هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها


در حال دیدن این عنوان:   4 کاربر مهمان





Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۰:۱۶ دوشنبه ۱۲ فروردین ۱۳۸۷

آرین دخت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۵۸ چهارشنبه ۲۹ اسفند ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۷:۴۲ شنبه ۵ مرداد ۱۳۸۷
از زمین کوییدیچ
گروه:
کاربران عضو
پیام: 15
آفلاین
نام:گراتلدا
گروه:اسلایترین
نوع چوبدستی:لازم نیست..نه که من از هر انگشتم هنر می باره،یکی از اونه جادو هست:D
علاقه مندي :خر کردن،کش رفتن،قتل و غارت ..
توانمندی ها:اوووه ه ه تا دلت بخواد!
سن:نمیدونم..مامانم میگه 26 خرداد میرم تو 2 سالگی!
تحصیلات: بی خیال بابا..باشه چون اصرار میکنی میگم:ا...الف .ت .خ.ه...اا..نمیشه کسی کمکم کنه!!!؟؟؟؟
ارزوها: همه به من میگن (خر) آخه بابا من که بزرگ نشدم که میگن (خر) آرزو به دلم موند یکی بهم بگه (کره خر)!!


شما مراحل قبلي براي ورود به ايفاي نقش رو هنوز طي نکرديد
بعلاوه‌ي اينکه اين شخصيتتون رو من پيدا نکردم! بايد شخصيتي هري پاتري معرفي کنيد

تاييد نشد!!!


ویرایش شده توسط [fa]راجر دیویس[/fa][en]Roger Davies[/en] در تاریخ ۱۳۸۷/۱/۱۲ ۱۲:۴۳:۱۶


Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۸:۵۹ دوشنبه ۱۲ فروردین ۱۳۸۷

سارا


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۴۱ یکشنبه ۱۱ فروردین ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۲۰:۳۹ یکشنبه ۸ شهریور ۱۳۸۸
از انگلستان
گروه:
کاربران عضو
پیام: 13
آفلاین
]نام:کجمنقار
گروه:گیریفیندور
نوع حیوان:هیپوگیریف
نوع چوبدستی:نیازبه چوبدستی ندارد
علاقه مندي ها:دویدن،اهترامگذهشتن به من،نوک زدن
توانمندي ها:پرواز
جاروي پرواز:شوخي ميكني؟! من که خودم بال دارم

بر اساس قوانین ایفای نقش شما باید ابتدا در تاپیک های بازی با کلمات و کارگاه نمایشنامه نویسی پست بزنید و در صورت تأیید پستتان توسط ناظرین شخصیت خود را در این تاپیک معرفی نمایید.
تأیید نشد.


ویرایش شده توسط لیلی اوانز در تاریخ ۱۳۸۷/۱/۱۲ ۱۴:۱۳:۲۲


Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۰:۰۹ دوشنبه ۱۲ فروردین ۱۳۸۷

گلگومات


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۳۹ دوشنبه ۵ فروردین ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۸:۵۷ جمعه ۲۸ مرداد ۱۳۹۰
از كنار داوش
گروه:
کاربران عضو
پیام: 92
آفلاین
نام :گلگومات
گروه:گريفندور

جنسيت:مذكر
سن:هوووووووم شما يه هزار سالي رو در نظر بگير تا مشتري شيم.

معرفي كوتاه شخصيت:اينجانب بالغ بر دو تن وزن دارم و سراسر بدنم را پشمهاي كلفتي مورد پوشش قرار داده است ، قيافه اي بسيار زشت دارم كه به هيچ وجه قابل توصيف نميباشد .

البته رئيس غولها نيز ميباشم و در كتاب پنجم هري پاتر از من به نيكي ياد شده است و بنده جلوي ديگر رفقا پُز ميدهم كه جي كي رولينگ اسم من رو توي كتابش اورده.البته غول بسيار خنگي ميباشم و اينكه چگونه سر دسته غوليان شدم همچنان در راز و رمز فرو رفته است.


علاقه مندي ها:دامبل و خانواده:
چوبدستي:تو الان فحش دادي؟! با اين زور بازو ديگه چه احتياجي به چوب دستي هست.

توانمندي ها:استاد فن قزويني و اموزش ديده زير نظر شخص شخيص دامبلدور .
جاروي پرواز:شوخي ميكني؟! من دو تنم كدوم جارويي دو تنو بلند ميكنه؟

تحصيلات:ببخشيد مگه بنده با شما شوخي دارم من اصلا نميدونم تحصيلات رو با چه «ح»اي مينويسن.

خصوصيات اخلاقي:بسيار بد اخلاقم و اگه كوچكتين چيزي باعث ناراحتيم بشه در عرض چند ثانيه منحدمش ميكنم.
شكل و شمايل ظاهري:موهاي ژوليده پوليده و كثيف به طوري كه همينجور شپش داره ازش بالا ميره و ظاهري بسيار زشت.


توضيحات خيلي اضافه تر:وقتي گريندل والد و دامبلدور به دور از چشم همه با هم در قزوين خلوت كردند بنده رو به عنوان پسر خوانده تحت پوشش گرفتند(بنده خيلي غول زشتي بودم و اين زشت بودنم تنها سلاح در برابر اين دو قزويني بود)دامبلدور به من خيلي لطف داشت و فنون قزويني رو به من اموزش داد ، اما متاسفانه بعد از فرو پاشي زندگي مشترك ان دو بنده هم بي سرپرست شدم و به دار و دسته غوليان پناه بردم و سر دستشون شدم و همين ديگه.

