هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: R.A.B.: این شخص کیست؟
پیام زده شده در: ۲۰:۱۹ چهارشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۸۵

مرگخواران

بلیز زابینی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۳۸ جمعه ۲۵ شهریور ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۲:۵۷:۴۲ سه شنبه ۲۱ فروردین ۱۴۰۳
از یخچال خانه ریدل
گروه:
ایفای نقش
مرگخوار
کاربران عضو
پیام: 1708
آفلاین
هووووم !
خوب ببینید نظر شما رو با توجه به کتاب نمیشه رد کرد . چون این جزییاتی که شما بهش اشاره کردید توی کتاب نیومده . یعنی ممکنه این اتفاقی که شما میگید افتاده باشه و ممکنه این اتفاق هم نیفتاده باشه . به هر حال نمیشه به طور قطع نظر داد .

در مورد اینکه دامبلدور از بالای برج افتاد پایین . مطمئنا رولینگ هم هیچ وقت نمیاد بنویسه دامبلدور افتاد زمین متلاشی شد . ولی خوب یادتم باشه زمین زیرش چمن بود .

من یادمه یه بار از پشت بوم خونمون میشه طبقه بیست و ششم یه بطری دلستر انداختم پایین ببینم چی میشه ( ) یکیشون خورد روی زمین که متلاشی شد . ولی یکیش افتاد روی چمن . وقتی که رفتم پایین ببینم چی شده در کمال تعجب دیدم فقط یکم ترک ورداشته . حالا نمیگم رولینگ این موضوع رو مد نظر داشته ولی کلا ممکنه فقط همین قدر جراحت برداره !

در مورد این پرت شدن دامبلدور هم که من کلا بر این اعتقادم که دامبلدور دیگه وقتی که به پایین برج سقوط کرده صددرصد مرده . چون هیچ راهی رو نمیبینم تا دامبلدور بتونه ازش نجات پیدا کنه . ( نه چوبدستی ، نه چتر نجاتی ، نه قدرتی و....)

اما حالا در مورد ر.آ.ب بگم .
راستش چون که من میگم ر.آ.ب همون ریگلوسه بیشتر مایلم که از نظر خودم دفاع کنم اینم شواهدم :

متن پایین از خانه سیریوس یعنی همان میدان گریمولد برداشته شده یعنی خانه ریگلوس :
کتاب محفل ققنوس جلد اولش ، ترجمه اسلامیه :

در قفسه قاب آویزی بود که هیچ یک نتوانستند آن را باز کنند . چند مهر قدیمی در آن به چشم میخورد .

همش همین دو خط بود اما پر از نکته مبهم ( البته برای من )

اول اینکه بهتره برای روشن شدن مطلب به کتاب اول اشاره کنم . در اونجا دامبلدور یا مک گونگال بود از هاگرید پرسید که این موتور رو از کی گرفتی ؟

هاگرید جواب داد که موتوره سیریوس بلکه !

در اون زمان چه کسی فکر میکرد که رولینگ قراره یه کتاب راجع به همین شخص بنویسد . و همین شخص قراره به یکی از محبوبترین شخصیتهای داستان تبدیل شود ؟

حالا برگردیم سر این قضیه :
اولا اینکه رولینگ در اینجا از کلمه قاب آویز استفاده کرده . راستش من نمیدونم که قاب آویز چیه . پس همین که رولینگ در دو جای مختلف از این کلمه استفاده کرده به خودیه خودش عجیبه .

دوم اینکه رولینگ گفته که هری و رون و .... هر کاری که کردند نتونستند در آن را باز کنند . پس حتما در آن با طلسمی بسته شده بوده . بهتره یادآوری کنم که ولدمورت جاودانه سازهاشو طلسم میکنه .

سوم و مهمترین مطلب اینکه در کتاب گفته در درون قاب آویز چند مهره قدیمی به چشم میخورد ( دقت کنید گفته قدیمی ) ما میدونیم که گنجینه مدیران سابق همگی قدیمی بودند . پس چرا این مهره ها همون گنجینه نباشند ؟ و به عبارتی چرا جاودانه ساز نباشند .

