جلسه نهم .

همه بچه ها سر کلاس نشسته بودند و بلیز هم در پشت میز خودش به سر میبرد . جو کلاس بسیار عجیب غریب شده بود . همه بچه ها با خوشحالی با هم حرف میزدند ، میگفتند و میخندیدند . از طرفی بلیز با ناراحتی به آنها خیره شده بود .
بلیز : هیییییییییییییییی ( آه کشیدن ) خوب بچه ها . امروز جلسه آخریه که ما با هم کلاس داریم .
بچه ها : بله پروفسور خودمون به این مسئله واقفیم
بلیز : من میخواستم به عنوان جلسه نهم به شما معجون تبدیل شدن به گودزیلا رو آموزش بدم !
ملت : آووووووووووووووو
بلیز ادامه میده :
- اما خوب دیدم امروز شده جلسه آخره گفتم بهتره یه مروری بر تمام درسهایی که دادیم داشته باشیم تا همتونو برای امتحان پایانی آماده کرده باشیم . الانم کوییرل در حال تکثیر برگه هاتون میباشد تا اونو بدست من بدهد و منم بدست یکی دو تا از نماینده ها بدهم و آنها هم بدست شما برسونن .
بچه ها : چه پیچیده !

چند دقیقه بعد

کوییرل در کلاس رو باز کرد و گفت :
- بفرمایید اینم برگه ها !
بلیز برگه ها رو از دست کوییرل گرفت .
بلیز : هوووووی استر جیگر ، وزیر که نشدی لااقل بیا این برگه ها رو بین بچه ها پخش کن !
استر : چه ربطی داشت ؟
و میره برگه ها رو از دست بلیز بگیره و بین بچه ها پخش کنه :

-----------------

درون برگه :
کلاس معجون سازی به نام ریش مرلین استاد : پروفسور بلیز آلفرد بریان هیچکاک زابینی

1- معجون قدرت :
این معجون یک معجون نیرو زا و البته کمی خطرناک است که هر کس از آن بنوشد برای مدتی زورش از حالت طبیعی بیشتر میشود . و مدت زمانشم به مقدار نوشیدن از این معجون بستگی دارد . خطرات این معجون این است که هر کس بیش از حد از آن استفاده کند بعد مدتی احساس میکند که عضلاتش سست شده و بدون استفاده از این معجون نمیتواند موفق بشود . استفاده از این معجون در مسابقات غیر قانونی میباشد چون مثل دوپینگ مشنگی است .

2- معجون هوشیاری :
یکی از معجون های رایج میان کارمندان وزارت که معمولا برای اینکه بتوانند سر حال تر باقی بمانند از آن استفاده میکنند . این معجون دو ویژگی دارد : اول اینکه شخصی که از این معجون استفاده کند دیگر احتیاجی به استراحت کردن ندارد و دوم اینکه فکرش بی نهایت آرام میشود و آرامش پیدا میکند .
لازم به ذکر است که ما برای ساختن این معجون حتما به یک تار مو از دم اسب تک شاخ نیازمندیم .
ضرر های این معجون عبارتند از : 1- پنهان ماندن خستگی افراد 2- پایین آمدن توان کارایی افراد به مرور زمان .

3- معجون عشق :
یکی از معجونهای رایج دنیای جادوگری است که چون کسی نمیخواد از این معجون استفاده کند بیشتر در آبنبات ها و شکلات ها و..... کاربرد دارد . این معجون باعث میشه که کسی که از آن استفاده میکنه عاشق اون کسی بشه که ما میخوایم و البته چون تمام معجون های عشق قدرت زیادی دارند باید سعی کنیم مقدار کمی از انها رو به خورد افراد بدیم .
نکته کنکوری : هر چه قدر این معجون فاسد تر باشه قدرت آن هم بیشتر هست .

