هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها




Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲۰:۴۹ شنبه ۱۸ تیر ۱۳۹۰
#1
نام: ابوالهول
جنسیت: نامشخص
گروه هاگوارتز: اسلیترین

معرفی کوتاه: ابوالهول موجودی است با سر انسان، بدن شیر و بالهای عقاب.
از طرح معماهای بی جواب لذت می برد و هرکس که نتواند به سوالهایش جواب درست بدهد را از هم میدرد!
معماهای ابوالهول نشان می‌دهند ساده‌ترین مفاهیمی ‌كه فكر می‌كنید به آنها آگاهی دارید، در واقع تاریك‌ترین نقاط فكر هستند.
در كتاب‌های باستانی مصر، واژه ابوالهول به معنای «سرور» آمده است. (server) تصویر کوچک شده
مردمان قدیم معتقد بودند كه «سرور» هوش و چابكی و نیروی انواع حیوانات را دارد.


بیشتر بدانید:

معماهای بی‌جواب ابوالهول‌ها به sorties مشهور هستند. كلمه soros در زبان یونانی به معنای ((خرمن)) هست چرا كه معمای خرمن، لاینحل ترین سوال ابوالهول‌ها به حساب می‌آید:
ابوالهول: ایا یك دانه گندم میتواند به تنهایی خرمنی بسازد؟! دو دانه گندم چطور؟! سه دانه گندم؟
ابوالهول این سوال‌های سلسله وار رو از تو می‌پرسد و پاسخ تو به هر کدام از آنها یك نه قاطع خواهد بود. احتمالا یك شبانه روز می‌گذرد و تو وقتی به خود می‌آیی كه او می‌پرسد: آیا ده هزار دانه گندم خرمنی تشكیل می‌دهد؟! آن وقت هست كه تو بازی را باختی بی آن كه مرز تبدیل دانه به خرمن را دانسته باشی.
فرض كنید كه در آخرین لحظه جرات می‌کنید و به ابوالهول می‌گویید بله، ده هزار گندم یك خرمن است. در این صورت ابوالهول سوالاتش را اینگونه پی می‌گیرد: اگر ده هزار دانه گندم خرمنی بسازد، پس نه هزار و نهصد و نود و نه گندم هم خرمنی می‌سازد . . . آن اعداد را یكی یكی پایین می‌آید تا به صفر برسد و آن وقت هست كه می‌توانید آن اعداد را شمارش معكوس زندگیتان به حساب بیاورید! معماهای ابوالهول نشان می‌دهند ساده‌ترین مفاهیمی ‌كه فكر می‌كنید به آنها آگاهی داری، در واقع تاریك‌ترین نقاط فكر هستند. همه ما ادعا می‌كنیم تفاوت یك دانه گندم و خرمن را می‌دانیم اما ابوالهول‌ها به ما ثابت می‌كنند كه ما هیچ نمی‌دانیم.


نجینی جان برای گرفتن شخصیت جدید باید شناسه جدید بسازی.


ویرایش شده توسط آنتونین دالاهوف در تاریخ ۱۳۹۰/۴/۱۹ ۲:۲۱:۱۲

[b]


Re: کی, کِی, کجا؟؟؟
پیام زده شده در: ۲۳:۵۳ جمعه ۲۹ مرداد ۱۳۸۹
#2
[spoiler=چیکار؟]SMS هاي خنده داری را كه درباره ي دامبلدور برايشان آمده بود براي همديگر مي خواندند!!! [/spoiler]

کریچر روز فرار سریوس وسط حموم خونه اسنیپ اینا با ولدمورت SMS هاي خنده داری رو كه درباره ي دامبلدور براشون اومده بود براي هم مي خوندن!!!

تصویر کوچک شده


[b]


Re: کی, کِی, کجا؟؟؟
پیام زده شده در: ۲۱:۳۹ پنجشنبه ۱۷ تیر ۱۳۸۹
#3
کِی؟
[spoiler=کِی]سیزده به در!!![/spoiler]


[b]


Re: دفتر توجیهات عالیه
پیام زده شده در: ۲۳:۴۱ جمعه ۳۰ مرداد ۱۳۸۸
#4
نقل قول:
الانه اين دو امتيازي كه مجبورم كم كنم يه عامل مفيد سكته است واسه ي تو!!

نقل قول:
نجيني: 27

فقط عمه مارج توجیهم کنه لطفا" !!!


[b]


Re: كلاس ماگل شناسي
پیام زده شده در: ۱۸:۴۳ دوشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۸۸
#5
1. از ميان انواع بيماري هاي ماگلي سكته را شرح داده و بگوييد چگونه ميشود افراد را سكته داد؟! هشت عامل را نام ببريد ....