پس این مسئله با توجه به اینکه این قاب آویز در خانه ریگلوس بوده واقعا مشکوکه .

حالا برگردیم به نامه :
در نامه ر.آ.ب گفته که جاودانه ساز رو در اولین فرصت نابود میکنه . این جمله تنها یه مفهوم میتونه داشته باشه و اون اینه که اون شخص قصد نداشته جاودانه ساز رو در غار نابود کنه . پس امکان داره که اونو در خونه خودش مخفی کنه تا یه فرصت مناسب برای نابود کردن آن گیر بیاره و البته شما باید این موضوع رو هم در نظر بگیرید که شاید هیچ وقت چنین فرصتی براش پیش نیاد !!!

ضمنا این موضوع رو هم یادتون باشه که ر.آ.ب گفته من مدتها قبل میمیرم و ریگلوس هم خیلی وقت پیش بخاطر اینکه از گروه مرگخوارها خارج شده تحت تعقیب قرار گرفته و سپس کشته شده.

این بالا دلایل اعتقاد من مبنی بر این موضوع بود که ر.آ.ب همون ریگلوسه اما حالا در جواب دلایل شما :

ببینین من فکر میکنم شما بیش از حد روی حرفهای سیریوس حساب کردید . با توجه به کتاب سیریوس شخصیتی بود که همیشه براساس احساساتش نظر میداد

- اسنیپ هیچ کاری بلد نیست .... جلسات الف دال رو تشکیل بدین .... جیمز خداست !! ... کریچر اینجوری اونجوری ...

در حقیقت سیریوس همه چیز رو اونجوری که خودش میخواست توضیح میداد . مثلا از یه نفر بعدش میامد . فقط بدی ها و نقطه ضعف های او رو میگفت . از یکی خوشش میامد خوبی هاشو ضرب در دو میکرد .

به نظر من ریگلوس هم همین حالت رو داره . سیریوس با توجه به احساساتش در مورد ریگلوس حرف زده . در صورتی که شاید خودشم میدونسته که داره اشتباه میکنه و یا حتی او هم ریگلوس رو درست نمیشناخته !

اونجور که سیریوس به هری میگفت . از خانوداه اش خیلی دور افتاده بود . پس طبیعتا هیچ وقت برادرشو اونجور که باید نشناخته و احتمالا با توجه به احساساتش در مورد او قضاوت کرده . یادت باشه که سیریوس در طول کتاب بارها نشان داده که نمیتونه عادلانه قضاوت کنه .




Re: R.A.B آلبوس دامبلدور است.
پیام زده شده در: ۱۸:۱۰ چهارشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۸۵

آلبوس و هری


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۰۵ پنجشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۹:۱۱ سه شنبه ۲۶ آذر ۱۳۸۷
از گودریک هالو
گروه:
کاربران عضو
پیام: 9
آفلاین
در مورد برخورد طلسم به سینه من گفتم. رولینگ دقیقا ذکر می کنه زمانیکه سوروس اسنپ وارد صحنه می شود دامبلدور درست روی گردنش است (یعنی آنقدر لغزیده که کاملا خوابیده روی زمین). پس می توان تصور کرد که یک شنل شل ول اونهم توی تن آلبوس دامبلدور اینقدر بالا آمده باشه که روی سینه اش قرار گرفته باشه.
در مورد دوم لیز زابینی عزیز باید بگویم. به نظرت عجیب نیست که از اون بالا بیافته و فقط عینکش جابجا بشه. به همون علتی که هیچ عضو بدنش متلاشی نشده به همان علت ممکن است زنده باشد. فراموش نکنیم که ققنوس بیرون بوده.

مورد بعدی را مثل اینکه اشتباه فهمیدید. دامبلدور جاودانه ساز اصلی را با خود آورد اما در تصادف اون طلسم اسنپ تقریبا متلاشی می شود.