4- معجون آرام بخش :
این معجون یکی از معجون های رایج دنیای جادوگری است که مورد استفاده تمام طبقات جامعه اعم از دانش آموزان و کارمندان وزارت و .... قرار میگیره . هر کس از این معجون استفاده کند باعث میشود تمام چیز هایی رو که باعث عذاب و ناراحتیش میشود تقریبا از یاد ببرد نه اینکه فراموش کند اما میتواند به آن فکر کند و در عین حال آرامش خود را حفظ کند . توجه داشته باشید که این معجون زمانی نیست بلکه شما هر چقدر از این معجون بخورید فقط در یک ساعت خاص اثر میکند با این تفاوت که هر چه مقدارش بیشتر باشد فرد را در آن مدت بیشتر مورد تاثیر قرار میدهد . به همین دلیل این معجون کلا معجون نا سالمیست و باید با تجویز پزشک صورت بگیرد .
نکته : این معجون بیشتر برای کسانی مورد استفاده قرار میگیرد که یا خیلی ناراحتن یا عصبانین یا خلاصه اعصاب معصاب ندارند .

5- معجون راستگویی :
رنگ این معجون بی رنگ و کاملا شفاف میباشد . کافی است یه قطره از این معجون رو در دهان یه نفر بریزیم اونوقت هر سوالی رو که از اون شخص بپرسیم اونم مثل بلبل برامون از سیر تا پیازشو تعریف میکنه . البته چون امکان دارد عده ای از این معجون سوء استفاده بکنند تنها کاراگاهان و بعضی از معجون سازان که مجوز این کار رو دارند حق استفاده و آزمایش این معجون را دارند .

6- معجون های ترمیم کننده :
این معجونها انواع مختلفی دارند . بعضی از انها به درد خوب کردن زخم ها میخورن که معمولا رنگشان زرد میباشد اما بعضی هاشون هستند که برای ترمیم شکستگی ها کاربرد دارند و رنگ این دسته از معجون ها سبز رنگ میباشد و بعضی دیگر هم برای از بین بردن درد میباشند که عمدتا نارنجی رنگ هستند .
در مورد معجون ترمیم کننده استخوان :
کافی هست که ما اونجایمون که اوخ شده رو در این معجون فرو کنیم . در این حالت قلقلک ناخوشایندی رو در اون ناحیمون حس میکنیم که رفته رفته بیشتر هم میشود اما باید یادمون باشد که به هر حال استخونمون داره ترمیم میشود . بعد از پنج دقیقه میتونیم دستمونو از معجون بیرون بکشیم . اما به یاد داشته باشیم که تا مدتی نباید آن را تکان دهیم .
این معجون بیشتر به وسیله شفا دهندگان به کار گرفته میشود .

7- فلیکس فلیسیس :
معجونی که هر کس آن را بنوشد میتواند برای مدتی خوش شانس ترین فرد حتی روی زمین باشد . فردی که این معجون را نوشیده باشد امکان ندارد دست به کاری بزند و موفق نشود . هر چه قدر مقدار بیشتری از این معجون بخوریم مدت زمان بیشتری تحت تاثیر این معجون میباشیم . استفاده از این معجون در کلیه مسابقات ورزشی ممنوع میباشد .

8- معجون شادی بخش یا شادی آور :

معجون شادی بخش یکی از گونه های مفید معجون ها میباشد که بر احساسات افراد تاثیر میگذارد . هر کس که از این معجون استفاده کند برای مدتی حدودا سه ساعت بسیار خوشحال میباشد و تفریبا هیچ چیز نمیتواند او را ناراحت کند و تمام اتفاقاتی که در دور اطراف وی رخ میدهد از نظر او بسیار مسخره میباشد .
این معجون هم مانند بعضی دیگر از معجون ها اینجور نیست که هر چقدر ما مقدار بیشتری از آن بنوشیم مدت زمان بیشتری شاد و شنگول بمونیم . بلکه هر چقدر بیشتر از آن بنوشیم در همون ساعت خاص تاثیر بیشتری بر روی ما میزارد .
البته این معجون ضررهایی هم دارد . به همین دلیل ما باید سعی کنیم از آن کم استفاده میکنیم و اگر استفاده میکنیم حتما برای این کار دلیل داشته باشیم . معمولا کسانی از این معجون استفاده میکنند که یک روز را بسیار مهم میدانند و نمیخواهند هیچ چیزی آن روزشونو خراب کنه مثل جشن عروسی ها و غیره !