__________________

در مورد اين شخصيت خيلي توضيح كمي در كتابهاي هري پاتري داده شده اگه اجازه بديد بعدا توضيحات هري پاتريشو كامل تر ميكنم ، چون گفته بودين توضيح هري پاتري باشه من اين قسمت رو بالا رو اضافه كردم اگه صلاح ديدين قسمت توضيحات اضافه ترم توي فيلد معرفي شخصيتم بذاريد اگرم صلاح نديد كه هيچي

در ضمن بنده همون دابي هستم.

معرفی شخصیتت بهتر از قبل بود اما من توی کتابای هری پاتر چیزی راجع به قزوین پیدا نکردم
چون فیلد معرفی شخصیت توی پروفایل قرار می گیره و همه ی اعضا بهش دسترسی دارن و ملاک تأیید شخصیته نمی تونم همچین چیزی رو تأیید کنم.
بخش های اضافی رو حذف کن و دوباره معرفی شخصیتت رو بزن.
تأیید نشد


ویرایش شده توسط گلگــومات در تاریخ ۱۳۸۷/۱/۱۲ ۰:۱۳:۱۸
ویرایش شده توسط گلگــومات در تاریخ ۱۳۸۷/۱/۱۲ ۹:۵۰:۳۸
ویرایش شده توسط گلگــومات در تاریخ ۱۳۸۷/۱/۱۲ ۹:۵۷:۲۴
ویرایش شده توسط گلگــومات در تاریخ ۱۳۸۷/۱/۱۲ ۱۰:۰۶:۳۳
ویرایش شده توسط گلگــومات در تاریخ ۱۳۸۷/۱/۱۲ ۱۰:۱۰:۴۳
ویرایش شده توسط لیلی اوانز در تاریخ ۱۳۸۷/۱/۱۲ ۱۴:۵۱:۲۱

اگه كسي يه بار زد توي گوش تو ، تو دو بار با چماغ بزن تو سرش.

يكي از ضرب المثلهاي غول ها

تصویر کوچک شده


Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲۲:۰۸ پنجشنبه ۸ فروردین ۱۳۸۷

امیر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۲۱ جمعه ۳ اسفند ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۹:۴۴ شنبه ۱۹ مرداد ۱۳۸۷
از بارو \\\"
گروه:
کاربران عضو
پیام: 109
آفلاین
من هاگریدم


نام کامل : رونالد بیلیوس ویزلی
نام : رون Ron
معنی نام : رونالد: لغت قدیمی اسکنادیناویایی به معنی ((داشتن قدرت خدا))
نام خانوادگی : ویزلی Weasley
معنی نام خانوادگی : مانند یک راسو ( طبق گفته ی رولینگ)
نام های دیگر : دابی او را «خرخر کننده» صدا می زند، لونا او را به جای رون رونالد صدا می زند و لاوندر او را «وان وان» صدا می زند . وقتی که قلم پر رون بد عمل می کرد روی کتاب معجون سازی پیشرفته اش نام او را رونیل وازلیب نوشت .اسلاگهورن او را به اشتباه «رالف» یا «روپرت» صدا می زند .
جنسیت : مذکر
تاریخ تولد : اول مارس 1980
اصالت : خون خالص
نام پدر : آرتور ویزلی
نام مادر : مالی پریوت ویزلی
شغل پدر : رییس اداره سواستفاده از اشیا مشنگی، وزارت سحر و جادو
شغل مادر: خانه دار
محل زندگی : پناه گاه (بارو)
نام کامل همسر : هرماینی جین گرنجر
حیوان خانگی : دم باریکscabbers یک موش چاق و خاکستری رنگی است که انگشت پنجه ی چپش کنده و گوش راستش نیز پاره شده است (تا سال 1994) و خرچال pigwidgeon ، یک جغد قهوه ای رنگ است که سیریوس بلک به او هدیه کرده است . خرچال به معنی مرغابی بزرگ ، غاز و هوبره است
رنگ چشم : آبی
دوستان صمیمی : هری پاتر – هرماینی گرنجر
رنگ مو : قرمز
ویژگی ظاهری : لاغر و بلندتر از حد معمول، با کک و مک، دستها و پاهای بزرگ و یک دماغ دراز
محل تحصیل : مدرسه ی علوم و فنون جادوگری هاگوارتز
تحصیلات : فارق تحصیل از هاگوارتز
سال ورود به هاگوارتز : 1991
گروه : گریفیندور
پست در کوییدیچ : دروازه بان
وضعیت امتحان مقدماتی جادوگران :
قبولی : ستاره شناسی، مراقبت از موجودات جادویی، افسون ها، دفاع در برابر جادوی سیاه، گیاه شناسی، مجعونها و تغییر شکل
ردی : پیشگویی و تاریخچه جادو
افتخارات : ارشد
عضویت ها : ارتش دامبلدور و ت.ه.و.ع
چوب دستی : سابقا چوب دستی کهنه چارلی را استفاده می کرد با مشخصات : یک چوب دستی 14 اینچی از چوب درخت بید با موی دم تکشاخ است، و چوب دستی دومش با مشخصات : چوب درخت بلوط با رگ قلب اژدها، 9.25 اینچ، شکننده
جارو : یک جاروی قدیمی شوتینگ استار تا اواخر 1995 و سپس یک پاک جاروی 11 در سال 1995
شغل : می خواهد یک اورور باشد
مهارت ها : شطرنج، تحلیل و نقشه کشیدن. مایل است وقتی که شوخی می کند به اشتباه جدی به نظر برسد.
رویاها (آینه ی نفاق انگیز) : رون خودش را یک ارشد می بیند، در حالی که کاپ مدرسه و کاپ کوییدیچ را در دست گرفته. او همچنین یک کاپیتان کوییدیچ است
سپر مدافع : یک سگ شکاری جک راسل
ترس ( لو لو خرخره) : عنکبوت
دست خط : خرچنگ غورباقه

