هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها

صفحه‌ی اصلی انجمن‌ها


صفحه اصلی انجمن ها » همه پیام ها (آیلین.پرینس)



پاسخ به: ايستگاه كينگزكراس
پیام زده شده در: ۱۹:۴۳ دوشنبه ۳۰ تیر ۱۳۹۹
#71
-اصلا تو که بال داری، از کیف برو بیرون خودت پرواز کن.

-اگه راست می گی خودت برو ببین چقدر سخته!

-من که بال ندارم!

-پس منم نمی رم.

در این لحظه کیف محکم به چمدان برخورد کرد و فریاد آخ ربکا و اما بلند شد.

-چرا می زنی؟

-من نمی زنم تو داری می زنی بهم!

-ما به شما برخورد کردیم!

-شما کی هستین؟

-ما...

ولی قبل از اینکه حرفشان را بزنند، خیلی محکم به زمین برخورد کردند! آنها رسیده بودند!


............................... Bird of death ................................

تصویر کوچک شده


پاسخ به: ستاد انتخاباتی تام جاگسن
پیام زده شده در: ۲۱:۰۸ شنبه ۲۸ تیر ۱۳۹۹
#72
حمایت می کنم بقیه رو هم به زور کروشیو مجبور می کنم حمایت کنن.
ای جادوگران! بهش رای بدید! برخلاف بقیه اگه دیکتاتور شد میشه به راحتی تیکه تیکش کرد!


............................... Bird of death ................................

تصویر کوچک شده


پاسخ به: قرعه های اسرار آمیز هکتور
پیام زده شده در: ۱۵:۰۲ شنبه ۲۸ تیر ۱۳۹۹
#73
سلام هکولی!
این از این.
یه سه ای دیگه بده.


............................... Bird of death ................................

تصویر کوچک شده


پاسخ به: تالار جشن ها (بالماسکه ی سابق)
پیام زده شده در: ۱۵:۰۰ شنبه ۲۸ تیر ۱۳۹۹
#74
ولی نه! باید فالوده را می ترساند!
-مهم نیست. یه فالوده دیگه می گیرم.

-فقط میگی که منو بترسونی.

اما فالوده باهوش بود و به هیچ وجه راضی نمی شد.

-اصلا اگه نیای می خورمت!

-نه نمی خوری! من آخرین فالوده ی این مغازه ام!

فکری به ذهن رون رسید. مقدار کمی از فالوده برداشت و خورد.
-دیدی می خورم!

-نمی خوری! اگه بیشتر از این بخوری، مقدارم کمتر از اون میشه که بتونی منو ببری برای یکی دیگه!

-اه!حاضری من بخورمت ولی اون نخوردت!

-اون کیه!

-اژدها!

-فکر کردم آدمه! آرزومه توسط یه اژدها خورده بشم!‌منو ببر پیش اون!

-باشه!

پیش اژدها

-خب.این فالوده!

-اولا من فالوده اسطوخودوس خواستم نه آبلیمو! دوما فالوده به این کوچیکی برای اژدهایی به این بزرگی!

-وااای!


............................... Bird of death ................................

تصویر کوچک شده


پاسخ به: بررسی پست های خانه ی ریدل ها
پیام زده شده در: ۹:۰۵ جمعه ۲۷ تیر ۱۳۹۹
#75
سلام ارباب! خوبید ارباب؟
این پستمو خواستم بدم ناظرای شهر لندن نقد کنن دیدم تاپیک نقدش قفله! می دم به شما ارباب! خودش خلاصه داره.


سلام آیلین. خوبیم آیلین.

نقد شما رو با عقابی بی بال فرستادیم. بگیرش!


ویرایش شده توسط لرد ولدمورت در تاریخ ۱۳۹۹/۴/۲۷ ۲۲:۰۱:۲۶

............................... Bird of death ................................

تصویر کوچک شده


پاسخ به: قرعه های اسرار آمیز هکتور
پیام زده شده در: ۸:۵۵ جمعه ۲۷ تیر ۱۳۹۹
#76
بفرما هکتور!

یه سه دیگه بده!


............................... Bird of death ................................

تصویر کوچک شده


پاسخ به: پارک جادوگران
پیام زده شده در: ۸:۵۳ جمعه ۲۷ تیر ۱۳۹۹
#77
خلاصه:
لرد دلش برای نجینی تنگ شده و حیوان خونگی می خواد. سو سگی پیدا می کنه ولی لرد قبول نمی کنه. بلاتریکس رودولف را میفرسته تا بی صدا مرگخواران رو بیاره ولی رودولف داد می زنه و همه می شنون. بلاتریکس به جاگسن میگه و اونم مجبوره که انجام بده.


جاگسن دست راستش را مخفیانه داخل ردایش برد و علامت شومش را در حالی که چهار پنج متر با مرگخواران فاصله داشت اندکی فشار داد.

