هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   2 کاربر مهمان





پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: دیروز ۶:۵۵:۲۲

هافلپاف

نیکلاس فلامل


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۴۳ دوشنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۹
آخرین ورود:
امروز ۱:۳۸:۰۴
از تارتاروس
گروه:
کاربران عضو
ایفای نقش
هافلپاف
ناظر انجمن
پیام: 245
آفلاین
نیکلاس فلامل: کیمیاگر هافلپاف

نام کامل: نیکلاس فلامل
گروه: هافلپاف
اصالت: خون خالص
چوبدستی: هیچکس از جزئیات آن خبر ندارد.
پاترونوس: خرگوش

ویژگی های شخصیتی:
نیکلاس فلامل شخصیت پیچیده ای است که اغلب او را دیوانه و تند خو تلقی می کنند. با این حال، در زیر این صورت خشن، قلبی مهربان نهفته است که میل واقعی برای کمک به دیگران دارد - اما به شرطی که نفعی هم برای او داشته باشد. او عمیقا باور دارد که هر کس در خارج از خانه هافلپاف است، مخالف او به شمار میرود و در زیر او قرار دارد و به شدت به هم گروهی هایش وفادار است.

مهارت ها:
فلامل توانایی کمیاب و خارق‌العاده‌ای در تبدیل نیکل به طلا دارد، استعدادی که باعث تحسین و ترس او در میان دیگران شده است. این مهارت، همراه با هوش تیز و حیله گری او، او را به چهره ای مهیب در جامعه جادویی تبدیل کرده است.

پیشینه نیکلاس فلامل:
نیکلاس فلامل که در سال 1326 متولد شد، زندگی اولیه او در هاله ای از رمز و راز و فتنه بود. او به عنوان یک جادوگر خون خالص از سنین جوانی با هنرهای جادویی آشنا شد. پدر و مادرش که هر دو کیمیاگران محترمی بودند، عشق به کارهای باستانی و محرمانه را در او القا کردند. این اشتیاق او را به هاگوارتز سوق داد، جایی که او را به هافلپاف فرستادند - خانه ای که به وفاداری و سخت کوشی اش معروف است.

در دوران حضورش در هاگوارتز، استعدادهای کیمیاگری نیکلاس شکوفا شد. او عمیقاً در متون باستانی کاوش کرد و در جستجوی اسرار کیمیاگری بود. پیشرفت او زمانی حاصل شد که روش تبدیل نیکل به طلا را کشف کرد، شاهکاری که باعث بدنامی او در بین همسالانش و جامعه جادوگران شد.

علیرغم موفقیت تحصیلی، شخصیت نیکلاس با استقلال شدید او از دیگران و میل شدیدتری به شهرت، شکل گرفت. او به هر تعاملی به عنوان یک رقابت نگاه می کرد و همیشه در تلاش برای اثبات برتری خود بود. این طرز فکر اغلب او را بحث و جدل با دیگران گروه ها قرار می داد، با این حال پیوندی ناگسستنی با دوستان هافلپاف او ایجاد می‌کرد که به درخشش او احترام می‌گذاشتند و انگیزه او را به خوبی تفسیر میکردند.

به موازات فعالیت های علمی خود، نیکلاس تحت تأثیر داستان های باند بدنام کاپون، به ویژه دزد دریایی بدنام Capone "Gang" Bege قرار گرفت. نیکلاس با الهام از تاکتیک‌های بی‌رحمانه و ذهن استراتژیک بیگی، رویکرد مشابهی را در معاملات خود اتخاذ کرد. او استاد دستکاری شد و از مهارت های کیمیاگری و حیله گری خود برای ایجاد شبکه ای از نفوذ در هاگوارتز استفاده کرد. او مانند بیگی از بازی کثیف برای رسیدن به اهدافش نمی ترسید و همیشه اطمینان می داد که یک قدم جلوتر از رقبای خود باقی می ماند.

نیکلاس پس از فارغ التحصیلی از هاگوارتز، تحقیقات کیمیاگری خود را ادامه داد و سرانجام با ایجاد سنگ فیلسوف به راز جاودانگی پی برد. پیروزی های پی در پی او موقعیتی افسانه‌ای را در دنیای جادوگری برایش به ارمغان آورد و با داستان‌هایی از دستاوردها و شخصیت پیچیده‌اش که بر زبان ها افتاد، تبدیل به اسطوره‌ شد.

نیکلاس فلامل، کیمیاگر هافلپاف، شخصیتی پر از هیبت و رمز و راز باقی می ماند - ذهنی درخشان با قلبی خشن، که همیشه در تلاش برای عظمت در دنیایی است که هر کس دیگری تنها حریفی است که باید از آن سبقت بگیرد و دوام بیاورد.

انجام شد.