معرفی شخصیت :

رونالد بیلیوس ویزلی ششمین پسر مالی و آرتور است . او در حال حاضر در هاگوارتز به سر می برد که در آنجا بهترین دوست هری پاتر است. رون یک دورنمای عمومی مثبت از زندگی دارد ولی با احساس زندگی کردن مثل پنج برادر دیگرش که در هاگوارتز نمره هایشان را به طرق مختلف گرفتند مبارزه می کند.
همچنین رون به دلیل فقر ناامید است.
اولین بار رون هری را در ایستگاه راه آهن کینگ وقتی ملاقات می کند که هر دوی آنها به دنبال ایستگاه نه و سه چهارم هستند و بعد هم در قطار مخصوص هاگوارتز با هم هم کوپه می شوند و همان جاست که رون موش دست آموز خود یعنی اسکابرز را به هری نشان می دهد و هری هم شیرنی هایش را با او تقسیم می کند.
درطول کتاب ها رون و هری گاهی اوقات دچار اختلاف می شوند و حتی در مواردی هفته ها با همدیگر حرف نزده اند، ولی رون وقف این دوستی شده و بعضی وقتها به هری کمک کرده است. مهارت رون در شطرنج به هری کمک کرد تا از ست شطرنج جادو شده مک گونگال که برای محافظت از سنگ جادو طراحی شده بود بگذرد. او وقتی که اسنیپ هری را با مدارکی مبنی بر رفتن غیر قانونی به هاگزمید در سال سومشان گرفته بود، به خاطر هری دروغ گفت، گفت که وسایل شوخی زونکو را در دیدار قبلی از هاگزمید برای هری آورده است. وقتی که هاگرید قفس کج منقار را گم کرد، رون مسئولیت این قضیه را در پرس جو های هرمیون _که به خاطر فشار کلاسهایش به مرز انفجار رسیده بود_ قبول کرد و او به خاطر قضاوت ناعادلانه كميته در دادرسي نهايي بسيار ناراحت شده بود .او هري را تشويق كرد تا به سرپرست گروه يا مدير مدرسه نسبت به بازداشت هاي ديوانه وار آمبريج اعتراض كند.
رون هنگامي كه هري به دليل ارتباط ذهني اش با ولدمورت به سطوح آمده بود بسيار پشتيبان او بود. سوالهای او بعد از کابوسی که هری در مورد کوییدیچ دید به به هر دوی آنها کمک کرد تا تحلیل کنند چه مقدار اطلاعات دارند، و او به هری پیشنهادی هوشمندانه داد، اگر چه هری آن را قبول نکرد . او سعی کرده هری را از از دست کابوسهای غیرقابل تحمل شبانه خلاص کند، و از هری مراقبت کرد تا مشکلاتش در میان پسرهای دیگر خوابگاه موضوع مشترک بحث نشود . او به خاطر حضور هرمیون همراه کرام در یول بال بسیار رنجید،‌ ولی خودش هیچ وقت برای درخواست همراهی با هرمیون پا پیش نگذاشت. او سرانجام به همراه پادما پتیل به یول بال رفت،‌ ولی تمام مدت مشغول خیره نگاه کردن هرمیون و کرام بود، در نتیجه پادما او را ترک کرد تا با چند تا از بچه های بوباتون برقصد. رون کوچکترین اهمیتی به این قضیه نداد.
رون یک طرفدار مشتاق کوییدیچ است. تیم محبوب او چادلی کنونز است و اتاقش در پناهگاه – یک اتاق زیر شیروانی در بالای راه پله ها – با پوستر های این تیم پر شده. گرچه جاروی رون، مانند هر چیز دیگری که او دارد، یک شوتینگ استار است که «با بیرون دادن پروانه، از بقیه عقب میفتد. در آگوست 1995، رون یک حرفه ای شد و مادرش به او یک پاک جاروی 11 جایزه داد. همان پاییز او برای عضویت در تیم کوییدیچ گریفیندور تلاش کرد و دروازه بان شد .
برادرهای بزرگتر رون بسیار سر به سر او می گذارند، خصوصا فرد و جرج. در سال آخر حضور دوقلوها در مدرسه که رون ارشد شده بود، آنها به عادت قدیمیشان یعنی صدا زدن رون با نامهای کودکانه برگشتند، کاری که از سال اول آن را انجام نداده بودند. آنها مدتی به رون در این مورد که آیا باید آنها را توبیخ کند یا نه، به او طعنه و کنایه می زدند،‌ ولی هرمیون غیرمستقیم جلوی بدتر شدن این قضیه را گرفت .
وقتی رون سه ساله بود، چوب جاروی عروسکی فرد را شکست، و فرد با تبدیل کردن خرس عروسکی رون به یک عنکبوت بزرگ وقتی که عروسک در بغل رون بود، تلافی کرد. از همان موقع رون از عنکبوت ها می ترسد، اگرچه می تواند کار کردن با مرده های آنها را در کلاس معجون ها تحمل کند . بعد از روبرو شدن با آراگوگ در جنگل، هر وقت به مزرعه کدوی هاگرید می رفت نگران بود.
رون به هرمیون و گروهی از بچه ها ملحق شد تا گروهی تشکیل دهند و دفاع در برابر جادوی سیاه را از هری یاد بگیرند. به عنوان یک عضو ارتش دامبلدور، نامی که آنها به خودشان داده بودند، رون در نبرد سازمان اسرار مبارزه کرد.در آن مبارزه رون زخمی شد و چند روزی در بیمارستان برای بهبودی استراحت می کرد .

