هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





پاسخ به: كلاس تاريخ جادوگري
پیام زده شده در: ۲۰:۴۹ سه شنبه ۱ مرداد ۱۳۹۲

ارنی مک میلان


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۴۹ دوشنبه ۶ شهریور ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۶:۴۵ پنجشنبه ۲۲ اسفند ۱۳۹۲
از اون بالا اکبر می آید!!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 250
آفلاین
1- انواع مغز های چوبدستی را بنویسید!( 5 مورد و هر مورد 1 امتیاز)

الف) پر ققنوس
ب) موی تسترال
پ) ریسه قلب اژدها
ت) موی هیپوگریف
ث) موی ابولهول

2- انواع جنس چوبدستی های جادوگری را بنویسید.( 3 مورد و هر یک امتیاز!)


الف) یاس کبود
ب) چوب خاس
پ) شاه بلوط

3- تفاوت طول چوبدستی های حال حاضر و عصاهای جادوگری زمان قدیم، چه تفاوتی را در مقدار انرژی خروجی برای انجام جادو ها باعث میشد؟ ( با استفاده از قوانین فیزیک مشنگی!) ( 10 امتیاز)

با توجه به این که جادو یک نوع انرژیه و این انرژی باید طول چوبدستی رو طی کنه و از اون خارج بشه، هر چقدر این طول بیشتر باشه، انرژی بیشتری تلف میشه و جادو ضعیف تر میشه.

4- تفاوت در چوب به کار رفته در ساختار چوبدستی های جادوگری، چه تاثیری در قدرت آنها دارد؟ ( با استفاده از قوانین علوم تجربی مشنگی!) ( 10 امتیاز)

نکته ی اصلی میزان تراکم ذرات این چوب هاست.
وقتی یک چوب تراکم ذرات زیاد، در نتیجه انعطاف کم داشته باشد، باز هم اتلاف انرژی جادویی زیاد می شود.
اما در چوب های انعطاف پذیر و نرم این اتلاف انرژی کمتر دیده می شود.

5- چوبدستی مرگ چرا بدون هیچ یک از مغز های شناخته شده بود و فقط از چوب تشکیل شده بود؟ ( 2 امتیاز)

همونطور که در درس اشاره شده، استفاده از مغز ها برای افزایش قدرت جادویی چوبدستی است. اما وقتی این چوبدستی ساخته ی خود مرگ است یعنی پر از جادو است و نیازی به تقویت کننده ندارد.


تصویر کوچک شده


پاسخ به: كلاس تاريخ جادوگري
پیام زده شده در: ۱۰:۵۸ سه شنبه ۱ مرداد ۱۳۹۲

گیلدروی لاکهارت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۰۸ جمعه ۱۰ شهریور ۱۳۹۱
آخرین ورود:
۲۱:۲۱ سه شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۵
از شبنم عشق خاک آدم گِل شد...
گروه:
کاربران عضو
پیام: 143
آفلاین
1- انواع مغز های چوبدستی را بنویسید!( 5 مورد و هر مورد 1 امتیاز)

مغز گاو-مغز خر-مغز گوسفند-مغز بز نر حامله-مغز شترمرغ استرالیایی

2- انواع جنس چوبدستی های جادوگری را بنویسید.( 3 مورد و هر یک امتیاز!)

نر، ماده، دوجنسه

3- تفاوت طول چوبدستی های حال حاضر و عصاهای جادوگری زمان قدیم، چه تفاوتی را در مقدار انرژی خروجی برای انجام جادو ها باعث میشد؟ ( با استفاده از قوانین فیزیک مشنگی!) ( 10 امتیاز)

بین اینا از زمین تا آسمون فرق هست خو.
طول چوبدستیا ها از یک اپسیلیونم متر شروع میشه که باکتریا ازش استفاده می کنن
بعدش تا دو کیلومترم ادامه داره که دایناسورا و گودزیلا ها ازش استفاده می کنن
اون وقت بین این دو تا از 15 تا 55 سانتیمتر مال جادوگراس که استفاده می کنن
فرمول قدرت چوبدستی:
لگاریتم طول چوبدستی در مبنای 2 به اضافه ی طول شست پای چپ جادوگر
بعد چون قدیما شست پاها زمخت تر از الآن بوده و الآن طول چوبدستیا بیشتره هیچ فرقی در قدرت انرژی خروجی ایجاد نمی کنه. یعنی کروشیو های صد سال پیش با الآن یکسانه تلفاتش.

4- تفاوت در چوب به کار رفته در ساختار چوبدستی های جادوگری، چه تاثیری در قدرت آنها دارد؟ ( با استفاده از قوانین علوم تجربی مشنگی!) ( 10 امتیاز)

خب معیار سنجش قدرت چوبا معیاری به نام بزن به سگ هستش
چوبایی که می زنی تو مخ سگا بعد مث بز نیگات می کنن اون چوب شله
چوبایی که میزنی تو مخ سگا بعد مث خر نیگات میکنن اون چوب تقریباً سقته
چوبایی که می زنی تو مخ سگا مث گاو نیگات میکنن بعدشم باید در بری خیلی سفتن
بعد چوبای نوع اول رو اگه باهاشون مثلاً کروشیو بزنی طرف مقابل مث بز فرار میکنه
چوبای نوع دوم اگه کروشیو بزنی طرف مث خر داد میزنه
چوبای نوع سوم اگه کروشیو بزنی طرف دیگه زنده نیست که بتونه کاری مث گاو بکنه و در حد آوادا عمل میکنه
وقتی کروشیوش در حد آوادا عمل کنه ببین دیگه آواداش در حد چی عمل میکنه

5- چوبدستی مرگ چرا بدون هیچ یک از مغز های شناخته شده بود و فقط از چوب تشکیل شده بود؟ ( 2 امتیاز)
از قدیم گفتن خلایق هر چه لایق...مگه مرگ خودش مغز داشته که چوبدستیش مغز داشته باشه؟
تازه کبوتر با کبوتر گربه با غاز

تکلیف اضافی:

یک رول بنویسید و در آن نحوه ی اختراع اولین چوبدستی جادوگری توسط آبراهام اولیوندر را بنویسید.( 7 امتیاز)

هوا به شدت سرد بود؛ به گونه ای که سرمای وجود دیوانه ساز ها باید در مقابل این سرما لنگ می انداخت.
آبراهام و دوستان، به تبعیت از کارتون یوگی و دوستان در کشتی پرنده ی خود نشسته بودند.
-وای بدبخت شدیم کشتی سقوط کرد!
الیوندر یک تکه چوب نازک و توخالی را که به چیز بند بود، برای جلوگیری از سقوط کردن سفت چسبید.
به خاطر تکان شدید کشتی چوب از جا کنده شد و آبراهام به سمت پایین سقوط کرد.
در آن بحبوحه یک ریسه ی قلب اژدها در هوا برای خودش غلط می خورد. همین که آبراهام در حال سقوط بود ریسه در
درون چوب توخالی فرو رفت و...

