هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها




Re: كلاس مراقبت از موجودات جادويي
پیام زده شده در: ۱۰:۴۷ دوشنبه ۱۳ شهریور ۱۳۸۵
#1
1.گزارش کار این جلسه رو در 10 خط بنویسید(10 امتیاز)
من به دنبال حیوان مریضی که بتوانم ورد ها را روی او امتحان کنم به سممت جنگل ممنوعه به راه افتادم .هوا بسیار سرد بود و جنگل بسیار تاریک . من مجبور شدم از نور چوبدستی ام برای پیدا کردن راه استفاده کنم . همین طور که پیش می رفتم ناگهان یک بوی متعفن تما م ریه هایم را پر کرد. برای پیدا کرد ن منبع بو نور چوبدستی ام را به ارامی در اطرافم حرکت دادم . ناگهان احساس کردم یک چیز عجیب و لزج روی زمین تکان می خورد . نور چوبدستی ام را به ارامی رویش انداختم . خون! ان قسمت از زمین پر از خون بود . خون قرمز و لزج که به نظر تازه می رسید. مطمئن بودم که این خون نمی تواند متعلق به یک انسان باشد پس من حیوان مور از مایشم را پیدا کرده بودم. ان حیوان با خون رد مشخصی از خود به جا گذاشته بود فقط کافی بود که من رد خون را دنبال کنم. بعد از مدتی احساس کردم که دیگر تنها نیستم . احساس کردم به ان حیوان بسیار نزدیک شده ام. صدای ناله های سوزناکی به گوش می رسید به ارا می چلو رفتم . ان بوی متعفن تمام هوارا پر کرده بود.از پشت یک درخت به مزکر ان خون ها وناله ها نگاه کردم .ولی... ان حیوان ..... ان حیوان.....یکهیپو گریفبود ! اخر این حیوان کجا واین جنگل کجا ! بالش به سختی مجروح شده بود و لکه های عجیبی روی بدنش دتشت . می دانستم که هیپو گریف ها می توانند موجودات خطرناکی باشند . پس باید بسیار دقت می کردم . به ارامی به او نزدیک شدم اول با نگاه خشنی به من نگاه کرد کمی ترسیدم .ولی به چشمانش خیره شدم و کمی جلوتر رفتم.انگار به من اعتماد کرده بود چون دیگر ناله نمی کرد . وقتی به هیپوگریف رسیدم. به راحتی می شد فهمید که زخمش وخیم است. به ارامی ورد( برازینی ) گفتم . کلمات هابیتیوس روی سرش ظاهر شد.می دانستم چه بیماری ایست. یک بیماری شبیه سرخک که اگر درمان نمی شد حیوان را بسیار وحشی میکرد. چند دوای مورد نیاز را باهم قاطی کردم وبه خورد او دادم . بلافاصله بیهوش شد می دانستم اگر بیدار شود حالش خوب خوب شده پس به رامی انجارا ترک کردم به در ان هوای سرد به طرف قلعه دویدم.
2. نورممد به سختی با جانور مریضی مبارزه می کند ، شما در این بین به نورممد کمک می کنید یا سعی می کنید جانور مریض رو که چندان هم خطرناک نیست مداوا کنید(سوال از این ارزشی تر!!!و در ضمن نمی تونید هم به نورممد کمک کنید و هم جانور رو مداوا کنید ودر ضمن این سوال 5 امتیاز داره!!!)
ان روز می خواستم برای عصرانه پیش نورممد بروم که احساس کردم فریاد هایی از سمت خوانه اش می اید. سریع به انجا رفتم / نورممد داشت به سختی با چند دم انفجاری زخمی که اتفاقا بسیار هم عصبانی بودند می جنگید .چون از دم انفجاری ها متنفرم تصمیم گرفتم به نور ممد کمک کنم. فقط یکی از انها باقی مانده بود. که مدام از ورد ها جاخالی میداد . این جور نمی شد. باید فکری می کردم . که ناگهان چشمم به طنابی افتاد که گوشه ی حیاط افتاده بود. این طناب ننو یاد پدر بزرگم انداخت او مثل گاه چران ها بلد بود طناب بیندازد.بله! راهش همین بود. سریع به طرف طناب رفتم .وان راچند بار بلای سشرم چرخواندم وبه طرف دم انفجاری پرت کردم طناب به سرش گیر کرد .و بعد از کمی کشمکش ما پیروز شده بودیم!!!!!!!! مقاله ای در رابطه با تاریخچه ی وردهای تشخیص دهنده بنویسید(15 امتیاز)
اولین ورد(تشخیص زخم های سطحی) در زمان مرلین وخود مرلین ان را وقتی گاوش مریض بود به طور اتفاقی پیدا کرد.ودومین ورد را مارکو پولو وقتی مرغ هایش بسیار مریض بودند به طور اتفاقی به جای گفتن ورد دیگری گفت. ووقتی تاثیر ان را دید هردو ورد رابه نام خودش ثبت کرد. با تشکر از در ستون هوچ


