو رفت. چند دقیقه گذشت. مرگخواران کم کم چشم هایشان را می بستند که لرد گفت:
-خوبه. نقشه ی خوبیه.

اینکه نقشه ای طرح کردین و اجراشو گذاشتین به عهده نفر بعدی کار خیلی خوبی بود.

موضوع رو کمی زیادی خلاصه میکنین.پست کوتاه خوبه ولی گاهی بهتره که روی یه مطلب کمی بیشتر توقف و بحث بشه.


روی هم رفته خوب بود.


موفق باشید.




Re: دوبله مفید جادوگران از هری پاتر 7 با همکاری اعضا
پیام زده شده در: ۱۶:۳۲ شنبه ۴ دی ۱۳۸۹
بیاین و فرم را پر کنید:

سابقه:

سن :

جنسیت:

آیا VOICE داريد ؟

یک نمونه از صدا برای دانلود.(مثلا 1 2 3 ) :










این کار انجام می شه اگر نا امید نشید



می خواهیم زود تر از همه دوبله کنیم


ویرایش شده توسط فينیاس نايجلوس بلک در تاریخ ۱۳۸۹/۱۰/۴ ۱۶:۳۳:۲۶

مرگ بر گریفیندور




Re: دوبله مفید جادوگران از هری پاتر 7 با همکاری اعضا
پیام زده شده در: ۱۶:۲۹ شنبه ۴ دی ۱۳۸۹
در این ترفند قصد داریم نحوه صداگذاری بر روی فیلم و همچنین تصویر کوچک شده
طریقه دوبله و حذف صدای موجود بر روی فیلم را در دو نرم افزار معروف مونتاژ فیلم یعنی VCD Cutter و Windows Movie Maker به شما معرفی کنیم. این دو نرم افزار را میتوان ساده ترین برنامه های مونتاژ فیلم و صدا نام گذاری کرد.

برای حذف صدای فیلم ابتدا نرم افزار VCD Cutter اجرا نمایید.سپس از منوی Tools به بخش MPG Divide بروید. حال در قسمت Browse فایل تصویریتان را انتخاب کنید.

در سمت راست تصویر در قسمت بالا مسیر ذخیره شدن فایل را انتخاب نمایید. سپس در بخش Save as این گزینه یعنی M1V را انتخاب کنید و Divide Now را بزنید.


حال به مسیر فایل رفته ، خواهید دید که فایل شما بی صدا شده است.اکنون برای صداگذاری بر روی این فایل برنامه Windows Movie Maker را از منوی Start و قسمت Accesories اجرا نمایید.

سپس به بخش Import Video رفته و فایل تصویری خود را انتخاب نمایید.

اگر می خواهید خودتان صدا بگذارید روی شمایل میکروفن کلیک کنید (باید Voice داشته باشید) و با زدن StartNarration صدای شما ذخیره و می شود و آن را هر جای فیلم که خواسید میتوانید قرار دهید.

ولی اگر می خواهید آهنگ و یا فایل صوتی قرار دهید روی Import audio or music کلیک کنید وآهنگ را روی فیلم قرار دهید ودر آخر روی Save movie file کلیک کنید وفایل را در مسیر دلخواه ذخیره کنید.

لازم به ذکر است که با این عملیات شما توانسته اید صداری یک فیلم را برداشته و آن را صداگذاری مجدد کنید.

در پایان دقت کنید که میتوان این کارها را در نرم افزارهای پیشرفته مونتاژ فیلم و صدا انجام دهید. اما با این ترفند میتوانید بدون نیاز به تجربه و حرفه ای بودن این کارها را انجام دهید.


مرگ بر گریفیندور




Re: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۱۶:۰۷ شنبه ۴ دی ۱۳۸۹
معلم کار با جاروی پرنده را به دانش اموزان یاد می دهد.و به ان ها می گوید:در تیم گریفندور اقای پاتر حضور داره.
همه تعجب می کنند.فردای ان روز مسابقه شروع می شود.
گزارشگر بازی لی جردن است.نمونه ای از گزارشگریش :با سلام وبا یاد خدا گزارش را شروع می کنیم.جستجوگر تیم گریفندور هری پاتر است.او باید گوی زرین را با نهایت تلاش به دست بیارد تا تیمش پیروز میدان شه. مهاجم تیم گریفندور فرد و جرج ویزلیند.خوب بازی شروع می شه. گروه اسلایترین سرخگون را از حلقه رد میکنه وگل ...
مدافع باید بیشتر تلاش کنه.توپ های خشن
(بازدارنده ) را چند نفر به سختی با چماق دور می کنند و...

تایید شد!


ویرایش شده توسط پرسیوال دامبلدور در تاریخ ۱۳۸۹/۱۰/۴ ۱۶:۰۹:۱۰
ویرایش شده توسط پرسیوال دامبلدور در تاریخ ۱۳۸۹/۱۰/۴ ۱۶:۱۱:۰۶
ویرایش شده توسط آنتونین دالاهوف در تاریخ ۱۳۸۹/۱۰/۵ ۱:۵۱:۲۴

تصویر کوچک شده


Re: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۱۵:۰۵ شنبه ۴ دی ۱۳۸۹
- ببین پسر جون اینی که دسته منه رو بهش میگن جاروی پرنده، میذاری زیرت بعد اینم جوگیر میشه میره هوا ! اون حلقه هاییم که وسطه زمین گذاشتنو بهش میگن همون حلقه و مهاجم ها باید سرخگون رو بندازن تو یکی ازین حلقه ها که امتیاز بگیرن ! اوکی ؟

- اوکی!

- بعد چن نفرم وایمیستن جلوی این حلقه ها که این توپ های خشن که اسمشون بازدارنده هست رو به کمک چماق شون بفرستن به سمته مهاجما! نقش خاصی ندارن تو زمین مدافع ها ، کلا باید وحشی بازی در بیارن که گل نخورن ! اوکی؟

- ها !

- این توپه سیفیت میفیته طلاییم که میبینی اسمش گوی زرین ه ! شخصی تحت عنوان جستجوگر از اول تا آخره بازی زور میزنه که اینو بگیر و اگر بگیره برنده میشه تیمش!

- مثه فیلمه هری پاتر که یهو این توپه میرفت تو دهنش ؟

- نه پسر جون، اون هری اصن مشکل داشت، یه بار نشد عینه آدم اینو با دست بگیره ، هر دفعه با یه جاییش میگرفت. خب بگذریم ، اون جایگاهو میبینی اونجا ؟ یه آدمه وراجی رو میشونن اونجا که از اول تا آخر بازی هی زر زر کنه و حواسه بازیکنا رو پرت کنه ! اینجا بچه ها بهش میگن ممی باقالی، ولی تو بازیای بین المللی میگن گزارشگر !!

به به آقای پرسی ویزلی! آقا شکست نفسی کردید اینجا پست زدید. برادر شما احتیاج به بازی با کلمات نداری فقط برو معرفی شخصیت کن لطفا. راه گم کردید احیانا؟ جاتون تو سایت خالی بود. نوشته طنز خیلی خوبی بود. هنوزم سیفیت میفیت؟! :دی راستی پست آخر منو تو قلم پر اگه تونستی بخون. مرسی


ویرایش شده توسط آنتونین دالاهوف در تاریخ ۱۳۸۹/۱۰/۴ ۱۵:۱۵:۱۶

چای هست اگر مینوشی ... من هستم اگر دوست داری






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.