هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




پاسخ به: سازمان بین المللی حمایت از ساحره ها
پیام زده شده در: ۱۷:۴۱ سه شنبه ۳۰ مهر ۱۳۹۲
#81
بـانو آیلین پــــــــــــرنس..!

مـن یه جادوگر دارم که در اسـرع وقت باید کشته بـشـه و قـشـنگ شکنجه بـشـه می خوام بـه جهنم واردش کنم طوری که خودش التماس کنه تا بکشمش!:
میشه تو فــرمت چند تا سوال اضافه کنی تا من ایده بگیرم؟! :pretty:نقل قول:

1) تـنـها جادوگـری که لـایـق احتـرام و احساس علاقه بـه میزان بـسـیار زیـاده کیست؟! :
- فقط و فقط ارباب لرد ولدمورت کبیر!

2) چه بلایی باید سر بـقـیه جادوگران اورد؟!
برای مثال:
-زجـر کش کردن! شکنجه! دار زدن! خفه کردن! زدن سر و...!

3) سـه روش برای شکنجه جادوگران ارائه دهید!
برای مثال:
-ریختن سرب داغ در گلوی شـخـص مورد نـظر... و ...!


نگا کن چه فرم باحالی میـشه!
تـازه میشـد چند تا سوال دیـگـه خشن تر هم ارائه کرد... اما دیدم تو انجمن محفلی هم هست، زیاده روی نکنم حالشون بـد بـشـه!

بـاشه؟!:pretty:
قبول؟!

* این پست جنبه ابراز وجود دارد! :دی




بار دیگر سایتی که دوست می داشتم. :)


پاسخ به: گفتگو با مدیران ، انتقاد ، پیشنهاد و ...
پیام زده شده در: ۱۳:۱۸ پنجشنبه ۱۱ مهر ۱۳۹۲
#82
بانو بلک

به درخواستتون رسیدگی شد!


بار دیگر سایتی که دوست می داشتم. :)


پاسخ به: پشت پرده وزارت
پیام زده شده در: ۲۱:۴۱ پنجشنبه ۲۱ شهریور ۱۳۹۲
#83
مـــودی نگــاهی به وزیر سپس نــگاهی به مرگــخواران که پــوزخندی بر روی لبــشان جای گرفته بود کرد سپس رو بــه رون گفت:
- رونالد بیلیوس ویــزلی! فــک نمــی کنــی ایــنا یــکــم مشکوک میــزنن؟!

رون بــا عصبانیت بــی حد و مرزی چشــم غره ای به مودی رفت و جواب داد:
-بــه جای ایــن همه شک به اونـــا برو فرق بیـــل فــلزی و بیل چوبیــو تشخصی بده!

مــودی بسیـــار سنگین جواب داد:
-مــن همیــشه گفــتم تو خلق و خــوی مرگخواریت داری حــتــی مثــه تام از اسم خودت بــدت میــاد...

بیــل به آن ها هــیســی گفت و بشکــنی زیر گوش وزیر که از دنــیــای مـادی دور شده و مشـغــول کنکــاش در فضای چیــزی معنویت بــود زد و گفت:
-وزیــر نتــایجو می گفتــیـــن!

مورفین چشــمــان خمشارش را بــه بــیــل دوخت و گفت:
-تــو کی بــاشی اشــن؟! همـــش همــه ژا خودشو نــخود هر مـــعژونی می کنه!

بیــل آهی کشیــد و تکــرار کرد:
-جنــاب وزیر نتایج لطفا!

مورفین کــمــی بــیــل را چپ چپ نگاه کرد و پرسید:
- وژیــر کژاش؟! ایــنــقد وژیر وژیر می کنی؟!

مــودی در حالی که در سر خودش می کوبید گفت:
- آغای گانت وزیر سحر و جادوی عزیز بخونین اون برگرو لطفا! :vay:


-اِاِاِ! مــن وژیرم! هــی ویـژلی بــیــل مانند شه طــور ژرئت مــی کنی تــو کار وژیر دخالت کنــی؟!