شـــــــــــترق!(افکت برخورد الیوندر با زمین)

در همان حین پیرزنی از آن نزدیکی در می شد.
-کورشی جوون زهره ترک شدم خو ننه!

الیوندر هم می خواست همان را بگوید که در زبانش نچرخید و گفت:
خودت کروشیو!
که پس از آن پیر زن بیچاره که بدنش به فوت بند بود دعوت عزرائیل را لبیک گفت و الیوندر تازه قضیه را گرفته بود...


ما سزاواران قدرتیم نه شیفتگان خدمت


ملقب به مرگخوار الشعرا ، از جانب جناب لرد




تصویر کوچک شده
تصویر کوچک شده


پاسخ به: كلاس تاريخ جادوگري
پیام زده شده در: ۰:۲۴ سه شنبه ۱ مرداد ۱۳۹۲

مینروا مک گونگالold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۱۹ پنجشنبه ۹ خرداد ۱۳۹۲
آخرین ورود:
۱۰:۵۹ پنجشنبه ۹ آبان ۱۳۹۲
از کلاس تغییرشکل
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 116
آفلاین
1- انواع مغز های چوبدستی را بنویسید!( 5 مورد و هر مورد 1 امتیاز)
ریسه ی قلب اژد ها - موی تک شاخ -پر ققنوس

2- انواع جنس چوبدستی های جادوگری را بنویسید.( 3 مورد و هر یک امتیاز!)
چب درخت کاج -بلوط - یاس - فندوق - گردو - یاس - بوته گوجه فرنگی -

3- تفاوت طول چوبدستی های حال حاضر و عصاهای جادوگری زمان قدیم، چه تفاوتی را در مقدار انرژی خروجی برای انجام جادو ها باعث میشد؟ ( با استفاده از قوانین فیزیک مشنگی!) ( 10 امتیاز)
در قدیم چوب هاکوتاه بود و به خاطر این که فاصله زیاد بود دیرتر طلسم به حریف اسابت میکرد و همین طور انرژی بیشتری برای پرتاب استفاده میشد بنا بر این چوب می شکست ام حالا چوب ها بلندتر وبهتر شده .اماقبلا چوب ها قابل حمل بود اما حالا سخت .

4- تفاوت در چوب به کار رفته در ساختار چوبدستی های جادوگری، چه تاثیری در قدرت آنها دارد؟ ( با استفاده از قوانین علوم تجربی مشنگی!) ( 10 امتیاز)
هر چه چوب درخت استفاده شده سبکتر باشه قدرت کمتر و زود تر میشکنه اما هرچه سنگین تر مانند چوب گردو قدرت بیشتری داره ودیر تر میشکنه.

5- چوبدستی مرگ چرا بدون هیچ یک از مغز های شناخته شده بود و فقط از چوب تشکیل شده بود؟ ( 2 امتیاز)
چون خود ساختار چوب جادویی بود وگرد جادو در ان ریخته شده بود.

یک رول بنویسید و در آن نحوه ی اختراع اولین چوبدستی جادوگری توسط آبراهام اولیوندر را بنویسید.( 7 امتیاز)
یافتم یافتم . این صدای ابراهام بود که اولین درخت گردو رادر جنگل های امازون می دید درختی بلند باچوبی به رنگ تیره ناگهان فهمی که یکی از شاخه های ان درخت شکسته شاخه ای 32 سانتی متری .

ابراهام چوب را برداشت وبه راه افتاد در را ه جسد تک شاخی را دید ان تک شاخ موه های نقره ای داشت تصمیم گرفت موه را در چوب بزارد وچوب رادرست کند که ناگهان پلنگی را دید ابراهام که چیزی بای دفانداشت چوب را به دست گرفت وداد زد دور شوپلنگ ازامازون به افریقا پرتاب شد وابرا هام قدرت چوبدستی راکشف کرد واین بو داستان اولین چوبدستی.


قدم قدم تا روشنایی، از شمعی در تاریکی تا نوری پرابهت و فراگیر!
میجنگیم تا آخرین نفس !!
میجنگیم برای پیروزی !!!
برای عـشـــق !!!!
برای گـریـفـیندور !!!!!

نشان سازمان حمایت از ساحره ها =


پاسخ به: كلاس تاريخ جادوگري
پیام زده شده در: ۱۴:۰۳ دوشنبه ۳۱ تیر ۱۳۹۲

الستور مودی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۴۸ پنجشنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۲
آخرین ورود:
۱۳:۱۵ چهارشنبه ۲ خرداد ۱۳۹۷
از دور مراقبتم!
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 337
آفلاین
1- انواع مغز های چوبدستی را بنویسید!( 5 مورد و هر مورد 1 امتیاز)

ریسه ی جگر اژدها - پر ققنوس - موی پریزاد - موی تکشاخ - عصاره ی نیش باسیلیسک

2- انواع جنس چوبدستی های جادوگری را بنویسید.( 3 مورد و هر یک امتیاز!)

چوب ماهون(مال خودم صد البته!) - چوب روس - چوب درخت تبریزی - چوب درخت کاج - چوب درخت موز - چوب درخت گیلاس - چوب درخت سیب - چوب درخت بوق... بازم بگم؟

پی نوشت: استاد بقول لی مارو خر میکنین؟ برادر من، پسر من، مرد مومن(؟)، توی چوب که محدودیتی نیست. مهم مغزه چوبدستیه و تنها فرق چوب متفاوت انعطاف یا عدم انعطافه!