ناظر محترم من بازم اعلام می کنم که من نباید در آن دو تاپیک پست میزدم ولی چون من به این شناسه زیاد از حد عشق میورزم گفتم اگه دست دست کنم احتمال داره دوباره شخصیتم بپره برای همین به اجبار دوباره در اون جاها پستیدم .
توجه : پست من در بازی کلمات با شناسه ی ron weasley زده شد چون کلماتش عوض شده بود ولی پستم در تاپیک کارگاه نمایشنامه نویسی با شناسه ی سیریوس بلک زده شده بود و تایید شده بود چون عکسش تغییر نکرده دیگه فکر نکنم نیاز باشه نمایش نامم رو عوض کنم . ( سیریوس بلک شناسه ی من قبل از هاگرید بود)

از توجه ی سارای عزیز متشکرم


لازم بود توی پست قبلتون اعلام می کردید که هاگرید هستید. ناظر علم غیب نداره که بتونه تشخیص بده شناسه های تازه ساخته شده به کدوم عضو تعلق دارن.
به هر حال بعد از مشورت با سایر مسئولین تأیید، قرار بر این شد که شناسه به شما تعلق بگیره.
امیدوارم نهایت سعیتون رو در ارائه ی ایفای نقش صحیح از این شخصیت مهم کتاب به خرج بدید چون همونطور که می دونید متقاضی های دیگه ای هم برای گرفتن این شخصیت وجود داشته.

تأیید شد!


ویرایش شده توسط لیلی اوانز در تاریخ ۱۳۸۷/۱/۹ ۰:۴۳:۰۱


Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۸:۰۲ پنجشنبه ۸ فروردین ۱۳۸۷

سوروس اسنیپ


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۱۱ یکشنبه ۲۶ اسفند ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۲۰:۲۴ جمعه ۲۱ مهر ۱۳۹۶
از سر رام برو کنار!!! :@
گروه:
کاربران عضو
پیام: 296
آفلاین
سلام.میدونم که یک نفر دیگه هم برای این شخصیت تلاش کرده و میدونم به نسبت توضیحات ایشون شانس من کمتر هست ولی منم تلاشمو میکنم.مرسی از ایگور کارکاروف و لیلی اوانز عزیز که خیلی مزاحمشون شدم و منو راهنمایی کردند
با اجازه :

نام :رونالد بیلیوس ویزلی
تلفظ نام به انگلیسی :Ronald Bilius Weasley
جنسیت: مذکر
رنگ مو: قرمز آتشین
رنگ چشم: آبی
محل اقامت: پناهگاه
گروه: گریفیندور
مدرسه: هاگوارتز
محل زندگی :بارو
نژاد: اصیل‌زاده
علاقه مندی ها : کوییدیچ – شطرنج جادویی
قدرت‌های ویژه: توانایی بی‌نظیر در شطرنج جادویی- دروازه‌بانی کوییدیچ
عضویت در: ارتش دامبلدور
شغل:در آینده کاراگاه


ویژگی های کلی:
رون ویزلی، ارشد موقرمز گریفیندوری، بهترین دوست هری در مجموعه‌ داستان‌های هری پاتر به شمار می‌آید. شاید توانایی‌های جادویی او تعریف چندانی نداشته‌باشد، اما همیشه می‌توان به عنوان دوستی باوفا روی او حساب کرد. او ششمین فرزند خانواده پرجمعیتشان به شمار می‌آید و به همین دلیل، اغلب از کمبود اعتماد به نفس رنج می‌برد. در مقایسه با هری که اغلب به دلایل مختلف در مرکز توجه است، به رون معمولاً توجه چندانی نمی‌شود و به همین دلیل گاهی اوقات مشاجراتی بین دو دوست رخ می‌دهد ولی همیشه، این رون است که برای معذرت‌خواهی پیش هری بازمی‌گردد. قد رون از حد معمول بلندتر و صورت او پر از کک‌مک است. او شخصیتی طنز دارد .
او در مدرسه دانش‌آموزی متوسط به شمار می‌رود ولی در انجام تکالیفش تا حدی تنبل است و بدون کمک هرمیون نمی‌تواند از پس آنها برآید. او هوشی تقریباً در حد هری دارد، ولی با این وجود، حتی هرمیون نیز نمی‌تواند او را در بازی شطرنج جادویی (نوعی بازی با قوانین شطرنج معمولی ولی با مهره‌هایی کاملاً زنده) شکست دهد. رون در کوییدیچ بازیکن نسبتاً خوبی در پست دروازه‌بان به شمار می‌آید، ولی اعتماد‌به‌نفسش را با مشاهده تماشاچیان به سرعت از دست می‌دهد. چوبدستی قدیمی او در کتاب اول و دوم (که از برادرش چارلی به او به ارث رسیده) از چوب زبان گنجشک ساخته شده‌است و تار موی تک‌شاخی از یکی از دو انتهای آن بیرون زده‌است، ولی این چوبدستی می‌شکند و بنابراین والدین رون برای او چوبدستی جدیدی می‌خرند. این چوبدستی 36 سانتیمتر طول دارد و از چوب درخت بید و موی تک‌شاخ ساخته‌شده‌است ولی از هنگامی که رون آن را از دست می‌دهد، از چوبدستی پیتر پتی‌گرو استفاده می‌کند. از دیگر دارایی‌های رون می‌توان به پاک‌جارویش اشاره‌کرد، جارویی که مادرش آن را به مناسبت ارشد شدنش برایش خرید.

