1. به انتخاب خودتون از بین این سه معجون یکی را برای من اماده کنید و دستور العمل ساخت معجون رو روی یه تیکه پوست نوشته و به من بدید. (15 امتیاز)در ابتدا سخنی با پرفسور!
پرفسور گرامی ! سلام! مسئله ای هست که ضروری دیدم با شما درمیون بگذارم! راستش ... استاد من پوست پیدا نکردم برای انجام تکلیف شما!! :Ygrin: همین! واسه همین ، برای اینکه تکلیفی که شما گفتید رو به نحو احسن انجام بدم سری به مزرعه ی پرورش اژدهای عموم که تو رومانی هم هست زدم و بدون هیچ معطلی سر یکی از اردک های مزرعه (
) رو بریدم و تقدیم زن عموم کردم تا از پوست سرش پوست مرغوبی آماده کنه! فقط به خاطر شما استاد من اینهمه راهو آپارات کردم! به لطف مرلین این زحمت من قبول درگاه شما پرفسور عالیقدر قرار خواهد گرفت!! شک نکن!
و اما روش ساخت معجون :
ج)دم کرده خودپسندی*
مواد لازم :
ذره ای از پوست نوک دماغ فردی دارای فنوتیپ دماغ رو به بالا!
مقداری اشک ققنوس.
کمی نمک!
کمی شکر!
مشتی تار موی ناحیه انگشتان دست و پای رییس جمهور ماگل های مقیم افغانستان! (البته برای این مورد استثنائا میتوان از موهای فردی دیگر و البته پر از فیس و افاده استفاده کرد!)
اندکی اشک تمساح.
مقداری براده ی چوب از ناحیه ی انتهایی چوب جاروی مدل نیمبوس 2013!!
کمی بیشتر از اندکی عصاره ی سکه ی طلا (در صورت امکان از سکه های به سرقت برده شده از گریگوتز عصاره گیری شود!!)
به اندازه ی یک گالون گل (gel نه gol!!!
) از گل های فرآوری شده و مرغوب زیر پای خوک !!
دو پاتیل آب کدو حلوایی با دز بالا! ( از نوع فضابرنده!)
و در پایان کار شما به جان نثاری نیازمندید برای تست معجون روی آن!!
روش کار به اینصورت است که ابتدا یک پاتیل را با آب کدو حلوایی پر میکنید و سپس نمک و شکر را به آن اضافه میکنید. این نکته را به خاطر بسپارید که نمک و شکر را باید جدا از یکدیگر و به طور همزمان به آب کدو حلوایی اضافه کنید.
در این مرحله از ساخت معجون خودپسندی شما به ترکه چوب درخت انبه احتیاج دارید که به ته آن ردایی به قیمت 963 هزار سکه ی طلا را ببندید و با همزن به دست آمده آب کدو حلوایی را یه صورت پروانه ای و مضاعف هم بزنید تا جوش آید و قلقل کند! ( اگر ردای استفاده شده گران تر بود که چه بهتر! مطمئن باشید نتیجه ی بهتری خواهید گرفت. و البته بسیار بسیار بهتر است که این ردا از ردافروشی که آدرس آن را در پشت پوست نوشتم خریداری شود!
برای مشاهده ی آدرس با چوبدستی خود سه بار با فاصله های یک دهم ثانیه به پوست تقه بزنید!)
بعد از اینکه آب کدو حلوایی خوب به قلقل افتاد شعله ی زیر پاتیل را اندکی کم کنید و یک مشت موی انگشت های دست و پا را روی شعله بگیرید تا بسوزد و خاکستر آن را به آب کدو حلوایی اضافه کنید!
در این مرحله بسیار ضروری است که شما شوکه شوید و دقیقا سه متر به سمت سقف بپرید! چون به هنگام اضافه کردن خاکستر مو به آب کدو باید خاکستر مو با نمک های محلول در آب کدو واکنش فوق جادویی دهد و انفجار نه چندان خفیفی داشته باشد! دقت داشته باشید که شوکه شدن شما کلید ورود به مرحله ی بعدی از ساخت معجون است و نه انفجار نه چندان خفیف!
تا اینجای کار به خوبی پیش آمده اید! مطمئن باشید!!