ما ارباب ها هستیم ما برده ها هستیم ما همه جا هستیم


Re: كلاس آموزش دوئل
پیام زده شده در: ۱۴:۱۹ یکشنبه ۱۲ شهریور ۱۳۸۵
#2
شما باید برای تکلیف این هفتتون راه های مقابله با طلسم های نابخشودنی رو بیان کنید میتونید از طریق یه نمایشنامه نشون بدین یا نام ببرید
1.تمرکز : تمام حواسمان باید به حرکات و ورد های خودمان باشد نه حریف. 2.ارامش 3. سریع الا نتقال بودن: یعنی قبل از اجرای ورد بفهمیم که قرار است چه اتفاقی بیفتد. 4.همیشه وسایل دفاعی مورد نیاز را همراه داشته باشیم. 5. باید بر اعصاب خود وتمام بدنمان کاملا مسلط باشیم.(طلسم فرمان) 6. حتی در ثانیه های اخر باید درست فکر کنیم و وضع را بدتر نکنیم . 7. باید بتوانیم خیلی خوب جا خالی بدهیم . 8. نباید از درد کشیدن بترسیم وباید بتوانیم ان را تحمل کنیم. امیدوارم کافی باشه با تشکر از درستون هوچ


ما ارباب ها هستیم ما برده ها هستیم ما همه جا هستیم


Re: کلاس پیش گویی
پیام زده شده در: ۹:۴۲ یکشنبه ۱۲ شهریور ۱۳۸۵
#3
تکالیف درس پیشگویی: 1.سوال اول: موکل ها را نام ببرید. ( 5 امتیاز( 1. سربازان کوچک: نوعی جن جنگلی که جثه ی بسیار ریزی دارد و از جنگل محافظت می کند. 2. سیارات وستاره ها: مخصوصا اگر در در منظومه ی شمسی باشند. 3. پری ها : موجودات بسیار زیبایی که با انسان ها رابطه ی خوبی دارند. 4.جن های خانگی 5. همزاد ها 6. سنتور ها 7. گالما ها: موجوداتی با پاهایی مانند بز و دستان و صورتی مانند انسان که دو شاخ کوچک بالای سر خود دارند و موجودات بسیار باهوشی هستند . 8.ریول ها: موجودات سفید و مهربانی که فقط در زمستان ها قابل دیدن هستند و پاهایی بسیار بزرگ دارند . 2.