-------------------------

همه بچه ها با حیرت به پروفسور زابینی نگاه کردن که اونا رو زیر نظر داشت .
بلیز : بچه ها نود و پنج در صد سوالات امتحان ( بدون در نظر گرفتن مسئله ها ) این ترمتون از توی همین پلی کپی میباشد . هر کس این برگه ها رو درست بخونه تقریبا میتونه به تمام سوالات پاسخ بده !
همه بچه ها لحظه ای به پروفسور نگاه کردند . سپس همگی با هم :
- بلیز متشکریم ... بلیز متشکریم .... بلیز متشکریم ....
بلیز : خواهش میکنم بچه ها شما همتون بچه های خودمین !
بلافاصله جو کلاس متشنج شد و همه بچه ها برای تشکر از استاد مردمیشون به جلوی کلاس اومدند و روی سر و کول بلیز ریختند .
بلیز : هول نکنید ... من متعلق به شمام ... یکی یکی ... هوووووی هدی صف رو رعایت کن .... نوبت نوبتی بیاین جلو !

---------------------

سوالات :
1- ایا واقعا معجونی وجود داره که انسان ها رو تبدیل به گودزیلا کنه ؟ اگر وجود داره که بگید دوست داشتید وقتی که گودزیلا میشید چی کار کنید ؟ اگرم چنین معجونی وجود نداره که بگید چرا بلیز چنین حرفی رو در کلاس زد ؟ ( 10 نمره )

2- از کدام یک از معجون هایی که تا به حال یاد گرفتید در زندگی روزمرتون استفاده کردید ؟ با جزئیات توضیح دهید . ( اگر استفاده نکرده باشید صفر میگیرید پس به نفعتونه که استفاده کرده باشید ) ( 10 نمره )

3- آخر نمایشنامه این دفعه رو به میل خودتون ادامه دهید . ( 10 نمره )

-------------------
پایان جلسات معجون سازی !

1- تاریخچه کشف معجون شادی آور رو بنویسید . ( 10 امتیاز )

ساخت اين معجون بر ميگرده به زماني كه آلمان از روسيه شكست خورد ... در آن زمان مردم آلمان غم زده و ناراحت بودن...يكي از مردم خود آلمان در اين فكر بود كه خوشي رو دوباره برگردونه...او جادوگر بود و تصميم گرفت كه معجوني بسازه كه مردم رو خوشحال كنه...او اين معجون رو تهيه كرد ... و باعث زنده شدن دوباره ي آلمان شد ...البته ناگفته نماند او با كشف اين معجون پول بسياري به جيب زد!!!

2- ضرر های این معجون را که در اثر استفاده دراز مدت پدید میایند بر شمارید و توضیح دهید ( 10 امتیاز )

در دراز مدت اين معچون باعث ديوانگي ميشه ... چون زياد خوشحال بودن باعث اين اتفاق است...
يكي از ديوانگي ها هم اينه كه شخص بدون هيچ اتفاقي شروع به خنديدن ميكنه...انقدر ميخنده تا...بعضي اوقات اين ديوانگي باعث مرگ هم شده است

3- بگید بلیز چه بلایی سر استرجس و چارلی و هدی میارد . هر چی فجیع تر بهتر ( 10 امتیاز )

بليز :براي چي اينارو نوشتين
بچه ها:
اون قاطي ميكنه مياد كه اونارو نتبيه كنه تا ميره طرف استر استر ميگه:
دستت به من بخوره 1000 امتياز از گروهت كم ميكنم
بليز:
استر ادامه ميده و ميگه:
تنبيه كردن توي مدرسه ممنوعه
بليز زد به سيم آخر و در آخر اين بلاها سر بچه ها آمد
هدويگ:نوك طلاشو از دست داده بود
چارلي:بين زمين و آسمان با يك طناب آويزان بود تكون ميخورد سقوط ميكرد!!!
استر:بليز مجبورش كرد كرايه ي برگشتشو حساب كنه

