خلاصه:
در اثر انتقام مودی، مدیرا میرن اون دنیا و سر از برزخ در میارن. حالا برای اینکه بتونن برن بهشت باید از اعضایی که با تصمیم گیری هاشون بهشون ظلم روا داشتن حلالیت بطلبن. لینی یه طومار از اسامی این اعضا از جیبش در آورده و حالا مدیرا سراغ اولین نفر این لیست رفتن و از زاخاریاس اسمیت حلالیت گرفتن. لینی حالا میخواد نفر دوم از لیست رو اعلام کنه.-------------
-نفر دوم و سوم و چهارم... و پنجم؟ و البته ششم یه عنوان دارن. :why:
-یعنی ما به یه شیش قلو ظلم کردیم؟

-آروم باش بلاتریکس، الان سکته میکنی.

اما برای نگرانی لینی کمی دیر بود و بلاتریکس از فرط استرس و دلتنگی برای اربابش سکته کرده بود. درسته که درون برزخ نمیشه سکته کرد و مرد و قراره که انتظار خودش بدترین مجازاتش باشه، اما خود برزخ هم از جیغ و دادها و نگاه غضبناک بلاتریکس می ترسید و ترجیح داد به هوشش نیاره.
چند فرشته با برانکاردی در دست ظاهر شدند و بلاتریکس رو بار زدن تا به عقب منتقلش کنن.
مافلدا که به مرخص شدن و استراحت بلاتریکس حسودیش شده بود خودش رو به غش و ضعف زد، کف و خون بالا آورد اما هیچکدوم از فرشته ها بهش اهمیتی ندادن و با برانکاردی که بلاتریکس درونش بود به عرش رفتند.
مافلدا دلش شکست.
اون می دونست که نه مرخصی استعلاجی داشت و نه اضافه کار با حقوق و نه حق استراحت... اما این دانایی از غم ماجرا کم نمی کرد،مافلدا تنها استراحتش خواب بود.
در همان حال که مافلدا غمگین و افسرده شده بود و میخواست خودکشی کنه هیکل کلاه داری کنار مدیران ظاهر شد و مافلدا دوباره به فراموشی سپرده شد.
-سلام! اینجا کجاست؟

-سول!

سو لی کلاهش رو صاف کرد و بعد از بای بای موقرانه ای با دوستش لینی و البته دوربین، اطرافش رو نگاه کرد.
-چرا همه چی اینجا نورانیه؟ محفلیا دنیا رو گرفتن؟
-نه، باید طبق این لیست پیش بریم و حلالیت بطلبیم. بعدش که بریم بهشت مطمئنم که ارباب رو میبینیم که بهشت رو مقر خودشون کردن و از سر تقصیراتمون میگذرن.

-حلالیت طلبیدن واقعا تقصیر بزرگیه.

-نابخشودنیه ولی مجبوریم.
-خب پس، نفر بعدی لیست کیه؟

طبق معمول سو اراده کرده و سعی داشت کارهارو هرچه سریعتر و در کمال درستی انجام بده.
-اینجا شیش تا اسم نوشته و جلوشون زده... هافلی؟ کوچه هافلستان... کاخ فلاملیان. فکر کنم فلامل معروف بلاخره مرده و اومده اینجا.
-ما چه ظلمی به شیش تا از هافلیا کردیم؟

-فکر کنم این کل هافلیا باشن.

-چه ظلمی به کل هافلیا کردیم؟

-نمیدونم، شاید از شرایط الان خبر ندارن و نمیدونم که با عدالت زوپس هاگوارتزو برگزار کردیم و تو کلاسا اول شدن.
-خب پس بریم بهشون اطلاع بدیم.

لینی بال بال زنان جلو افتاد تا کاخ فلاملیان رو پیدا کنه و سول و مافلدا و حسن مصطفی پشت سرش به راه افتادن.