1.

پسری جوان در میان دیگر دانش آموزان روی صندلیش نشسته بود و در حال پاسخ گویی به سوالات امتحان بود. هیچ چیز بلد نبود ، چون لای کتاب را نیز باز نکرده بود.

به اطراف نگاهی انداخت ، باید برای اینکه بتواند تقلب کند نقشه ی خوبی می کشید. بنابراین کمی فکر کرد و ...

- اهو اهو ( افکت سرفه کردن )

از آنجا که یکی از مراقبین در نزدیکیش بود ، به سمتش آمد و آهسته گفت: مشکلی پیش اومده؟

- نه فقط یکم سرفم گرفته. میشه یه دستمال لطف کنین؟

مراقب دستانش را به درون جیب هایش برد و پس از چند لحظه گفت: متاسفم من دستمال ندارم. میخوای برم از بقیه بگیرم؟

جک اسکریم ( همون پسره! ) دستش را درون جیبش برد و در همین حال گفت: صبر کنین شاید خودم داشته باشم.

پس از چند لحظه جستجو دستمالی بزرگ به اندازه ی یک برگه ی بزرگ بیرون آورد و گفت: اوه خودم دارم. ممنون از کمکتون.

مراقب نگاهی به جک انداخت و از او دور شد. نقشه ی جک عملی شده بود. او آن دستمال را طوری جادو کرده بود که با مچاله کردنش تقلب ها بر رویش ظاهر شوند. بنابراین اول به ظاهر آن را جلوی بینیش برد و سپس آن را درون دستانش فشار داد. چند ثانیه بعد آهسته بدون اینکه کسی متوجه شود به دستمال خیره شد و دست نوشته هایش را دید.

واضح و درخشان بر روی دستمال پدیدار شده بودند. با خوش حالی زیرزیرکی از روی آن جواب تمامی سوالات را نوشت. در آخر زمانی که دو دقیقه بیشتر تا پایان امتحان باقی نمانده بود ، قلم پرش را بر روی کاغذ گذاشت و برای اینکه ضایع نشود. دستمال را برداشت و دوباره به سمت بینیش برد و به ظاهر در آن فین (!) کرد ، چین هایش را صاف کرد و نوشته ها از رویش ناپدید شدند. سپس با خیال راحت آن را درون جیبش گذاشت.

2.

1- نوشتن تقلب بر روی دستمال کاغذی و جادو کردن اون که کسی نبینه! ( رجوع شود به تکلیف اول )

2- هجوم به درون ذهن دیگران!

3- قبل از کلاس یه موجود مثل برقک رو قایمکی همراه خودمون بیاریم و بعد وسط جلسه ولش کنیم بره. هلهله و اینا بلند میشه و امکان تقلب کردن در این حین خیلی عالیه!

4- در آوردن شکل ظاهری قلم پرایی که تقلب میرسونن به شکل همون ضد تقلبا و استفاده از اون در امتحان! کسی نمیفهمه که اون اصلیه نیس!

5- قبل از امتحان به اون مراقبی که در نزدیکی ماس یه چیزی میدیم بخوره که توش معجون راستیه! بعد هی سر جلسه مراقبه رو کنار خودمون می کشونیم میگیم این درسته؟ چه طوری باید بنویسیم؟ ... اونم تند و تند میگه و ما مینویسیم!

هو121

در با شدت بسیاری کلا غیب میشه و لحظه ای بعد،آبرفورث دامبلدور وارد اتاق گابریل دلاکور،استاد درس تقلبات میشه.
- هووووووی مگه اینجا کارو...
- من عادت ندارم در باز کنم خوب
سپس برگه تکالیف را روی میز انداخت و با چرخشی استادانه از کلاس خارج شد.در راه زیر لب مدام میگفت : دختره خیره سر،معلوم نیست تقلب دیگه از کجای این پرسی در اومده!ولی خودمونیم چه هیجانی
(دیگه دیدیم کشش داره،گفتیم نسل جدید تکالیف رو ارائه کنیم یه تیکه اولش رول باشه)

تکلیف اول: یک رول در حد 15 امتیاز برای شرح چگونگی اولین تقلب صورت گرفته در تاریخ بنویسید. از هر گونه ابتکار استقبال میشه، ولی مثلا" دیگه نه اینکه باموبایل باشه!!! و در دنیای جادویی هم باشه. طنز و جدی و قاطی و هرچی هم که دوست دارید! اسم شخص رو هم بگید!!