خانواده ی رونالد ویزلی :
رون ویزلی در تاریخ 1 مارس 1980 از آرتور و مالی ویزلی متولد شده ‌است. وی ششمین فرزند از هفت فرزند این خانواده می‌باشد، و نام وسطش، «بیلیوس»، نام عموی مرحومش است.او پنج برادر بزرگ‌تر به نام‌های بیل، چارلی، پرسی، فرد و جرج و همچنین یک خاهر کوچک‌تر به نام جینی دارد. رون نسبت دوری با سیریوس بلک دارد و بخشی از خاندان بلک محسوب می‌شود، ولی با این وجود او و سایر خانواده‌اش به عنوان «سنت شکن» محسوب و از این خاندان سلب نسبت شده‌اند. در فرشینه‌ی شجره‌نامه خاندان بلک مشاهده می‌شود که «چارلوس پاتر» با «دوریا بلک» (نوه فینیاس نایجلوس بلک) ازدواج کرده و بنابراین رون نسبت دوری هم با هری پاتر پیدا می‌کند. رون بعدها با هرمیون گرنجر ازدواج کرده و صاحب دو فرزند می‌شود: پسری به نام هوگو و دختری به نام رز.

کارهای مهم او در کتاب های هری پاتر :

در هری پاتر و سنگ جادو هری برای نخستین بار خانواده ویزلی را ملاقات می‌کند و خانم ویزلی برای او روش رسیدن به قطار سریع‌السیر هاگوارتز را تشریح می‌کند. هری و رون از همان درون قطار به دوستانی صمیمی تبدیل می‌شوند و رون در طول سال مسایل زیادی از دنیای جادویی را برای هری بازگو می‌کند. او نیز در انتهای سال برای نجات سنگ جادو از دست کوییرل به کمک هری می‌شتابد و موفق می‌شود با قربانی کردن خودش معمای پروفسور مک‌گونگال (مهره‌های غول‌آسای شطرنج) را حل کند. پس از آن رون در جشن پایان سال برای «بهترین بازی شطرنج انجام شده در هاگوارتز» پنجاه امتیاز نصیب گریفیندور می‌کند.

در هری پاتر و تالار اسرار رون و هری پس از قفل شدن سکوی نه و سه چهارم به روی آنها به‌ وسیله اتومبیل فورد آنجلینای پرنده پدر رون به سمت هاگوارتز پرواز می‌کنند ولی از بدشانسی با درخت بید کتک‌زن تصادف می‌کنند و این امر باعث شکسته‌شدن چوبدستی رون می‌شود. در انتهای داستان رون برای نجات جان خواهر خود به همراه هری و لاکهارت به تالار اسرار می‌رود ولی هنگامی‌ که لاکهارت می‌خواهد با چوبدستی رون حافظه آن دو را اصلاح کند شکسته ‌بودن این چوبدستی باعث می‌شود که طلسم لاکهارت به سمت خودش بازگردد و هری و رون نجات یابند، اما سقف ریزش می‌کند و رون نمی‌تواند به هری برای نجات جینی از دست تام ریدل کمک کند.

در هری پاتر و زندانی آزکابان خال‌خالی، موش رون، دردسر بسیاری می‌افریند. در طول مدتی از داستان که به نظر می‌رسد کج ‌پا، گربه هرمیون، موش رون را خورده‌است رون میانه‌اش را با هرمیون برای مدتی به هم می‌زند ولی سرانجام به توصیه هاگرید دوباره با هرمیون دوست می‌شود. در انتها معلوم می‌شود که موش رون در واقع موش نیست، بلکه یک جانورنما به نام پیتر پتی‌گروست که برای رهایی خود از چنگال عدالت، صحنه مرگ خود را بازسازی و خود را به شکل موش درآورده‌است. در انتها با تبدیل پروفسور لوپین به گرگینه پتی‌گرو فرار می‌کند و رون، که پایش شکسته‌است، نمی‌تواند هری و هرمیون را در راه نجات سیریوس بلک یاری کند.

در هری پاتر و جام آتش رون و خانواده‌اش هری و هرمیون را به جام جهانی کوییدیچ دعوت می‌کنند و در آنجا رون، علاقه خود را به ویکتور کرام، بازیکن کوییدیچ بلغاری ابراز می‌کند. پس از بیرون آمدن نام هری از جام آتش، رون که به او حسودیش شده برای مدتی با او قهر می‌کند ولی با مشاهده مرحله اول و اینکه هری چه کار سختی برای پیروزی در این مسابقه در پیش روی دارد دوباره با وی آشتی می‌کند. مدتی بعد در جشن کریسمس با هرمیون سر این‌که ویکتور کرام او را به رقص دعوت کرده‌است با او مشاجره شدیدی می‌کند و کرام را «دشمن» می‌خواند، هرچند در انتهای کتاب سرانجام از کرام درخواست امضا می‌نماید.

در هری پاتر و محفل ققنوس رون با کمال تعجب ارشد می‌شود و به همین خاطر والدینش برای او یک جاروی پرنده خریداری می‌کنند. وی با تلاش خود موفق می‌شود دروازه‌بان تیم کوییدیچ گریفیندور شود، و با اینکه به دلیل کمبود اعتماد به نفس دو بازی را خراب می‌کند ولی با درخشش خود در بازی آخر، جام قهرمانی کوییدیچ را نصیب گریفیندور می‌کند. او با عضویت در ارتش دامبلدور پیشرفت زیادی در زمینه دفاع در برابر جادوی سیاه از خود نشان می‌‌دهد، و در انتها نیز سایر اعضای ارتش دامبلدور را نبرد درون وزارتخانه مقابل مرگ‌خوارها همراهی می‌کند.

