سال 1923...مسابقه ی بزرگ موتور سواری جوانان جادوگر.
خانوم ها و آقایان( لیلیز اند جنتل من !
) و حالا بزرگ ترین مسابقه ی تاریخ موتور سواری بین جادوگران رده ی سنی 20 تا 40 سال برگزار خواهد شد !!! لازم به ذکر نیست که برنده ی این مسابقه 1000 گالیون برنده میشه
صدای تماشاچیان:
وااااای....جونم پول....جونم هیجان!
و اینک شرکت کنندگان این مسابقه:
پرسیوال دامبلدور ( که به گفته ی خودش با این پول میخواد بره خواستگاری:angel:) در رده ی 40 سال.
جاناتان اسملز ( که میخواد با این پول یه دست لیاس غواصی برا خودش دست و پاکنه
)در رده ی 30 سال
و سومین و جوان ترین شرکت کننده یعنی آرکوس الیواندر خوش قیافه(
) که هنوز نمیدونه میخواد با این پول چی کار کنه....ماشاالله به دور اندیشی.
و حالا مسابقه شروع میشه...هر سه شرکت کننده در جایگاه حاضر میشن. مثل این که ریش پرسیوال لای چرخ موتور گیر کرده...مواظب باش پرسیوال جون.
تماشاچیان حاضر: هاهاهاها...هه هه هه هه.
پرسوال: مرض...ظهر مار....چند سال دیگه ریش مد میشه بعد بهتون نشون میدم کی به کی میخنده!
و حالا داور مسابقه چوبدستیشو بالامیبره و...1-2-3..نوار های سرخی از سر چوبدستی داور بیرون میاد .
جاناتان مثل فرفره حرکت میکنه و از دو شرکت کننده ی دیگه دور میشه اما...صبر کن ببینم اونجا چه خبره؟؟
الیواند: محاله...امکان نداره...کوچیکتری گفتن...بزرگ تری گفتن. اول شما بفرمایید.
پرسیوال: این حرفا چیه...من هنوز به خاطر اون زحمتی که کشیدیو چوبدستیمو تعمیر کردی بهت بده کارم...عمرا جلو تر از شما پامو بزارم.
جاناتان از اولین مانع میپره ولی .... حیف شد مثل این که فرود خوبی نداشت و سرش شیکست !
و حالا راه برای دو شرکت کننده ی دیگر هموار شد.
پرسیوال: ای بابا...آرکوس جان...فکر کنم یه کم تو کار گذاشتن تله زیاده روی کردی...سر بدبخت شیکست!
الیواندر: ولش کن بابا...نقشمون که یادت هست. اول تو میپری بعدش من میام و بعدش تو....
مثل این که بالاخره این دو دوست جدایی ناپذیر از هم جدا شدن !!!! پرسوال سرعت گرفت و از الیواندر جوان جلو زد. ولی مثل این که الیواندر هیچ تلاشی برای رسیدن به اون نمیکنه. یا ریش مرلین...من دارم چی میبینم؟؟!!
الیواندر چوبدستیشو دراورده و به سمت موتو نشونه گرفته!
- وینگاردیو لوی یوسا!
وای خدای من موتور پرسیوال همینجوری داره مره بالا تر...حالا نوبت پرسیواله که چوبدستیشو دراره:
-وینگاردیوم لوی یوسا !
چه هوشی! چه ذکاوتی! هر دو موتور در آسمان شناورند و پیشاپیش هم از همه ی مانع ها میگذرند.
هر دو موتور فرود میان. حالا نوبت امتیاز دهی داورانه به این دو جوان باهوش و با ذکاوت...مثل این که داوران هم مثل من شوکه شدن...
بله....آفرین به هردوتاشون!! هردوشون امتیاز 10 از 10 گرفتن....واقعا آفرین
حالا میریم و با هر دوتا برنده مصاحبه میکنیم ببینیم در چه حالن!
*************
گزارشگر: آقای الیواندر این فکر کی بود که مونور هم دیگه رو تو هوا شناور کنین؟- در حقیقت فکر هر دومون بود
آیا این پول رو بین خودتون تقسیم میکنین آقای پرسیوال؟- بلا شک...هر کدوممون 500 گالیون...محشر نیست؟
آقای الیواندر شما میخوایین با این پول چی کار کنین؟- به احتمال بسار قوی مغازه ای تو کوچه دیاگون میخرم و به صنعت چوبدستی سازی مشغول میشم !
زهر مار درسته نه ظهر مار.
8 امتیاز محاسبه شد!