صدای برخورد دندان هایش به هم را میشنید.نتیجه 7سال درس خواندنش،تنها به برگه امتحانی که در برابرش قرار داشت،وابسته بود.سالها در انتظار این امتحان وحشتناک بود.
- خوب،میتونید شروع کنید،از این لحظه،45 دقیقه فرصت دارید.
صدای مراقب همچون پتک بر سرش میکوبید،حتی یک کلمه هم بلد نبود.


برگشت و نگاهی به پشت سرش انداخت،همه سخت مشغول پاسخگویی به سوالات بودند.کم کم داشت روحیه اش را از کف میداد تا اینکه...
ناگهان فکری به سرش زد،اگر میتوانست این روش را عملی کند،بدون شک نخستین نفر امتحان میشد.به نرمی چوبدستی اش را بدست گرفت و زیر لب گفت : (طلسمشو یادم نیست ستاره میزنم به جاش پروفسور،ساری به بزرگواریتون)

رشته افکارش به نفر جلویی متصل شد،گویا آن شخص نیز از چفت شدگی هیچ چیز نمیدانست،به خوبی افکار طرف را مشاهده میکرد.تصاویر شفاف از صفحات کتاب.
باور نکردنی بود،آن پسر تمام کتاب را حفظ بود،به سرعت همه چیز را روی برگه پیاده کرد و 10دقیقه بعد،زود تر از خود آن پسر از جلسه امتحان خارج شد.


تکلیف دوم: 5 مورد از تقلب های نوین که در هاگوارتز میشه ازشون استفاده کرد رو بنویسید. هر چیزی، مثل معجون،طلسم و... .من در این مورد به اون روش هایی امتیاز بیشتر میدم که بیشتر من رو بخندونه و منطقی تر و جالب تر باشه!


1 - تسخیر ذهن دیگران
2 - دادن معجون راستی به یکی از دانش آموزان و پرسیدن زمزمه وار سوالات از وی(میتونیم یه شکلاتی چیزی بدیم به طرف که توش معجون راستی ریخته باشیم)
3 - استفده از گوش های گسترش پذیر(نسل جدید یه طرفش دهن داره میشه حرف زد توش)
4 - میشه یک قدح اندیشه با خودمون ببریم سر جلسه،البته قبلش افکارمون رو در همون لحظه ای که کتاب رو خوندیم بریزیم تو یه بطری،بعد تو جلسه بریزیمش تو قدح و استفاده کنیم.
5 - بهترین روش اینه که چند تا نویدنی کرده ای بخورد مسوول سوالات بدیم و دو روز قبل،یه برگ سوال بگیریم ازش

بومب!


در کلاس به وسیله ی طلسمی به شدت پکیده میشه. تمامی قطعات با هیجان تمام (!) به داخل کلاس پرتاب میشوند. صدای دانش آموزان با این حرکت ِ فوق گولاخ، خاموش میشه. دختری با قد متوسط و موهای بور بلند وارد کلاس میشه و اولین کاری که میکنه روی تخته ی کلاس ضربه ای با چوبدستی اش میزنه.

