ترین ها!تصویر لحظه ای یک سن بزرگ رو نشون میده و بعد صحنه سفید میشه و بر روی صفحه مینویسه:
««شرکت اسپری سازی مادام رزمرتا شما را به دیدن این برنامه دعوت میکند!!»»
تصویر دوباره برمیگرده و سن رو نشون میده....یک خانم سفید مفید مانکن و خوش هیکل پشت تریبونی بر روی سن ایستاده...!
""با سلام و عرض خسته نباشید خدمت تمام مدعوین به مراسم ترین ها برنامه ی این مراسم رو خدمت شما عرض میکنم:
یک....تلاوتی چند از کتاب الناموس نوشته شده توسط البرادر الحمید!!
دو....شروع رسمی مراسم با سخنرانی وب مستر بزرگ عله پاتر!!
سه....دعوت از کاندیداها در رابطه با ترین ها مختلف
چهار....معرفی برندگان این دوره از ترین ها
پنج.....پخش جوایز بین برندگان
و در آخر مصاحبه ای با چند تن از کاندیداهای محبوب جامعه ی جادوگری
از وقتی که برای این مراسم گذاشتین متشکرم!""
خانمه سن رو ترک میکنه و پشت سرش یک پسر سفید مفید به پشت میکروفون میره و شروع میکنه به خوندن قسمت هایی از کتاب الناموس!!...
"" خواهرم چشماش قشنگه!!...منم چشمام قشنگه...قشنگ و رنگارنگه!...به خواهرم بد نگاه نکنی...یه وقت باهاش بد نکنی!....چون ممکنه جیز بشی....از ریشه و بن تعطیل بشی!!""
حضار کف رو میرن تو کارش!!!
پسر سفید مفید از سن میره بیرون و پشت سرش عله پاتر بزرگ با قدم های استوار وارد سن میشه و به صورت کاملا انتحاری ای همون پسر سفید مفید هم بقلش بود!
"" خب سلام و عرض خسته نباشید خدمت حضار محترم!...من که خسته نشدم! اگرم خسته شده باشم مسائل خصوصیم به خودم مربوطه!!...به هر حال به خاطر حضور شما متشکریم!
خب...همون طور که میدونید هر دو ماه یک بار مراسمی با عنوان ترین ها برگزار میکنیم که بهترین افراد رو از شش نظر مختلف انتخاب میکنیم.این خیلی خوبه که همه بدونن که چه افرادی در چه کارهایی از بقیه بهترن...ولی مهمتر از همه ی اینا اینه که بدونن من خدای رول پلیینگ هستم و آتشفشان و زلزله هستم!!!!!....ولی باز اینم به خودم مربوطه که چی هستم و آیا خدا هستم یا نیستم!!!....به هرحال بهترین ها رو از هر نظر امروز مشاهده خواهید کرد و امیدوارم از انتخابهای خودتون پیشمون نشید...از همتون متشکرم!""
عله پاتر به قدم های استوار سن رو ترک میکنه و تمام جمعیت سالن یک صدا با هم کف رو میرن تو کارش...حتی یکی از حضار که یک دستش رو از دست داده بود یک دست جادویی برای خودش درست کرد همون موقع و شروع کرد به کف زدن که یک موقع مشکلی براش پیش نیاد!!
بعد از اینک پاتر بزرگ میره یک خانم خوش قد و بالای دیگه بر روی سن میاد و به همراه اون یک مرد خوش تیپ و خوش چهره بر روی سن میاد...
**در بین جمعیت**
یک پسر کوچولو:بابا...بابا...این یارو همون زاخی معروفه نیست؟...اونم ایوانا نیست که دست در دست هم قدم میزنن؟؟!!
بابا:چرا پسرم همونان!...آفرین...خوب تاریخ جادوگران رو یاد گرفتیا!!
ایوانا و زاخی به پشت میکروفون میرن....
ایوانا:""خب حضار گرامی...ما شش ترین داریم که از ترین بهترین نویسنده در بحث های هری پاتری شروع میکنیم""
زاخی:""در این ترین دو اسم جدید به نام های آقای بلیز زابینی و آقای مونتاگ داریم.ازشون خواهش میکنیم که به سن تشریف بیارند.""
بلیز زابینی و مونتاگ در میان تشویق همگان بر روی صحنه میان....
نفس ها در سینه حبس میشه....
ایوانا:"" و جایزه ی این دوره ی ترین بهترین نویسنده هری پاتری میرسه به.....بلیز زابینی!!!....قاطع ترین نتیجه ی نظرسنجی ترین ها نصیب ایشون میشه!""