اميدوارم كامل باشه

1- تاریخچه کشف معجون شادی آور رو بنویسید . ( 10 امتیاز )
روزی روزگاری شخصیتی به نام ریش ممد از طایفه بومبا بومبا داشت کنار رودخانه قدم میزد.این شخصیت که بسیار دوست داشت ده پایینی که دومبا دومبا نام داشت بجنگد و انها رو نابود کند هر روز پیر تر پیرو تر میشد(چه ربطی داره)
تا بالاخره یک روز با دوستان تصمیم میگیره به ده پایینی حمله کنه.ولی هر چی فکر میکنه راه درستی پیدا نمیکنه تا یک روز که میخواسته ریشش را با آب قاطی کنه و بخوره یک سری چیز دیگه هم اضافیش اشتباهی میریزه و میخوره.بعد از مدتی شروع میکنه به داد زدن و رقصیدن و ... .با همین معجون افراد دومبا دومبا رو مسموم میکنه و شکستشون میده.
2- ضرر های این معجون را که در اثر استفاده دراز مدت پدید میایند بر شمارید و توضیح دهید ( 10 امتیاز )
1-بعد از مدت ها تیک بوق زدن رو میگیرید،به صورتی که هر دقیقه 1 بوق میزنید.
2-علاقه شدیدی به شیر موز پیدا میکنید.به صورتی که باید بعد از هر بوق یک لیوان شیر موز بخورید.
3-علاقه شدیدی به نون بربری با سالاد ماکارونی پیدا میکنید به طوری که بعد از هر بوق و شیر موز یک وعده اینو میخورید.
4-عادت به دادن فحش های بی ناموسی میکنید.به طوری که بعد از بوق زدن و خورد شیر موز و بربری با سالاد ماکارونی که بحش میدید.
5-علاقه شدیدی به ریش سرژ و افتابه مرلین پیدا میکنید.
3- بگید بلیز چه بلایی سر استرجس و چارلی و هدی میارد . هر چی فجیع تر بهتر ( 10 امتیاز )
هر سه را در اتاق کوچیکی که دیوارش در حال نزدیک شدن هست.آب هم داره میریزه،اسید هم داره میاد،خرچنگ و مار هم به سرعت هجوم میارن،3 تا بمب اتمی هم داره منفجر میشه،دستاشون هم بسته هست.تکون هم بخورندمگس های کشنده سیاه میان،دیمنتور ها هم پست شرشونن،بین ورد های البوس و لرد هم هستند.

بعد از اینکه بلیز پستهای تنبیهی اون سه بچه رو نوشت م یگه کی می تونه تاریخچه رو برام بگه!؟
و فلور دختر زیبا دستشو بالا می بره! و بلیز می گه که فلور بگو

فلورم سرشو می کنه بالا و می ایسته و دستشو می زاره پشت سرش و شروع می کنه به حرف زدن!

اهم اهم این معجون بسیار معجون جدیدی می باشد و هرکی گفته این معجون ماله دوران عهد بوق و دقیانوس و دایناسورها و مرلین و اولین جادوگر بوده سخت در اشتباه هستش چون این معجون بسیار جدیده حالا چرا این جدیده چون که یک معضل جدید ی توی جامعه فرگیر شده به نام حس دپرسی!و دل و دماغ نداشتن کارهای خوب و شاد! و مدتیه این واژه ی دپرسی همچین خیلی مد شده برای همین معجون سازان قرن با تلاشهای شبانه روز خود تونستن معجون شادی آور رو بسازن!که منم یکی از اون معجون سازان بودم!(چه جلب خودمم خبر نداشتم!) آقا این معجون همچین خیلی رنگ نانازی داره و رنگش به دلخواه عوض می شه یعنی تبدیل به رنگ مورد علاقه ی همون شخص می شه!خب داشتم می گفتم معجون سازها این معجون رو در سال 2005 میلادی کشفیدن!ولی خب ملت ازش زیاد استفاده نمی کنن برای همین هنوز دپرس بودن مد هستش! این معجون خیلی گرونه برای همین نوجونها خیلی دپرس هستن و نمی تونن از ش بخرن و بنوشن و حالشو ببرن! در ضمن ساخت این معجون لو رفته!منظورم اینکه برای مشنگ ها لو رفته و به همین دلیل قرص اکس ساخته شده که همش تاخصیر این جادوگراست!واگرنه قرص اکس اینقدر جونارو بدبخت نمی کرد و برعکس توی جامعهی مشنگ ها این قرصه به رامونسی فروخته می شه چون یک عده جادوگر سود جو از ش دارن استفاده می کنن لعت بهشون!