در مورد بعدی باید بگویم زمانی که یک مرد پر از اسرار داره می میره سعی می کنه اسرارش را یکجوری به صاحبان خرد (هرمیون گرانجر شاید) محول کنه. بلاخره دامبلدور داره می میره بدون اینکه به هری بگوید جاودانه سازهای بعدی چیست.
در ضمن من هرگز نگفتم ر. آ.ب اسم آدم است. ممکن است این نام مخفف هریک از هورک راس ها یا مکان هورک راس ها باشد. یا نام یک پرونده یک پروژه و چه می دونم یک راز است دیگه.
در مورد رگلوس بلک باید بگویم واقعا غیر منطقی است.
سیریوس می گوید که رگلوس اندازه ی یک آدم نصفه هم مغز نداشته. همانطور شما هم می توانید بفهمید که حرکت بازگشتش از جمع مرگخواران چقدر احمقانه است. در ضمن من کتاب را خواندم هیچ جا در مورد قاب از غار ننوشته بود. در ضمن رگلوس بلک خیلی محقر تر از اونیست که بخواهد راز جاودانه ساز ولده مورت را کشف کند حال تصور کنید که او بخواهد راز جاوادانه سازها را کشف کند. یعنی بفهمد که بیشتر از یکی وجود دارد. البته اونهایی که مصاحبه های رولینگ را خونده باشند متقاعد می شوند کار رگولوس نیست.
اینکه هیچ کس به تنهایی نمی تواند معجون را بخورد بدون اینکه از مهلکه جان سالم به در ببرد. اینکه آیا رگلوس از دامبلدور بهتر عمل می کند؟ اینکه دامبلدور وقتی به هری گفت بله این همان هورک راس است پس نمی تواند مطمئنا اشتباهی وجود داشته باشد.
اونهایی که می خواهند راز کتابهای بعدی را بفهمند احتمالا با کشف ر آ ب خیلی چیزها را می تونند بفهمند. اینو در جواب اون دوست عزیزی گفتم که گفند چه به درد می خوره آدم بفهمه کیه.
خیلی خیلی مشتاق شدم لطفا ادامه بدهید.

________________________________________
ویرایش ناظر: مشکلی نیست (پست قبلی شما پاک شد). ;) فقط یه چیز دیگه هم باید بگم که زدن دو پست پشت سر هم به فاصله‌ی زمانی کمتر از 24 ساعت هم ممنوعه.


ویرایش شده توسط آلبوس پاتر در تاریخ ۱۳۸۵/۲/۲۷ ۱۸:۱۶:۳۲
ویرایش شده توسط جیمز پاتر در تاریخ ۱۳۸۵/۲/۲۷ ۱۸:۲۷:۳۴

جادو مرز ميان مرئي و نامرئي است و عشق بهترين پل براي اين كار است.
تصویر کوچک شده


Re: R.A.B.: این شخص کیست؟
پیام زده شده در: ۱۷:۳۶ چهارشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۸۵

جیمز پاتر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۳۶ یکشنبه ۱۴ فروردین ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۰:۲۵ چهارشنبه ۸ شهریور ۱۳۹۱
از مشکوکستان
گروه:
کاربران عضو
پیام: 325
آفلاین
تاپیک «R.A.B آلبوس دامبلدور است.» با تاپیک «R.A.B.: این شخص کیست؟» ادغام شد.

لطفا بدون مجوز اقدام به زدن تاپیک نفرمایید.

ناظر تالار اسرار


این پست روز بعد پاک خواهد شد.


تصویر کوچک شده


Re: R.A.B آلبوس دامبلدور است.
پیام زده شده در: ۱۳:۵۷ چهارشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۸۵

مرگخواران

بلیز زابینی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۳۸ جمعه ۲۵ شهریور ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۲:۵۷:۴۲ سه شنبه ۲۱ فروردین ۱۴۰۳
از یخچال خانه ریدل
گروه:
ایفای نقش
مرگخوار
کاربران عضو
پیام: 1708
آفلاین
متاسفانه من با این فرضیه از چندین جهت مخالفم :

اولا اینکه طلسم مستقیما به سینه دامبلدور برخورد کرد . اما دامبلدور قاب آویز رو در جیبش گذاشته بود . معمولا جیب ردا ها کناره . یعنی حدودا جایی که جیب شلوار هستش . مگر اینکه دامبلدور مانتو پوشیده بوده

دوم اینکه دامبلدور از بالای برج افتاده بودش پایین . و قاعدتا یه پیر مردی که کاملا بخاطر یک معجون ضعیف شده نمیتونه زنده روی زمین برسه . اونم وقتی که از بلندترین برج هاگوارتز بیفته پایین .