خب اول یه توضیح به صورت mp3!!!
اصولا" سکته خودش 2 نوعه! قلبی و مغزی!که سکته قلبی هم خودش 2 نوعه که اصن مهم نیست!!!
حمله ی قلبی با سکته ی قلبی فرق می کنه! (به زمان 15 دقیقه ای بینشون گلدن تایم میگن)
کلا سکته یه جور اختلال تو کار رگها (خون و طبعا" اکسیژن رسانی!) هست!که این اختلال هم خودش 2 نوعه!!!
یا انسداد یا پارگی!
بعد کلا یه سری عوامل هم هستن (مثل فشار بالا،ضربه مغزی،سیگار،چاقی،دیابت و...) که می تونن زمینه این دو مورد (!) رو آماده کنن!!!

***

1_ استادت یه تکلیف شونصد صفحه ای بده!!! (نکته کنکوری: این تکلیف کلا" 30 امتیاز بیشتر نداشته باشه!!!)
2_ صبح بلند شی ببینی به تختت بسته شدی و زیر تختت آتیش روشنه!!! (شفاف سازی: آتیشو با وسایل محبوب خودت درست کردن!!!)
3_در حالی که به شدت گرسنه ای و عین هیولا (!) افتادی رو بشقاب یک دفعه یک اکتشاف تاریخی و بزرگ انجام بدی!!! (نکته انحرافی:این کشف بزرگ کشف پای موشی که تو غذات بوده هست!!!)
4_ می دونی کِی می فهمی که پای موش تو غذات بوده؟!زمانی که پای موشو بخوری!!! (در اینجا سکته ی دوم رو میزنی!!!)
5_ وسط تعطیلات تابستونی هستی و خیلی داره بهت خوش میگذره و شب ساعت 4 صبح () می خوابی!!! (عمرا" اگه نکته شو فهمیده باشی!!!...وقتی میخوابی خواب میبینی روز اول مهره و همون روز شونصدتا امتحان داری و معلم ها هم با شلاق بالا سرت وایسادن و صدای قه قهه های شیطانی ناظم هم که به طرز مزخرفی اکو میشه پس زمینه خوابت قرار داره!!!)
6_ وقتی همه عین چیز () زل زدن به سریال آبکی تلویزیون...2 راه بیشتر نداری!!!
یا میری جلوی تلویزیون (جوری که فقط دماغ شخصیت اصلی معلوم باشه!!!) وایمیستی و سوت میزنی یا در حالی که سوت میزنی کانال رو عوض میکنی و میزاری رو مستند "آبیاری گیاهان دریایی در کویر لوت" !!! (کشتار جمعی در اثر سکته!!!)
7_ شیش ساعت بتایپی و بتایپی و بتایپی و انقدر بتایپی تا بتایپی!!!
اما آخر سر موقع ارسال همش بپره!!!تصویر کوچک شده
8_ شما 7 تای اولو اجرا کن اگه طرف زنده موند......دوباره از اول اجرا کن!!!


2. چهار مورد از ويژگي هاي خانوم نوريس را نام ببريد كه باعث سكته دادن ريپر شد....


1_ نوریس یک بازیگر معروف بود که در سریال هری قاطر نقش اولو به عهده داشت!!!(ریپر از بچگی میخواست ازش امضا بگیره!!!)
2_ ریپربالاخره فهمید نوریس مرد بود یا زن!!!
3_ ریپر متوجه شد نوریس خیلی شبیه خواهر دوقلوشه که تو بیمارستان ازهم جداشون کردن!!!
4_ اصلا ریپر سکته نزد و همش فیلم بود!!! (واسه آموزش عملی به بچه ها!!!)
نقل قول:
ريپر آژير مدرسه رو به صدا درمياره

نقل قول:
ريپر:



3. عمه مارج چرا سكته كرد؟ ....


پروفسور عمه مارج! متوجه تغییر به خصوصی در عکس کلنل شد!
هممم...مدل موهاشو عوض کرده؟!
سبیلهاشو زده؟!
لنز گذاشته؟!
آهان!دماغشو عمل کرده!!!
نه... دماغش مثل همیشه شبیه منقار فلامینگوئه!!!
هممم...
و ناگهان...
ع...عی...عینک؟!!!
آخ...قلبم!!!


[b]


Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۴:۱۳ جمعه ۹ اسفند ۱۳۸۷
#6
اوکی گرفتم!....
ولی همون خوب بودا ...به پروفایلم میومد!
الان احساس میکنم گوینده ی راز بقا هستم!!!



نام: نجینی

لقب: سلطان افعی ها!

گروه :ریونکلا

مشخصات ظاهری:
افعی به رنگ سبز درخشان!
بسیار بزرگ ، طول این جانور ممکن است حتی به 15 متر هم برسد!
دارای چشمانی درشت و زرد رنگ!
از پستاندارن ،پرندگان ،خزندگان و... تغذیه میکند!