بلیز:هین!

فلور باز ادامه می ده: خب وقتی توی سال 2005 اینو کشفیدن یک جایزه نوبل اون معجون سازان قرن گرفتم که بازم من جزوشون بودم!ولی حالا همه پشیمون و درمانده هستیم!

بلیز: هق هق هق اوه فلور بسه اشکمو در آوردی!های های های

فلور:

بلیز: ضررهاش چی بود>؟

فلور: هوووووووووم هومک خیلی ضرر داره همینکه عقل آدم مختل و متلاشی می شه!هیچی نوفهمه و دیگه اینکه ممکنه از شادی زیاد دستشو با اره برقی قطع کنه و برای اینکه توی توهم و شادی بسیار زیاده خودشو از جارو پرت کنه پایین که پفک چیتوز موتوری بخره! و یا اینکه همش توتوهم باشه دیگه! تازه ممکنه کارهای بی ناموسی کنه ! باب ضرر داره منکه استفاده نکردم چرا تهمت می زنی!

بلیز: جان؟!

بلیز بعد از اینکه حرفهای طوماری فلور تموم می شه همه رو از کلاس می ندازه بیرون و رو می کنه به هدی نوک طلا و نوکشو می گیره و می ندازتش توی یک و تا می تونه معجون و اینا بهش می ده و اینقده اونو می زنه و می ندازتش اینور اونور تا هدی از حال می ره!همچنین بلیز اون دوتای دیگه رو هم اینقدر می زنه تا کبود بشن و هرلحظه امکان داره اون دو نفر هم جان به جان آفرین تسلیم کنن!

سوال اول:
حدود یک و نیم قرن پیش در یکی از شهرهای نسبتاً بزرگ انگلیس قرار بود روز تاجگذاری برگزار شه. اما کسی که قرار بود، شاه بشود، شاهزاده ای بود که به تازگی پدر خود را از دست داده بود، اما به دلیل درخواست های مکرر مردم و حکومت دموکراسی (؟!) تاجگذاری باید خیلی سریع انجام می شد. اما این شاه آینده بسیار غمگین بود و نمی خواست تاج رو روی سرش بذاره. یه جوری احساس می کرد که انگار داره جای پدرش رو می گیره (خب البته داشت واقعاً همین کار رو می کرد! ) ... این شاه و شاهزاده هم دارای یک دربار جادوگر بودند. سرانجام اون برای علاج این بیماری شاهزاده در واقع برای برطرف کردن افسردگی شاهزده تصمیم گرفت که معجون شادی آور رو خلق کنه... البته می دانست که معجون شادی آور فقط برای سه ساعت دوام داره و هر چی بیش تر خورده شه به کیفیتش افزوده می شه نه به مدت زمانش... سرانجام این جادوگر معجون رو درست می کنه و به طرزی ماهرانه به خورد شاهزاده می ده... برای همین اون هم مراسم تاجگذاری رو به خوبی سپری می کنه. تو اون روز هم بسیار خوشحال بوده و تقریباً هیچ چیزی نمی تونست مانع اون بشه. اما سرانجام کارکرد این معجون تموم می شه و دوباره افسردگی به شاهزاده برمی گرده. با این حال این معجون مورد قبول جامعه ی جادوگری واقع می شه و در دفتر رکورد ها هم ثبت... (ببخشید جوری نوشتم که انگار دارم برای بچه دو ساله داستان تعریف می کنم) ... حالا من به طوری کلی تاریخچه اش رو می نویسم:
کاشف: فردیناند بیکاریوس
تاریخ کشف: 1873 میلادی
چگونگی کشف: در بالا ذکر شد!
در آخر هم باید بگم که این معجون چند سال بعد وارد کتاب های معجون جادویی شد!