بعد چرا دامبلدور جاودانه ساز اصلی رو با خودش نیارد ؟ هدف نابودیه ولدمورته و این کار هر چه سریعتر انجام بشه بهتره . اون وقت در اون شرایط دامبلدور اون جاودانه ساز اصلی رو بزاره دست خالی برگرده ؟

ضمنا اینکه دامبلدور امکان نداره این نامه رو بنویسه . چرا که هری در کتاب ششم از دامبلدور پرسید که ایا ولدمورت وقتی که جاودانه سازهایش نابود میشود میفهمد و دامبلدور هم گفت . نه نمیفهمد و این خودش یک امتیاز محسوب میشود . چرا که ولدمورت هیچ وقت متوجه این قضیه نمیشود . حالا خودش بیاد و این چیزا رو لو بده ؟

تازه از طرفی حتما خودشم حدس زده بود که نامه هیچ وقت به ولدمورت نمیرسه پس باید متوجه میشد که باز هم مجهولات هری رو بیشتر میکنه و این کار هیچ کمکی به اون نمیکند پس باز هم من بر این اعتقادم که دامبلدور ر.آ.ب نیست .

ضمنا نمیدونم چرا دامبلدور باید اسم خودشو ر.آ.ب بزاره ! خوب همون اول بگه دامبلدور دیگه

این بگم که قبل از شما من یه مقاله ای رو در همین سایت خونده بودم راجع به ر.آ.ب که نظر اون شخص این بود که ر.آ.ب همون ریگلوسه و دلایلی هم آورده بود که یکی از دلایلشم واقعا قابل قبول بود .

ایشون با توجه به متن ثابت کردند که زمانی که هری در میدان گریمولد در خانه سیریوس بوده بدون اینکه متوجه بشه از کنار یه قاب آویز گذشته و اون قاب آویز همون قاب آویزی بوده که ریگلوس از توی غار دزدیده .

کلا دلایل ایشون واقعا قابل قبول و منطقی تر بودد . فکر نکنم ایده شما درست باشه .




Re: R.A.B آلبوس دامبلدور است.
پیام زده شده در: ۱۳:۳۰ چهارشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۸۵

binke


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۳۶ شنبه ۸ بهمن ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۹:۳۹ چهارشنبه ۱۱ مهر ۱۳۸۶
گروه:
کاربران عضو
پیام: 4
آفلاین
تئوری فوق العاده ای هست اما یه جاش میلنگه:
اگه دامبلدور در اثر طلسم اسنیپ نمرد پس چه طور طلسم قفل بدن از روی هری بر داشته شد؟
مطمئنا وقتی دامبلدور نیمه جون بود و سقوط ازاد می کرد که طلسمو بر نداشته پس باید این حقیقت رو بپذیریم که دامبلدور مرده


تصویر کوچک شده


Re: R.A.B آلبوس دامبلدور است.
پیام زده شده در: ۱۳:۱۸ چهارشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۸۵



مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۳:۰۴ شنبه ۲۲ بهمن ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۶:۲۱ جمعه ۳ آذر ۱۳۸۵
از The city of Sun - La ciudad del So - BCN
گروه:
کاربران عضو
پیام: 24
آفلاین
اتفقا من یه جورایی با این دامبلدور موافقم...رولینگ با اینکه قضیه رو یاده میکنه میزاره کنار ولی با این همه حدس طرفداراش تو دنیا باید یه چیزی در بیاره که با همه فرق کنه ولی خوب به هر حال یکی دو تاش عین هم میشه...ولی اینو میخواستم بگم که دارم یه مقاله باحال و ترجمه میکنم البته بگم تصحیح میکنم چون یه چیزایی توش دره که دیگه چرته محضه...نظریش به این دامبلدور ما میخوره البته خفن تر...مخصوصا دارم ترجمش میکنم چون احساس میکنم که این برو بچه های جادوگران دیگه زیادی کلیشه ای شدن...دیگه نظرات بکر نمیدن...البته جدا از این دو سه تا پست جدید که خدا وکیلی دقیقا همون چیزی بود که میخواستم و داستم دو سه تا مقاله روشون کار میردم...حالا که دیگه پستشو این برو بچه ها دادن میان نظر میدم...البته میگم که فقط برین مقالمو بخونین...


