هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





آموزشگاه 100%تضمینی کوئیویچ(گزارشگری کوئیدیچ)
پیام زده شده در: ۲۲:۰۶ جمعه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۸۴
#11

زاخاریاس اسمیتold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۴۶ سه شنبه ۷ مهر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۰:۳۶ پنجشنبه ۲۸ دی ۱۳۸۵
از قدح انديشه دومبول!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 837
آفلاین
صبح فردا ساعت 6:30 صبح:
لی و سوسک تویه رختخوابشون که منتقل کردن به اتاق پشت دفتر خوابیده بودن که یه دفعه یه صدای بلند میاد و از خواب میپرن:
از بلندگو یه صدایی میاد:
خب حالا تیم کوییرل رو معرفی میکنم:کوییرل....ارنی مک میلان
و اینم تیم بن:بن.....و.....سیبل
حالا کوییرل توپو میگیره....................
سوسک و لی عصبانی میشن میرن به اتاق گزارشگری:
تا جون داشتن زاخی رو میزنن.
زاخی:من چی کاره بیدم؟؟؟؟؟؟؟؟
لی:مرد حسابی بیکاری صبح کله سحر داری گزارش میکنی؟
زاخی:بابا ما میخواستیم تمرین کنیم تازه قرار بود بقیه هم تمرین کنن.مگه خودت نگفتی فردا امتحانه؟
لی:آخه 6 صبح؟؟؟
یه دفعه همه میان تو اتاق و با سوسک و لی سلام میکنن.
سیبل:پس چی شد زاخی؟؟؟
زاخی:هیچی آقایان چون از خواب پریدن دارن با من دعوا میکنن.
بن:این سیاهی چیه زیر چشت؟
زاخی:کار این دوتاست.
بن:از ما پول گرفتن بعد کتکمونم میزنن؟
همه یه دفعه میریزن سر سوسک و لی و حالا نخور کی بخور.
خلاصه تصمیم میگیرن که کلاس از این به بعد دیر تر برگزار بشه و قبلشم تمرین بکنن.
ساعت 11 امتحان شروع میشه........
===========
حالا نمیشه کلاس بیشتر از پنج نفره بشه؟
=================
در ضمن باید بگم اینجانب یه زمانی تویه تاپیک دویل گروهی گزارش بازی رو نوشته بودم البته اونجا دویل بود و فرق داشت .
ولی میخواستم محض اطلاع بگم که بنده سابقه زیادی در گزارشگری دارم.
=================
بقیشو یکی دیگه بنویسه.
==================



Re: آموزشگاه 100%تضمینی کوئیویچ(گزارشگری کوئیدیچ)
پیام زده شده در: ۴:۲۰ شنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۳۸۴
#12

سیبل ایزابل دورست


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۴۴ پنجشنبه ۱۸ فروردین ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۹:۴۸ دوشنبه ۹ آبان ۱۳۸۴
از هر جایی که یه کاکتوس بتونه زنده بمونه
گروه:
کاربران عضو
پیام: 163
آفلاین
ساغت رسما نه صبحه .قراره بعد از دو ساعت تمرین همه برن امتحان بدن ولی از سوسک و لی به معنای واقعی کلمه هیچ خبری نیست.سیبل دارد بند انگشتاشو می شکنه
سیبل:مگه اینها نمی دو نند من رو امتحان حساسم باید حداقل از یه هفته قبل شروع کنم به تمرین.پس چرا نمی یان؟
بن و زاخاریاس که روی سر و کول هم خوابشون برده جوابشو نم دن ولی کوییرل چرا.
:خب اگه این قد نگرانی پاشو بیدارشون کنیم.
سیبل و کوییرل می رند اتاق سوسک و لی .سیبل چوبدستی شو در می یاره و به اون دو تا می گه.
سیبل:یا بیدار می شید یا بد بیدارتون می کنم.
لی یه قلت می زنه.
لی:برو باباو
سیبل چوبدستیشو تکون می ده و کل ابشار نیاگارا خالی می شه رو سر سوسک و لی.
سوسک:ما چرا اینجا وایستادیم لی؟
سیبل چوبدستیشو تکون می ده.
سیبل:عین پسر های خوب برید سر کلاس . گرنه هنوز هزار تا ابشار هست که ابشون رو رو سرتون خالی نکردم.

سوسک و لی همون طور می دون تا درسو شروع کنند...