بلیز در میان سوت و هورای جمعیت میاد جلو و جایزش رو میگیره...
زاخی:""خب آقای زابینی...شما صحبتی با حضار گرامی و بینندگان تلویزیونیمون که زنده این برنامه رو مشاهده میکنند ندارین؟""
بلیز:نخیر!!!
زاخی:""خب بله...چخ ممنون!...میتونید تشریف ببرید
""
ایوانا:"" و اما کاندیداهای ترین بهترین عضو تازه وارد....آقایون بلیز زابینی...آرتیکوس دامبلدور و خانم آنیتا دامبلدور!""
هر سه نفر بر روی سن میان....
زاخی:""و جایزه ای این دوره ی بهترین عضو تازه وارد میرسه به آقای........... آرتیکوس دامبلدور!!""
آرتیکوس با خوشحال تمام جایزش رو میگیره...
زاخی:""خب شما صحبتی ندارید؟""
آرتیکوس:چرا اتفاقا...میخواستم از تمام کسانی که منو در این راه همراهی کردند و همچنین از پدرم که خیلی پارتی بازی کرد!! تشکر ویژه به عمل بیارم!!
زاخی:""بله ممنون
...شما صحبتی داشتید آقای زابینی؟""
بلیز:بله میخواستم بگم که من برای دومین باره که به روی سن میام!!
زاخی""بله ممنون از یادآوریتون
""
ایوانا:"" و میرسیم به ترین بهترین ایده ی ماه....کاندیداها...خانم ها نارسیسا بلک و ونوس و آقای رون ویزلی""
هر سه به روی سن میان...
ایوانا:""و جایزه ای این دوره میرسه به ....رون ویزلی!!""
رون جایزش رو میگیره....
زاخی:""خب آقای ویزلی شما چه صحبتی برای ما دارید؟""
رون:خب بله اولا میخواستم از همه تشکر کنم که اینقدر منو تحویل گرفتن و به همتون قول میدم که بازم از این تاپیک های ضد مدیریتی و قاطی با جریانات مدیریتی بزنم که حال کنید...من قربون همتون برم!!!
از طرف دیگه ی سالن مراسم مدیرها به رون و زاخی چشم غره ای میرن!!!
زاخی:""خیلی ممنون...و ممنون که منو از کار بی کار کردی
""
رون:چاکریم!
ایوانا:""و میرسیم به بهترین نویسنده در ایفای نقش سایت....کاندیداها....آقایان سرژ تانکیان...رون ویزلی...و آلبوس دامبلدور!!""
آلبوس و سرژ در حالی که دستاشون رو به گردن هم حلقه کردن به روی سن میان...!
ایوانا:""و جایزه ی این دوره میرسه به .....آقای تانکیان!!""
سرژ یک جفتک بالانس میزنه و مردم شاد میشن و حسابی دست میزنن...
سرژ در حالی که نفس نفس میزنه میاد پای مصاحبه....
زاخی:""خب بله دوست قدیمی!...شما صحبتی ندارید؟""
سرژ:به زاخی جون!!...شما کجا اینجا کجا؟...مگه تو تویه قهوه خانه ی مادام پادیفوت گارسون نبودی؟...پس چرا الان اینجایی؟...ها آها!....گرفتم...چشم نزن باشه گرفتم!....خب راستش من فقط دوتا سوال از حضار گرامی داشتم:اولا اینکه چرا پیرمرد شالمه بسته دارون رو کشت؟!!...دوما اینکه پشه ها علاوه بر صبح ها زمستونا کجا میرن؟!!....در ضمن میخواستم بگم که...
زاخی:""خب بله متشکریم از دوست عزیزمون سرژ تانکیان!""
سرژ:نه واستا من حرف زیاد دارم باب!!
زاخی:""ممنون...خواهش میکنم...خدانگهدار!!!""
دو نفر از پشت صحنه میان و سرژ رو از رویه سن میکشن پایین!!!
و ناگهان فریادی بلندتر از فریاد سرژ کل مراسم رو پر میکنه!!!
ایوانا:""خب بله متشکریم از کاندیداها....و حالا میرسیم به جای حساس کار...بهترین های سال...از کاندیداها خواهش میکنیم که به طور همزمان به روی صحنه بیان....کاندیداهای بهترین ناظر سال...آقایان آلبوس دامبلدور و آقای دایی ماندانگاس!!....کاندیداهای جادوگر سال آقای سرژ تانکیان و آقای دراکو مالفوی و خانم کوییرل!!""