-آخ!

تام که دید مرگخواران به او توجه نکردند کمی محکم تر فشار داد.

-آخ!

-بوق می زنی چرا!

بلاتریکس دید که تام هم دست کمی از رودولف ندارد، از او هم گذشت و به سراغ مرگخوار بعدی رفت.
-آیلین؟

-بعله.

-میخوام بری بی صدا مرگخوارا رو بیاری اینجا وگرنه...

-وگرنه چی؟

-می پری وسط حرفم؟

-آره.

-


ویرایش شده توسط آیلین پرینس در تاریخ ۱۳۹۹/۴/۲۷ ۹:۰۱:۲۹

............................... Bird of death ................................

تصویر کوچک شده


پاسخ به: قرعه های اسرار آمیز هکتور
پیام زده شده در: ۱۴:۰۹ چهارشنبه ۲۵ تیر ۱۳۹۹
#78
سلام هک!
یه سه امتیازی می خوام.


ویرایش شده توسط آیلین پرینس در تاریخ ۱۳۹۹/۴/۲۵ ۲۱:۴۳:۴۷

............................... Bird of death ................................

تصویر کوچک شده


پاسخ به: سالن ورزشي دياگون
پیام زده شده در: ۱۱:۴۹ سه شنبه ۲۴ تیر ۱۳۹۹
#79
محفلی مذکور سعی کرد از میان مرگخوار ها رد شود اما به مرگخواران برخورد کرد و روی زمین پخش شد. محفلی چسبی از جیبش درآورد، استخوان هایش را دوباره به هم چسباند و ایستاد.
-بذارین برم!

-نه.

-بذارین برم!

-نه.

-بذارین برم!

-نه!

-باشه باشه باشه نذارین برم! فقط بذارین پیغاممو بدم!

-نه.

مرگخواران نمی خواستند محفلی رد شود و نگذاشتند هم رد شود. ولی محفلی ناامید نمی شد!
-میرم پروفسورو میارم ها!

-بیار.

اما مرگخواران هم دست بردار نبودند!


............................... Bird of death ................................

تصویر کوچک شده


پاسخ به: باشگاه دوئل
پیام زده شده در: ۲۲:۵۹ شنبه ۲۱ تیر ۱۳۹۹
#80
آیلین پرینس vs لاوندر براون

سوژه: قانون شکنی.


شب بود و تنها نوری که هاگوارتز را روشن می کرد شمع هایی بودند که از سقف آویزان شده بودند. دو روز پیش لاوندر براون، او را به خاطر رنگ چشم هایش مسخره کرده بود و آیلین تحمل مسخره شدن نداشت. با قدم های آهسته و با احتیاط به سمت تالار گریفندور راه می رفت. وقتی به پشت در رسید تابلوی بانو ی چاق را با خنجری سوراخ کرد و بانوی چاق از ترس در را باز کرد. آیلین به شکل عقابی اش در آمد و بالای تخت لاوندر رفت و با نوکش ضربه ای به چشم چپ لاوندر زد و آن را کور کرد. به لطف کتاب هایی که از بخش ممنوعه کش رفته بود نامرئی شد و به راحتی به تالار خودش برگشت.
لاوندر به سرعت از خواب پرید.
-آیییییییییی

-چی شده لاوندر؟

-آیلین باز تو خواب اومد سراغم! اینبار زد تو چشمم!

-بچه ها برین خانم پامفری رو بیارین!

گریفندوری ها رفتند تا خانم پامفری را خبر کنند. بعد از یکی دو دقیقه، خانم پامفری با قیافه ای نگران وارد شد و لاوندر را با خود برد.

صبح روز بعد

همه ی مدرسه از جمله آیلین برای صبحانه به سرسرا آمده بودند. بعد از اینکه غذا خوردن ها تمام شد دامبلدور با فریادی همه را ساکت کرد و گفت:
- بچه ها! همونطور که همه می دونید تو هاگوارتز ما حق نداریم از توانایی هامون برای آزار دیگران استفاده کنیم. دیشب آی... این دیگه چیه؟

آیلین همان جا دستمالی در دهانش فرو کرده بود تا جلوی خنده ی بلندش را بگیرد. دیشب به جای اینکه به تالار ریونکلاو برگردد فشفشه انفجاری را در جیب لباس دامبلدور قایم کرده بود و طبق زمان بندی او تا دو ثاتیه دیگر منفجر می شد. به محض منفجر شدن فشفشه مک گوناگال دست آیلین را گرفت ولی آیلین غیب شد و به درمانگاه پناه برد.
لاوندر از روی تخت گفت:
-اگه دستم بهت نرسه!

-نگران نباش! نمی رسه!

آیلین این را گفت و غیب شد.


............................... Bird of death ................................

تصویر کوچک شده






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.