زاخی:اینا چرا سیاه سفیدن؟؟؟
کتی:عقل کل وقتی روشن بشن رنگی میشن.
زاخی:آهان.راستی اینارو از کجا گرفتی؟؟؟
کتی:از مغازه سر چهارراه.چطور مگه؟؟؟
زاخی:هیچی.چقدر شد پولشون؟؟؟
کتی:نمیدونم قراره امروز فاکتورشو بیاره دم مغازه حساب کنم.ببخشید.ققنوس.....برو به این زنه که امروز اومده بود بگو بیاد براش کار پیدا کردم.زاخی تو هم.....زاخی....زاخاریاس....معلوم نیست کجا رفت این؟؟؟
ققنوس:من میدونم کجا رفت.
کتی:کجا؟؟؟
**********در مغازه**********
زاخی:منو کتی بل فرستاده.
صاحب مغازه:ولی به من چیزی نگفتن.من فاکتورو نمیدوم به شما.
زاخی:یعنی چی؟؟؟شما فاکتورور بده حالا مگه چی میشه؟؟؟فکر کنم 50 گالیون برای دادن یه فاکتور بیرزه نه؟؟؟؟
زساحب مغازه:50 گالون؟؟؟خب بله.بفرمایید.
زاخی:خوبه.اینم پولش.فقط یادت باشه دم مغازه نیایی ها.
************کلوپ***********
کتی:کجا رفته بودی زاخی؟؟؟؟
زاخی:همین جا مغازه بقلی.
کتی:از الان میخوای دروغ بگی؟؟؟
زاخی:چی؟؟منو دروغ؟؟؟؟چه طور مگه؟؟؟
کتی:ققنوس چیز دیگه ای میگفت.
زاخی:مثلا چی میگفت؟؟؟
کتی:میگفت رفتی مغازه سر چهارراه.
زاخی:من؟؟؟حتما اشتباه دیده.
کتی:به هر حال.من میرم پیش این یارو ببینم چرا فاکتورو نیاورد.
زاخی:چی؟؟؟نه نرو مغازش بستست.
کتی:کو؟؟؟بازه که؟؟؟من رفتم.
زاخی:کتی....ای بابا....حالا چی کار کنم؟؟؟؟
**********کتی برمیگرده*********
کتی:زاخاریاس میکشمت.
زاخی:مگه چی شده؟؟؟؟
کتی:تو فکر کردی من گدام رفتی پول اینارو حساب کردی؟؟
زاخی:کی؟؟؟من؟؟؟؟
کتی:آره تو.به هر حال بیا پولارو ازم بگیر.
زاخی میخواد حواس کتی رو پرت کنه:میگم که اینجا چقدر کثیفه.
کتی:این زنرو برای همین کار گفتم بیاد دیگه.
زاخی:اینا چرا سیاه سفیدن راستی؟؟
کتی:به مارو بگو میخوایم با کی نامزدی کنیم.فرموشی هم گرفته.
زاخی:چی؟؟؟نامزدی؟؟؟آهان راستشی جوابت چی شد؟؟؟
**********فلش بک به دو سه تا پست قبلتر*********
کتی: ولی من باید یه ذره فکر کنم زاخی.
زاخی:خب.مگه من گفتم فکر نکن.منتظر جوابت میمونم حتی تا آخر عمرم.
****************************
کتی:جوابم اینه:.........