ویرایش شده توسط هری پاتر در تاریخ ۱۴۰۳/۳/۱۴ ۱۳:۰۷:۰۲

تصویر کوچک شدهتصویر کوچک شدهتصویر کوچک شده


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۰:۳۳:۱۰ جمعه ۱۱ خرداد ۱۴۰۳

ریونکلاو

استفن کورنفوت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۳۷:۵۶ پنجشنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۳
آخرین ورود:
دیروز ۱۷:۳۲:۲۲
گروه:
ریونکلاو
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 5
آفلاین
نام شخصيت انتخابي:استفن کورنفوت
گروه :ریون کلا
ویژگی های ظاهری: لباش بعضی وقن ها میخنده ولی در حالت عادی لب هاش حالت غمگینه. دو تا ابرو کلفت داره ولی پیوندی نیست. موهاش که کرمیه رو زده بالا و حتی هنوز یکزره هم نریخته. بدن متوسطی داره نه لاغره نه چاقه نه ورزشکاری.چشم هاش قهوه ایه و اصلا درشت نیست و خیلی کوچیک و تنگه ولی خیلی بهش میاد. پوستش نه تیره هست نه روشن، یجوارایی "سبزه" هست ولی بیشتر سفیده. قدش۱۷۶ سانته ولی هنوز مدرسه ایه و در حال رشده.گوشاش یکمی زیادی چسبیده به کلش و خیلی ها میگن بده عده ای هم میگن خوبه، معلوم نیست.دندوناش بینشون فاصله زیادی داره و ممکنه سر این مسخره بشه.

ویژگی‌های اخلاقی: استعداد اصلیش جادوی سیاهه. یکم زود عصبی میشه ولی سریع میبخشه. اهل انتقامه و وقتی انتقامشو گرفت دیگه با طرف عادی برخورد میکنه. کنجکاوه و خیلی سر این قضیه به دردسر میوفته. درس میخونه شیطونی هم میکنه. توکوییدیچ هم استعداد داره

چوبدستی: چوب درخت بید ۱۱ سانتی با مغزی پر ققنوس

علاقمندی‌ها: عاشق جادوی سیاه، سیریوس بلک،جارو،جعبه های مخفی
پاترنوس: روباه مشکی

معرفی کوتاه: تو بچگیش همه میترسیدن بره توی یه گروه دیگه به جز ریون کلا، چون پدر و مادرو خاله هاش و دایی هاش و عمه هاش و عمو هاش ریون کلا رفته بودن. ولی الان رفته به ریون کلا و مادرش چوبدستی خوبی که تو بالا گفتم رو خرید. پدرش اسمش آرتوره و با پسرش خیلی رفیقن. مادرش هم اسمش میلی هست و اون هم با پسرش رابطه خوبی دارن

تایید شد.


ویرایش شده توسط Arshiaaa111 در تاریخ ۱۴۰۳/۳/۱۱ ۱۲:۰۰:۰۶
ویرایش شده توسط هری پاتر در تاریخ ۱۴۰۳/۳/۱۱ ۱۲:۰۳:۵۴


Şťęfāñ


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲۰:۱۳:۲۱ پنجشنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۳

اسلیترین

هسپر بلک


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۴۰:۱۱ سه شنبه ۸ خرداد ۱۴۰۳
آخرین ورود:
۱۶:۲۹:۰۳ جمعه ۱۱ خرداد ۱۴۰۳
گروه:
کاربران عضو
اسلیترین
ایفای نقش
پیام: 4
آفلاین
نام: هسپر
نام خانوادگی: بلک
گروه: اسلیترین
چوبدستی: چوب درخت ساج- ریسه‌ی قلب اژدها- ۳۲ سانت- انعطاف‌پذیر.
ویژگی‌های ظاهری: جادوگری با موهای نقره‌ای، چشم‌های آبی و اندام ورزیده. او همیشه ردایی چرمی و پولک‌دوزی‌شده به تن می‌کند.
ویژگی‌های اخلاقی: کم‌حرف، سرد و فوق‌العاده قابل‌اعتماد.
داستان زندگی: هسپر بلک در خاندان اصیل و باستانی بلک به دنیا آمد و او از اولین نسل‌های این خاندان بود. در دوران نوجوانی موفق شد راهی برای زندگی ابدی پیدا کند و بنابراین عمر ابدی دارد. او در هاگوارتز با معشوقه‌اش، اولیویا پارکینسون-بلک آشنا شد و پس از فارغ‌التحصیلی با او ازدواج کرد. چند سال بعد آنها صاحب دختری به نام آماندا بلک هم شدند. هسپر کاری کرد همسر و دخترش نیز مانند خودش زندگی ابدی داشته باشند. اکنون او به‌همراه دختر صد ساله و همسر صد و بیست ساله‌اش در یک عمارت اربابی زندگی می‌کند و خود نیز همسن همسرش است.

خوبه ولی بعداً حتما بیا و کامل ترش کن.

تایید شد.