در هری پاتر و شاهزاده دورگه رون به روابط عشقی عجیبی گرفتار می‌شود. او مدتی با لاوندر براون رابطه عشقی بسیار عجیبی برقرار می‌کند و به همین دلیل مورد نفرت هرمیون واقع می‌شود ولی سرانجام عشق او به هرمیون که در طول شش سال اوج گرفته نمودار می‌شود و این‌دو به هم علاقه‌مند می‌گردند. او در دوئل پایانی با مرگ‌خواران در هاگوارتز با خوردن فلیکس فلیسیس (معجون خوش‌شانسی) شرکت می‌جوید و خوشبختانه آسیبی نمی‌بیند. پس از مرگ دامبلدور او نیز مانند هرمیون اعلام می‌دارد که هری را در یافتن جان‌پیچ‌ها همراهی خواهد کرد.


در هری پاتر و یادگاران مرگ رون برای همراهی با هری غول بی‌بخار زیرشیروانی را به شکل خود در‌می‌اورد و هری را در سفر خود برای یافتن جان‌پیچ‌ها به همراه هرمیون همراهی می‌کند. هرچند او در اواسط سفر شکیبایی خود را از دست می‌دهد و پس از دعوایی با هری از آن دو جدا می‌شود، ولی پس از بازگشت، جان هری را از دریاچه‌ای نجات می‌دهد، قاب‌آویز اسلایترین (یکی از جان‌پیچ‌ها) را با شمشیر گریفیندور نابود می‌کند، با تقلید زبان مارها موفق می‌شود به همراه هرمیون به درون تالار اسرار راه یابد و با نیش باسیلیسک فنجان هافلپاف (یکی دیگر از جان‌پیچ‌ها)‌را نابود کند، و سرانجام شجاعانه در نبرد مقابل مرگ‌خواران در هاگوارتز، سایرین را همراهی می‌نماید.

_______________________________

با وجود معرفی کاملی که داشتید به این دلیل که نفر قبل زود تر از شما شخصیت رو معرفی کرده بود متأسفانه تأیید نشدید.
امیدوارم بتونید با شناسه ی دیگه ای در رول موفق باشید.


ویرایش شده توسط بارنی ویزلی در تاریخ ۱۳۸۷/۱/۸ ۱۸:۱۱:۲۳
ویرایش شده توسط لیلی اوانز در تاریخ ۱۳۸۷/۱/۹ ۰:۳۴:۰۸
ویرایش شده توسط بارنی ویزلی در تاریخ ۱۳۸۷/۱/۹ ۱۳:۳۲:۳۴

im back... again!


Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۱:۱۳ پنجشنبه ۸ فروردین ۱۳۸۷

امیر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۲۱ جمعه ۳ اسفند ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۹:۴۴ شنبه ۱۹ مرداد ۱۳۸۷
از بارو \\\"
گروه:
کاربران عضو
پیام: 109
آفلاین
این شخصیت در لیست شخصیت های گرفته شده و نشده با رنگ مشکی نشان داده شده که نشان دهنده ی گرفته نشدن این شخصیت است .
--------------------------------------

نام کامل : رونالد بیلیوس ویزلی
نام : رون Ron
نام خانوادگی : ویزلی Weasley
جنسیت : مذکر
تاریخ تولد : اول مارچ 1980
نام پدر : آرتور ویزلی
نام مادر : مالی(مولی) وزلی
نام کامل همسر : هرماینی جین گرنجر
محل زندگی :بارو
محل تحصیل : هاگوارتز
گروه : گریفیندور
میزان تحصیلات : فارق تحصیل از مدرسه ی جادوگری هاگوارتز
دوست های صمیمی : هری پاتر و هرماینی گرنجر
چوب دستی : چوب دستی اول ( شکسته شد ) : چوب بلوط و موی تک شاخ ، سازنده الیوندر – چوب دستی دوم ( کنونی) : چوب زبان گنجشک با ریسه ی قلب اژدهــا ، سازنده الیوندر
رنگ مو : قرمز
رنگ چشم : آبی
اصالت : ژن ضعیف
علاقه مندی ها : کوییدیچ – شطرنج جادویی
پست در کوییدیچ : دروازه بان
حیوان خانگی : دم باریکscabbers یک موش چاق و خاکستری رنگی است که انگشت پنجه ی چپش کنده و گوش راستش نیز پاره شده است و خرچال pigwidgeon ، یک جغد قهوه ای رنگ است که سیریوس بلک به او هدیه کرده است . خرچال به معنی مرغابی بزرگ ، غاز و هوبره است .
استعداد : در شطرنج جادویی استعداد فوق العاده ای دارد
ویژگی ظاهری : پسری قد بلند و لاغر با دست و پای بزرگ و بینی کشیده و صورتش پر از کک مک است .