تصویر کوچک شده


R.A.B آلبوس دامبلدور است.
پیام زده شده در: ۱۲:۲۸ چهارشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۸۵

آلبوس و هری


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۰۵ پنجشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۹:۱۱ سه شنبه ۲۶ آذر ۱۳۸۷
از گودریک هالو
گروه:
کاربران عضو
پیام: 9
آفلاین
سلام این متن به نقل از وبلاگ آلبوس و هری ناشر این فرضیه گرفته شده است. این فرضیه متعلق به وبلاگ ناشر آن و اوب سایت اچ پی ویزاردز می باشد. هرگونه ذکر این فرضیه از این تاریخ بدون ذکر نام ناشران واقعی آن غیر اخلاقی است.
http://hpwizards.com
http://albusandharry.mihanblog.com

بنام خدا


سلام.


الان که دارم این مطلب را می نویسم برای اولین بار است که متن فصل های آخر کتاب هری پاتر را به صورت فارسی خوندم. نکاتی را متوجه شدم. شاید کشفیاتی. مطمئنا تا بحال کسی چنین مطالبی را نگفته و یا حد اقل من نشنیده ام و شما اکنون برای اولین بار از من می شنوید.






ر.آ.ب خود دامبلدور است یعنی بوده. خوب مراتب کار را به شما می گویم. هری آویز واقعی را در تشت می بیند با اون تزئین کاری هایش اما هیچ وقت متوجه نمی شود که دامبلدور آنرا واقعا به جیبش گذاشته و یا نه. دمبلدور اینکار را می کند. به برج می رود و اسنپ طلسم مرگ را به دامبلدوری که از درد تقریبا خوابیده بود می تازد. دامبلدور بجای اینکه خشک شود و بمیرد به هوا پرواز می کند و فرو می افتد. خوب اینجا یک چیز جالب اتفاق افتاده. بله طلسم مرگ به آویز خورده. دامبلدور از طلسم مرگ نمی میرد. او فرو می افتد و زخمی و خونی پایین برج قرار دارد. آخرین لحظات عمرش است. تنها او و ولده مورت و هری هستند که می دانند تنها همتای ولده مورت هری است. پس می نویسد که :


خطاب به لرد سیاه. مطمئنا زمان دارازی نخواهد بود که من زنده می مانم اما بدون که راز هورک راس هایت را من کشف کردم. زمان درازی زنده نمی مانم (بخاطر اون صدمه سقوط و معجون) اما خوشحالم زمانی می میرم که تو در مبارزه ی نهایی خود با همتای خود خود را فنا پذیر تر می یابی (نمی گوید فنا پذیر بلکه می گوید فنا پذیر تر. یعنی ر. آ . ب هم می داند که بیشتر از یک هورک راس هست. و دامبلدور در جایی می گوید که غیر از هوراس اسلاگ هورن هیچ کس در دنیا حتی فکر ساخت دو تا هورک راس را هم نمی کند.


تراژدی دامبلدور احتمالا اینجا پایان می پذیرد اما راز ر.آ.ب برای هری باقی می ماند. اینکه چرا دامبلدور خود را ر.آ.ب نامیده و اینکه مطمئنا این نامه برای لرد سیاه نوشته نشده بود بلکه برای هری که انرا بخواند. تا رازی را کشف کند. تا با ر. آ . ب به آخرین حلقه ی ذهن دامبلدور وارد شود و راز هورک راس های دیگر را کشف کند. توجه داشته باشید که انسان های بزرگ در آخرین لحظات عمر خود علاماتی را برای تیز بیننان برای کشف حقیقت می گذارند.


