یک بعد از ظهر بهاری در هاگوارتز:
حاج اقا کالین خسته از کار[شبانه] از اتاق اساتید بیرون میاد و به سمت راهروی الدوازده غربی حرکت میکنه.
در بین راه یک زنجیر از جیبش در میاره و شروع به چرخش میکنه و آخرین آهنگ برینتی اسپیرز رو زیر لب زمزمه میکنه.
یکدفعه جموعی از جادوگران سال هفتم میپرن روبروش.
کالین:
Touch Me in...آسلامیون غیور به پا باش به پا باش
...بله فرزندانم؟
یکی از فرزندان:
ـ آقا حکم چیه؟
کالین بعد از 5 دقیقه فکر کردن به این شکل در میاد
و شروع به داد زدن و مخدوش کردن عکس شوالیه ی آسلام رو میکنه و بچه ها رو از پله پایین میندازه.
در عین حال یک ساحره ی سال هفتمی ریونی از روبروش رد میشه.
ساحره:
ـ السلام و ان علیکم.
کالین دوباره پنج دقیقه وای میسته و به این شکل در میاد
و داد میزنه:
ـ بینم تو دیشب غسل کردی؟ به شما هم میگن آسلامی؟
ساحره شروع به من و من میکنه و میگه:
ـ ولی من دیشب فقط توی دریاچه...
کالین داد میزنه: دریاچه؟ یکی از آمه ی آسلام میگه که باید آب جایی که غسل میگیرین رو بخورین اونوقت میرین توی دریاچه؟ اصلا ریون رو باید از بیخ برانداخت. ریونیان قصد براندازی آسلام را دارند. دشمن کیه؟ ریون! میدونم الان ریون توی چه فکریه؟ که کالین حاجی دارکیه! شما قصد براندازی وحدت و یک پارچگی آسلام را دارید...
ریونی
: ولی من فقط توی دریاچه شنا کردم! کاری نکردم که غسل کنم!
کالین: برو به ان اربابانت بگو که آسلام همیشه شیره!
کالین عمامه ش رو روی سرش مرتب میکنه و با سر وارد کلاس بینش میشه و با سر روی میز میشینه.
کالین: بینم باز یکم من دیر اومدم شما اینجا چیکار کردین؟
یکی از جادوگران: اقا دستمون خونی شده!
کالین
: خون؟ خون ییک از چیزهای حرام آسلام است آنگاه شما آنرا جلوی رهبر اسلام خودتان آنرا راه می اندازید؟ مرگ بر منافق! مرگ بر ریون! برو از سر کلاس بیرون و دیگه نیا!خوب بریم سر بحث درسمون. یکی از احکام آسلام اینه که هیچوقت خودتون رو جلوی کسی خار و خفیف نکنید. کتاب انوارالبهار رو در بیارید و صفحات 1598 تا 10598 رو که مربوط به این حکم است حفظ کنید تا یک ربع دیگه ازتون بپرسم.
یکدفعه یک نفر به در میکوبه.
کالین عمامه و ردای اسلامیشو جور میکنه و میگه: بفرمایین؟
دامبل با ردای آبیش وارد میشه.
دامبل: السلام علیک علی حاجی.
کالین: یاالله! حاج آقا دامبلدور! از این ورا؟
دامبل: فشارهای اخیر وزارتخانه به موجب بودجه من رو ایجاب کرد که تعدیل نیرو بکنم و اساتید بزرگی همچون شما رو متاسفانه بیرون بندازم.
کالین: نه دامبل جون مادرت... کوچیکتم... مخلصتم... چاکر کرم ریشتم...
خوب حاج آقا یک سوال داشتم حکم کاربرد مسواک در موارد غیردندانی در اسلام چیست؟ آیا استفاده که خمیر دندان فرنگی واجب است؟
--------------------------------------------------------
1-معنای سه واژه ی ژئوپولتیک،ژئوکالچر و ژئواکونومیک را بدون در نظر گرفتن پیشوند جاسم،هر کدام در 2 خط توضیح دهید:(در راستای تقویت اطلاعات عمومی و استراتژیک کلاس)
ژئوپولتیک را متشکل از سه کلمه ژئو و پولتیک دانند. در انوارالبهار آمده است که آنچنان که آنصار آسلام به شکست نزدیک می شدند، فرماندگان ژئوپولتیک را از نان شب واجب تر دانسته و غیر انرا حرام میدانستند.