هر پنج نفر در میان تشویق و سوت حضار به روی صحنه میان....
ناگهان جمعیت به صورت خیلی شدیدی شروع میکنه به تشویق آلبوس دامبلدور!!!!
""آلبوس یکی دیگه...آلبوس یکی دیگه...آلبوس یکی دیگه!!!...""
تلویزیون درون سالن صحنه آهسته ای از آلبوس دامبلدور رو نشون میده که در حالی که داره به بالای سن میاد یک بندری میزنه!!!
""آلبوس یکی دیگه...آلبوس....""
آلبوس دامبلدور بر روی صحنه یک بندری دیگه میزنه که سالن پر از جیغ و داد و خوشحالی و کف میشه!!
ایوانا:""و برنده ی این دوره ی جادوگر سال....سرژ تانکیان!!""
سرژ سریعا به سمت زاخی و میکرفون میاد که در یک حرکت انتحاری چهار پنج نفر میریزن رویه سن و سرژ رو از روی سن بدون اینکه جایزش رو بگیره میبرن پایین!!
زاخی:""خب بله...بعضیا خیلی حرف میزنن
...خب به جاش با جناب مالفوی صحبت میکنیم! خب جناب وزیر احساستون رو بگین لطفا!""
دراکو:خب من احساس خوبی دارم.همین که این ترین ها برگزار شد نشون دهنده ی افق روشن فرداهاست و من امیدوارم وزارت دوستی هارو به هم بزنه و در آخر باید بگم که من اسموت بکن نیستم!
زاخی:""خب بله میتونید تشریف ببرید!""
ایوانا:""و حالا نوبت میرسه یه ترین بهترین ناظر سال...جایی که آلبوس دامبلدور و دایی ماندانگاس سایه به سایه ی هم دیگه در نظرسنجی پیش میرن...طوری که هر دو چندین بار بالا و پایین میشن و از همدیگه عقب میفتن""
زاخی:""خب ایوانا چند لحظه وایستا!....برای اینکه این بار جذاب تر بشه قبل از اعلام نتیجه با کاندیداها صحبت میکنیم....خب جناب ماندانگاس شما بفرمایید اول!""
دایی:خب من دایی ماندانگاس هستم...خوشحال هستم!....و امیدوارم که دامبل در این نظرسنجی تقلب نکرده باشه!!
زاخی:""خب بله...جناب دامبلدور شما بفرمایید!!""
ناگهان در یک حرکت انتحاری دامبلدور بندری میزنه و شروع میکنه به گریه کردن!!!
دامبلدور:اوهو اوهو...اوهو اوهو....نه دایی من تقلب نکردم...ولی با کمال میل رنک رو به تو تقدیم میکنم!...زاخی...من داییمو بعد از مدت ها پیدا کردم و حالا میخوام این هدیه ی کوچیک رو بهش تقدیم کنم....اوهو اوهو اوهو!
زاخی:""خب بله چقدر خاله بازی!...فیلم هندی هم حدی داره!...در ضمن شما از کجا میدونید که برنده شدید؟
ما که هنوز اعلام نکردیم!!""
دامبلدور:هنوز نفهمیدی که خبرا تویه جادوگران زود میپیچه؟
زاخی:""ها بله!!""
ایوانا:""و جایزه ای این دوره میرسه به آلبوس دامبلدور که البته همه ی ما شک داریم که تقلب صورت داده باشه یا نه!!""
دامبلدور:اوهو اوهو...من جایزم رو به دایی تقدیم میکنم!!
دامبلدور میاد جلو و جایزش رو میگیره و در یک حرکت انتحاری جایزه رو به گردن دایی آویزون میکنه!!(نکته ی جایزه ای::..رنک رو آویزون میکنن به گردن یا اینکه میزنن به سینه یا اینکه میدن دستش؟!!!)
در یک حرکت انتحاری دیگه عله پاتر بر روی سن میاد و با حرکت دست زاخی و ایوانا رو حذف(حذف شناسه) میکنه و شروع میکنه به صحبت کردن....
""من واقعا برای برگزار کنندگان این مراسم متاسفم...مخصوصا اینکه نظارت رو دادن دست حذبی ها...من واقعا متاسفم و امیدوارم که شما گول این انتخابات رو نخورید...من در همه جا برترین هستم و از دوره ی بعد دیگه ترین ها انجام نمیگیره...خدانگهدار!!""