ویرایش شده توسط هری پاتر در تاریخ ۱۴۰۳/۳/۱۰ ۲۰:۵۴:۰۲


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۹:۲۷:۱۶ پنجشنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۳

اسلیترین

کالیدورا بلک


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۰۷:۱۲ دوشنبه ۷ خرداد ۱۴۰۳
آخرین ورود:
دیروز ۱۳:۰۶:۵۸
گروه:
کاربران عضو
اسلیترین
ایفای نقش
پیام: 8
آفلاین
نام:کالیدورا بلک
گروه:اسلایترین
ویژگی های ظاهری: من قد بلندم مثل تانکس میتونم رنگ موهامو عوض کنم (رنگ اصلیشون مشکی با تارهای خاکستریه)- رنگ چشمام خاکستری با رگه های نقره ای-یه زخم از بالای ابروم تا روی گونم دارم(که ماجرااااا داره)
ویژگی های اخلاقی: مغرور -آدم بسیاررررر درونگرایی هستم بیشتر دوست دارم با چوبدستی حرف بزنم تا دهنم - خیلی کنجکاوم یعنی همون سال اول که وارد هاگوارتز شدم کل ساختمون و جنگل ممنوعه رو کشف کردم-عاشق معجون سازی ام (بخاطر پروفسور اسنیپ)-اخلاق سرد و خشکی دارم و شدیدا مزخرفم(هیچ دوستی هم ندارم)
چوبدستی: چوب افرا و مغز پر ققنوس و ریشه قلب اژدها(البته خودم روش رگه های نقره اضافه کردم، خیلی خوشگل شدههههه!!)
علاقمندی ها:کوئیدیچ(جوستجو گر)-معجون ها - پروفسور اسنیپ - سیریوس بلک
معرفی کوتاه: خاندان بلک از اصیل زاده ترین و پیچیده ترین خاندان های دنیای جادوگری ان. یعنی شجره نامه خاندان بلک از بزرگترین درخت دنیا شاخه های بیشتری داره!!!
خاندان بلک علاقه دارن که اسم های جدشون از یاد نره یعنی من اون کالیدورایی نیستم که با لانگ باتم ازدواج کرد من از نسل سیریوس هستم.من تو هاگوارتز استاد معجون سازی ام.پاترونوسم خرگوشه .حیوونی که میتونم بهش تبدیل بشم مثل سیریوس سگ سیاهه. تایپم
ISTP-A
کوئیدیچ کار میکنم و جستجو گرام و تاحالا باخت ندادم.
حیوون خونگیم یه گربه سیاهه که اسمش گاسِ.یه جغدم دارم که اونم باز سیاهه! یعنی زندگی من از این یه رنگ خارج نیست.
وقتی عصبانی میشم موهام قرمز میشن و واقعا زجر آوره نمیدونم چرا فقط وقت عصبانیت شاید چون نود درصد زندگیم عصبی ام و بدنم بهش آشنایی بیشتری داره....
پدر و مادرم توی وزارت سحر و جادو کار میکنن و از اونجایی که من از کار پشت میزی متنفرم و اونام همیشه در مورد کارشون باهم حرف میزنن از فضای خونمون بشدت بدم میاد واسه همین خودم تنها زندگی میکنم.علاوه بر اینکه توی هاگوارتز پروفسورم یه سرگرمی دیگم دارم اونم شکاره! توی مخوف ترین نقطه کوچه دیاگون یه دوستی دارم که برام شکارارو جور میکنه اغلب اوقات میفرستمشون سنت مانگو ولی اگه زیادی رو اعصابم راه برن توی دنیای پس از مرگ میبینمشون.
یکی از همین شکارام افسون شده بود بدمصب خیلی قوی بود زخم روی صورتم هدیه اونه ولی خب موفق شدم شکستش بدم.
از وقتی لرد سیاه نیست دنیای جادوگری هیجانش رفته شدیدا منتظر یه جادوگر سیاهه قوی ام که یکم زندگیم از این رکود در بیاد.
این جادگرای خرده پا که فک میکنن خیلی خفنن تو یه لول دیگه از احمق بودنن. چه خوبش چه بدش.
کار من نابود کردن همین آدمای احمقه چه آدم خوبی باشن چه آدم بد من همیشه احمقارو شکار میکنم!
من دچار علاقه یکطرفه شدم ...یه پروفسور جدید اومده برای دفاع دربرابر جادوی سیاه و خب خیلی بیش از حد بی احساس و سنگه درسته منم زیاد احساساتی نیستم ولی در این حدم نیستم منو سر لج انداخته و افتادم رو دور کل کل کردن باهاش امیدوارم اگه وقتی باشه هرازگاهی از اذیت کردنا و کل کلامون بهتون میگم فک کنم خیلی بهتون خوش بگذره
و طبق یه قانون نانوشته از ویزلی های مو نارنجی نچسب خوشم نمیاد. البته جرج و فرد استثنائن اونم بخاطر نچسب نبودنشونه.از دامبلدور هم بدم میاد بخاطر حمایت از اون مالفوی....اسنیپو به کشتن داد.نارسیسای بیچاره چطور تو دام مالفوی افتاده من نمیدونم!!!
یه رازی رو هم بهتون بگم رمز دفترم :(شکلات نعناییِ)

خب دیگه داستان سرایی بسه بهتره برم سر جمع کردن و نوشتن دستنویس های شاهزاده دورگه.
همتون موفق باشین!

هدویگ داره برات نامه ای رو از سمت من میاره. حتما نامه رو بخون.

تایید شد.


ویرایش شده توسط هری پاتر در تاریخ ۱۴۰۳/۳/۱۰ ۱۴:۲۱:۳۵

ساکت شید!
همه ساکت شید. حرکت نکنید. حرف نزنید. نفس نکشید،
دارم سعی می کنم فکر کنم!


