باید از دوستانی که در این پست اسمشان اورده شده معذرت خواهی کنم چون با بیشترشون اشنائی چندانی ندارم/فقط قصدم بهتر شدن پست و طنز نویسی بوده است.
******************************
عزرائیل با جبرائیل و میکائیل و نمیدونم چی چی ئیل نشسته بودن داشتن گل یا پوچ بازی میکردند و اندر فواید این بازی جهان گیر داد سخن میدادند!......
عزرائیل خطاب به شوهر عمش یعنی جبرائیل:اره جبری جون ایندفعه را که این عله ی ذلیل شده جون سالم بدر برد ولی احتمالا تا چند تا پست اینده!خفتش میکنم اساسی...الانم دارم تمرین میکنم که اگه ییهوئی موقعیتش پیش اومد این دفعه دیگه تو گل یا پوچ ببرمش ورش دارم بیارمش این دنیا!
***************
ققی خطاب به سرژ:سرژ بنظرت کبابش کنیم بهتره یا اپ پز؟
سرژ:والله بنظر من بزاریمش تو فر مغز پخت تر میشه...
ناگهان یکی عینهو اجل معلق یا به عبارت بهتر جن بو داده ظاهر میشه/کریچر:شما دو تا خواست کی را این کارها کرد؟
ققی:به شما یکی هیچ ربطی نداشتهی!
__به مدیر توهین کرداهه؟!الان بلاکت میکننداهه تا بفهمی دیگه توهین نکرداهه
_
_دیگه جرمت سنگین تر هم شدندنداهه!
_بینیم باآآآآآآآآآآآآآآآآآآ...
_شمارش معکوس را شروع میکنیم:پنچ....چهار....دو....سه
_
تو هنوز شمارش را هم بلد نیستی؟اونوقت میگن چرا مملکت پیشرفت نمیکنه!رابطه جای ضابطه را گرفته دیگه...سیکل داری؟
_
_ابتدائی رو که دیگه خوندی؟
_
_بابا پیش دبستانی چی؟
_
_یعنی اکابرم نرفتی؟
_
_خوب شما را همی سر کار گذاشتمی...من همین پارسال از سوربن فرانسه پی اچ دی افتخاری گرفتندمی!
_ای موش صحرائی بخورتت بسه دیگه مزه نریز کار نداری بری بمیری؟
__آهان راستی یادم رفت بهتون بگم/عله گفت بهتون بگم اگه تا 5 دقیقه دیگه پیشش نرید حزب من کل اجمعین بلاکیوس!
_ببینم از اون موقعی که تو اومدی اینجا چند دقیقه گذشته؟
_15-20 دقیقه....
_ای نامرد نالوتی میخواهی با براندازی از درون ما را بلاک کنی؟
_
_ببند اون غار علی صدرو....میکروبای دهنت سینوزیت میگیرن...
_
_سرژ پاشو بریم ببینم این علیا حضرت عله ما رو چه کار داره...
********************************************
سرژ دستشو به ققی میگیره و ققی هم عینهو ققنوس داخل کتاب ییهوئی غیب میشه و در دفتر عله ظاهر میشه...
_تو هنوز بلد نشدی در بزنی بیای تو؟!
_نه
_نگمه!
_جااااااااانم؟
_هیچی حالا خوهش میکنم بفرمائید بتمرگید...
_سرژ بال منو بگیر/اخه واسه چی؟/تو بگیر کارت نباشه!/بیا گرفتم............
......آآآآآآآآآآاای نفس کش ولم کن سرژ بزار حالشو بگیرم
_ببین داداش به من میگن هری پاتر!خود ولدمورتم هنوز نتونسته حال منو بگیره چه برسه به تو جوجه خروس!ببخشید جوجه ققنوس!
ناگهان ققی کنترلشو از دست میده و از میان دستان سرژ فرار میکنه و با نوک شیرجه میره به سمت شکم عله!
در این لحظه طبق نقشه قبلی عله علامت شوم منوی مدیریت روی دستش را لمس میکند و ییهوئی کوئیرل و کریچر و راجر و مونالیزا و بارون سر میرسند!
بارون:ای بر پدر و مادر هر چی مردم ازاره جمیعا صلوات!کدوم شیر پاک خورده ای نصفه شبی اون علامت بیصاحاب شده را لمس کرد؟که امیدوارم انشالله اون حس لامسش از کار بیفته...
_پویان جون من بودم!
_جدی شما بودی؟
عجب کار خوبی کردی؟اتفاقا امشب خیلی هوا خوبه نه؟
_نه
_اوکی بگذریم میشه بگید قضیه چیه؟
_راستش من و کوئیرل و کریچر نقشه کشیدیم که ققی را عصبی کنیم و در حین انجام بدرفتاری اجتماعی همگی با هم خفتش کنیم و یه سفر چند ماهه بفرستیمس جزایر بالاک...
*************************************
ققی و سرژ توی بد مخمصه ای گیر افتادن و دارن تلاش میکنن به جوری متواری شن...البته دوستان وفادارشون در حزب را هم از یاد نبرید اونها همیشه در مواقع اضطراری برای کمک خواهند رسید...