سوال دوم: شیوه ی تسخیر موکل ها را به طور کامل شرح دهید. (10 امتیاز( میتوانیم از راه های زیادی موکل ها را حاضر به همکاری در پیشگویی کنیم . اسان ترین راه تسخیر کامل انهاست. برای این کار اول باید به محل زندگی ا نها برویم .واین کار را باید با احترام کامل انجام دهیم چون ان ها تجاوز به قلمرو خودشان را اصلا دوست ندارند.باید کاری کنیم که انها خودشان به طرف ما بیایند . میتوانیم موضوع مورد علاقه ی موکل را پیدا کرده واز ان به نفع خودمان استفاده کنیم . یکی از شایع ترین علاقه ی موکل ها موسیقی و اواز است.(البته نه همه ی انها) موسیقی ملایم و اوازی دل نواز می تواند برگ برنده ی ما باشد. اجبار برای پیشگویی به وسیله ی موکل ها ان ها خیلی عصبانی می کند. پس باید بگذاریم خود موکل برای پیشگویی داوطلب شود . نباید از ظاهر موکل ها ایراد گرفت و هنگام دیدن ان ها لبخند زد واز ا نه تعریف کرد . ان ها ادم های مودب را بسیار دوست دارندپس باید بسیار مودب بود. پس از این که موکل به شما اعتماد کرد وبه شما جذب شد . و خودش خوا هان پیشگویی شد با مغزی قوی ونگاه به چشمان موکل وخواندن چند ورد باستانی می توان موکل را به راحتی تسخیر کرد. 3.مقاله: چگونگی احضار همزاد انسان و کمک خواستن از او را به طور کامل بنویسد، همچنین آیا همه ی همزاد ها به خود انسان کمک می کنند؟! (15 امتیاز)
همزاد ها جن های زیبایی هستند (مانند پری ها) که با انسان ها در یک زمان به دنیا می ایند . هر انسان یک همزاد دارد. همزاد ها انسان ها را دوست دارند ودر اکثر شرایط به ان ها کمک می کنند . همزاد ها مکان های شلوغ را اصلا دوست ندارند پس بااید در مکان خلوت و ارامی همزاد را فراخواند. انها هیچ وقت بی اجازه وارد خانه ی کسی نمی شوند پسس نمی شود ان ها را در یک خانه فرا خواند. انها عاشق اب هستند ودر کنار دریاچه ها زندگی می کنند وهمچنین حمام های قدیمی . ان ها از ترساندن انسان ها لذت می برند ولی ترسیدن از ان ها ونشان دادن این ترس( داد و فریادو....) انها را از شما می راند. باید ان هارا باصدایی ملایم ومودبانه در حالی که کاملا در تمرکز مغزی هستیم و در جای مناسبی قرار داریم بخوانیم . باید این صدا زدن را سه بار تکرار کنیم واگر عمل نکرد شعر کوتاه باستانی را که کمی پیچیده است می خوانیم انها عاشق این شعر هستند و خیلی زود خودشان را به شما نشان می دهند . با همزاد ها باید مانند یک دوست قدیمی برخورد کرد و باید بسیار مهربان بود .بعد باید مشکل خود را بسیار اهسته و شمرده و با تمام جزئیات برای ان ها تعریف کرد و با لحن غمناکی از ان ها کمک خواست . در اول ان ها می گوید نمی توانند کاری بکنند و می خواهند بلافاصله ان مکان را ترک کنند . ولی شما باید شروع به گریه واه و زاری کنید چون ان ها نمی توانند مانند انسان گریه کنند دلشان به راحتی نرم می شود و به انسان کمک می کنند.ولی همه ی همزاد ها به انسان های همزاد شان کمک نمی کنند. همزاد ها با کوچک ترین حرفی می رنجند و ممکن است حتی برای انسان نیز مشکل درست کنند


ما ارباب ها هستیم ما برده ها هستیم ما همه جا هستیم


Re: گفتگو با مدیران ، انتقاد ، پیشنهاد و ...
پیام زده شده در: ۱۴:۵۵ جمعه ۳ شهریور ۱۳۸۵
#4
ببخشید ولی من نمی تونم متن هایی که می نویسم رو پارا گراف بندی کنم در ضمن منی تونم رنگ نوشته ها مو تغییر بدم به من بگید که چکار کنم


ما ارباب ها هستیم ما برده ها هستیم ما همه جا هستیم


Re: گفتگو با ناظرين فروم ((بیا تو جادوگر منتظریم))
پیام زده شده در: ۱۴:۰۵ پنجشنبه ۲ شهریور ۱۳۸۵
#5
من واقعا عصبانی ا م. ناظر عزیز و محترم می شه بگی این یعنی چی ؟ اسم من نه توی لیست شخصیت های گرفته شده هست نه توی لیست گرفته نشده ها ؟ نه توی گیریفنیدوری های هاگوارتز ؟ اگه می شه درستش کنید (ببخشید که خشن ام ) هوچ دوست عزیز رسیدگی میشه عرض کردم زیر پست آخر در صورتی که اسمتون نیست گزارش بدید تا رسیدگی بشه خب بنده هم انسانم و انساز هم پر از اشتباه پس رسیدگی میشه ممنون هگرید ناظر انجمن !