3- تفاوت طول چوبدستی های حال حاضر و عصاهای جادوگری زمان قدیم، چه تفاوتی را در مقدار انرژی خروجی برای انجام جادو ها باعث میشد؟ ( با استفاده از قوانین فیزیک مشنگی!) ( 10 امتیاز)

خب من کلا با این حرفتون تو کلاس مخالفم. الان به آواتار بنده نیگا بکنین... کردین؟ خب اون عصا هست تو دستم... از همونایی هست که میگفتی طولشون یه متره و اینا...

آره! خلاصه اینکه اونو از جد جد جد جد جد جد جد جد جد جد بابام به ارث بردم. خعلی هم خوب کار میکنه، بیست، در حد نو، فقط یه ورد استوپفای رو خوب اجرا نمی کنه که اونم تا آوادا جونم هست به درک!

ولی حالا چون میگی از نظر مشنگی باوشه! بفرما:

این مقدار انرژی عصام:
E=mc^2 -> E=7.320*10^2->E=732


این مقدار انرژی چوبدستیم:
E=mc^2 -> E=0.659*10^2->E=65.9


تا اینجا انرژی عصا که 732 هست از انرژی چوبدستی از نظر فیزیک مشنگی بیشتره ولی چون توی این فرمول مغز جادویی جای گذاری نشده انرژی چوبدستی را به 100 ضرب می کنیم که میاد 6590.

پس انرژی چوبدستی تقریبا 9 برابر عصا هستش.

4- تفاوت در چوب به کار رفته در ساختار چوبدستی های جادوگری، چه تاثیری در قدرت آنها دارد؟ ( با استفاده از قوانین علوم تجربی مشنگی!) ( 10 امتیاز)

بازم مشنگی؟ اه!

ولی خب...

از آنجایی که معمولا مغز های جادویی شامل نوع خاصی از استروئید های آبگریز هستند(!) در تماس با الیاف سلولزی چوب به همراه مقداری چوب پنبه در بافت خشک آن، تمام انرژی حاصل از خواندن ورد را روی مولکول مرکزی متمرکز می شود که سبب وقوع یک انفجار همجوشی هسته ای به همراه یک زمین لرزه ی 9.87 ریشتری درون چوبدستی می شود که سبب تقویت قدرت جادو می شود.

5- چوبدستی مرگ چرا بدون هیچ یک از مغز های شناخته شده بود و فقط از چوب تشکیل شده بود؟ ( 2 امتیاز)

کی گفته؟ حالا چون بنام چوبش معروف شده یعنی مغز نداره؟ بی مغزه؟ خودتی! با شما نبودم! به اینـ.. ولش کن اصلا.

بعله! طبق معمول؛ سوال غلطه!

یک رول بنویسید و در آن نحوه ی اختراع اولین چوبدستی جادوگری توسط آبراهام اولیوندر را بنویسید.( 7 امتیاز)

-وای... جان من... رول دیگه نه... ای خـــــــــــــــــــــــــــــدا!

- کی بود؟ کی داد زد؟

- هیچی بابا! آبراهام بود.

- چش شده؟

- روانی!

- با منی؟

- نه عزیزم! آبراهامو میگم. روانی شده. یکی از این چوبدستی بدردنخورا ورداشته داره باهاش یه پاتیل پر ققنوسو هم میزنه!

مردک کبریت چوبدستی فروش دوستش را کنار بخاری تنها گذاشت تا به سراغ یکی از مشتری هایش برود اما هنوز به پشت پیشخوان نرسیده بود که فریاد آبراهام که اینبار با همیشه فرق داشت او را میخکوب کرد؛

-بومباردو ماکسیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــمــــا!

آبراهام با افکت شکسته شدن در وارد میشود و ادامه میدهد؛

- موهاهاها! بالاخره موفق شدم!

- خوب مبارک باشه. موهاهاها و در شیکوندنت دیگه واسه چیه؟

- خب این رول که به اندازه ی کافی پنچر بود، خواستم یه ...

اما قبل از اینکه حرفش را تمام کند بیل روی رول را با قلم قرمز خط میکشد و با بی حوصلگی برگه ی بعدی را جلویش میکشد.


چوبدستی لازم نیست..
به یک ضربه ی عصایم بند هستید!

تصویر کوچک شده

×××××

تصویر کوچک شده


پاسخ به: كلاس تاريخ جادوگري
پیام زده شده در: ۹:۳۹ دوشنبه ۳۱ تیر ۱۳۹۲

چارلی ویزلی old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۱۰ جمعه ۲۷ بهمن ۱۳۹۱
آخرین ورود:
۱۵:۵۷ دوشنبه ۱ تیر ۱۳۹۴
از هاگوارتز
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 454
آفلاین

1- انواع مغز های چوبدستی را بنویسید!( 5 مورد و هر مورد 1 امتیاز)
تک شاخ-قلب اژدها- موی تسترال-پر ققنوس -موی پریزاد

2- انواع جنس چوبدستی های جادوگری را بنویسید.( 3 مورد و هر یک امتیاز!)
یاس کبودبدبختی بیا دم خونمون ببخشید-درخت سرو-چوب بلوط جنگلی

3- تفاوت طول چوبدستی های حال حاضر و عصاهای جادوگری زمان قدیم، چه تفاوتی را در مقدار انرژی خروجی برای انجام جادو ها باعث میشد؟ ( با استفاده از قوانین فیزیک مشنگی!) ( 10 امتیاز)

اقا ماسواتمون قد نمیده حالا یه چیزی سیاه می کنیم.
اقا قدیمی بهتر بودن اگر روی کسی اوادا می زدی.جواب نمی داد با اعصا چنتن توی فرق سرش می زدی که اجدادش جلوی چشمش بیاد.