مــلــت مــحفل که بر خلاف مرگــخواران به این حرکــات مورفین عادت نداشتند:


ویرایش شده توسط فلور دلاکور در تاریخ ۱۳۹۲/۶/۲۱ ۲۱:۵۴:۰۳

بار دیگر سایتی که دوست می داشتم. :)


پاسخ به: کارگاه نمایشنامه نویسی
پیام زده شده در: ۲۱:۱۳ پنجشنبه ۲۱ شهریور ۱۳۹۲
#84
"تصویر جدید"

متقاضیان ورود به ایفای نقش برای شرکت در اینجا باید پستی ارسال کنند که حاوی نمایشنامه ای در مورد تصویر زیر باشد:

تصویر کوچک شده



نکات تصویر:

*ایـــن تصویر هــری، هرمیون و رون را در خانه آقای لاوگود در حــال خواندن داستان ســه برادر نشان می دهد. مــی توانیـــد اتفــاقــات درون داستــان را بگوئید...

نکات نمایشنامه نویسی:

٭ نمایشنامه در شکل اصلی یک داستان یا حکایتی نیست که از زبان شما به عنوان نویسنده یا گوینده نقل شود، بلکه همانند فیلمنامه یک فیلم سینمایی است که علاوه بر توصیف هایی از محیط، اشیا، شخصیت ها و سوژه و داستان برقرار شده، مکالمه های میان شخصیت ها را در نیز در بر می گیرد.
٭ بهترین نمایشنامه ها الزاما طولانی و بلند نیستند. حد تعادل را رعایت کنید.
٭ رعایت نکات فنی اعم از املای صحیح کلمات، پارگراف بندی مناسب، مشخص کردن و جداسازی دیالوگ ها(مکالمه و حرف شخصیت) از توصیف ها و فضاسازی محیط، به نمایشنامه شما شکل و ساختمان خوبی می دهد.
٭ بیشتر به تصویر دقت کنید و تا جایی که امکان آن وجود دارد، با خلاقیت و تنوع خود شکل های مختلفی از سوژه و داستان را برای تصویر بالا استخراج کرده و آنها را در قالب نمایشنامه خود به کار بگیرید.
٭ در انحصار سبک یا ژانر نوشته نباشید و اول به این نگاه کنید که در درجه اول علاقه شما به چه سبکی است (طنز - جدی - ترسناک - رمانتیک و ...) سپس به تصویر نگاه کنید که بیشتر در چه سبکی می توان برای آن نمایشنامه جذاب تری نوشت یا بر اساس سبک مورد علاقه شما، چگونه می توان به آن جهت داد.
٭ در صورت استفاده از سبک طنز، بر اساس عرف در ایفای نقش سایت جادوگران، می توانید از کد شکلک ها که در اینجا آمده است داخل نمایشنامه در موقعیت پایان دیالوگ یا جمله شخصیت های نمایشنامه خود جهت بیان حالت های رفتاری و روحی و شیوه بیان جملات شخصیت ها، استفاده نمایید.


امیدواریم شما متقضیان عزیز به زودی از اینجا که دروازه ورود به ایفای نقش به حساب می آید، عبور کرده و پس از انتخاب شخصیت، پا به دنیای جادویی ایفای نقش بگذارید.


موفق باشید!



بار دیگر سایتی که دوست می داشتم. :)


پاسخ به: پشت پرده وزارت
پیام زده شده در: ۱۵:۵۹ دوشنبه ۱۸ شهریور ۱۳۹۲
#85
فـــلـــور در حالی که ســرخ شده بود موهایش را روی صورتــــش ریخـــت و آرام در گوش دافــنه زمزمه کرد: دافـــنـه، ســوتـی دادیم الان مگه نه؟!

-نـــه فلــور پروانه دوستِ جــادویــی! ارنی رفــت دیگه ســوتیـِــ جادویـیـش کــجــا بود؟!

-اه دافنــه چرا نـمـی فـــهـمـی؟!