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲۰:۴۴:۰۲ سه شنبه ۸ خرداد ۱۴۰۳

اسلیترین

هسپر بلک


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۴۰:۱۱ سه شنبه ۸ خرداد ۱۴۰۳
آخرین ورود:
۱۶:۲۹:۰۳ جمعه ۱۱ خرداد ۱۴۰۳
گروه:
کاربران عضو
اسلیترین
ایفای نقش
پیام: 4
آفلاین
نام: هسپر
نام خانوادگی: بلک
گروه: اسلیترین
ویژگی‌های ظاهری: موهای نقره‌ای، چشمان سرخ، اندامی ورزیده، لباسش زرهی چرمی همراه با پولک‌های فولادین است.
ویژگی‌های اخلاقی: سرد و کم‌حرف و به شدت قابل اعتماد.
چوبدستی: چوب درخت ساج، قلب اژدها، ۳۲ سانت، انعطاف‌پذیر.
داستان زندگی: نزدیک هزار سال عمر کرده و اکثر پادشاهان دنیا را دیده است. عمر ابدی دارد و بیش از هزار اژدها و دیو را شکست داده. شایعه‌ای است که دارای یک فرزند دختر می‌باشد که این دختر در پیش‌گویی‌ها پایان‌دهنده‌ی دنیا می‌باشد. زیرا سال‌های بسیار دوری به دنیا آمده است، متاسفانه اطلاعات بیشتری از او در دسترس نیست.


معرفی شخصیتت کامل نیست متاسفانه! یه مقدار جزئیات بیشتر بهش اضافه کن و دوباره همین جا پست کامل شده رو بفرست.

فعلا تایید نشد.


ویرایش شده توسط هری پاتر در تاریخ ۱۴۰۳/۳/۹ ۱۱:۵۶:۱۷


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲۰:۳۴:۲۷ دوشنبه ۷ خرداد ۱۴۰۳

هافلپاف

سیدنی پاکریج


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۲۰:۴۱ یکشنبه ۶ خرداد ۱۴۰۳
آخرین ورود:
۱۲:۰۰:۴۵ یکشنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۳
گروه:
کاربران عضو
ایفای نقش
هافلپاف
پیام: 13
آفلاین
نام:سیدنی
نام خانوادگی:پاکریج
گروه:هافلپاف
بهترین دوست:هایدی مک راوو
چوب دستی:چوب درخت بید مجنون،هسته قلب اژدهای اتش،29سانت
پاترونوس:اژدها
تنفر ها:دورویی.دعوا،کراب و گویل،از دست دادن دوستان و خانواده اش،ولدمورت
علاقه مندی:رنگ بنفش،خودش،کتاب،شمشیر،دراکو مالفوی،دخترش،اژدها،موسیقی،حیله گری
شغل:مامور مقابله با نیروی سیاه
سلاح:شمشیر خانوادگی پاکریج.شمشیری با دسته ای از یاقوت و تیغه ای که از نقره و نور ماه درست شده و با طلا رویش با زبان یونانی نامش را نوشته
چندمین فرزند خانواده:اخرین
ویژگی های ظاهری:موهای قرمز فرفری که رگه هایی از قهوه ای هم گاهی توش دیده میشه.پوستی به سفیدی برف که گاهی اوقات سفید برفی هم صداش میکنن.لب های قرمز مایل به صورتی.قد بلند و انگشتانی کشیده.یه زخم روی چشم چپش داره که میگه وقتی هفت سالش بوده برادرش داشته با شمشیر پدرش بازی میکرده که یهو میخوره تو صورتش و بابتش سه ماه صورتش باند پیچی شده.چشمای سبز داره که با عینک مربعیش خیلی بیشتر به چشم میاد.وقتی میخنده چال گونه داره و با خنده هاش دل خیلی ها رو برده.به خصوص دراکو مالفوی.
خصوصیات اخلاقی:دختر به شدت دوست داشتنی.مادرش یه مشنگ زاده و پدرش یه اصیل زاده هست.مهربون.خیلی پر انرژی هست.صبح زودتر از همه بلند میشه و با صدای بلند اواز میخونه که باعث میشه بقیه هم در خوابگاه بلند شن .شیطونه و خیلی کرم میریزه ولی به دلیل انرژی زیادش به بچه باحال گروه هافلپاف معروفه.خیلی ریسک پذیره و دوسه بار جون هری و رون و هرماینی رو نجات داده.بهترین دوستش هایدی مک راوو هست .هایدی بهش میگه تو مهره مار داری ون میتونه با حرف زدن خیلی هارو رام خودش کنه.پدر و مادرش جزو محفل ققنوس هستن و مادرش دوست صمیمی لیلی اونز بوده به همین دلیل کمابیش هری پاتر رو میشناسه.اگر کسی از اعضای گروهش یا اعضای گروه دیگه در خطر باشه حتی دشمن خونیش به کمکش میره.همه اون و هایدی رو سیاه و سفید صدا میزنن چون روحیه شکننده اون برخلاف روحیه جنگی هایدی هست.در کار با شمشیر عالیه چون شمشیر بازی یکی از چیزاییه که باهاش خانواده پاکریج رو میشناسن.توی هاگوارتز بیشتر پسرها ازش خوششون میاد حتی اسلیترینی ها.یکی از کسایی که عاشقشه دراکو مالفویه.
داستان زندگی:من سیدنی هستم.اسمم از اسم جدم گرفته شده.مادرم مشنگ زاده هست ولی پدرم جزو اصیل زاده هاس.خاندان پاکریج از بیست و هشت خاندان مقدس جادوگری هستند.مادرم دوست صمیمی لیلی اونز بود .مادر و پدرم عضو محفل ققنوس هستن.اونا کاراگاه وزارت سحر و جادو هستند برای همین در سال پنج بار بیشتر اونها رو نمیبینم.سه تا برادر و دوتا خواهر بزرگتر از خودم دارم و کوچکترین فرزند خانواده هستم.به مهره مار معروفم چون با حرف زدن میتونم همه رو رام خودم کنم.سال چهارم توی هاگوارتز هری پاتر و رون ویزلی و هرماینی گرنجر رو دیدم که به دست دلوریس امبریج دارن شکنجه میشن که با همون به مثال مهره مارم تونستم نجاتشون بدم.بعد از اون هم با اونا به ارتش دامبلدور ملحق شدم و در هفده سالگی زمانی که یک مرگ خوار جرج ویزلی رو داشت شکنجه میکرد با شمشیرم سرش رو بریدم.بعد از هفده سالگی و فارغ التحصیلی به عنوان مامور مقابله با نیروی سیاه در وزارت سحر و جادو قبول شدم و با حیله گری و اون زبون بازیام تونستم خیلی از جادو های سیاه رو در ازکابان بفرستم.در سن 25 سالگی زمانی که با افراد اصلی ارتش دامبلدور یعنی نویل لانگ باتم،هری پاتر،جینی ویزلی،رون ویزلی،جرج ویزلی،هرماینی گرنجر،لونا لاوگود در خانه سیریوس بلک که شده مقر ارتش دامبلدور نشسته بودیم که دراکو مالفوی وارد شد و توضیح دادکه ا ز تمام کارهای بدش دست کشیده و جادوگری خوب شده و هری گفت که کارهای اون رو دیده و به عنوان عضوی از ارتش دامبلدور انتخابش کرده.چندماه بعد دراکو از من خاستگاری کرد و توی سن 28 سالگی صاحب یه دختر شدم و اسمش رو گذاشتم اگنس .