4- تفاوت در چوب به کار رفته در ساختار چوبدستی های جادوگری، چه تاثیری در قدرت آنها دارد؟ ( با استفاده از قوانین علوم تجربی مشنگی!) ( 10 امتیاز)
اگر چوب چینی باشه تودوئل اجداد ادم جلوی چشمش میاد .
چوب اصل ..............................................................................زندگی به.
5- چوبدستی مرگ چرا بدون هیچ یک از مغز های شناخته شده بود و فقط از چوب تشکیل شده بود؟ ( 2 امتیاز)
بخاط این که چوبدستی مرگ برتره نیاز به قلب نداره.

تکلیف اضافی:

یک رول بنویسید و در آن نحوه ی اختراع اولین چوبدستی جادوگری توسط آبراهام اولیوندر را بنویسید.( 7 امتیاز)
زن ابراهام:ابراهام بیا بچه رو ساکت کن.
ابراهام:باشه امدم.
ابراهم میاد اعصاشو برمیداردبکوبد توسر بچه.
زن می گوید:بااین نه می میره.
تا این که ابراهام یک چوب کوچیک بر می داره برای کتلت کردن بچه روش تکه ای از قلب اژدها بود.
می گوید:نلو وینگادا لویوسا ناگهان بچه به پرواز در می ارد.



مراقب خودت باش.


پاسخ به: كلاس تاريخ جادوگري
پیام زده شده در: ۲:۱۷ دوشنبه ۳۱ تیر ۱۳۹۲

دافنه گرینگراسold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۴۱ پنجشنبه ۸ تیر ۱۳۹۱
آخرین ورود:
۲۲:۵۴ چهارشنبه ۱۱ فروردین ۱۳۹۵
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 1174
آفلاین
شخص شخصی دافنه بار دیگر تکلیف می نوسد!

1- انواع مغز های چوبدستی را بنویسید!( 5 مورد و هر مورد 1 امتیاز)

مغز؟ مغز اوستاد؟

1. هوش
2. مغز
3. مخ
4. برین
5. آی کیو

خب، اوستاد... شوما گفتین مغز. اِ... منظور ـتون این نبوده؟ حالا می فهمم منظور ـتون رو.

1. پشه: مناسب برای وزوزِر ها (افراد عاشق وز وز کردن!)
2. نخود: این ها برای جادوگر ها و ساحره هایی که دوست دارن برن خونه خود ـشون. چون از قدیم بوده: "نخود نخود! هر که رود خانه خود."
3. سبیل: این برای افرادی ـه که دوچرخه سواری بلد ـن و سبیل بابا ـشون می چرخه.
4. موهای زندایی: این برای اون هایی که می گن دمپایی و بعد می رن بغل زندایی! کلا برای افرادی که آغوش گرفتن رو دوست دارن خوبه...
5. این دیگه جای بحث داره... این آخرین مورد ـه و من به ـتون می گم چیه! این شوما و این... خاکستر پرفکت استپز! مناسب برای افرادی که می خواهند بدون هیچ انرژی ای لاغر شوند! فقط کافی است چوبدستی با خاکستر کفش پرفکت استپز رو در دست بگیرید و در پارک قدم بزنید. می بینید که این چوبدستی به طور اتوماتیک لاغر ـتان می کند...

زود زنگ بزنید؛ برای سفارش تنها کافیست عدد 3 را به شوماره 4305645687495478594758945 پیامک کنید! برای برندگان به اندازه 10 برابر وزن خانواده ـتان گالیون نفد. بشتابید. مدت سفارش محدود است!

6. پوست حلزون. افرادی که خاوستار پوست صاف هستند؛ بشتابید. چون حلزون دارای کلاستیژن و اناستیوژن و فلومونوژن و استامینوفن در پوست خود می باشد و کافیست به ما زنگ بزنید تا دیگر از جوش و چین خوردگی در صورت ـتان خبر نباشد.

7. حاوی یک کلمه بریده شده از چیز میز های باما (با اول بابا، ما اول مامان. با ما رو به خاطر بسپارید چون اولین چیزی که کودکان به زبان می آورد. برای سفارش کافیست...) این چوبدستی برای کودکان بی سواد و همین طور بزرگ سالان هست و می تونه به شوما در عرض چند روز کل زبان های دنیا رو یاد بده!

8. چوبدستی ای که قابلیت انتقال موهای بدن رو به سر داره و می تونه در یک روز 16 هزار تار مو برای جادوگران و 32 هزار تار مو برای ساحرگان بذاره. مناسب برای افراد بی مو!
2- انواع جنس چوبدستی های جادوگری را بنویسید.( 3 مورد و هر یک امتیاز!)

چوب دستی جادوگری اوستاد؟ آخه اون "جادوگری" آخر ـش چه معنی ای می ده؟ مگه ما ماگلیم که فک کنیم با چوبدستی کار دیگه ای می شه کرد؟ هوم؟

راست ـش اوستاد... ما این سوال رو بلد نیستیم. :worry:

خب... دو نوع داشتیم. چوب انطعاف پذیر و ناپذیر. یکی درراز می کشه و یکی نمی کشه!

اورکا! اورکا! یافتم اوستادا...
1. چوب درخت زیتون (مناسب بای افراد زیتون خوار)
2. چوب درخت هندونه (اِ... مطمئنین درخت نداشت؟ یه بار دیگه چک کنین.)
3. چوب درخت سیب گاز زده ( مناسب برای افراد آپدیت و فشن و ...)


3- تفاوت طول چوبدستی های حال حاضر و عصاهای جادوگری زمان قدیم، چه تفاوتی را در مقدار انرژی خروجی برای انجام جادو ها باعث میشد؟ ( با استفاده از قوانین فیزیک مشنگی!) ( 10 امتیاز)


اوستــــــــــاد، چرا این کارا رو با ما می کونین؟ الان من باید برم دفتر فیزیک ـم رو در بیارم؟

خب، الان ما به این توجه می کنیم که نگه داشتن چوب و عصا ـی به اون سنگینی چقدر روی پشت و ستون فقرات تاثیر بد می ذاره (با چوب دستی های دارای خاکستر پرفکت استپز می توانید این ها را از بین ببرید!) و انرژی جادوگر رو بی خود هدر میده. بله، اوستاد... دقیقا، و در این فرض، چون جادوگر مورد نظر همه انرژی ـی رو صرف بلند کردن یه عصا ـی سنگین می کنه؛ نمی تونه انرژی کافی برای جادوگری بزاره و جادو ـش خوب در نمی آد.