دافنه با شور و شوق جواب داد: چون رو ویبره جـــادویــیم!

-مـــیـشه یه لحظه وایــســی؟! خـــب وایسا تـــا بهت بگم!:vay:

دافـــنــه در حالی که هنوز ویــبــره می رفت جـواب داد: نمـــی تونم! گــفــتم که رو فــاز ویــبــره ی جـادویـــیم که...!

فـلور با عصبانیت دافنه را گـــرفــت و یــک دور چرخـــاند (+دقت کنـــین که دافنه گرده! :دی) از همه جهات به او نــگــاه کرد تا آن که بــالاخره ســـه دکمه روی ســر او پیــدا کرد!

-دافـــنه؟!

-هـــوم؟!

-دکــــمه سبزه مالـــه چیه؟!

-ویـــبره!

فلـــور با شور و شوق دکمه را فشار داد اما دافنه به جای آن که بـــایستـد ویــبره اش شدت گرفت و مــانند توپ پینگ پونگ بـــه اضلاع جانبی اتاق برخورد کــرد!

-فلـــــ...ور... جادو...یـــی! مـــنو... درس...ـــت کن!

فلـــور با طلسم اکسیو سریعی دافنه را به سمــت خود کشـــید و روی دکمه قرمز رنگ فشــار داد و در کمال تعــجب دافـــنه آرام شد.

فلور قبل از آن که دافنه فرصت کنـــد چیـــزی بگوید گفــت: مــگه ارنی دســت پرورده ی خود ما نبود؟! حالا جدا از اون ایــن کارگاهای محفلی الآن مشکوک نمیشــن؟! چــرا جواب نمیدی دافــنه؟!

دافنه بــه دکمه ی بالای سرش اشاره کرد و در هوا نوشت: مــنو سایلنت جــادویی کردی فلور!


بار دیگر سایتی که دوست می داشتم. :)


پاسخ به: پشت پرده وزارت
پیام زده شده در: ۹:۵۷ دوشنبه ۱۸ شهریور ۱۳۹۲
#86
فلـــور کــه از شــدت عصبــانیت صورتــش تـــغـــیر رنگ می داد از سیاه به سفید، از سرخ به ابی، از بنفش به صورتی...، فریـــاد زد:
- مــن میــدونم چه بلایی سر شــمــا بیارم!

مودی در حالیکه از شـــدت خنده روی زمین مانند توپ قــل می خورد جــواب داد:
-یــــا مرلیـــن! تـــو تـــهدید مــی کنــی مارو؟! خجالت نمی کشی؟! مگه تو مدیر نیستی؟! ملـــت این چه مــدیریه که در ملا عام تهدید مـــی کنه یه محفلی معصــوم، مظـــلـــومو...؟!

دافـــنه که از شــدت خشم صــدایش جیــغ شده بود و دودی که از دهانش بیرون می آمد صورتش را محو کرده بود، غرید:
- محــفلی معصوم؟! همین الآن این چوب جادوییو می زنم تو اون سر جادوییت تا بفهمی محفلی معصوم جادویــــی کـیـــه!

رون که نــفــسش بالا نمـــی آمد از بــس قهقهه زده بود یادآوری کرد:
-نــگا کن! یه در به قول خودت جادویی بین ماسـت! هیــچ کاری نمیتونیـــن بکنین!

مودی بدون توجه بـــه پچ پچ های پشت در که بین دافنه و فلور رد و بدل می شد، به رون نگاه کرد و پرسیــد:
-راستی، دسـتــ... چیــزه... بیـــل کوش؟!

رون با سر به پشت اتاق اشاره کرد و جواب داد:
- بــا صدای جـــیغ فلور زنــگ رد و افتاد، یا در اثر عشق و علاقه زیاد بود یا تحمل شنیدن چنین فرکانســـیو نداشته! آهــن آلات برای شنیدن فرکانس فــرا بنفش طراحی نشــدن!

