خلاصه کل داستان فقط یه خطه:
فلور دلاکور جانشین موقت لرد به مدت یک هفته شده.
بقیش برای ادامه دادن ماجرا لازم نیست ولی اگه مایلین بخونین:
مرگخوارا از کار زیاد خسته شدن.تصمیم میگیرن کمی معجون توهم زا به خورد لرد بدن که بتونن کمی استراحت کنن.ولی اشتباها معجون اطاعت رو به لرد میدن که تاثیرش تقریبا مثل طلسم فرمانه.با این تفاوت که کسی که این معجون رو خورده مجبوره دائم از دستورات سه نفر( در این سوژه لینی ، رز و آگوستوس)اطاعت کنه و اگه دستوری از اونا دریافت نکنه حالش بد میشه.
سه مرگخواری که کنترل لرد رو در دست گرفتن نقشه میکشن که لرد رو به دور دستها بفرستن و خودشون ارباب بشن.لودو هم از نقشه با خبر میشه.درست وقتی که قصد دارن لرد رو وادار کنن که قبل از رفتن وصیتنامه ای بنویسه و اینا رو جانشین خودش اعلام کنه، سرو کله لرد پیدا میشه و در بین کشمکش مرگخوارا آگوستوس رو جانشین خودش اعلام میکنه.
فلور به این تصمیم اعتراض میکنه و به دنبال دوئلی که با آگوستوس انجام میده جانشین لرد میشه.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
-خب...صورتی!!گفتم صورتی...این الان صورتیه؟
مرگخواران کلافه نگاهی به فلور انداختند.لینی به وضوح سعی میکرد جلوی خودش را بگیرد.
-ارباب فلور.شما فرمودین بنفش.ما هم دیوارا رو بنفش کردیم.الان این رنگ چشه؟
فلور با بی علاقگی سرش را تکان داد.اشاره کوچکی به آگوستوس کرد.آگوستوس که صندلی فلور را حمل میکرد آنرا جایی نزدیک فلور روی زمین گذاشت.فلور روی صندلیش نشست.
-خب...ببینین...شما باید تمام مدت حواستون به من باشه.من همین چند دقیقه پیش که جلوی آینه نشسته بودم داشتم با خودم فکر میکردم که صورتی زیباتر از بنفشه.شماها باید اینو حس میکردین.اربابی گفتن...رعیتی گفتن!
ایوان که شخصیتی بسیار خونسرد داشت برای آرام کردن اوضاع، جلو رفت.
-ارباب، شما فکر یک هفته دیگه رو کردین؟اگه لرد سیاه از این رنگ خوششون نیاد...
فلور طلسمی روانه ایوان کرد که در یک چشم به هم زدن استخوانهای او را در هم شکست و از آنجا که ایوان کلا از استخوان تشکیل شده بود این شخصیت بطور موقت منهدم شد.در حالیکه ایوان سعی میکرد استخوانهایش را ترمیم کند، فلور دستور تشکیل جلسه روزانه مرگخوارا را در همان مکان داد!
مرگخواران با دستمالهایی که به سرشان بسته بودند و سطلهای رنگ سر جایشان مستقر شدند.
فلور:خب.گزارش بدین ببینم.چه خدماتی برای من انجام دادین امروز؟