سوال دوم:
خب می دونیم که استفاده ی بیش از اندازه از هر معجونی عواقبی نه چندان جالب رو به دنبال داره. در مورد این هم چند مورد ذکر می شه:
1- استفاده بیش از اندازه از این معجون باعث اختلال در حواس می شه: در واقع باعث می شه که آدم هوشیاری کامل خودش رو از دست بده و مانند عقب مونده ها رفتار کنه. به جای خندیدن به طرزی مفلسانه گریه کنه.
2- از دست دادن کنترل: دیگه کنترل از دست می ره و اون جادوگر تا آخر عمرش فقط می خنده و توانایی انجام کار دیگه یی رو نداره... یعنی همه ش می خنده !!!
3- جدی بودن: خب بالاخره اثر این معجون از بین می ره اما عواقبش بعد ها مشخص می شه... می تونه یکی از عوارض دیگه ی اون تا آخر عمر نخندیدن باشه... یعنی یه جوری استفاده ی بیش از اندازه از این معجون حس خندیدن رو از انسان سلب می کنه.
و چند تا دلیل دیگه که فعلاً حضور ذهن ندارم!

سوال سوم:
اول به هرکدوم از اون ها مقدار زیادی معجون شادی آور می ده و بعد از این که اون ها دیگه نتونستن جلوی خنده شون رو بگیرن، از توی جیبشون کیف پولاشون رو کش می ره، بعد یقه ی تک تکشون رو می گیره و به آرامی و البته حرفه ای اون ها رو از پنجره به سمت بیرون، یعنی بیرون نه – به طرف اون تاکسیه شوت می کنه. بعد با همون تاکسی می فرسته اون ها رو به جایی دیگر... خب نتیجه شون رو خودتون می دونین دیگه، نه؟!

تاريخچه کشف معجون شادي آور رو بنويسيد

بله یادم میاد این معجون در زمان جد جد من ساخته شد!تو اون دوران واسه خودش یکی از عجایب هفت گانه بود!
ماجرا از این قرار بود که یه جادوگر به نام ژانگولر همسری داشت به اسم سیپوش.این سیپوش خانم تو زمانی که حامله بوده بچه ش میفته و به خاطر همین افسردگی میگیره.ژانگولر سال ها فکر میکنه تا بتونه زنش رو از این حال در بیاره و سرانجام موفق شد معجون شادی اور رو درست کنه.بعد از اون ژانگولر و سیپوش با خوبی وخوشی در کنار هم زندگی کردند و صاحب 11 فرزند شدند!


ضرر هاي اين معجون را که در اثر استفاده دراز مدت پديد ميايند بر شماريد و توضيح دهيد

این معجون اگر بیش از حد مصرف بشه پیامد های خطرناکی داره!
به عنوان مثال اینکه باعث روانی شدن فرد مقابل میشه.یا اینکه شخص در اثر مصرف بیش از حد ممکنه همیشه بخنده.و در بعضی از مواقع هم برعکس عمل میکنه اگه زیاد مصرف بشه سبب این میشه که شخص حتی غمگین تر بشه و افسردگی بگیره!