تایید شد.


ویرایش شده توسط shirazi3535 در تاریخ ۱۴۰۳/۳/۷ ۲۰:۴۱:۵۲
ویرایش شده توسط هری پاتر در تاریخ ۱۴۰۳/۳/۷ ۲۱:۰۰:۴۴


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۷:۳۸:۴۸ یکشنبه ۶ خرداد ۱۴۰۳

amir__p


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۰۲:۳۸ یکشنبه ۶ خرداد ۱۴۰۳
آخرین ورود:
۱۴:۵۵:۵۴ شنبه ۱۲ خرداد ۱۴۰۳
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1
آفلاین
نام : اسمی نداره ولی یکی دوبار بهش گفتن فرزند مرگ

چوبدستی : نداره ولی سلاح های مورد علاقش به ترتیب یه نیزه ی دو و نیم متری که هشتاد سانتش رو تیغه تشکیل میده ، دو مدل زنجیر های بی نهایت ، ساده و میخ دار ، یه داس تک دست و یه قلاب دوقلوعه
در حقیقت ملت تا حالا فقط همینا رو دیدن ؛ خدا میدونه دیگه چیا داره

جنس هسته : خودسش موجود سحر آمیزه دیگه نیازی نداره به این چیزا نداره

گروه : نوعی دیوانه ساز یا همون مجنون گره

خانواده : فکر میکنیم نداشته باشه

تایپ شخصیتی : XXXX

محل زندگی : تمام تاریکی های موجود در این دنیا
( در باره ی اینکه میتونه به کرات دیگه یا حتی جهان های دیگه بره اطلاعاتی وجود نداره )

رده ی خونی : مجهول

خصوصیات ظاهری : در تصویر مشاهده میکنید

توانایی ها : ایجاد ترسناک ترین توهمات که با تلخ تریخ ترین لحظات زندگی آدم مخلوط شده .
به شدت مبارز قدرتمندیه و بدون تلسم پاترونوس قطعا خواهید مرد .
مثل بقیه دیوانه ساز ها نامیراست .
میتونه وارد هر سایه ای که خواست بشه و از سایه ی دیگه ای بیرون بیاد حتی همون سایه ی اندک داخل آستین ردا تون .
تاثیر پاترونوس رو هم میتونه تا حد کمی تحمل بکنه .

پیشینه : میگن وقتی جوون بوده گذرش به منطقه ای افتاد که اکریزدیس توش زندگی میکرده و تحت آزمایش اصلاح ژنتیکی قرار گرفته .
در جایی که امروزه اونو زندان آزکابان میشناسیم .
در تمام دفعات مشاهده شده یا درحال مبارزه و جذب کردن دیوانه ساز ها بوده و یا داشته اثرات جادوی سیاه رو از روی جادوگران دیگه می‌مکیده .