مــودی که احــســاس مــی کرد از نقش ســنــگین و مهم خودش دور شده کمی صاف تـــر ایســتاد و شروع کرد به حـــرف زدن که ناگهان در از بیــن رفت و فلور از پشت در نابود شده مــنــوی مدیریت را با لبخندی شیطانی برایــشــان تکان مــی داد!


ویرایش شده توسط فلور دلاکور در تاریخ ۱۳۹۲/۶/۱۸ ۱۰:۲۷:۱۳
ویرایش شده توسط فلور دلاکور در تاریخ ۱۳۹۲/۶/۱۸ ۱۰:۳۳:۵۴
ویرایش شده توسط فلور دلاکور در تاریخ ۱۳۹۲/۶/۱۸ ۱۱:۰۴:۱۳

بار دیگر سایتی که دوست می داشتم. :)


پاسخ به: گفتگو با مدیران ، انتقاد ، پیشنهاد و ...
پیام زده شده در: ۹:۱۶ دوشنبه ۱۸ شهریور ۱۳۹۲
#87
کارگاه مودی و چــارلی عزیز!

اولـــا من کامپیوترم پوکید! ســـعی کردم با موبایل بیام کنار شومینه نصف صفحرو اصن نمایش نمی داد بقیه صفحات انجمن هارو لود نمی کرد اصن :|
مشغول لود بــی پایان بود!
ساعت اول...:صفحه سفید
ساعت دوم....:صفحه سفید
شــیــش هفت ساعت بعد: صفحه سفید!:vay:

دوما شما اگه بلاک کنار صفحه ی مــنو با دسترسیـــام نگاه کنین می بینین تمام تاپیــکا
دقیقا تو حلق همن و من نمی تونم به شما تضمین بدم وقتی من میخوام شومینرو باز کنم یــهو واسم تاپیک خط خطیــا باز نشه، یا بعضی وقتا با موبایلم پونـــصد شــیشصد بار یه صفحرو باز نکنم!

ســـوما من شنـــاسه و پسورد چــنـدین نفر از گریفیارو دارم! و تنها کاری که نکردم خیانت بــهــشونه! ولی مطمــئن باش اگه می خواستم بیام تو تالار شما با اون شناسه ها میومدم!

چـــهارما!میــدونستی اگــه ماوسو روی یــه تاپیک نــگه داری چندین کاراکتر اولــو نشون میده؟!
خب نمیدونستین بدونین! محض اطلاعتون بود!

و ایـــن که من چــون نمیتونستم وارد جادوگران بشم از حلق بیــل روی "وی چت" مشنگی و الــا روی مسنجـــر داشتم می کشیدم بیــرون که چی شده! مطمئن باش اگه میتونستم بیام هــم جوابــتونو روی چتر باکس می دادم هم این جا!

و یــه دلیل دیگه برای ایــن که من هیــچ وقت نمیام شیرجه بزنم توی گریف ایــنه که ســال پیش حدودا این بلا سر خود ما اومــد الفیاس دوج مرحوم جوری هی می گفت اومدم تو تالار شما اومدم تو تالار شما که ما رو مسنجر و پ.خ با هم حرف میزدیم تو ریون چیزی نمی گفتیم!
برای همین از این حرکت که کسی نتونه تو تالار خودش حتی حرف بزنه متنفرم! :|

در ضمن من اگه بخوام بیام تو تالارشما توی چنین ساعت شلوغی با موبایل نمیام مطمئنا!میــذارم سایت خالی بشه بعدا! ;)

به علاوه من از وقتی اســتر گفت مدیر شدم تنها کاری که نکردم ایــن بوده که استرو یه جوری از خودم نا امید و متاسف و... کنم! بــرام خیلی مهم بوده که به چیزایی که استر گفته پایبند بمونم و از اون اول که دسترسی گرفتم هیچ وقت با دسترسی مدیریت توی انجمنــای خصوصی بقیه گروه ها نرفتم!

اینا دلایل من بود!مـــن خودم میـــدونم که با دسترسی مدیریت و به خواسته خودم تـــوی گــریــف نیومدم و نــخواهم آمد! شما می تونین تا سال بعد اون لینکــو بــذارین بــه عنوان مدرک با هم دگه بخندین بــهش!

