سلااااااااااااااااام به سایت گوگوری خودم (منظورم خودمون بود )من هم مثل هر جنایتکاری که به محل جنایت خودش برمی گرده به سایت برگشتم امیدوارم که دلتون برای من تنگ شده باشه اگه می خواین از اینحرفها

بزنین که باید بگم خیلی ممنون اگه هم نمی خواین بازم می گم خیلی ممنون . خب حالا دوباره مثل قدیما معرفی شخصیت :
نام کامل : تدی سوروس اسنیپ
سن :سال پنجم هستم .
گروه : گریفیندور (بابام بالاخره یه روز منو به این خاطر دار می زنه )
شکل ظاهری : موهای سیاه و چرب و چشمهای میشی رنگ و پر فروغی دارم . و برخلاف بابام قرمز می پوشم (ردای کوییدیچه )
چوبدستی : چوب سپیدار با مغز موی دیو سفید
جارو : پاک جارو
سپر مدافع : یه کوچولوضایع است

(بابا همش با اون گوزنش واسم کلاس می ذاره )خب.........نخندینا .."خر مگس ". اه قول دادین نخندین .

علاقه مندیها : دروازه بانی کوییدیچ و .........بابایی .
توضیحات اضافی : عرض شود حضور انورتون که بعد از ازدواج لیلی و جیمز بابای ما سرخورده شد اینقدر ضایع خورد تو پرش که ولدمورت هم فهمید یه طوری شده. بعد ذهن خونی کرد و (از همون موقع بود که بابای من افتاد دنبال یادگیری ذهن بندی ) اولش که فهمید

بعد

و گفت بابا زودتر باید ازدواج کنه تا لرد بفهمه که فکر اون خون لجنی رو از سرش بیرون کرده . بعد بابا رو مجبور کرد با یکی از مرگ خوارهای تازه کار (دختر خاله ی لوسیوس مالفوی )ازدواج کنه (که نه اون می خواست نه بابا )بعد از به دنیا اومدن من توی یه جنگ مادرم به دست مودی کشته شد بعد ماجرای پیشگویی پیش اومد و بابا دوباره به فکر لیلی افتاد و............بقیه اش رو هم که خودتون می دونید .
دارم بال در میارم که دوباره با شناسه ی قبلی ام دارم میام سایت و همش رو هم مدیون کوییرل جونم
تایید شد!