به نظر با اکریزدیس مشکل داره و تمام آثار بجا مونده ازش رو بغیر از منطقه ی آزکابان نابود کرده

درصورت برخورد شدیدا پیشنهاد میشه فرار کنید
اگر هم دنبالتون کرد بعد از اینکه آثار جادوی سیاه رو از بدنتون جذب کنه ولتون میکنه پس بذارید کارش رو بکنه . چاره ای ندارید . باور کنید

(ترجیحا اسمش رو یک یا سه تا خط تیره مثل این : - سیو کنید یا این : ---)


شخصیت های ساختگی و خارج از چارچوب لیست شخصیت ها به هیچ عنوان تایید نمیشن. حتما قبل از هر اقدامی قوانین ایفای نقش رو با دقت بخون، بعد بلیتی به مدیرا ارسال کن و هماهنگی های لازمو انجام بده.

تایید نشد.


ویرایش شده توسط amir__p در تاریخ ۱۴۰۳/۳/۶ ۱۷:۴۴:۰۷
ویرایش شده توسط هری پاتر در تاریخ ۱۴۰۳/۳/۶ ۱۸:۲۲:۱۲


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۵:۰۰:۱۰ جمعه ۴ خرداد ۱۴۰۳

اسلیترین

سالازار اسلیترین


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۱۴ سه شنبه ۸ آذر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
امروز ۰:۴۷:۱۱
از تالار اسرار
گروه:
ایفای نقش
ناظر انجمن
اسلیترین
کاربران عضو
پیام: 261
آفلاین
معرفی شخصیت سالازار اسلیترین:

گروه:

گذشته:

سالازار اسلیترین یکی از چهار بنیان‌گذار مدرسه جادوگری هاگوارتز است که نقش مهمی در تاریخ جادویی دارد. وی به همراه گودریک گریفیندور، رونا ریونکلاو و هلگا هافلپاف مدرسه هاگوارتز را تأسیس کرد. هر کدام از این بنیان‌گذاران ویژگی‌ها و ارزش‌های خاص خود را در هاگوارتز به ارمغان آوردند و سالازار اسلیترین نیز از این قاعده مستثنی نبود. وی بنیان‌گذار گروه اسلیترین بود که به تأکیدش بر خون پاک و استعدادهای خاص جادویی معروف بود. او بر این باور بود که فقط کسانی که از خانواده‌های جادوگری با سابقه هستند باید در مدرسه هاگوارتز پذیرفته شوند. این اعتقاد باعث شد که اسلیترین با دیگر بنیان‌گذاران مدرسه، به‌ویژه گودریک گریفیندور، اختلاف پیدا کند. این اختلاف نظر باعث شد که اسلیترین در نهایت مدرسه هاگوارتز را ترک کند.

از دیگر ویژگی‌های بارز سالازار اسلیترین می‌توان به زیرکی و قدرت در جادوی سیاه اشاره کرد. او به توانایی‌های بی‌نظیرش در جادوی سیاه و توانایی صحبت با مارها شهرت پیدا کرد. این ویژگی‌ها و توانایی‌ها باعث شد که گروه اسلیترین به گروهی مرموز و قدرتمند تبدیل شود. اعضای این گروه به‌طور کلی به زیرکی، بلندپروازی و توانایی‌های خاص جادویی مشهور هستند.

سالازار اسلیترین همچنین تالار اسرار را در هاگوارتز ساخت. او این تالار را به گونه‌ای طراحی کرد که تنها وارثان واقعی او بتوانند به آن دسترسی پیدا کنند. هدف از ساختن این اتاق، محافظت از مدرسه در برابر کسانی بود که به عقیده او نباید در هاگوارتز حضور داشته باشند. تالار اسرار همچنین خانه باسیلیسک، یک مار غول‌پیکر و مرگبار بود که تنها وارثان اسلیترین می‌توانند آن را کنترل کنند.

سالازار اسلیترین نمونه‌ای از یک جادوگر با استعداد و بلندپرواز است که توانست با خلق گروه اسلیترین و اتاق اسرار، نام خود را برای همیشه در تاریخ جادوی هاگوارتز جاودان کند.

حال:

سالازار بعد از شنیدن اهداف بلندپروازانه یکی از نوادگان خود، گلرت گریندل‌والد، به دنیای جادوگری بازگشته تا به او کمک کند که جادوگران را باری دیگر تبدیل به قدرت اول دنیا کند. جادوگران اصیل باید بر کل دنیا، از جمله ماگل‌ها و جادوگران دیگر، حکومت کنند و دلیلی وجود ندارد که جادوگران که برتر از ماگل‌ها هستند، خود را از این دنیا پنهان کرده و از قدرتی که طبیعت به آنها داده برای فتح جهان استفاده نکنند. اگرچه که سالازار سن بالایی دارد و در سایت جادوگران دیگر از مرحله پدر بودن هم گذشته و تبدیل به پدربزرگ شده است، اما همچنان خود را بهترین جادوگر سیاه می‌نامد و بلندپروازی او ذره‌ای کم نشده است. وقت آن رسیده که جادوگران به جایگاه اصلی خود برگردند و زنده شدن دوباره سالازار نشانه‌ای در غریب‌الوقوع بودن این آرزو است.