ژئوکالچر لغتیست مشکوک که اگر حرفاضاف آن یعنی لام را برداریم ژئوکاچر میماند که از کریچر دشمن بزرگ آسلام و اسلامیون برداشت دارد و بسیار خطرناک است.
ژئوکونومیک را نیز از لغات رومی اصیل دانند که کارهای حرام را در آسلام واجب میگرداند.
2- در نمودار نیروهای سخت افزاری آسلام،قبل از هرچیز نام قاسم به میان آمد.با بیان احساس خود نسبت به قاسم،توضیح دهید چرا در شرح خصوصیات این نیروها هیچ سخنی از قاسم مطرح نشد(راهنمایی:مقامات رده بالای آسلام می توانند نیروهای سخت افزاری ویژه و منحصر به فردی را دارا باشند)
احساس ادمی به قاسم همانا احساس قلم است به دست قلم تراش و همانا آسلام پیروز است. هم اکنون نوبت ماست که بر آسلام پایداری کنیم!
گویند که نیرویهای ان زمان از 0.5 کیلوبایت هرتز بیشتر نبود تا اینکه همانا شیخ بزرگ، قاسم هلاک(ره) بر نیروی پیشاهنگ مرحمت گذاشت و به چادر خود مراجعه کرد و تا صبح خوابید تا توانست دایل کور را بسازد. از همانجا ببعد بود که قاسم از ان ببعد نماد سخت افزاری آسلام شد.
3-تفاوتهای عمده ی جاسم ها و ممد ها را در چند خط توضیح دهید.
جاسم شخصی بود که با علم و دانش زیاد خود در صف اول لشگر اسلام بود و گویند زمانی که به فرماندگی رسید و نوامیس ممدها را بر کل الجاسمین حلال نمود، یکی از بزرگ ترین کارها را، یعنی پایه گذاری نسل ممد-جاسم بود. بنابراین ممد در حد جاسم نیست که توضیح دهیم.
4-در بیان نیروهای آسلام سخنی از گراپ به میان نیامد؛شرح دهید که به عقیده ی شما گراپ در کدام قسمت این دو نمودار جای می گیرد:
دشمن میخواهد ما را تضعیف کند! جوانان مواظب خود باشید!
5- در چند بیت شعر،یک جمله یا یک متن کوتاه ادبی نظر خود را نسبت به استاد مطرح کنید:
همانا قصد دشمن تضعیف اسلام و آسلامیون است. ادب در آسلام حرام است! شما دیگر چگونه بانوی اسلامی هستید؟
6-دوگونه ی دیگر از ممد فامیلی ها را نام برده و خصوصیات هر یک را در 1 سطر بیان کنید:
ممد-جاسم ها، که منقرض شده اند، جاسم-ممدها که همان آسلامیون اصیلا هستند که هنوز در صحرای نوادا مشغول پیکار بر ضد اسلامند.
7-معنای حدیث مرلین که در پست شماره ی 73 آمده است را بیان کنید(با توجه به دشواری این حدیث انتظار نمی رود معنای آن را به صورت دقیق بنویسد،خلاقیت شما در میزان نمره ی این سؤال نقش عمده ای را ایفا خواهد کرد)
دشمن قصد تضعیف ایمان جوانان آسلام را دارد! اسلامیون به پا خیزید!
8-اگر قصد داشته باشیم جاسمی را وارد محیط خانواده ای آسلامی کنیم بهترین شیوه برای انجام این عمل چیست:
1)جاسم را کور می کنیم
2)جاسم را برای مدتی به قزوین می فرستیم*
3)جاسم را به هیچ وجه نباید وارد محیط خانواده کرد
4)مگه نور ممد چشه؟
السلامت علی ریش المرلین.
We'll Fight to Urgs mate, so don't shock your gecko!