ویژگی ها:
دارای عمری طولانی، به طوریکه بعضی از آنها تا حدود نهصد سال هم عمر کرده اند!
دارای نیشی به شدت زهرآگین!
قدرت نگاه!!!
هرکس مستقیم به چشمان یک باسیلیسک نگاه کند بی درنگ جان خود را از دست می دهد!

توضیحات کلی:
نجینی باسیلیسک لرد ولدمورت و یکی از جاودانه سازهای او بود!
و در هاگوارتز توسط نویل لانگ باتم و به وسیله ی شمشیر گریفندور کشته شد!


خوب بیید؟!تصویر کوچک شده

تایید شد!


ویرایش شده توسط پرفسور کويیرل در تاریخ ۱۳۸۷/۱۲/۹ ۱۷:۵۴:۰۹

[b]


Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۲:۴۴ جمعه ۹ اسفند ۱۳۸۷
#7
الان نجینی خالیه دیگه؟!
باسیلیسک داریم ولی نجینی نه!
چون نجینی یه باسیلیسک خاصه پس من میتونم نجینی باشم!
ولی باسیلیسک نمیتونه یه نجینی خاص باشه!!!
مثل ققنوس!
الان من اگه بخوام میتونم فاوکس هم باشم!
....خب ! تصمیم گرفتم!!!
همون نجینی خوبه!!

----=----=----=----=----=----=----=----=----=----=----=

اهم اهم....
نجینی هستم !
2.5 ساله از تهران!
خب از اونجایی که خیلی مشهور و محبوبم مطمئنا منو میشناسید!
ولی یه سری ابهامات هست که باید روشن کنم!!!

اولا که میگن قد من 3.5 متره!
سه و نیم متر؟!...مگه نردبونه؟؟!!!
من همش 3 متر و 47 سانتم!

درضمن اینم بگم من اصلا خال خالی (خوش خط و خال)هم نیستم!
اونی که خال خالیه زرافس!


بعدش هم این جریان جاودانه ساز و اینا!
باید بگم که همتون اشتباه فکر میکردین!
من جاودانه ساز نیستم!
اون کچل خاص (تشدید رو صاد!) (ولدی) جاودانه ساز منه!
تو کتاب هفت قرار بود معلوم بشه!
ولی اون آدمای کثیف ()به رولینگ رشوه دادن !
به خاطر همینه کتاب هفت انقدر چیزی-تخیلی تموم شد!!!

بعدشم میخوام برم ریونکلا!
فعلا میخوام تحصیلاتمو ادامه بدم!!!

منو قبول کنید!
من تو ناز و نعمت بزرگ شدم!
و کلا تحمل ناهمواریها و پستی و بلندی زندگی رو ندارم!

لطفا خودتون رو مطابق با پست شماره یک این تاپیک معرفی کنید. من این معرفتیون رو با اینکه جالبه نمیتونم در فیلد معرفی شخصیتتون بزارم. ممنون


ویرایش شده توسط پرفسور کويیرل در تاریخ ۱۳۸۷/۱۲/۹ ۱۲:۵۹:۵۲

[b]


Re: آينده ي سايت جادوگران؟؟( همه ميدانيم كه سرانجام روزي هري پاتر به پايان ميرسد)
پیام زده شده در: ۲۳:۳۳ یکشنبه ۱۷ آذر ۱۳۸۷
#8
هوووووم....افق های روشنی برای سایت میبینمتصویر کوچک شده
ولی بهتره زیاد به فکر آینده نباشیم چون وجود نداره!
همین حال رو بچسبیم آینده خود به خود درست میشه!
هروقت آینده تبدیل به حال شد اونموقع واسش تصمیم می گیریم!


[b]


Re: از کدام شخصیت کتاب بیشتر خوشتان می آید؟ چرا؟
پیام زده شده در: ۳:۰۷ پنجشنبه ۹ آبان ۱۳۸۷
#9
از اسنیپ خوشم میومد(ماضی بید!)!!!
چون خیلی مشکوک میزدتصویر کوچک شده
حال هریو (پسره ی بیریخت جلفتصویر کوچک شده) فرت و فرت میگرفت!
و اینکه به نظر میومد آزاده!
یعنی نه تو جبهه ی سیاه نه سفید!


[b]


بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۱۵:۴۳ یکشنبه ۱۱ شهریور ۱۳۸۶
#10
چشمانش را به انتهای جاده دوخته بود . در یک نقطه گویی زمین و آسمان به هم دوخته شده بودند .
حتی فکر ترک دهکده هم برایش سخت بود. اما بی قرار بود نمی تواست بماند
به کسی که عاشقانه دوستش داشت فکر کرد .
تنها چیزی که از او باقی مانده بود یک حلقه بود ، آن را در دستش فشرد.
چند لحظه بعد او ناپدید شده بود .
سرنوشت در انتظارش بود.

تایید شد !!!(پادمور)


ویرایش شده توسط استرجس پادمور در تاریخ ۱۳۸۶/۶/۱۲ ۹:۲۰:۵۶

[b]






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.