تایید شد.


ویرایش شده توسط هری پاتر در تاریخ ۱۴۰۳/۳/۴ ۱۵:۰۷:۴۶

جادوگران اصیل به قدرت بازمی‌گردند، جهان از آن ماست!



پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۶:۱۰:۱۰ پنجشنبه ۳ خرداد ۱۴۰۳

گریفیندور

ساکورا آکاجی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۲۰:۵۲ دوشنبه ۴ دی ۱۴۰۲
آخرین ورود:
دیروز ۱۶:۰۷:۵۲
گروه:
کاربران عضو
گریفیندور
ایفای نقش
پیام: 106
آفلاین
درخواست ویرایش دارم


نام : ساکورا
نام خانوادگی : آکاجی
معنی نام: شکوفه درخت گیلاس (نام ژاپنی است)
تاریخ تولد : 2 ژوئن ۲۰۰5
ملیت : دو رگه ژاپنی آمریکایی
محل تولد : یوکوهاما ، ژاپن
محل سکونت : خانه ای در جایی نا معلوم
تایپ شخصیتی : ENTP / مجادله گر

گروه های چهارگانه هاگوارتز : گریفیندور
رده خونی : دو رگه
پاترونوس : روباه قرمز
چوبدستی : ۱۲ اینچ طول دارد، جنس آن از چوب راش و دارای مغزی از پر ققنوس و انعطاف پذیر است.

جارو: صاعقه2024
نام جغد: بانداژی
وابستگی ها: دانش آموز هاگوارتز و جستجوگر تیم کوییدیچ گریفیندور.
شغل : کاراگاه آژانس کاراگاهی جادویی مستقل.

خصوصیات ظاهری:
موهای قهوه ای تیره و حالت دار تا کمر که همیشه مقداری از آنها معمولا روی صورتش ریخته.
چشم ها همرنگ مو هایش هستند با این تفاوت که حالتی تیره و تاریک دارند.
دست ها از مچ تا ساعد و گردن و قفسه ی سینه باند پیچی شده اند و زیر آنها همیشه می توان دست کم یک زخم التیام نیافته پیدا کرد.

قد کمی بیشتر از متوسط که برای سنش بلند است. لباس هایش معمولا شامل کتی کرمی رنگ تا زیر زانو که زیر آن پیراهن مردانه سفید پوشیده. به جای کروات از گیره ای با سنگ سبز استفاده میکند و شلوار ساده ای به رنگ قوه ای نسبتا روشن به پا دارد.

علاقه مندی ها : گربه ها، کتاب، چاقو ، خودکشی، معما و چرونده های جنایی، بانداژ، امتحان طلسم های جدید.
تنفر: تقریبا هر چیزی که از نظرش به درد نمی خورد، پیشگویی، الکل، سگ.

اخلاق: مرموز، باهوش، شاد و فعال، کرم ریز، باهوش و متظاهر، اهل شوخی در حد عادی.

توانمندی ها: داشتن اطلاعات به دلیل مطالعه و سر و کله زدن با تقریبا تمامی پدیده ها بجز پیشگویی . یادگیری سریع، تند خوان، کوویدیچ ، زندگی کردن، مار زبان.

خصوصیات اخلاقی:
اهل کتاب است و زود عصبانی می شود اما به همان سرعت آرام می شود زیرا نمی خواهد درگیر کاغذ بازی های بیمارستان و کفن و دفن شود هرچند احتمالا فردا صبح آن روز خود را در حالی که قصد پرتاب خود از پنجره به بیرون را دارید پیدا کنید.

علی رقم هوش بالایش معمولا خود را دختری خنگ نشان می دهد تا مسئولیت زیادی به عهده اش نباشد زیرا کم حوصله است.

ساکورا با اینکه اصالتا دو رگه ژاپنی است اما بسیار خوش چهره است گرچه از آن برای اجرای نقشه هایش استفاده چندانی نمی کند مگر کشیدنشان به لبه پرتگاه‌.

افراد زیادی در زندگی او حضور ندارند که شناخت کاملی از شخصیتش داشته باشند اما تا جایی که مشخص است دچار افسدگی شدید است که این را از طریق تلاش هایش برای خودکشی می توان فهمید هرچند به گفته یکی از معدود دوستانش اگر می خواست واقعا بمیرد اکنون مرده بود.

به علت بیماری خواب اکثرا خسته و بی حوصله است ولی با به وحد آمدنش میتوانید وحشت ناک ترین چیز ها را تصور کنید زیرا انرژی بسیار زیادی دارد که نمیدانیم از کجا می آید.

معمولا مشغول آنالیز کردن شخصیت های اطرافش و موقعیت است و دیر اعتماد میکند با این حال همیشه خوش رو است و می توانید انتظار داشته باشید از شما درخواست خودکشی دو نفره کند.


پیشینه:
مادر و پدر ساکورا در ژاپن آشنا شدند، هنگامی که مادر ساکورا برای حل یک پرونده به آنجا رفته بود.

