1- انواع مغز های چوبدستی را بنویسید!( 5 مورد و هر مورد 1 امتیاز)مغز گاو-مغز خر-مغز گوسفند-مغز بز نر حامله-مغز شترمرغ استرالیایی
2- انواع جنس چوبدستی های جادوگری را بنویسید.( 3 مورد و هر یک امتیاز!)نر، ماده، دوجنسه
3- تفاوت طول چوبدستی های حال حاضر و عصاهای جادوگری زمان قدیم، چه تفاوتی را در مقدار انرژی خروجی برای انجام جادو ها باعث میشد؟ ( با استفاده از قوانین فیزیک مشنگی!) ( 10 امتیاز)بین اینا از زمین تا آسمون فرق هست خو.
طول چوبدستیا ها از یک اپسیلیونم متر شروع میشه که باکتریا ازش استفاده می کنن
بعدش تا دو کیلومترم ادامه داره که دایناسورا و گودزیلا ها ازش استفاده می کنن
اون وقت بین این دو تا از 15 تا 55 سانتیمتر مال جادوگراس که استفاده می کنن
فرمول قدرت چوبدستی:
لگاریتم طول چوبدستی در مبنای 2 به اضافه ی طول شست پای چپ جادوگر
بعد چون قدیما شست پاها زمخت تر از الآن بوده و الآن طول چوبدستیا بیشتره هیچ فرقی در قدرت انرژی خروجی ایجاد نمی کنه. یعنی کروشیو های صد سال پیش با الآن یکسانه تلفاتش.
4- تفاوت در چوب به کار رفته در ساختار چوبدستی های جادوگری، چه تاثیری در قدرت آنها دارد؟ ( با استفاده از قوانین علوم تجربی مشنگی!) ( 10 امتیاز)
خب معیار سنجش قدرت چوبا معیاری به نام بزن به سگ هستش
چوبایی که می زنی تو مخ سگا بعد مث بز نیگات می کنن اون چوب شله
چوبایی که میزنی تو مخ سگا بعد مث خر نیگات میکنن اون چوب تقریباً سقته
چوبایی که می زنی تو مخ سگا مث گاو نیگات میکنن بعدشم باید در بری خیلی سفتن
بعد چوبای نوع اول رو اگه باهاشون مثلاً کروشیو بزنی طرف مقابل مث بز فرار میکنه
چوبای نوع دوم اگه کروشیو بزنی طرف مث خر داد میزنه
چوبای نوع سوم اگه کروشیو بزنی طرف دیگه زنده نیست که بتونه کاری مث گاو بکنه و در حد آوادا عمل میکنه
وقتی کروشیوش در حد آوادا عمل کنه ببین دیگه آواداش در حد چی عمل میکنه
5- چوبدستی مرگ چرا بدون هیچ یک از مغز های شناخته شده بود و فقط از چوب تشکیل شده بود؟ ( 2 امتیاز)از قدیم گفتن خلایق هر چه لایق...مگه مرگ خودش مغز داشته که چوبدستیش مغز داشته باشه؟
تازه کبوتر با کبوتر گربه با غاز
تکلیف اضافی:یک رول بنویسید و در آن نحوه ی اختراع اولین چوبدستی جادوگری توسط آبراهام اولیوندر را بنویسید.( 7 امتیاز)هوا به شدت سرد بود؛ به گونه ای که سرمای وجود دیوانه ساز ها باید در مقابل این سرما لنگ می انداخت.
آبراهام و دوستان، به تبعیت از کارتون یوگی و دوستان در کشتی پرنده ی خود نشسته بودند.
-وای بدبخت شدیم کشتی سقوط کرد!
الیوندر یک تکه چوب نازک و توخالی را که به چیز بند بود، برای جلوگیری از سقوط کردن سفت چسبید.
به خاطر تکان شدید کشتی چوب از جا کنده شد و آبراهام به سمت پایین سقوط کرد.
در آن بحبوحه یک ریسه ی قلب اژدها در هوا برای خودش غلط می خورد. همین که آبراهام در حال سقوط بود ریسه در
درون چوب توخالی فرو رفت و...
شـــــــــــترق!(افکت برخورد الیوندر با زمین)
در همان حین پیرزنی از آن نزدیکی در می شد.
-کورشی جوون زهره ترک شدم خو ننه!
الیوندر هم می خواست همان را بگوید که در زبانش نچرخید و گفت:
خودت کروشیو!
که پس از آن پیر زن بیچاره که بدنش به فوت بند بود دعوت عزرائیل را لبیک گفت و الیوندر تازه قضیه را گرفته بود...