و چون یک دوم ام وی برابر است با... نه! چون ام جی هاش ما... شرمنده، اوستاد. خیلی وقته که طرف فیزیک نرفتم!
بهر حال... با توجه به قانون 37 روونا، انرژی جادوگر، وقتی کم بشه، از بین نمی ره؛ بلکه از جایی به جای دیگه منتقل(؟) می شه جادوگر انرژی کمتری براش می مونه و نمی تونه خوب ورد بخونه.

برای همین چوب دستی کوتوله بهتره!

4- تفاوت در چوب به کار رفته در ساختار چوبدستی های جادوگری، چه تاثیری در قدرت آنها دارد؟ ( با استفاده از قوانین علوم تجربی مشنگی!) ( 10 امتیاز)


الان شوما به من بگین چوب ـی که می تونه وزن اون همه هندونه رو تحمل کنه؛ مقاومت بیشتری داره یا چوب درخت گردو؟ (اِ... گفته بودین درخت نداره...)

خلاصه.. هر چوبی که میوه های سنگین تری رو بلند کنه؛ مقاومت ـش بیشتره و دقیقا همین چوب ها ـن که چوب دستی ها رو می سازن و این نشون می ده که مقاومت اون ها فرق داره و با توجه به این... اوستاد، کلا تا حالا چرت و پرت گفتم.

واقعا نمی دونم اوستاد! فکر کنم جواب هیچ باشه. آخه چه فرقی داره که ما ا چه چوبی استفاده می کنیم. البته شاید به خاطر راحتی جادوگر باشه و از چوب های مختلف استفاده می شه؛ چون اگه جادوگر راحت تر باشه؛ بهتر جادو می کنه. مثلا من هر وقت بین ماگل ها بدمینتون ماگلی بازی می کنم؛ اگه راکت ـش سنگین باشه؛ خوب بازی نمی کنم! و چوب دستی هم مثل همینه.


5- چوبدستی مرگ چرا بدون هیچ یک از مغز های شناخته شده بود و فقط از چوب تشکیل شده بود؟ ( 2 امتیاز)


کی چنین حرف ـی زده! داخل ـش خیلی هم مغز داشت. فقط مغز ـش یخورده کوچیک بود.

راست ـش یه روزی "مرگ" با سه تا داداش روبرو شد که یکی ـشون یه چوبدستی عالی می خواست. مرگ می دونست که چوبدستی بر اساس "قدرت" کار نمی کنه و راه حل چوب دستی سازی "هوش" ـه خالص ـه! بنابراین مرگ زمان رو متوقف کرد و سال ها به جلو برگشت تا یک اعجوبه پیدا کند که مغز ـش را بگیرد.

خلاصه، این مرگ در حالی که بین مردم عادی راه می رفت؛ به نظر ـش رسید که مغز یکی از اون ها اینقدر فعاله که داخل چشم های اشعه ایکس دار اون قرمز بود و این یعنی که داشت واقعا تکون می خورد و مغز خیلی فعالی بود.

مرگ جمعیت رو کنار زد و با تعجب با یک ساحره بین ماگل ها روبرو شد. ساحره هویت مرگ رو شناست. اما چون شجاع بود؛ نترسید. مرگ با جادو ـش اسم طرف رو فهمید و بدون مقدمه گفت: «دافنه ـی عزیز! چون خیلی باهوشی؛ من یه خورده از هوش ـت رو می خوام. به دلایلی که خود ـت بعدا می فهمی. البته این یه رازه. می شه قبول کنی که عصاره هوش ـت رو بگیرم؟ اما بگم که این کار تو رو کم هوش نمی کنه؛ درسته که رو روانی ها و خنگ ها و حتی افراد معمولی این تاثیر رو داره. اما تو چون خیلی زرنگی...» دافنه با حرکت خفنی، قبول کرد و مرگ با جادو دست ـهایش را تکان داد و دافنه هوا رو دید که سفید شده و بعد ها متجه شد که عصاره هوش ـش بوده!

خب، این نشون می ده که سازنده چوب دستی، مغز ما رو در خود ـش داشته و چون حتی یکم از هوش ما خیلی زیاده؛ لازم نبود که زیاد داخل ـش بذاره!

البته چون عصاره هوش ما رو ریخت؛ می شه یه جورایی نتیجه گرفت که داخل ـش هیچی نداره. اما شوما گفته بودین که مغز نداره داخل چوب دستی و من الان می گم که داره!


6. یک رول بنویسید و در آن نحوه ی اختراع اولین چوبدستی جادوگری توسط آبراهام اولیوندر را بنویسید.( 7 امتیاز)

بسم الروونا البیگ القدرت! این سوال چیه؟ برم به سالاد شکایت کنم؟

این هم رول:

- عاغا! پاشو عاغا... با تو ام عاغا. دم ظهره؛ عاغا. بلند شین؛ عاغا.
- ول کن زن! بزار بخوابم زن! تو این کارا چیه؛ زن! ساکت باش، زن! گستاخی مکن، زن!

الیوندر، در حالی که روی کاه خوابیده بود (آخه وضع مالی همچین خوبی نداشت.) غلتی خورد و باز خوابید. همسر او با ناراحتی، به خورشید نگاه کرد. آبراهام باید ساعت هشت به سرکار می رفت و الان 7 و چنجام دقیقه بود.

نینا اولیوندر، شروع به گرد و خاک گیری دور وبر الیوندر کرد. (بیچاره جارو برقی هم نداشت که شوهر ـش رو با صدا آش بیدار کنه!). چند لحظه بعد، یکی از گرد و خاک ها به داخل بینی آقای اولیندر رفت و او با خشم از جای ـش پرید.
- چند بار باید بهت بگم زن! این کار رو نکن زن!

