ایرما پینس نوشته:
سلام بر وزیر مملکت.
سلام بر کتابدار هاگوارتز!
خیلی سریع میرم سراغ سوالا.
1.خیلی کنجکاوم بدونم وزیر ما چقدر اهل مطالعست؟روزی چند جلد کتاب میخونه؟( زمان تحصیل در هاگوارتز که یادمه اصلا بلد نبودید کتابخونه کجاست! )
به جای اینکه یک کتاب را چندین بار بخوانید، یه عالمه کتاب را یکم یکم بخوانید!
این شعار من هست.
در همین راستا در روز حدود پنج شش گاهی اوقات ده جلد کتاب رو در حدی می خونم که کلا به یک جلد کتاب می رسه. البته خب می دونید که ما توی وزارتخونه سرمون شلوغه و باید به امور مملکتی رسیدگی کنیم.
در زمان تحصیل... نه که بلد نباشیم راه کتابخونه رو، ولی ما کنار کشیدیم که بقیه بتونن یه مقدار خودشون رو نشون بدن! وگرنه که نفر اول سمج می شدیم!
2.زمان تحصیل در هاگوارتز رو به خاطر دارید؟علت اون همه شیطنت رو چی میدونید؟الان متنبه شدید؟از کرده خودتون پشیمونید؟
بله بله... به وضوح به خاطر دارم! میشه مگه آدم بهترین لحظات زندگیش رو فراموش کنه؟!
علتش که... علت خاصی نداشت. بعضی شیطنت ها که معمولی بود و رایج در بین عموم! ولی قبول دارم که بعضی شوخی های خرکی رو نباید انجام می دادیم!
علتش هم والا جیمز می گفت بیا جلوی دخترا خودمونو نشون بدیم! من هی می گفتم بابا زشته عیبه! این چه کاریه آخه! به گوشش نمی رفت. دیگه منم مجبور بودم که باهاش همکاری کنم. چون همون طور که می دونید من از خانواده بلک طرد شده بودم و جای خواب نداشتم. اینم تهدید می کرد اگر با من همکاری نکنی نمیذارم تابستون بیای خونمون!
الان به نوعی متنبه شدم ولی از کرده خودم پشیمون نیستم.
3.همکاریتون با پرفسور اسنیپ چطوره؟ روغن مو اذیتتون نمیکنه؟
آخ گفتی!
آقا ما صب که میریم وزارت همه جا تمیز طی کشیده. دفتر خودمون مث آینه می درخشه. شب که میخوایم برگردیم... منکه از پنجره میرم بیرون! انقدر لیز و روغنی شده کف اتاق که هر لحظه خطر لیز خوردن و آسیب دیدگی وجود داره!
البته الان دیگه روغن و لوسیون رو کنار گذاشته تافت میزنه! عینهو ته دیگ نونی میشه کلش! کرچ!
4.حقیقت داره که قراره وزارت خونه در سال نو به کتابدارا یک خونه در هاگزمید و یک جاروی آذرخش2015 هدیه بده؟
کتابداری در حوزه کار های فرهنگیه. سازمان فرهنگ و هنر هنوز به ما درخواستی ندادن مبنی بر اینکه بخوان کار خاصی در روز کتابداران انجام بدن. در هر صورت اگر قراره اقدامی انجام بشه، بهتره که بیان و زودتر درخواستشون رو ارائه بدن تا وقتی خواستیم بودجه سال 94 رو تعیین کنیم، مبلغی رو برای اینکار در نظر بگیریم. البته نه برای همه کتابداران! سوپر مارکت که میری الان قرعه کشی می کنن دیگه.
5.یادتونه سال پنجم سر جلسه امتحان سمج بهتون تقلب رسوندم؟؟؟
الان نمیخواید از من تشکر کنید؟( برای تشکر فقط کافیه مبلغ 800گالیون به حسابم بریزید )
بله به خاطر دارم. سر همون تقلب هم از کلیه امتحانات دیگه محروم شدم!
که البته بعدا با وساطت پروفسور دامبلدور تونستم تابستون بیام هاگوارتز پاسشون کنم.
6. و در پایان کلاهم خوشگله؟
... صد سال زنده باشین شما... منو یاده مرحوم مادرم میندازه!