ویرایش شده توسط روبیوس هاگرید در تاریخ ۱۳۸۵/۶/۲ ۲۰:۴۵:۴۹

ما ارباب ها هستیم ما برده ها هستیم ما همه جا هستیم


Re: كلاس گياهشناسي
پیام زده شده در: ۱۷:۲۸ چهارشنبه ۱ شهریور ۱۳۸۵
#6
خواص دیگر گیاه انجیلی که موثر در امر استفاده این گیاه بعنوان پایه خانه‌ها میباشد را نام ببرید و شرح دهید.(حداکثر 4 مورد با شرح کامل بطوریکه از 7 خط کمتر نباشد.)15 امتیاز این گیاه در مقابل هر طلسمی مقاومت می کند و به راحتی انها را از خود دور کرده و دوباره به جایی که از ان جا شلیک شده اند باز می گرداند. این گیاه در مقابل هر نوع عمل و ضربه ی فیزیکی مقاوم است . این گیاه در این است که بسیار دیر می سوزد و همچنین اگر مشنگی به خانه نزدیک شود چشمان او را به خطا می اندازد و کاری می کند که ان مشنگ زودتر از ان جا دور شود.همچنین این گیاه در افرادی که تازه وارد خانه میشوند تغییر ایجاد میکند و کاری می کند که ان ها در خانه احساس راحتی کنند . و عصبانیت و یا نارا حتی انها فروکش کند. 2.خواص شفابخشی گیاه انچوچک چیست؟(3 مورد)6 امتیاز این گیاه برای زخم هایی با خونریزی زیاد خوب است و بسیاری از بیماری های پوستی را در مان می کند ولی احتیاج به دوره های در مان طو لانی دارد در ضمن این گیاه درد ها و زخم های معده که در اثر خوردن گیاهان سمی یا میوه های الوده ایجاد می شوند به راحتی در مان می کند و برای جذب اب بیشتر در روده خوب است. 3. چوب گیاه انار شیطان در چه صورت در جوب جادو استفاده میشود؟(3 خط)5 امتیاز چوب این گیاه در مناطقی که باران و خشک سالی در ان جا ها زیاد است است مورد استفاده قرار می گیردو برای کسانی که با حیواناتی مثل ازدها کار می کنند کاربرد دارد 4.-نشانه های فرد مصرف‌کننده مواد سمی گیاه اسدنپ چیست ؟(2 مورد)4 امتیاز 1. این فرد گیج است 2. چشمانی قرمز دارد . 3 نمی تواند درست راه برود 4.بدن اینفرد بسیار عرق می کند و خیس است. : با تشکر از درستون هوچ