همسر آقای اولیوندر، چیزی نگفت و ساکت ماند. چند لحظه بعد، خشم آقای اولیوند دوباره با دیدن ساعت برگشت.
- ساعت هشت شد زن! چرا من رو بیدار نکردی ضعیفه؟ هوم؟

زن بیچاره باز سکوت کرد. (بیچاره گونا داشت.) ابراهام شروع به خمیازه کشیدن و پوشیدن لباس های ـش کرد. چند لحظه بعد، آماده شد و گفت:
- زن! غذا رو آماده می کنی تا من بیام. مفهومه؟

نینا سر ـش را تکان داد و اولیوندر رفت تا روزی که او را ستاره می کرد را آغاز کند.

داخل مغازه حاج کریم و کورممد پاتر(!):

آقای اولیوندر در حالی که سر ـش را پایین انداخته بود وسعی می کرد تا جلب توجه نکند؛ از جلوی رییس ـش رد شد. حاج کریم هاپکینز(!) متوجه آبراهام شد و گفت:
- دیر کردی!
- دیگه تکرار نمی شه!

بالاخره اولیوند به اتاق کار ـش رفت تا به بچه ها سر و کله بزند و چوبدستی بفروشد.

- آره پسر گل و نازم. من همه ـی چوبدستی هایی که فروختم رو یادمه! تک تک ـشون رو! واس تو هم یاد اولی می مونه... فقط بخر. اوکی؟
- سلام دختر نازنازی. من همه ـی چوبدستی هایی که فروختم رو یادمه! تک تک ـشون رو! واس تو هم یاد اولی می مونه... کدوم رو می خاوی. تو فقط بگو.

آبراهام در حال فروختن چوبدستی ها بود که دوست ـش که حیوون خونگی می فروخت (الان با مغازه چیز فروشی مورفین کبیر مغازه ـش شناخته می شه!) داد زد:
- چه خبر از این طرف ها، ابی!

خلاصه، آبراهام تا چشم حاج کریم هاپکینز(!) را دور دید؛ به مغازه دوست ـش رفت و بعد از نیم ساعت گفت و گو برگشت. ناگهان توجه ابراهام به پودر ریسه قلب اژدها یی که به باسن ـش چسبیده بود؛ جلب شد. اولیوندر فهمید که روی اون صندلی که روش نشسته بود؛ پودر این ماده ریخته شده بوده و الان به شلوار ـش چسبیده.

اولیوندر، یکی از چوبدستی ها رو برداشت و با جادو همه رو از شلوار ـش پاک کرد. اما یک دفعه صاحب مغازه از اون پشت داد زد:
- چی کار می کنی؟ اون چوبدستی شکسته بوده و ما باید تعمیر ـش می کردیم و الان در دست تعمیر ـه!

اولیوند عذر خواهی کرد. (همان لحظه پودر های ریسه قلب اژدها به خورد چوب دستی وارد شدند.) اولیوندر چوبدستی رو زمین گذاشت و فردا ـی اون روز فرد مورد نظر اون رو تحویل گرفت.

هفته ها بعد، همان فرد برگشت و گفت که چوبدستی ـش خیلی کاربرد ـش بهتر شده و می خواد که برای داداش کوچیک ـش هم همون کار رو بکنن و اون بهشون دستمزد خوبی می ده!

صاحب مغازه که به فکر ـش هم نرسیده بود که ممکنه قوی شدن چوب دستی بخاطر کار آبراهام باشه؛ چوب دستی رو به پیش کارکنان برگردوند و ازشون پرسید. اولیوندر با کمی فکر فهمید که به خاطر همون کار ـش بوده و برای همین دوباره از دوست ـش مقداری پودر گرفت و مالاند به شلوارش و همان ورد را گفت. چوب دستی هم آن ها را جذب کرد و قوی شد.




تنها گیاهِ سیاهِ فتوسنتز کننده ی بدون ریشه ی گرد، با ترشح مواد گازی سیاه از واکوئلش. چرا ایمان نمی آورید؟


پاسخ به: كلاس تاريخ جادوگري
پیام زده شده در: ۲:۰۱ دوشنبه ۳۱ تیر ۱۳۹۲

بیل ویزلی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۳:۲۷ چهارشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۲
آخرین ورود:
۱۷:۱۸:۱۶ پنجشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳
از دنیای انتظار
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 165
آفلاین
امتیازات جلسه ی اول تاریخ جادوگری:


هافلپاف:
21 + 28 = 49 امتیاز / 2 = 25 امتیاز

ارنی مک میلان:
7 + 6 + 6 + 2 = 21 امتیاز

هوگو ویزلی:
9 + 9 + 5 + 5 = 28 امتیاز
تد لوپین کجای کتاب 3 بوده؟ اصلا تد لوپین توی جلد سه متولد شده بود؟


گریفیندور:
17 + 26 + 30 + 25 = 98 امتیاز / 1.5 = 66 امتیاز

چارلی ویزلی:
3 + 4.5 + 3 + 1 + 5 = 17 امتیاز

لی چردن:
12 + 9 + 4 + 1= 26 امتیاز

جیمز سیریوس پاتر:
15 + 9 + 3 + 3 = 30 امتیاز

استرجس پادمور:
14 + 6 + 5 = 25 امتیاز


ریونکلاو:
27 + 13 + 30 = 70 امتیاز / 1.5 = 47 امتیاز

فلور دلاکور:
12 + 9 + 6 = 27 امتیاز

دافنه گرینگراس:
5 + 1.5 + 6 = 13 امتیاز

آماندا بروکل هرست:
12 + 9 + 6 + 1 + 2 = 30 امتیاز


اسلیتیرین:
28 + 30 = 58 امتیاز / 2 = 29 امتیاز

مورفین گانت:
15 + 6 + 4 = 25 امتیاز + 3 امتیاز تشویقی برای بهترین طنز استفاده شده= 28 امتیاز
من کلا آدم فسیلی هستم، حتی تو گرینگوتز هم مشاورم و حقوق بگیر!

سورس اسنیپ:
15 + 9 + 6 = 30 امتیاز
دیگه راه نداشت اضافیا رو حساب کنم!


موفق باشید!


تصویر کوچک شده


تصویر کوچک شده

فقط جادوگران است و کسانی که از درکش عاجز هستند!