مادرش ساحره و پدرش ماگل بود اما توانایی خاصی داشت و کاراگاه بود و همکاری آنها در پرونده باعث نزدیکی آن دو نفر شد.
پدر ساکورا در گذشته تلاش های زیادی برای خودکشی نا موفق داشت اما با حضور مادر ساکورا و یک دوست نزدیک امیدی برای زندگی یافت. تنها یک سال بعد از ازدواج آن دو ساکورا به دنیا آمد.

تنها چهار سال از زندگی نسبتا شاد آنها گذشته بود که مادر و پدرش درگیر یک پرونده شدند که پایان غم انگیزی برایشان رقم زد. ساکورا شاهد مرگ پدر و مادرش بود و این تاثیر بزرگی بر روحیه اش گذاشت.

او تا یازده سالگی عملا ناپدید شده بود اما درست یک روز پیش از رسیدن نامه هاگوارتز در انگلستان در یک دکه نان فروشی ظاهر شد و هیچ ردی از او در این سال ها پیدا نشد.

او از آن تاریخ به بعد در یک کانتینر رها شده در محل دفن زباله فراموش شده، در منطقه ای دور افتاده زندگی می کند و به ژاپن رفت و آمد دارد.

رابطه خوبی با هر دو جامعه ماگلی و جادویی دارد و از همین سن شاغل است هرچند برای داشتن مدرک مشغول تحصیل در هاگوارتز است و یا شاید به دنبال اطلاعات؟

نام فامیلی اش در زمان ناپدید شدن تغییر پیدا کرده اما اطلاعاتی از فامیلی قبلی اش وجود ندارد. از انجایی که قبر مادر و پدرش در ژاپن است کسی نمیداند فامیلی آنها چه بوده و این به صورت یک راز باقی مانده.

شعار شخصی: گاهی باید زندگی ای که به ما داده میشه رو از دست بدیم تا قدرشو بدونیم. افتخار میدی با هم خودکشی دونفره کنیم؟


انجام شد.


ویرایش شده توسط هری پاتر در تاریخ ۱۴۰۳/۳/۳ ۱۶:۴۰:۲۲
ویرایش شده توسط هری پاتر در تاریخ ۱۴۰۳/۳/۳ ۱۶:۴۱:۵۲

It's all game...want this or not you are player. soo let's play!wwwwww




پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲۲:۳۶:۵۹ چهارشنبه ۲ خرداد ۱۴۰۳

گریفیندور

اینجل کراوکر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۰۶:۲۳ یکشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
آخرین ورود:
دیروز ۲۱:۳۳:۱۵
از اتاق سرخ
گروه:
ایفای نقش
گریفیندور
کاربران عضو
پیام: 4
آفلاین
نام و نام خانوادگی:
اینجل کراوکر

چوبدستی:
چوبِ پلاستیک، مغز شیره‌ی درخت افرا، طول ۲۱ سانت

گروه:
گریفیندور

اخلاق و مرزهای اخلاقی:
نداریم

ویژگی‌های ظاهری:
خوشگل، جذاب، قد بلند، رعنا، سیفیت، اصلا اووفف
مدل مو مد روز و خفن
جانورنمای عنکبوت. دارای دو دست زاپاس، برای مواقع نیاز.
راستی... چشماش رو دیدین؟

زندگینامه:
کلا خانوادگی خفن و جذاب و قوی و هنرمندن. ریه‌های قوی و انرژی جسمانی بالا، از ویژگی‌های خانوادگی این عزیزانه. در نتیجه در عرصه‌ی نمایش‌های بسیار خاص تلویزیونی که هنر و انرژی بالایی رو می‌طلبن و پرتنش هستن، فعالیت می‌کنه. از این نمایش‌ها پول خوبی به جیب می‌زنه و حتی برای پز دادن ثروتش، دندون طلاش رو با رئیسش ست کرده، هرچند رئیسش اذیتش می‌کنه و باهاش رفتار بدی داره... اصلا مگه شما قربون صدقه‌ی همون دوستی که همه‌ش پشتش بد میگید، نمیرین؟
حریم خصوصی براش معنی خاصی نداره. تو هر سوراخ سنبه‌ای دست و پا و کله‌ش رو فرو می‌کنه.
چوبدستی بسیار خاصش، سفارشی از طرف رئیسش براش ساخته شده. رئیسش هم عاشق اینه که موقع اجرای انواع طلسم‌های نمایشی سر ست فیلمبرداری، تماشاش کنه.
امّا... اما گول نخورید! اینا همه یه پوششن برای شغل اصلیش. اینجل در اصل یکی از مامورهای بخش نگو و نپرس وزارته که یکی از حساس‌ترین سمت‌ها، بعد از خود وزیره. اینجل هم رفت سراغ یه شغل دوم که هم از توانایی‌های فیزیکیش نهایت بهره رو ببره، هم اگر کسی شغلش رو پرسید، نگه. برد - برد!

شناسه قبلی:
دروئلا روزیه

تایید شد.


ویرایش شده توسط انجل.کراوکر در تاریخ ۱۴۰۳/۳/۲ ۲۳:۰۵:۲۴
ویرایش شده توسط هری پاتر در تاریخ ۱۴۰۳/۳/۲ ۲۳:۴۱:۲۶







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.