هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲۳:۳۶ سه شنبه ۱۱ تیر ۱۳۹۲
#11
نام:نیک بی سر (سر نیکلاس)

گروه:گریفندور

ویژگی های ظاهری: روح گروه گریفیندور.
مردی با موهای فرفری ریشه بزی و سبیلی نوک تیز.
و سری که تنها چند سانت دارد تا کاملا قطع شود.

چوب جاروی پرواز:نیازی بهش نیست چون خودم بدونه جارو میتونم پرواز کنم

چوبدستی:چوب بلوط30سانتی متر از جنسه ریسه ی قلب اژدها


سلام

لطفا به مراحل ورود به ایفای نقش دقت کنید:

1. ارسال رول (نمایشنامه) مطابق با آخرین تصویر داده شده در کارگاه نمایشنامه نویسی
2. پس از مشاهده تایید در ویرایش پست شما در کارگاه (بعد از گذشت 1 روز)، مراجعه به لیست شخصیت ها و انتخاب یکی از شخصیت های گرفته نشده هری پاتری
3. معرفی شخصیت انتخابی در تاپیک شخصیت خودتون رو معرفی کنید با فرم معمول داده شده برای معرفی شخصیت

موفق باشید


تایید نشد !


ویرایش شده توسط سوروس اسنیپ در تاریخ ۱۳۹۲/۴/۱۲ ۱۴:۴۶:۱۱

هیچوقت با دم یک اژدهای خفته بازی نکنید!!!


پاسخ به: هدف از ساخت هری پاتر چه بود؟؟؟
پیام زده شده در: ۲۱:۲۴ سه شنبه ۱۱ تیر ۱۳۹۲
#12
هدف از ساخت هری پاتر چه بود؟
جوان کتلین رولینک در موقعی هری پاتر رو ساخت که جامعه به همچین داستانی نیاز داشت.
شاید هدف رولینک از نوشتن هری پاتر پول دراوردن بوده چون از لحاظ مالی اصلا وضعیت مناسبی نداشته.
شاید هم عقاید و افکار خودشو درباره ی جادو و جادو گری و دنیای موازی به صورت یه رمان نوشته.

هدف از ساخت فیلم هری پاتر چه بود؟
هدف از ساخت این بود موقعی که هری پاتر و سنگ جادو فروش خوبی داشت کمپانی وارنر برودرز(wb)تلاش و سعی خودشو کرد تا هری پاتر رو به صورت فیلم دربیاره تا علاوه بر سود های مالی بر اعتبار و محبوبیت کمپانی بیافزاید و ذهنیت دقیق تری از هری پاتر در ذهن ما ایجاد کنه.


هیچوقت با دم یک اژدهای خفته بازی نکنید!!!


پاسخ به: اگه کلاه گروه بندی رو سرتون بگذارن تو کدوم گروه می افتید؟ چرا؟
پیام زده شده در: ۲۱:۰۳ سه شنبه ۱۱ تیر ۱۳۹۲
#13
قطعا معلومه توی کدوم گروه می افتادم

اسلیترین



هیچوقت با دم یک اژدهای خفته بازی نکنید!!!


پاسخ به: کارگاه نمایشنامه نویسی
پیام زده شده در: ۲۰:۳۲ سه شنبه ۱۱ تیر ۱۳۹۲
#14
چند سال بعد.

هری پیشه خانواده ی جدیدش به سختی بزرگ شد هر چند خانواده ی دورسلی ها پولدار بودند و به دادلی کوچولوشون اهمیت زیادی میدادند.
ولی با هری مثل یک حیوون رفتار میکردند.
----------------------------------------------------------
ورنون دورسلی فریاد زد:پس کالباس های من چی شد پسره ی خرفت؟
هری در حالتی که داشت کالباس ها را در ماهیتابه برعکس میکرد گفت:الان اماده میشه اقا.
ورنون لقمه ی دیگری در دهانش گذاشت و با دهان پر گفت:امروز برای من روزه مهمیه پتونیا امروز قراره با یه تاجر قرار داد ببندم باید سریع برسم سره کار.

پتونیا روی یک صندلی نشسته بود و گفت:امید وارم موفق بشی عزیزم.
ورنون شروع به حرف زدن کرد در حالی که یک تکه تخم مرغ(نیمرو)از سبیلش اویزان شده بود:ممنون پتونیای عزیز.
ورنون فریاد کشید:پس تو داری چی کار میکنی حیوون خونگی؟
هری دستش را مشت کرد و گفت:همین الان براتون میارم.
صدای ترق ترق روغن که در کالباس میغلید قطع شد.هری کالباس ها را در بشقاب ریخت و سره میز اورد و گفت:
بفرمائید اقا.
ورنون که اشتهای زیادی در خوردن صبحانه داشت نیمرویش را تمام،و چنگالش را در کالباس ها فرو کرد...


هیچوقت با دم یک اژدهای خفته بازی نکنید!!!






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.