پاسخ به: كلاس تاريخ جادوگري
پیام زده شده در: ۰:۰۷ دوشنبه ۳۱ تیر ۱۳۹۲

بیل ویزلی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۳:۲۷ چهارشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۲
آخرین ورود:
۱۷:۱۸:۱۶ پنجشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳
از دنیای انتظار
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 165
آفلاین
تدریس جلسه ی دوم تاریخ جادوگری

بیل به سرعت وارد کلاسش میشه و با عجله به سمت صندلی خودش میره و بعد از اینکه با حرکت دستش دانش آموزان رو ساکت می کنه، شروع به صحبت می کنه:
- امروز من خیلی عجله دارم و مجبورم به خاطر یه مشکلی، زودتر از همیشه کلاس رو ترک کنم، برای همین متن تدریس این جلسه ی شما رو در تکه های کاغذ پوستی نوشتم و با فنآوری شورای الهی-آسمانی زوپس، به تعداد همتون کپی شده. گرینگراس، این کاغذ ها رو پخش کن.
-
- به حرف من گوش نمی کنی؟ ده امتیاز از ریونکلاو کم میشه! جردن، تو پخش کن!
- چشم استاد!

بعد از تموم شدن پخش برگه های تدریس، بیل با لبخندی از کلاس خداحافظی می کنه و از کلاس خارج میشه. به محض خروج بیل از کلاس، لی با صدای بلند شروع به خواندن برگه ی خودش می کنه:
جلسه ی دوم- چوبدستی های جادوگری
چوبدستی هایی که پدران جادوگر ما از آنها برای انجام جادو از آنها استفاده می کردند، با چوبدستی های ما تفاوت زیادی داشت، انها بیشتر از عصا های بلند که درازای آنها گاهی به یک متر نیز می رسید، استفاده می کردند. این عصا های جادوگری از درخت های مخصوصی به دست می آمدند، اکثر این درخت ها در مناطق مرکزی و جنوب شرقی اروپا می روییدند و به تمام نقاط جهان صادر می شدند.

اولین چوبدستی ساز ها، خود هیزم شکنان بودند؛ آنها با استفاده از مهرات هایی که در طی سالیان دراز آموخته بودند، حکاکی ها و شکل هایی از قبیل اژدها و ... در تنه ی درختان، انها را به عصاهای جادوگری تبدیل می کردند و به جادوگران عرضه میکردند. اما این عصا های جادوگری نقطه ضعف بزرگی داشتند، با این ابزار، حادو های سطح پیشرفته که در مرحله ی تئوری بودند را نمی شد آزمایش کرد، در حقیقت، این عصا های جادوگری از خود نیرویی نداشتند و نیروی جادویی برای انجام ورد ها را از خود افراد می گرفتند؛ این امر در اجرای جادوهای معمولی خللی وارد نمی کرد ولی در اجرای جادوهای پیشرفته که به نیروی جادویی زیادی احتیاج داشتند، اختلال ایجاد میکرد.

جادوگران زیادی سعی در حل این مشکل کردند، اما هیچ یک موفق نشدند تا اینکه جادورگی به نام آبراهام اولیوندر پی برد هنگامی که مغز درون چوبدستی از قسمتی از بدن موجودات جادویی قدرتمند انتخاب شود، بدون تکیه به نوع چوب به کار رفته در چوبدستی و طول آن، میتواند قدرتی بی نهایت را در اجرای هر گونه جادویی فراهم آورد. وی به عنوان اولین مخترع و بزرگترین فروشنده ی چوبدستی های جادوگری به حساب می آید.

اولین چوبدستی اختراعی، از موی تک شاخ بود و نیم متر طول داشت. بعد از مدت ها مغز های دیگری نیز به موی تک شاخ اضافه شدند و باعث شدند که تنوع چوب های جادوگری افزایش یابد.

در عصر حاضر انواع مختلفی از چوب های جادوگری در جای جای دنیای جادوگری به فروش می رسد و تنوع در نوع و جنس چوبدستی ها، باعث شده است که هر جادوگر امکان انتخاب گسترده ای نسبت به زمان پیشین داشته باشد.

تکالیف شما:

1- انواع مغز های چوبدستی را بنویسید!( 5 مورد و هر مورد 1 امتیاز)

2- انواع جنس چوبدستی های جادوگری را بنویسید.( 3 مورد و هر یک امتیاز!)

3- تفاوت طول چوبدستی های حال حاضر و عصاهای جادوگری زمان قدیم، چه تفاوتی را در مقدار انرژی خروجی برای انجام جادو ها باعث میشد؟ ( با استفاده از قوانین فیزیک مشنگی!) ( 10 امتیاز)

4- تفاوت در چوب به کار رفته در ساختار چوبدستی های جادوگری، چه تاثیری در قدرت آنها دارد؟ ( با استفاده از قوانین علوم تجربی مشنگی!) ( 10 امتیاز)

5- چوبدستی مرگ چرا بدون هیچ یک از مغز های شناخته شده بود و فقط از چوب تشکیل شده بود؟ ( 2 امتیاز)

تکلیف اضافی:

یک رول بنویسید و در آن نحوه ی اختراع اولین چوبدستی جادوگری توسط آبراهام اولیوندر را بنویسید.( 7 امتیاز)


تصویر کوچک شده


تصویر کوچک شده

فقط جادوگران است و کسانی که از درکش عاجز هستند!


