صدای فریاد اعتراض آمیز دامبلدور لبخند آنتونین را روی لبانش خشک کرد.
-چی چیو برین گوشه خیابون؟شما ما رو دعوت کردین اینجا.نمیتونین اینجوری بیرونمون کنین.
لرد سیاه نجینی را-که به جای کمربند از آن استفاده میکرد-از دور کمرش باز کرد.
-نمیتونیم،هان؟...باشه...خودتون خواستین اینجوری بشه.نجینی، بخورشون!
نجینی نگاهی به لرد سیاه انداخت و خمیازه ای کشید.
-نجینی گفتم بخورشون..سیسیوسیشوسیشسو...
نجینی سرش را به نشانه امتناع، به دو طرف تکان داد.خمیازه دیگری کشید و بطرف ققنوسی که روی شانه دامبلدور نشسته بود خزید.ققنوس با دیدن نجینی پرواز کرد و درست روی سر مار غول پیکر فرود آمد.دو جانور سرگرم بازی همیشگی بخز بپر شدند!فاوکس سعی میکرد مانند نجینی روی زمین بخزد و نجینی سعی میکرد پرواز کند.
لرد سیاه و دامبلدور با دیدن بازی نجینی و فاوکس، دعوای خود را فراموش کرده و لبخندزنان دست در گردن هم انداخته و به تماشای آنها مشغول شدند!
آنتونین دست از تماشای این نمایش مسخره برداشت.وقت آن بود که وارد عمل شود.
-ارباب؟!
-کوفت!دو دقیقه ساکت باش ببینم بچم چه شیرین کاریای جدیدی یاد گرفته!
بدین ترتیب پروژه وارد عمل شدن آنتونین با شکست مواجه شد.
دو ساعت بعد،سر میز شام:ملت سیاه و سفید در حالیکه نگاههای تهدید آمیزی به اعضای گروه مقابل می انداختند دور میز نشسته بودند.لرد سیاه به محض نشستن نمکدان را تصرف و ادعا کرد که نمکدان جزو میراث خانوادگی ریدلهاست.
سیریوس بلک که طبق عادت همیشگی به شکل سگ سر میز حاضره شده بود و معتقد بود این کارش به شدت بامزه و جذاب است،با شروع سرو غذا، پوزه بزرگش را داخل بشقاب لرد سیاه فرو کرد.چهره لرد از خشم سرخ شده بود.زمزمه های اعتراض آمیز مرگخواران کم کم تبدیل به فریاد میشد.
آنتونین روی صندلی کنار ایوان روزیه نشسته بود.
-دیدی ایوان؟بهت گفته بودم سفیدا و سیاها نمیتونن با هم زندگی کنن.اصلا با طبیعتشون سازگار نیست!این دعوا مقدمه خوبیه.ولی کافی نیست.این اختلاف باید شدت پیدا کنه.همین امشب کارو تموم میکنم و تو هم کمکم میکنی.
ایوان کفگیر را به زور از مالی ویزلی گرفت.
-چطوری؟اینا که همش دعوا میکنن، بعدم انگار نه انگار که چیزی شده...به زندگیشون ادامه میدن.
آنتونین به صندلی لرد سیاه اشاره کرد.جایی که نجینی دور پایه های صندلی حلقه زده بود.
-این دفعه فرق میکنه.امشب نجینی ناپدید میشه.میدونی که لرد چقدر دوستش داره و بدون اون خوابش نمیبره ...و وقتی نجینی رو تو اتاق دامبلدور پیدا کنه...