اما بعد از اینجای کار (!) شما باید پاتیلتان را دوباره از آب کدو حلوایی پر کنید. چون در انفجار نه چندان خفیف اخیر کل آب کدو حلوایی از پاتیل شوت اوت شد.
اما نگران باقی موادی که قبلا اضافه کردید نباشید. آن مقدار مورد نیاز از مواد برای ساخت معجون در مرحله های قبل بر دیواره های پاتیل رسوب کرده است و این کافیست!
شعله ی زیر پاتیل را کم کنید تا این بار آب کدو حلوایی با دل صبرآلود به جوش آید و رسوب های موجود در دیواره ی پاتیل را در خود حل کند.
در این هنگام شما میتوانید اشک تمساح و اشک ققنوس را با هم مخلوط کرده و همینطور براده های چوب و عصاره ی سکه های طلا را به طور جداگانه مخلوط کنید. این بار این دو مخلوط را با هم مخلوط کنید و سپس با استفاده از افسون لوموس ماکسیمو پرتوهای نوری را از انتهای چوبدستیتان روانه ی مخلوط کنید. بعد از این که مخلوط حالت پودری و درخشندگی به خود گرفت آن را روی میز گذاشته (توجه به این نکته ضروریست که باید حتما روی میز گذارده شود!) و گل های فرآوری شده تان را درون پاتیل بریزید و با همزن مخصوص آن را هم زنید تا مایعی کاراملی رنگ (
) پدید آید!
حالا وقت آن است که پودر درخشنده و خوشگلتان را به مایع بدست آمده اضافه کنید و آن را هم بزنید. در این حین پوست نوک دماغ را هم به درون پاتیل میریزید. و سه بار نوک انگشت خود را به معجون فرو میبرید و درمی آورید.
در پایان معجون بدست آمده را به شیشه هایی گردن باریک منتقل کنید و با افسونی آن را فریز کنید. سپس آن را جلوی نور خورشید قرار داده تا یخش آرام آرام باز شود. معجون در این حالت قوام خود را پیدا کرده است و باید حالتی کشسانی و شفافی و درخشندگی مات مانندی (!) داشته باشد.
اکنون وقت آن است تا جان نثار را احضار کنید!
*بعد از تست شدن این معجون روی جن نثار عزیزم(!) یک شیشه از اون رو بسته بندی کردم که بفرمایید خدمت شما!!
لازم به ذکره که معجون با کیفیت فوق العاده ای جواب داد و جان نثار مذکور الان از شدت خودپسندی با خودش هم زیر یک سقف نمیتونه زندگی کنه ! :Hammer:
2. بهترین پاتیل برای ساخت معجون سازش چیست؟ چرا؟(8 امتیاز)ساده ترین و درصورت وجود زنگ زده و داغان ترین پاتیل برای ساخت این معجون بهترین هستند!
چون معجون سازش باید این خاصیت را داشته باشد که مورد استفاده کننده از معجون را به هر شرایط وخیم و فجیعی وفق بدهد!
3. کدام یک از معجون های نامبرده در سوال اول اگر هنگام غروب افتاب اماده شود اثر قویتری بر خورنده ی اون دارد؟ چرا؟(7 امتیاز ) دم کرده ی بصیرت. چون معمولا اتفاقاتی که درک آنها به بینش و بصیرت لاینتها و بی نهایت نیازمندند در هنگام غروب اتفاق میفتند. چون غروب دقیقا مرز تبدیل یک جنس به جنس دیگر است! و به قول بعضی ماگل ها -که مثل ما جادوگر گولاخ ها پدیده ی پر از رمز و راز غروب را درک نمیکنند- معجزه است این غروب! غروب لحظه ی تبدیل روز به شب ، خوبی به بدی ! آدم به گرگینه! گرما به سرما و الی....... آخره! پس معجون بصیرت خیلی بهتر و تقریبا ضروریه که در هنگام غروب ساخته و تولید شود! :pint:
درپناه مرلین ایام شما استاد بزرگوار به کام!!
تا ریش دامبل هست زندگی باید کرد!(دامبل دامبله! چه آبر باشه چه آلب !!!
)
What if you were feeling something you are not able to talk about or you are not allowed to think about ??