ما ارباب ها هستیم ما برده ها هستیم ما همه جا هستیم


Re: كلاس مراقبت از موجودات جادويي
پیام زده شده در: ۱۴:۱۵ سه شنبه ۳۱ مرداد ۱۳۸۵
#7
گزارش کار این جلستون رو در 15 خط بنویسید(8 نمره( من به دنبال یک مورد ازمایش می گشتم ودر همان حال داشتم دور قلعه راه می رفتم که یک دفه چشمم افتاد به یک حیوان بسیار بزرگ که خم شده بود به طرف زمین واحتمالا داشت چیزی رو از روی زمین بر می داشت .این مورد ازمایش بدن بسیار پشمالویی داشت . به ارامی پشت یکی از دیوارها پنهان شدم وچوبدستی ام رو ارام به طرفش گرفتم و ورد رو به طرفش شلیک کرد م. ولی وقتی ورد بهش خورد اصلا عمل نکرد . این کار رو چند بار تکرار کردم ولی هیچ فایده ای نداشت. پس تصمیم گرفتم شخصا بفهمم که قدرت دفاعیش از کدام گروه است . پس به ارامی به او نزدیک شدم ومشت ارامی به بدنش زدم. ولی انگار او از من خیلی خشن تر بود. به سرعت برگشت و منو رو روی سرش بلند کرد و محکم به زمین کوبید. من هم با کمری که تمام استخوان هاش خورد شده بود و پاها یی لرزان به سختی بلند شدم و با سرعت وردی به طرفش شلیک کردم . به خاطر قدرتی که داشت فقط یک متر ان طرف تر پرت شد.من که با ان کمر نمی توانستم تکان بخورم به سر نوشت شومی که شاید اتفاق می افتاد فکر کردم. او وقتی بلند شد نگاهی به من کرد وگفت: رولی ؟ من هم گفتم:مک بون؟ - رولی اینجا چیکار می کنی ؟ من هم تصمیم گرفتم چیزی به او نگویم تا ناراحت نشود ومهمتر از ان خودم اسیب نبینم.(!) پس گفتم : داشتم قدم می زدم. تو داشتی چی کار می کردی؟ مک بون با هیجان گفت: می درنی من و هوکی داریم قایم موشک بازی می کنیم من هم پشت این علف های بلند قایم شده بودم.و به علف های زیر پایش اشاره کرد. من هم تا اتفاق دیگری نیفتاده و او از من نخواسته در بازیشان شرکت کنم از ان جا دور شدم .و در همان حال در طومارم نوشتم: هر موجود پشمالویی مخصوصا مک بون پشمالو از قدرت فیزیکی(نوک زبونمه ها ولی الان یادم نمی یاد) بسیار زیادی برخوردار است. 2.بیشتر تک شاخ ها نیازی به دفاع کردن از خود ندارند، چرا؟؟؟(7 نمره( تک شاخ ها می توانند با سرعت بسیار زیادی بتازندو از خطر دور شوند در ضمن ادم ها انقدر پروانه ای هستند که دلشان نمی یاد این موجود بسیار زیبا را اذیت کنند. وانها در مکانهای تاریک وساکت زندگی می کنند و پیدا کردنشان کمی مشکل است . 3.مقاله ای بنویسید و در آن 7 ،جانور را با ذکر نوع و چگونگی قدرت دفاعیشان شرح دهید؟؟؟(15 امتیاز( ققنوس: پرنده ای بسیار زیبا وجاودان با پر های نارنجی و قرمز رنگ که ابهت وجلال خاصی دارد.این پرنده چنگال های بسیار تیزی داردودر بعضی مواقع از نوک خود هن استفاده می کند. هیپوگریف : موجودی مخلوط از جند جانور مانند عقاب شیرببرو... است که بسیار قوی است و بدن بزرگی دارد این موجود پنگال های بسیار تیز و مرگ باری دارد وبال های بسیار قوی که در صورت احتیاج می تواند از خطر فرار کند.مانتیکور:این موجود دارای دندا ن های بزرگی است و گوش های مانند انسان وبدنی مانند شیر و دمی است که به نیش عقرب ختم می شود. این موجود گوشت انسان را خیلی دوست داردو دندان های مرگ اوری دارد.در ضمن این موجود به غایت سریع است .دم انفجاری جهنده :خرچنگ دریایی بدون پوسته ی بد قواره هستند که پا های بسیار زیادی دارند. بعضی از ان ها نیش داند و دم هایشان منفجر می شوپد. شاخدم مجارستانی :ان ها مانند مار مولک های بزرک و سیاه ودم شاخدار هستند .انها دم های خطر ناکی دارند در ضمن اتش از دهان خود بیرون می دهند.باسیلیسک: مار غول پیکری است که با نگاه کردن به فردی در صورتی که فرد هم به او نگاه کنداو را می کشد و در ضمن دندان های نیش داری دارد که سم ان ها بسیار سمی است.عنکبو ت های بزرگ: این عنکبوت ها بسیار بزرگند و نیش های خطر ناکو سمی دارند ودر ضمن پاهای بسیار قوی دارند . سنتور ها: این ها موجودات باهوش هستند با نیم تنه ی انسان و پاهایی مانند اسب ولی این پاها بسیار قوی و مرگ بار هستند.