بگيد بليز چه بلايي سر استرجس و چارلي و هدي ميارد . هر چي فجيع تر بهتر

اوه اوه اوه!بلایی که بلیز سر اون 3 تا اورد رو تو تاریخ نه دیده بودم و نه شنیده بودم.خدا این بلیز رو وقتی عصبانی میشه نصیب گرگ بیابون نکنه که باباشو در میاره.همین قدر بگم که بلیز دمار از روزگار اون 3 تا دراورد.
استرجس رو که خیلی استرس داشت رو انقدر کشید تا شبیه شلوار استرژ شد!
چارلی ویزلی رو انقدر با کمربند سیاه کرد که تبدیل به یکی از این سیاه ورزنگی ها شد
هدی نگو بلا بگو!اونو برداشت قربونی کرد.سرشو از تنش جدا کرد و فدای برو بچه های سایت کرد.عجب مرغ خوشمزه ای بود اخ ببخشید جغد خوشمزه ای بود!

تاريخچه کشف معجون شادي آور رو بنويسيد

در قرن چهارم بعد از ظهور مرلين جادوگر جواني به نام ساديسميوس زابيني زندگي ميکرد که علاقه ي وافري به آزار و اذيت ملت داشت
او که در معجون سازي خبره بود با ساختن انواع و اقصام معجون ها و خوراندن اونا به ديگر جادوگران تفريح ميکرد
يک روز معجوون عشق رو که مدتي قبل توسط يک معجون ساز حرفه اي کشف شده بود با مقداري شراب ناب اسکانديناوي مخلوط کرد و ورد مخصوصي
که از پدر بزرگش ياد گرفته بود و باعث ميشد دو محلول با هم تعامل شيمياي بدن رو خوند سپس اين معجون رو روي زنش به عنوان اولين نفر امتحان کرد( طرف ساديسم داشت)
و در کمال ناباوري ديد زنش خيلي خوشخوشانشه و هر کاري که زابيني انجام داد تا شادي زنش رو کوفتش کنه مفيد واقع نشد از اون پس اين معجون تحت نام علمي معجون شادي آور شناخته شد


ضرر هاي اين معجون را که در اثر استفاده دراز مدت پديد ميايند بر شماريد و توضيح دهيد

خماري , نعشگي , دائم الخمري
اين معجوون به واسطه ي شراب تغيير شيميايي دادش که داره باعث ميشه طرف بر اثر استفاده مداوم به اون معتاد بشه و بعد از مدتي اثر شادي بخشش براي فرد از بين ميره



بگيد بليز چه بلايي سر استرجس و چارلي و هدي ميارد . هر چي فجيع تر بهتر

چارلي تا شب که موقع شام بشه در محوطه ي نگه دارنده ي اژدهاها انداخته شد و وقتي اومدن ببرنش ديدن يک کوپه خاکستر يک گوشه روي هم تلنبار شده
هدويگ مجبور شد همون فحشها رو براي خودش رو تخته بنويسه و کل کلاس بهش خنديدن
استرجس هم به سفارش بليز از ليست کانديداهاي وزارت خط خورد و او هم به نشانه اعتراض خودش رو حلق اويز کرد

روزی روزگاری یک خانمی بوده به اسم جولانی که یه شوهر خیلی بد اخلاق داشت. یه روز که با شوهرش دعواش میشه و شوهره می زنه بیرون با خودش فکر می کنه :"دیگه خسته شدم!! اینم شد زندگی!!!!! باید یه کاری بکنم!!" بعد می شینه سه ساعت فکر می کنه و به این نتیجه می رسه که باید یه معجون بسازه! بعد می شینه فکر می کنه :" خوب چطوری درستش کنم؟!"
این خانم جولانی چون آشپزیش عالی بوده خیلی خوب می دونسته چی با چی خوبه!
شروع می کنی به آشپزی...ببخشید منظورم معجون سازیه!! آقا خلاصه قصه رو کوتاه کنم هر کاری می کنه معجون کار نمی کنه! هی به این در می زنه به اون در می زنه... هیچی که هیچی! خلاصه یه روز که دیگه نا امید شده بوده میگه: " اه! ...پدر معجون!!!" بعد ور میداره هر چی معجون داره میندازه میشکونه. ولی چون این خانواده فقیر بوده جولانی فقط دو تا معجون داشته : معجون عشق و معجون خودساختهء مثلا شادی آور! از قضا همون موقع شوهره میاد! خونه رو که می بینه عصبانی می شه! میگه:" این چه وضعیه درست کردی؟!؟! ها؟! یعنی چی؟!"
جولانی میاد ماسمالی کنه میگه این یه سوپ جدیده! شوهره که خیلی شکمو بوده بی خیال کثیفی زمین و اینا می شه می ره شروع می کنه از رو زمین لیسیدن!!!! آقا همین که لیس می زنه یهو شروع میکنه به خندیدن!!
خلاصه قصهء ( ببخشید روایت) ما به سر رسید، جولانی ام به شوهر خوش اخلاقش رسید!