بار دیگر به جادوی رولینگ باور پیدا کردم.


باور کنید این احتمال خیلی قوی است.


راستی جایی تریلاوانی می گوید. صاعقه به برج و آغاز مصیبت ها. این هم مطمئنا با مرگ دامبلدور و آغاز مشکلات جور در می آید.


آقا من هر وقت متن فارسی رولینگ رو می خونم کلی چیز به ذهنم می رسه. الان هم مصمم شدم کتاب رو از اول فارسی بخونم.


تا به حال سه تا اشکال خفن از داستان هفتم گرفتم که در پست های آینده می گویم.


خوب این نظر من بود. حتما نظر خودتون را بگویید.


ویرایش شده توسط آلبوس پاتر در تاریخ ۱۳۸۵/۲/۲۷ ۱۲:۳۲:۰۹

جادو مرز ميان مرئي و نامرئي است و عشق بهترين پل براي اين كار است.
تصویر کوچک شده


Re: R.A.B.: این شخص کیست؟
پیام زده شده در: ۱۱:۵۷ پنجشنبه ۲۵ اسفند ۱۳۸۴

مگی پرينر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۵۲ چهارشنبه ۳۰ شهریور ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۲:۲۲ چهارشنبه ۱۲ مرداد ۱۳۹۰
از هاگوارتز
گروه:
کاربران عضو
پیام: 147
آفلاین
کاملا معلومه کیه. وقتی توی جان پیچ تقلبی می نویسه خطاب به لرد سیاه معلوم میشه که اون یه مرگخواره من فکر میکنم اون باید ریگولوس بلک برادر سیریوس بشه . اون هم یه مرگخواره هم این که معلوم نیست به دست چه کسی کشته شده.



Re: R.A.B.: این شخص کیست؟
پیام زده شده در: ۲۲:۱۸ چهارشنبه ۲۴ اسفند ۱۳۸۴



مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۵۷ سه شنبه ۲ اسفند ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲:۲۵ دوشنبه ۱۸ تیر ۱۳۸۶
از کلبه ی ماروولو
گروه:
کاربران عضو
پیام: 45
آفلاین
بابا اين خيلي واضحه يه كم به حرفه هرميون گوش كنيد اون مي گه بعضي از معجون ها ها هيچ نوع پادزهر يا خنثي كننده ندارن. من فكر مي كنم كه ولدمورت براي اينكه از جاودانه ساز استفاده كنه با خودش يه قرباني ميبرده و معجونو به اون مي خورونده و بعد مي كشته و به اينفيري ها اضافه مي كرده براي همين نفهميده كه اون جاودانساز عوض شده مثل دامبي و هري و تازه هركس معجونو مي خورده بعد از اينكه كارش تموم مي شه قدح يا اون كاسه اي كه معجون داخلش بوده پر مي شه .
داخل كتاب گفته كه موقعي كه هري و دامبي بر مي گردن دوباره از جزيره ي كوچك نور سبز بلند مي شه كه مسلمت نور ماله معجونه.


ویرایش ناظر: من نمی‌فهمم تا کی باید چشای خودمو درد بیارم که این پستای پینگلیشی رو بخونم؟ زننده‌ی این پست تا پایان زمان ویرایش فرصت داره فارسیش کنه. یا اینکه یکی دیگه زحمتشو بکشه. نشد پاکش می‌کنم.


ویرایش دوم ناظر: بدّلت الی الفارسیه! شکرا جزیلاً من الپیتر کبیر!


ویرایش شده توسط جیمز پاتر در تاریخ ۱۳۸۴/۱۲/۲۵ ۲:۳۳:۵۸
ویرایش شده توسط جیمز پاتر در تاریخ ۱۳۸۴/۱۲/۲۵ ۳:۲۰:۰۳

همیشه وقتی از فردی نتیجه میگیرید که او را به نتیجه ی اخرش یعنی مرگ برسانید
نیکولو ماکیاولی
تصویر کوچک شده