توان مندی های جادویی :
انیماگوس ................................. این توانایی را ندارد
پارسل مات .............................. این توانایی را ندارد
لجیلیمنس ................................ این توانایی را ندارد
آکلومنس ................................. این توانایی را ندارد
متامورفماگوس......................... این توانایی را ندارد
غیب و ظاهر شدن .................... این توانایی را دارد
افسون ویلا ............................. این توانایی را ندارد
مقاومت جادویی ....................... این توانایی را ندارد

معرفی خلاصه ی شخصیت رون ویزلی :

رونالد ((رون)) بیلیوس ویزلی در اول مارچ 1980 در خانواده ای 8 نفری به دنیا آمد پدر او ارتور ویزلی کارمند اداره ی سحر و جادو است و مادرش مالی ویزلی یک زن خانه دار است ، برادران و خواهر رون به ترتیب بیل ویزلی ، چارلی ویزلی ، پرسی ویزلی ، فرد ویزلی ، جرج ویزلی و جینی ویزلی است .
بیل ویزلی که بزرگترین فرزند خانواده است قامتی بلند دارد ، او معمولا موهای بلندش را می بندد و در یکی از گوشهایش گوش واره ای آویزان می کند . او یک طلسم باطل کن است و در مصر برای گرینگوتز کار می کند . چارلی ویزلی که دومین برادر بزرگ رون است قدی کوتاه تر از رون دارد و از او چاق تر است . صورتی پهن و مهربان دارد و پر از کک و مک است که برنزه به نظر می رسد .هیکلش عضلانی است و روی یکی از بازو هایش اثر سوختگی وسیعی به چشم می خورد همچنین او در رومانی با اژدها کار می کند . برادر سوم رون پرسی ویزلی است او بسیار جاه طلب و خود خواه است و فقط به منافع خود اهمیت می دهد او هم مانند دیگر اعضای خانواده مویی قرمز رنگ دارد ، او پس از اتمام درسش در وزارت سحر و جادو و زیر نظر آقای کراوچ مشغول کار است .
فرد و جرج دو برادر دو قلوی رون هستند که بسیار شیطان و بازی گوش هستند و عاشق وسایل جادویی و شوخی هستند ، آنها اکنون در مغازه ی لوازم شوخی خود کار می کنند .
جینی ویزلی تنها خواهر رون که مانند دیگر اعضای خانواده ی ویزلی موی قرمز دارد ، جینی در کتاب هفتم با هری پاتر ازدواج می کند .

اولین بار رون هری را در ایستگاه راه آهن کینگ وقتی ملاقات می کند که هر دوی آنها به دنبال ایستگاه نه و سه چهارم هستند و بعد هم در قطار مخصوص هاگوارتز با هم هم کوپه می شوند و همان جاست که رون موش دست آموز خود یعنی اسکابرز را به هری نشان می دهد و هری هم شیرنی هایش را با او تقسیم می کند . رون به خاطر در آمد کم پدرش مجبور است از بعضی وسایل دست دوم استفاده کند که این موضوع او را بسیار رنج می دهد . رون عاشق شطرنج جادویی است و از عنکبوت به شدت می ترسد چون برادرش فرد در کودکی رون خرس عروسکی او را به یک عنکبوت تبدیل کرده بود . او در هاگوارتز با هری پاتر ، نویل لانگ باتم ، سیموس فینیگان و دین توماس هم خوابگاهی است . او در کتاب هفتم با هرماینی گرنجر که یکی از دوستان صمیمی او در دوران تحصیل در هاگوارتز بود عروسی می کند و صاحب چند فرزند می شود .

دوست عزیز بر اساس قوانین ایفای نقش شما باید ابتدا در تاپیک های بازی با کلمات و کارگاه نمایشنامه نویسی پست بزنید و در صورت تأیید پستتان توسط ناظرین شخصیت خود را در ایت تاپیک معرفی نمایید.
موفق باشید.


ویرایش شده توسط Ron Weasley در تاریخ ۱۳۸۷/۱/۸ ۱۴:۴۰:۴۱
ویرایش شده توسط Ron Weasley در تاریخ ۱۳۸۷/۱/۸ ۱۴:۴۵:۰۴
ویرایش شده توسط لیلی اوانز در تاریخ ۱۳۸۷/۱/۸ ۱۷:۴۴:۰۸

من همون روبیوس هاگریدم !!!
عضو اوباش هاگزمید


Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۸:۵۸ سه شنبه ۶ فروردین ۱۳۸۷

پرسی ویزلی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۱۸ سه شنبه ۱۸ مرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۸:۴۶:۴۳ یکشنبه ۳ دی ۱۴۰۲
از تو میپرسند !!
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 3737
آفلاین
ُسلام


این توضیح به آخر فیلد معرفی شخصیت ، توی پروفایلم اضافه بشه :

در کتاب هفتم هری پاتر ، از وزارت سحر و جادو که توسط لرد ولدمورت تسخیر شده بود ، خارج شد ؛ او در جنگ نهایی هاگوارتز در کنار خانواده ، اساتید هاگوارتز و دانش آموزان به لرد و مرگخوارانش جنگید . بر خلاف همیشه غرور خود را کنار گذاشت و از پدر و مادر و برادرانش عذرخواهی کرد ، که البته بازگشت او به آغوش خانواده با مرگ فرد ویزلی یکی از برادرانش مصادف شد ! او به جرگه محفل ققنوس پیوست

اضافه شد.
در خط سوم قبل از کلمه ی لرد،حرف اضافه ی"با" رو جاگزین "به" کردم.


ویرایش شده توسط پرسی ویزلی در تاریخ ۱۳۸۷/۱/۶ ۱۹:۴۶:۰۷
ویرایش شده توسط لیلی اوانز در تاریخ ۱۳۸۷/۱/۷ ۱:۵۹:۳۱

چای هست اگر مینوشی ... من هستم اگر دوست داری


Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۵:۱۱ سه شنبه ۶ فروردین ۱۳۸۷

لیلی اوانز


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۳۷ سه شنبه ۱۰ بهمن ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۰:۴۶ چهارشنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۴
گروه:
کاربران عضو
پیام: 571
آفلاین
به لیلی_موشی:

آخرین پست لیلی پاتر کنونی مربوط به 20 اسفند بوده. اگه تا 20 فروردین(یعنی به مدت یک ماه) پستی ارسال نکنه خود به خود از ایفای نقش خارج می شه و شما می تونید شناسه شو بگیری.