--------------------------------
ادامه دارد
--------------------------



Re: آموزشگاه 100%تضمینی کوئیویچ(گزارشگری کوئیدیچ)
پیام زده شده در: ۱۰:۳۳ شنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۳۸۴
#13

مرلین (پیر دانا)old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۸ یکشنبه ۲۱ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۱۴:۰۳:۵۱ چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
از شیون آوارگان
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1286 | خلاصه ها: 1
آفلاین
لی و سوسک از جا بلند می شن و بعد از عوض کردن لباسای خیسشون به سمت زمین راه میفتن.
زاخاریاس و ارنی مک میلان به جان میکروفون افتاده و میخواستن هر طور شده اون رو بدست بیارن!
سوسک از این دعوا عصبانی میشه و داد میزنه: نیازی به میکروفون نیست!!!
ارنی: پس ما چجوری تمرین کنیم؟
لی: یه ورد میخونم همتون صداتون میکروفون میشه..
سوسک: نه صبر کن این کارو نکن!...
اما دیگه دیر شده بود... لی فرمان میکروفونیوس رو اجرا میکنه...
به ناگاه همه شروع به گزارش خیالی میکنن!. سر و صدای ناهنجار تمام ورزشگاه رو فرا میگیره.. هر کسی برای خودش فریاد میزد و متوجه نبود که سوسک و لی از صدای زیاد غش کرده اند...


هرگز نمی‌توانی از کسی که تو را رقیب خود نمی‌داند ببری


Re: آموزشگاه 100%تضمینی کوئیویچ(گزارشگری کوئیدیچ)
پیام زده شده در: ۸:۱۶ یکشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۸۴
#14

پروفسور کويیرل


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۵۲ چهارشنبه ۱۷ فروردین ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۳:۵۷ چهارشنبه ۲۱ دی ۱۴۰۱
از مدرسه جادوگری هاگوارتز
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 2956 | خلاصه ها: 1
آفلاین
بيمارستان سوانح جادويي سنت مانگو
لي و سوسک در حالي که گوشها و سرشونو بسته بودن روي تخت بيمارستان دراز کشيذه بودن در همين لحظه در با صداي بلندي بهم کوبيده شد
سيبل:(با صداي بلند)پس شما ها کي ميخواين بزرگ شين چرا سر تمرين مسخره بازي در ميارين حلا من با دو تا بازيکن مجروح دم امتحانات چيکارکنم هان؟؟؟
لي و سوسک:
پرفسور کوئيرل:سيبل جان خودتو ناراحت نکن اينا که بازيکن نيستن اعصاب خورکنن
لي و سوسک:مااااااااااااااااااااااا
سيبل:خدا آخه من بازيکن جديد از کجا بيارم
ارني : نگران نباش با يه طلسم سه سوته درست ميشن سه سوتيوس بخوبيوس
لي و سوسک:آييييييييييييييي
پرفسور کوئيرل:هه هه هه چيکار کردي دستوپاشون کنده شد
سيبل:ارني من تو رو ميکشم بجاي توپ ميفرستمت تو زمين از نياگارا پرتت ميکنم پايين بدترين طلسمارو...
ارني:فقط خواستم کمک کنم کمک



Re: آموزشگاه 100%تضمینی کوئیویچ(گزارشگری کوئیدیچ)
پیام زده شده در: ۱۵:۱۱ یکشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۸۴
#15

لی جردن


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۴۹ پنجشنبه ۱۲ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۶:۵۱ پنجشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۸۹
از اون طرف شب!!!!!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 501
آفلاین
لی و سوسک پس از دو ماه ونیم از سنت مانگو میان بیرون.
لی:بابا اینا دیوونه ان اینا کین.
سوسک:خدا بهمون رحم کنه.
لی:واقعا باید با روش خودم کلاسو اداره کنم.وگرنه دو سه روز دیگه میمیریم.
سوسک:نه روش تو نه تو رو خدا!
سوسک:(با خودش)اینجوری که یه روزه میمیریم.


يكي از راه هاي پيشرفت در رول پلينگ ( ايفاي نقش ) :

ابتدا به لين


آموزشگاه 100%تضمینی کوئیویچ(گزارشگری کوئیدیچ)
پیام زده شده در: ۲۳:۵۷ یکشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۸۴
#16

زاخاریاس اسمیتold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۴۶ سه شنبه ۷ مهر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۰:۳۶ پنجشنبه ۲۸ دی ۱۳۸۵
از قدح انديشه دومبول!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 837
آفلاین
همه دور هم جمع میشن میبینن اگر همین طوری پیش بره تا از بین رفتن سایت جادوگرانم کلاسشون تشکیل نمیشه.
زاخاریاس:چطوره از یه بزرگتر کمک بگیریم؟
بقیه:
زاخاریاس:چیه؟مگه چی گفتم؟
سیبل:آخه عقل کل تو کوچولویی نمیبینی ماهارو.ما هر کدوم صد سالمونه بعد میگی بریم بزرگتر بیاریم؟
زاخاریاس:پس چرا هر دفعه بهت میگم پیر شدی ناراحت میشی؟دیدی خودت اعتراف کردی.
سیبل:
خلاصه بعد از یه دعوای مفصل قرار میشه که اگر تا دو روز دیگه کلاسا تشکیل نشه همه بریزن سر لی و سوسک و این دفعه دیگه تا آخر عمرشون تویه سنت مانگو بمونن.
=====
پس خواهش میکنم این کلاسو طولش ندین بابا خسته شدیم شروع کنین دیگه.