Re: R.A.B.: این شخص کیست؟
پیام زده شده در: ۱۹:۵۳ چهارشنبه ۲۴ اسفند ۱۳۸۴

مرگخواران

بلیز زابینی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۳۸ جمعه ۲۵ شهریور ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۲:۵۷:۴۲ سه شنبه ۲۱ فروردین ۱۴۰۳
از یخچال خانه ریدل
گروه:
ایفای نقش
مرگخوار
کاربران عضو
پیام: 1708
آفلاین
مونتاگ جان البته نظر من اینه که جاودانه ساز از اول اونجا بوده اما یه نفر زودتر از دامبلدور اومده اونو ورداشته و از اونجا خارج شده و نابودش کرده و بعدها نیز خودش به دست ولدمورت کشته شده .

با نظر دوم شما هم کاملا موافقم . منم منظورم از اینکه اثر همدیگر رو خنثی میکنن دقیقا همین بود . ولی خب کلی گفتم . منم فکر میکنم که اگر فرضیم درست باشه ولدمورت باید همون اولش این کار رو میکرده .

چون یکی درمیون که فکر نکنم بشه چون به نظر کار جالبی نمیاد در اون صورت احتمالا باید اندازه های هر کدومشونم مشخص باشه و فکر نکنم اینجوری خیلی جالب باشه .

آخرسرم که نمیشه چون شاید قدرت این کار رو نداشته باشه . فکرم نکنم که با هم مخلوطشون کنه . همون فکر میکنم اگر چنین فرضیه ای درست باشه ولدمورت اول معجون خودشو میخوره و بعدش معجون درون غار رو میخوره . البته در صورتی که فرض بگیریم فقط همین یه راه رو برای رسیدن به جاودانه سازها پیش رو داره .

در مورد نظر دوم شما هم این نکته رو بگم که فکر کنم اگر جادوی سیاهی به کار رفته بوده دامبلدور آن را بلد بوده ولی در آن شرایط نتونسته که حدس بزنه که راه دیگه ای هم برای دست یابی به جاودانه سازها وجود داشته در آن صورت حتما از اون یکی روش استفاده میکرده به دو دلیل :

1- خود دامبلدور گفت که متاسفانه غیر از خوردن این معجون راه دیگری به ذهنم نمیرسه .

2- مسئله دوم که مکمل مسئله اوله اینه که دامبلدور اگر راه دیگری پیدا کرده بود که ولدمورت از آن استفاده میکرد مطمئنن دیگه از معجون استفاده نمیکرد چرا که به این مسئله پی میبرد که این معجون تنها یه تله هست و هر کس از آن استفاده کنه در اصل در تله ولدمورت گرفتار شده .

به عبارتی اگر دامبلدور متوجه جادوی دیگه ای میشد میفهمیده که نباید از این معجون استفاده کنه وگرنه امکان داره بلایی سرش بیاد .

البته خود من به شخصه به عنوان یه مشنگ اشکالی نمیبینم که دامبلدور در صورتی که به کسی صدمه نزنه ( که مطمئنم اتفاقی برای کسی نمی افتاد ) از جادوی سیاه استفاده کنه . به هر حال اون چیزی که مشخصه ضرر جادوی سیاه از آن معجون بیشتر نبوده .

البته این نکته رو هم بگم ( البته ربطی به این قضیه نداره ) اون طلسمه بود که دامبلدور توی محفل ققنوس به سمت ولدمورت فرستاد ، من فکر میکنم که اون طلسم یه جادوی سیاه بوده .

هری هم احتمالا بعدها با یه جادوی سیاه باید به ولدمورت حمله کنه چون تا جایی که میدونم جادوهای کشنده همشون جادوی سیاه هستن

یعنی در اصل به نظر من با آدم های پلید باید مثل خودشون رفتار کرد به همین دلیل فکر میکنم اگر دامبلدور متوجه جادوی سیاهی شده بود حتما ازش استفاده میکرد و البته من فکر میکنم که دامبلدور بسیاری از جادوهای ولدمورتم بلده ( شاید همش ) ولی در شرایط عادی ازشون استفاده نمیکنه . اگر این فرضیم درست باشه احتمالا دامبلدور در نتیجه گیریه آخرش دچار اشتباه شد .









شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.