لینک پروفایل لیلی پاتر

لطفاً بعد از ویرایش ناظرین یا مدیران زیر پستت ویرایش نزن چون ممکنه اونو نبینن. بهتره سؤالاتتو توی یک پست مجزا بپرسی.

البته شما می‌تونی به خودش پیام شخصی بزنی! و در خواست کنی اون شناسه رو بهت بده


ویرایش شده توسط [fa]راجر دیویس[/fa][en]Roger Davies[/en] در تاریخ ۱۳۸۷/۱/۶ ۱۶:۳۱:۴۹



Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲۳:۱۱ دوشنبه ۵ فروردین ۱۳۸۷



مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۲۱ جمعه ۲۴ اسفند ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۲۲:۵۲ دوشنبه ۱۹ اسفند ۱۳۸۷
گروه:
کاربران عضو
پیام: 19
آفلاین
نام:برتی
فامیل:بات
سن:27
جنسیت:مرد
تحصیلات:تموم کردم.
رنگ مو:زرد
رنگ چشم:آبی
قد:180
وزن:66
گروه:اسلیترین
علاقه مندی ها:طعم های جدید برای دانه های برتی بات
شغل:مخترع لوبیا های برتی بات.
چوب جادو:درخت کاج23 سانتی متر و هستش هم پر طاووس(البته قراره سری جدیدش که هستش انرژِی هسته ای بخرم!)
زندگینامه:چیزی ندارم که بگم
توضیحات در مورد شخصیت:برتی بات خالق یه نوع دانه عجیب میباشد،این دانه ها در طعم های مختلفی وجود دارند و گاهی ممکن است طعم یک قارچ بدهد و گاهی طعم چرک گوش،و تمام این طعم ها بطور شانسی در بسته های برتی بات وجود دارد.همچنین در داخل این بسته ها یک کارت وجود دارد که در پشت ان عکس و مشخصات کلی مشاهیر جادوگر را مینویسد.
-------------
راجر یا هر مدیر دیگه ای !باید تایید کنی!نکنی میکنم!!!
البته لطفا!!!!

تایید شد!!! بی‌ادب


ویرایش شده توسط [fa]راجر دیویس[/fa][en]Roger Davies[/en] در تاریخ ۱۳۸۷/۱/۶ ۱:۵۳:۱۹


Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۳:۱۱ دوشنبه ۵ فروردین ۱۳۸۷

گلگومات


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۳۹ دوشنبه ۵ فروردین ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۸:۵۷ جمعه ۲۸ مرداد ۱۳۹۰
از كنار داوش
گروه:
کاربران عضو
پیام: 92
آفلاین
نام:گلگومات
گروه:گريفندور

معرفي كوتاه شخصيت:

زماني كه البوس دامبلدور و گلرت گيرندل والد به دهكده كوچك قزوين پناه بردند و زندگي مشترك خود را به دور از چشم مردم بي فرهنگ و نا اشنا به احساسات دامبل اغاز نميدوند براي گرم تر كردن زندگي مشترك خود ،گلگومات كه غول بسيار زشتي بود را به فرزند خواندگي قبول كردند .(دليل زشت بودن گلگومات سالها مورد بررسي قرار گرفت تا اينكه دانشمندان به اين حقيقت دست يافتند كه زشتي گلگومات تنها سلاحش در برابر ان دو مردك قزويني بوده است).

گلگومات از نعمت عقل بي بهره بود و بسيار خنگ مي بود به طوري كه حتي در مابين غولان هم او را كودن ميخوانند با اين حال وي يكي از استادان فن قزويني و ادامه دهنده راه دامبلدور است.

بعد از فروپاشي زندگي مشترك دامبل و گريندل ، گلگومات بي سرپرست شد و به گله ي غول ها پناه برد و چون قزويني بود خيلي به سرعت پيشرفت كرد تا جايي كه :

سردسته غولها شد و در كتاب پنجم هري پاتر از اون اسم برده شد .

علاقه مندي ها:دامبل !!! و قزوين
توانمندي ها:مشترك گرامي توانمندي خاصي در دسترس نميباشد لطفا بعدا مزاحم شويد.

____

البته درسته كه بحث در مورد تغيير شناسه بالا گرفته اما خب ديگه تصميمي است كه بنده گرفتم و اميدوارم مديران بهش احترام بذارن ، گلگومات در ليستي كه خودتون به كاربران عرضه كرديد وجود داره اينو ياد آوري كردم كه كارم طول نكشه و ضمنا دسترسي مرگخواري نيز لازم دارم.

و اينكه بنده دابي سابق هستم

طبق قوانین ایفای نقش اول باید توی بازی با کلمات و کارگاه نمایشنامه نویسی پست بزنی. ضمناً معرفی شخصیتت هم قابل قبول نبود. معرفی شخصیت برای ورود به ایفای نقش باید هری پاتری باشه


ویرایش شده توسط گلگــومات در تاریخ ۱۳۸۷/۱/۵ ۱۳:۱۴:۵۴
ویرایش شده توسط گلگــومات در تاریخ ۱۳۸۷/۱/۵ ۱۳:۱۷:۴۸
ویرایش شده توسط گلگــومات در تاریخ ۱۳۸۷/۱/۵ ۱۳:۲۳:۰۶
ویرایش شده توسط لیلی اوانز در تاریخ ۱۳۸۷/۱/۶ ۱۴:۴۳:۰۲

اگه كسي يه بار زد توي گوش تو ، تو دو بار با چماغ بزن تو سرش.

يكي از ضرب المثلهاي غول ها

تصویر کوچک شده







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.