-من از در باز کردن خوشم نمیاد،ببخشید. اسم من گابریل دلاکور هست، روی تخته 5تا عنوان میبینید. ما در پنج جلسه ی کلاسمون به مطالعه ی این 5 مطلب میپردازیم. یک: تقلب در دنیای جادویی ، تقلب در دنیای مشنگی، تقلب در هاگوارتز و تقلب در کوییدیچ و تقلبات سیاه .تقلب در یک معنای ساده یعنی کاری برای بدست آوردن آن چیزی که لیاقتش رو ندارید!من از این کلمه خوشم میاد.. میدونید، اولین و ساده ترین تقلب وقتی بود که یک دانش آ»وز مشنگ برای نوشتن یک سوال از روی ورقه ی دوستش نگاه کرد و بعد این کار همه گیر شد و به صورت امروزی اش در اومد.بله خانوم وارنر؟

لیلی با خجالت از جاش بلند شد و گفت:

-ببخشید استاد! میشه بگید نظر کلی ِ خودتون در مورد تقلب چیه؟

-بشین لینی! خب، تقلب در همه جا مشاهده میشه. مثلا توی دنیای مشنگی، مسابقات، کوییدیچ، رای گیری ها، نظر سنجی، مدارس، وزارتخونه، گرینگوتز، توی خونه ها، همه جا!و مسلما" من نظر کاملا مثبتی به تقلب دارم و شما آزادید اگر من امتحان میان ترمی برگذار کردم سر جلسه ی من تقلب کنید، البته اگه بتونید! چون اگه ببینم شما رو یک در ِ باز نشده تصور میکنم..!

گابریل با لبخند به سایر کلاس نگاه کرد که یک لحظه برق شادی در چشمانشان موج زده بودو سپس، اخم جای آن را گرفته بود.

-استاد چرا تقلبات سیاه؟
-سوال خوبی بود دامبلدور. ما البته تقلبات سیاه رو در جلسه ی آخر بهشون میرسیم، که درواقع معجون ها و طلسم های خاص هستند. اما در کل، تقلب یک نوع دزدیه. میدونید؟ چون شما لایق اون نیستید و دارید اون چیز خوب و مورد تقلب رو از یک نفر دیگه می دزدید، میگیرید.. بنابراین، کار درستی نیست. من نمیگم بده، نه! خیلی هم مزه داره. اما اگه فقط قرار باشه همه ی کارها از طریق تقلب باشه.. من اصلا ازش حمایت نمیکنم. بنابراین جادوگران هم تقلب رو به یکی از ریشه های جادوی سیاه میسپارند، البته نه یکی از شاخه های اساسی اش! فقط یک قسمت خیلی کوچیک و کم رنگ. باز هم بذارید جلسه ی آخر توضیح میدم.

-تیچر، من میتونم شمارتونو داشته باشم؟
-واسه چی؟ (اِی وای.. شکلک اشتباه شد.. اینه: )
-نه که فکر کنید..! نه، واسه اینکه شما اطلاعات وسیعی در مورد تقلب دارید و اینا..!

-نخیر! من شماره نمیدم. میرسیم به، تقلب در هاگوارتز! که هرگز کار آسونی نبوده و مطمئن باشید، هرگز نخواهد بود. چون توی هاگوارتز، امن ترین جای دنیای جادویی، هرگز کسی نمیتونه کاری مثل این بکنه. البته، اگه خیلی زرنگ، شجاع و کله شق باشید شاید بشه یه کاریش کرد. مثلا، من ترجیح میدم با شنل نامریی تقلب کنم! اونو میپوشم، مراقبین من رو نمی بینند، بعد میرم و از روی برگه ی همه یه دور میخونم!!
نمونه ای از کلاس های نمونه برای تقلب !

بچه های کلاس شروع به صحبت وهمهمه کردند. گابریل روی میز کوبید و گفت:

-حالا، برای اینکه چندتا مثال در مورد تقلب توی هاگوارتز یا درمدرسه های دیگه ی جادویی بهتون بگم از خودتون راهنمایی میخوام.

کینگزلی دستش رو بلند کردوگفت:

-خب.. من یه بار تمام نکات مهم رو توی در توالت فرنگی ِ هاگوارتز نوشتم و سر جلسه درخواست کردم که برم دستشویی.مراقب با من تا دستشویی اومد ولی تو نیومد!