ما ارباب ها هستیم ما برده ها هستیم ما همه جا هستیم


Re: **ثبت نام الف.دال**
پیام زده شده در: ۱۵:۲۰ یکشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۸۵
#8
خبرلاف هرچی روز پاییزه اونروز هوا خیلی گرم بود .افتاب بر همه جا می تابید . همه برای فرار از گرما به درون قلعه پناه برده بودند ....به جز .... یک نفر . وان یک نفر کسی نبود به جز رولاندا . رولاندا روی چمن ها دراز کشیده بود وداشت مستقیم به افتاب نگاه می کرد . یه دفعه انیتا اونجا سبز شد . رولاندا: انیتا: انیتا پرسید :اینجا داری چه غلتی می کنی؟(توجه !نکته ی غیر اخلاقی به خاطر گرما) رولاندا : دارم خودکشی می کنم! انیتا : اخه واسه ی چی ؟ رولاندا: چون چارلی هی میگه تو ادم پاکی نیستی انیتا: ااا !تو که ادم خوبی هستی رولاندا :اون میگه باید ثابت کنم تو میگی چیکار کنم؟ انیتا: رولاندا: انیتا! انیتا: خوب بیا عضو الف. دال شو رولاندا: یعنی اادم ها ی دروغگو انیتا: رولاندا: انیتا: با عضویت در اینجا ثابت می کن که خوبی رولاندا: خوب تو باید منو عضو کنی انیتا: نمیشه باید خودت قدم برداری رولاندا: انیتا: حالا ببینم چی کار می کنم --------------------------- لطفا من را هم بپذیرید--------------با تشکر ( پروفسور هوچ)-----------


ما ارباب ها هستیم ما برده ها هستیم ما همه جا هستیم


Re: دفتر خانه ریدل(مجوز تاپیک)
پیام زده شده در: ۱۰:۵۶ یکشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۸۵
#9
ناظر محترم من می خواستم یه تایپک با نام"نفرین شده" بزنم .به گفته ی یک شخصیت مشهور:جز نفرین شدگان بودن یک مهارت است انها برای این کار تحصیل می کنند واموزش می بینند انها حق عاشق شدن ندارند.انها حرفه ایند وبه حرفه ی خود عشق می ورزند.انها ادامه دهنده ی یک سنت قدیمی اند .انها.....این تایپک واعضای ان برای لرد کار می کنند و هیچ وقت از هیچ دستوری سرپیچی نمی کنند . نفرین شدگان اموزش می بینند تادر هر شرایطی زنده بمانند به راحتی بکشند و بتوانندهمیشه درست فکر کنند .ستاد نفرین شدگان یک ستاد قدیمی ومخفی است که در تاریکی ها زنده می ماند واز نور بیزار است این تایپک نحوهی انجام ماموریت ها ودستورهارا یاد میدهد (بهتر ودرستر نوشتن وبا هیجان تر) برای ورود بهاین ستاد مراحل زیادی لازم است .... (لطفا بپذیرید چون من به کارهایی که گفته شد عمل می کنم)

----------------------------------------------------------

ویرایش ناظر : در دست بررسی ، احتمال موفقیت زیاد !


ویرایش شده توسط پروفسور هوچ در تاریخ ۱۳۸۵/۵/۱۵ ۱۱:۰۴:۲۹
ویرایش شده توسط زاخاریاس اسمیت در تاریخ ۱۳۸۵/۵/۱۵ ۱۱:۵۶:۰۷

ما ارباب ها هستیم ما برده ها هستیم ما همه جا هستیم


Re: گفتگو با ناظرين فروم ((بیا تو جادوگر منتظریم))
پیام زده شده در: ۱۰:۳۴ یکشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۸۵
#10
واقعا که این اعضای تازه وارد(وکاملا ارزشی) چه کارها که نمی کنند دوبارهیک تایپکبا نامnasir maxio به وجود اومده که تمام انگلیسیه وفکر می کنم به تیپک معرفی شخصیت مربوط باشه ناظر محترم(البالو گیلاس زرد الو...) لطفا پیگیری کنید ودرستش کنید (با تشکر هوچ)

ممنون رسیدگی شد ! ( دیگه دسترسی به تغییر سایز و رنگ هم برام نمونده )


ویرایش شده توسط روبیوس هاگرید در تاریخ ۱۳۸۵/۵/۱۵ ۱۷:۵۷:۳۱

ما ارباب ها هستیم ما برده ها هستیم ما همه جا هستیم






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.