چــارلی عزیز که میگی اتفاقی نمیشه...!
مگه اون تاپیک توی بلوک کنار صفحه نبوده؟!بوده یا نبوده؟! خب وقتی بوده برادر من چه جوری اتفاقی نـــــمیشه؟!

+این جا جای مناسبی برای بحث کردن نیست!

تام عزیز!
تمام دلایلــی که بیل انتقال دادو خودم بــهــش گفته بودم و اشاره هم کـــردم که نـــت نداشتم و نمیتونستم قبل از این که ملت این تاپیکو رو سر ما خراب کنن خودمو برسونم! الآن مشکلی وجود داشت؟!


بار دیگر سایتی که دوست می داشتم. :)


پاسخ به: مسابقه معجون سازی !
پیام زده شده در: ۱۴:۰۶ دوشنبه ۱۱ شهریور ۱۳۹۲
#88
درخواست تمدید مهلت مسابقات معجون سازیو دارم!
لــطــفا!


بار دیگر سایتی که دوست می داشتم. :)


پاسخ به: تابلوی شنی امتیازات
پیام زده شده در: ۲۰:۳۵ یکشنبه ۱۰ شهریور ۱۳۹۲
#89
ریونکلاو:
دافنه گرینگراس:29.30= 30
خــعـلی خوب بود :دی

لینی وارنر: 30
چی بگم من به تو ای بشر؟!عـالی بود! :grin:

جیم موریارتی:29
بابا تازه وارد...بابامورریانه...بابا جمجمه... خوب نوشته بودی :P

پادما پاتیل:25.30= 26
خوب بود عزیزم ولی واسه سوال پونزده نمره ای دو خط نوشته بودی!اگه بولد کنی سوالاتو و رنگشونو عوض کنی و جایی که لازمه اینتر بزنی پستت خیلی خوانا و قشنگ تر میشه!

اســلیترین:
ریگولوس بلک: 29

مورفین گانت:30 ^_^
همانا دهان ما را در خلاقیت و تخیل سرویس کردید آغای گانت! :دی

ویــلی: 29.30= 30

سوروس اسنیپ:30
هعــی...جواب سوال دوم آرزوی منه...یعنی میشه؟!

گریفندور:
رون آلد ویزلی: 28

لی جردن:30 ^_^
کــیـــف کردم با تکلیفت! :دی

تد ریموس لوپین:29
خوب بود :P



بار دیگر سایتی که دوست می داشتم. :)


پاسخ به: كلاس نجوم و ستاره شناسي
پیام زده شده در: ۲۰:۲۱ یکشنبه ۱۰ شهریور ۱۳۹۲
#90
ریونکلاو:
دافنه گرینگراس:29.30= 30
خــعـلی خوب بود :دی

لینی وارنر: 30^_^
چی بگم من به تو ای بشر؟!عـالی بود! :grin:

جیم موریارتی:29
بابا تازه وارد...بابامورریانه...بابا جمجمه... خوب نوشته بودی :P

پادما پاتیل:25.30= 26
خوب بود عزیزم ولی واسه سوال پونزده نمره ای دو خط نوشته بودی!اگه بولد کنی سوالاتو و رنگشونو عوض کنی و جایی که لازمه اینتر بزنی پستت خیلی خوانا و قشنگ تر میشه!

اســلیترین:
ریگولوس بلک: 29

مورفین گانت:30 ^_^
همانا دهان ما را در خلاقیت و تخیل سرویس کردید آغای گانت! :دی

ویــلی: 29.30= 30

سوروس اسنیپ:30^_^
هعــی...جواب سوال دوم آرزوی منه...یعنی میشه؟!

گریفندور:
رون آلد ویزلی: 28

لی جردن:30 ^_^
کــیـــف کردم با تکلیفت! :دی

تد ریموس لوپین:29
خوب بود :P



بار دیگر سایتی که دوست می داشتم. :)






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.