- پس میخواستی بیاد؟

تمام کلاس خندیدند اما با حرکت دست گابریل،همه ساکت شدند و کینگزلی با چشم غره به بیدل ادامه ی حرفش رو زد.

-بعد همه ی جواب هارو یه دور خوندم و چک کردم و بعد اون امتحان رو عالی دادم! عالی..

همه ی کلاس در تایید کینگزلی سر تکان دادند و روش اورا تحسین کردند. گابریل با خنده گفت:

-دیگه چی؟ یالا! مطمئنم یه دفعه رو تقلب کرده اید!
-خب اره، ولی معمولا با کاغذ بوده!

صدای زنگ در تمام سالن و کلاس ها پیچید و بچه ها از روی صندلی ها بلند شدند. گابریل آخرین ضربه را به تخته زد و گفت :

-تکلیفتونه! تا جلسه ی بعدی.. راستی، وقتی اومدم تو کلاس بگید: در باز شد و گل اومد، خاله گابریل خوش اومد!

ملت:

گابر:شوخی کردم..قرار بود پست طنز باشه! روحیه ی طنزم پرید. سه بار پست نوشتم، هِی کامم ری استارت کرد!! پاک شد..خدافس!

و بچه ها به تخته نگاه کردند.

تکلیف اول: یک رول در حد 15 امتیاز برای شرح چگونگی اولین تقلب صورت گرفته در تاریخ بنویسید. از هر گونه ابتکار استقبال میشه، ولی مثلا" دیگه نه اینکه باموبایل باشه!!! و در دنیای جادویی هم باشه. طنز و جدی و قاطی و هرچی هم که دوست دارید! اسم شخص رو هم بگید!!



تکلیف دوم: 5 مورد از تقلب های نوین که در هاگوارتز میشه ازشون استفاده کرد رو بنویسید. هر چیزی، مثل معجون،طلسم و... .من در این مورد به اون روش هایی امتیاز بیشتر میدم که بیشتر من رو بخندونه و منطقی تر و جالب تر باشه!

این هم 15 امتیاز.

در ضمن من از این سوسول بازیا خوشم نمیاد ایتلیکش کنم، میشینی کل پست رو میخونی تا چشات در بیاد!

واقعا كه روش هاي جالبي بود پاتر!گرچه من از اوناييم كه اگه بكشنمم تقلب نميكنم چون دوست دارم نمره مال خودم باشه(بابا بچه مثبت!)،ولي موارد جالبي را ذكر فرموده بوديد!

از من گفتن اين بهترين حركته اما بايد موقعيتم به سنجي خصوصا امتحانات داخلي

دیگه همین یه کارمون مونده که سند بزنیم پای نوشته

حالا اینم واسه خودش ایده خوبیه خلاصه ملت رو جلو میندازه

حالا بالاخره مقالش ميکنين يا نه؟

عزیزم این که گفتی دیگه بچه کودکستانی ها هم بلدن
روش تقلب باید مو لا درزش نره
ضمنا اون روش ماشین حسابی مال ماشین حسابای حافظه داره و دیگه مثل نوت بوک یا برای حل مساله های خفن میشه استفاده کردش
این رو دانشگاهیا خودشون میدونن

هري جان يكيم اپ تو ديت باش اين كارارو بابا بزرگم مي كرده از راهاي پيشرفته استفاده كن اما ساده ترين و در رايج راه استفاده از برگه فرد جلويته
2 اوردن ي برگهي كوچك از چكيده سولات و گذاشتن زير برگه امتحاني البته مراقب نبايد از اون فضولا باشه كه بخواد برتو رو نگاه كنه 32 بعد از گرفتن تقلب ازت نبايد خودتو به موش مردگي بزني چون اين كار وضعتو بدتر مي كنه بهتر نمكنه