نام:رزالین دیگوری
گروه:هافلپاف
تاریخ تولد : بیست و پنج نوامبر 1957
چوبدستی:چوب توسکا، با مغز موی تکشاخ. 32 سانتی متر ، با انعطاف پذیری متوسط.
پاتروناس:گوزن شاخدار
نژاد: اصیل زاده
جبهه: محفل ققنوس
ویژگی های ظاهری:قد و اندامی معمولی، چشمانی خاکستری و موهایی قهوه ای و مواج.
ویژگی های اخلاقی: زنی آرام، بی اندازه خانواده دوست، عاشق مطالعه، رویاپرداز.خوشرو و خوش برخورد اما بی اندازه حساس و زودرنج.
محل زندگی:لای صفحات کتاب
معرفی کوتاه:
او در سال1957، در روستای اوتری سنت کچپول چشم به جهان گشود. خانواده اش علاقه خاصی به کتاب و ادبیات داشتند، به نحوی که مادر گرامی اش برای آرام کردن و خواباندنش، برایش آثار کلاسیک مشهور را می خواند. به این شکل، رزالین از کودکی با ادبیات انس گرفت.
او در سال 1969، به هاگوارتز رفت و در گروه هافلپاف جای گرفت. با وجود طبع درونگرایش، به راحتی توانست دوستان زیادی پیدا کند.
او از همان نوجوانی، بسیار حساس و زودرنج بود و به راحتی به گریه می افتاد. اما با این وجود، وقتی پای قضاوت به میان می آمد، دیدی منطقی داشت و کمتر پیش می آمد صرفا از روی هیجاناتش داوری کند.
در سال سوم، با سال بالایی اش، آموس دیگوری رابطه ای دوستانه برقرار کرد که بعدها رنگ عشق به خود گرفت و در نهایت، به ازدواج انجامید.
او پس از فارغ التحصیلی از هاگوارتز، به عنوان شفادهنده مشغول به کار شد.پس از هاگوارتز نیز، عاشق مطالعه بود و هر کتابی که گیر می آورد، می خواند.
او و همسرش در جنگ جادوگری اول، از طرفداران محفل ققنوس بودند، اما رسما وارد جنگ نشدند.
در سال 1977، تنها فرزند او و آموس به دنیا آمد. پسری خوش قیافه که از نظر ظاهری، بی اندازه به مادرش شبیه بود. به پیشنهاد رزالین، نامش را سدریک گذاشتند.
سدریک بزرگتر می شد و روز به روز شباهتش(هم از نظر ظاهری و هم از نظر اخلاقی)به مادرش پررنگ تر می شد و همچنین، استعداد و هوش سرشار خود را بیشتر آشکار می کرد. رزالین، مانند هر مادر دیگری، به فرزندش عشق می ورزید و از تماشای بزرگ شدن او، لذت می برد.
همه چیز خوب بود تا این که در سال 1995، سدریک توسط ولدمورت به قتل رسید. مرگ فرزندش، تاثیر عمیقی روی رزالین گذاشت، ولی با این وجود، به هری اطمینان داد او را مقصر نمی دانند و با ملایمت و مهربانی، از پذیرش جایزه مسابقه سه جادوگر خودداری کرد. او همچنین در جنگ دوم، به همراه همسرش محفل ققنوس پیوست.
او در حال حاضر، همچنان عاشق مطالعه است و کیفی پر از کتاب دارد که آن را همه جا با خود می برد. وی ادبیات ماگل را به ادبیات جادویی ترجیح می دهد.
او روی سنش بسیار حساس است و کسانی که آن را به رخش بکشند، چهره ی خشمگینش را مشاهده می کنند.
شناسه قبلی:
https://www.jadoogaran.org/modules/profile/userinfo.php?uid=47469پ.ن:شخصیت ساختگی نیست. تو فصلهای آخر کتاب چهار حضور داره.
انجام شد!
اگر تمام جهان نیز تو را گناهکار بدانند، تا زمانی که وجدان خودت تأییدت کند، تو بدون دوست نمی مانی.
جین ایر