1- تاریخچه کشف معجون شادی آور رو بنویسید . ( 10 امتیاز )
اين معجون رو پروفسور انگوري درسال 2 ميلادي كشف كرد
چون اون موقه ها پياز ها زياد شده بودن پروفسور انگوري اين معجون رو كشف كرد كه مردم اين قدر گريه و زاري نكنند.
2- ضرر های این معجون را که در اثر استفاده دراز مدت پدید میایند بر شمارید و توضیح دهید ( 10 امتیاز )
1- تركيدن
2- بزرگ تر شدن كله از بدن
3- قد كوتاه شدن
4-بي دندون شدن
5-قدقد كردن

3- بگید بلیز چه بلایی سر استرجس و چارلی و هدی میارد . هر چی فجیع تر بهتر ( 10 امتیاز)
هدي كه تبديل به قدي شد(از بس قدقد كرد)
چارلي اندازه وزغ شد (قد كوتاه شد)
سترجس كله گنده شد (بزرگ تر شدن كله از بدن منظورم هست)

1 - تاریخچه کشف معجون شادی آور رو بنویسید . ( 10 امتیاز )

اين معجون توسط دانشمند بزرگ ققسون كبير در سال 512 ميلادي كشف شد ..
در اون زمان كريچر 18 سالش بوده !! ( حساب كنين الان چند سالشه !! ) ..
هر كس توي شهر كريچينا زندگي مي كرده كريچر رو دست مينداخته و خلاصه كريچر در اون دوره به شدت افسرده بوده !!!
كريچر ميره داروخونه و دو بسته دارو بره خودكشي مي گيره و مياد همشو با هم مي خوره تا در جا بميره !!!!
ولي به طرز عجيبي نمي ميره و بر عكس بطرز خفني شاد ميشه ..
بعد چند سال دانشمند بزرگ زمان يعني ققسون كبير با انجام آزمايشات مختلف روي كريچر اين معجون رو كشف مي كنه !!


2-ضرر های این معجون را که در اثر استفاده دراز مدت پدید میایند بر شمارید و توضیح دهید ( 10 امتیاز)
اين معجون در صورت استفاده نادرست ده تا ضرر داره كه از يك تا ده طبقه بندي ميشن !!
1- كر شدن !! ( كمترين ضرر !!‌)
2- فلج شدن !!
3- بي بووق شدن !!
4 - لال شدن !!
5 - كور شدن !!
6 - سقط شدن !!
7 - تركيدن !!
8 - زنده بگور شدن !!
9 - قطعه قطعه شدن !!
10 - شبيه كريچر شدن !!!!!


3- بگید بلیز چه بلایی سر استرجس و چارلی و هدی میارد . هر چی فجیع تر بهتر ( 10 امتیاز)

1- هدي .. هدي مجبور شد يك روز رو به همراه برادر حميد در اتاقي به ابعاد نيم متر در 25 سانت بگذرونه و همچنين سي ليتر شير موز رو يك جا بنوشه !!
2- استرجس .. تمام حمايت كننده هاي گريفيش اون رو ترك كردن و به مدت سه دقيقه و بيست ثانيه از تالار گريف پرتش كردن بيرون !!
3- چارلي .. اول انداختنش جلوي اژدها ها بعدشم جسدشو سوزوندن !!!