پاسخ به: كلاس تاريخ جادوگري
پیام زده شده در: ۱۲:۰۹ یکشنبه ۳۰ تیر ۱۳۹۲

استرجس پادمور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۵۳ شنبه ۷ خرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۹:۳۰ دوشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۰
از یک جایی!
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 3574
آفلاین
1- شعر گرگینه ی دهه شصت را از لحاظ روحیات و شخصیت و علاقه مندی های شاعر، نقد و بررسی کنید و بگویید چه عاملی باعث شده است که گرگینه ی گمنام این شعر را بسراید. ( 15 امتیاز)


ببینید بعضی از عوامل هستند که گرگینه ها ممکن است در هنگام تبدیل شدن برخی از روحیات انسان ماننده خود را حفظ کنند ولی این فقط حدس و گمان است و تا حالا هیچ گونه شواهدی دال بر این قضیه به اثبات نرسیده جز همین شعری که شما در کلاس ذکر کردید . گرگینه ای که این شعر را سروده بود در زمان انسانی خود یک شاعر ماگل بوده است که توسط یک گرگینه گاز گرفته شده بود . عاملی که باعث شده بود شعر را بسراید در بالا گفتم ولی علاقه مندی این گرگینه این بوده است که به آغوش گرم خانواده ی خود بازگردد تا بتواند دوباره زندگی خود را از سر بگیرد ولی چون میدانسته است که اتفاق تکرار نخواهد شد میخواسته از آن شهر و از آن جنگل برای همیشه برود و یا شاید خود را نابود کند !

2- بر اساس آموخته های خودتون از دروس دفاع در برابر جادوی سیاه و موجودات جادویی، ملاک های تشخیص یک گرگینه را بنویسید. ( هر مورد 1.5 امتیاز و حداکثر امتیاز 9)

*خوردن معجون در سر ماه
* ترس از ماه
*علاقه نداشتن به کتاب های مربوط به گرگینه ها
*علاقه به تغییر شکل و یاد گرفتن درس تغییر شکل
*گوشه گیر و تنها
*زندگی در کنار جنگل ها

3- انواع گرگینه ها را نام ببرید. ( 6 امتیاز)

تاکنون سه گونه گرگینه در سراسر دنیا یافت شده است :

*گرگینه ی تامور
*گرگینه ی کوچک (که به موریانه گرگینه معروف است و تشخیص آن از سگ مشکل است)
*گرگینه ی شمالی(این گرگینه برعکس همه ی گرگینه ها پوست سفیدی دارند )

4- نظرتون در مورد کلاس و محتوای اون.


این جلسه خوب بودش و متحواش هم جالب بود !

5- در مورد چه مبحث هایی بیشتر تدریس شود؟

بیشتر به موضوعات تاریخی اشاره شود بهتر است


عشق یعنی وقتی که دستتو میگیرم مطمئنم باشم که از خوشی میمیرم !!!!!

تصویر کوچک شده


پاسخ به: كلاس تاريخ جادوگري
پیام زده شده در: ۰:۵۵ یکشنبه ۳۰ تیر ۱۳۹۲

محفل ققنوس

جیمز سیریوس پاتر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۵:۵۰ جمعه ۱۳ مهر ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۱۱:۳۷ یکشنبه ۷ خرداد ۱۳۹۶
از طلا گشتن پشیمان گشته ایم، مرحمت فرموده ما را مس کنید.
گروه:
کاربران عضو
ایفای نقش
محفل ققنوس
پیام: 1531
آفلاین
شعر گرگینه ی دهه شصت را از لحاظ روحیات و شخصیت و علاقه مندی های شاعر، نقد و بررسی کنید و بگویید چه عاملی باعث شده است که گرگینه ی گمنام این شعر را بسراید.

نقل قول:
خسته ام
خسته ام از اشک های تکراری


از لحاظ روحیات این گرگینه خسته ست و از اشک های تکراری ملوله. که این یعنی گریانم هست و حتما تو هاگوارتز ِ گرگینه ها، تو دستشویی دخترانه شون میره میشینه رو کاسه توالت و گریه میکنه!

نقل قول:
دلم بوی جنگل میخواهد


این یعنی گرگینه ی دهه ی شصت قبلا جنگلی بوده. احتمالا با بابابزرگش تو جنگل زندگی می کرده و بزغاله های هایدی رو میخورده بعد یه روز خاله ش اومده و اونو با خودش به شهر آورده که کلارای روی صندلی چرخ دار رو بخوره.

نقل قول:
دلم آغوش مهربان میخواهد


خب این حیوون کمبود محبت هم داره. گوگولی!

نقل قول:
امشب خودم را تمام خواهم کرد

امشب شب آخر است


و اما اینجا، شاید اینطور به نظر بیاد که این گرگ تمایل به خودکشی داره. اما اینطور نیست. تازه فهمیده باید وایسه رو پای خودش و دست از زرناله برداره. میخواد ترک گرگینه بودن بکنه. که در ابیات بعدی کاملا مشخصه:

نقل قول:

آهای گرگ های وحشی فرارم را ببینید

از چشمان بی پروای آن بره میش میگریزم

خونی در رگ های سردم جریان ندارد

میروم که دیگر ظهور ماه کامل را نبینم

میروم که دیگر صدای زوزه هایم به گوش هایت نرسد

نفس هایم میرود دستانم میرود من میروم


ایناها!
رفت!
به همین راحتی!
گذاشت و گذشت! ترک کرد!
یه جو غیرت این توله گرگ اگه تو بعضیا بود الان وضع سایت..هوووف!


بر اساس آموخته های خودتون از دروس دفاع در برابر جادوی سیاه و موجودات جادویی، ملاک های تشخیص یک گرگینه را بنویسید.


بر اساس آموخته از دروس!؟ برو از خدا بترس مرد حسابی!! داماد توله گرگ زشتتو انداختی تو سفره ی بابای من! یه عمر باهاش تو یه اتاق خوابیدم! ماهی یه بار جد و آبادم بدون نیاز به ایینه ی اسراری که بابام با شنل نامرئی میرفت دیدنش، میومدن جلو چِشَم!!

ملاک تشخیص!
موهای فیروزه ای! وحشی بودن! گاز گرفتن! بوقی بودن! آمریکایی بودن! استکبار بودن! دم داشتن! اره! دم داره! دیدم دمشو! همیشه یه دم داره که تو شلوارش قایم میکنه!

انواع گرگینه ها را نام ببرید.

گرگینه ی ویزلی
گرگینه ی لوپینی
گرگینه ی گری بکی {به این یکی شوخی نیومده}


عکسی از دگردیسی یک انسان به یک گرگینه قرار دهید. عکس باید بر طبق قوانین سایت باشد!

اینو خودم از دامادت گرفتم، بالای بید کتک زن نشسته بودم تماشاش می کردم:

تصویر کوچک شده











شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.