Re: آموزشگاه 100%تضمینی کوئیویچ(گزارشگری کوئیدیچ)
پیام زده شده در: ۴:۳۸ دوشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۴
#17

سوسك بي همتا


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۵۳ چهارشنبه ۱۴ مرداد ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۱:۳۱ سه شنبه ۳۱ تیر ۱۳۹۳
از چاه فاضلاب
گروه:
کاربران عضو
پیام: 715
آفلاین
سوسك: دوستان... لي ديگه سر كلاس ها نمياد...
زاخار: چرا؟
سوسك: چون مرده!
زاخار: چه خوب! حالا چه طوري مرده؟
سوسك: هم چين با قيافه اش حال نكردم كشتمش... از امروز من معلم اين كلاسم...
همه:
سوسك:
همه:
و سوسك تا شش ماه بعد در بخش رواني سنت مانگو بستري شد!


سلطان سوسك بي همتا!


Re: آموزشگاه 100%تضمینی کوئیویچ(گزارشگری کوئیدیچ)
پیام زده شده در: ۱۹:۵۲ دوشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۴
#18

لی جردن


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۴۹ پنجشنبه ۱۲ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۶:۵۱ پنجشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۸۹
از اون طرف شب!!!!!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 501
آفلاین
لی:زود باشید بچه ها هنوز تمیز کردن 1000 تا جارو مونده.
کوئیرول:ماکه تموم زمینو شخم زدیم .
سبیل:من به ونوس شکایت میکنم(انجمن دفاع از حقوق ساحره ها)
سوسک:بابا بیخیال زاخی رو که فرستادی بیمارستان بسه جنهای خونگی از اینا کمتر کار میکنن.
لی:اگه کار نکنید شکنجتون میکنم.
بن:کمک
لی :هیشکی صداتونو نمیشنوه .
همه:



يكي از راه هاي پيشرفت در رول پلينگ ( ايفاي نقش ) :

ابتدا به لين


آموزشگاه 100%تضمینی کوئیویچ(گزارشگری کوئیدیچ)
پیام زده شده در: ۲۱:۵۰ دوشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۴
#19

زاخاریاس اسمیتold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۴۶ سه شنبه ۷ مهر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۰:۳۶ پنجشنبه ۲۸ دی ۱۳۸۵
از قدح انديشه دومبول!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 837
آفلاین
بعد از هزاران کشمکش بالاخره اولین جلسه کلاس با حضور همه!!!!!!!!!!برگزار میشه:
لی:خب اول از همه باید بگم ما اینجا گزارشگری کویدیچ تدریس میکنیم........
همه: خودمون میدونستیم برو سر اصل مطلب.
لی:باشه باشه باشه عصبانی نشید.خب ما میخوایم مراحل آموزش گزارشگری رو براتون شرح بدیمکاولین کار اینه که باید ذاتا گزارشگری رو بلد باشین و ما یه امتحان ازتون میگیریم تا بفهمیم در ذاتتون چقدر گزارشگری وجود داره.
زاخی:امتحان چه شکلیه؟
لی:یه جادویی به نام الکشف الذات وجود داره که روتون اجرا میکنیم و بعد استعداد هاتون مشخص میشه.
زاخاریاس و کوییرل:ما به هیچ وجه نمیزاریم تو جادومون بکنی.
لی:ولی اگر این طوری باشه شما هیچی یاد نمیگیرید که.
سیبل:بچه ها حالا این دفعه رو کوتاه بیاید.
زاخی:باشه فقط این دفعه ها.
لی شروع میکنه یکی یکی جادو کردن و شناختن استعدادها:
نفر اول پروفسور کوییرل-نفر دوم سیبل-نفر سوم زاخاریاس- نفر چهارم بن.
=============
اینجاشو یکی دیگه بنویسه.من کار زیاد دارم.



Re: آموزشگاه 100%تضمینی کوئیویچ(گزارشگری کوئیدیچ)
پیام زده شده در: ۱۳:۵۲ جمعه ۲۳ اردیبهشت ۱۳۸۴
#20

لی جردن


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۴۹ پنجشنبه ۱۲ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۶:۵۱ پنجشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۸۹
از اون طرف شب!!!!!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 501
آفلاین
لی:پروفسور من به شما تبریک میگم استعداد شما از لودو بگمن هم بیشتره. :bigkiss:
کوئیرول: بعد از مدتی:
لی:خوب بچه ها من کار دارم همتون زیر نظر استاد کوئیرول هستید.

همه: تو اینهمه پول گرفتی همه کلاسارم داری دو دره میکنی.

سپس تمام بچه ها به همراه سوسک رو سر لی ریخته و وی را به سنت مانگو میفرستند.


زاخی امضات چیه


يكي از راه هاي پيشرفت در رول پلينگ ( ايفاي نقش ) :

ابتدا به لين







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.