هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۸:۳۷ شنبه ۷ مرداد ۱۳۸۵

استرجس پادمور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۵۳ شنبه ۷ خرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۹:۳۰ دوشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۰
از یک جایی!
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 3574
آفلاین
1- ادامه نمایشنامه رو اونجور که دوست دارید بنویسید ( 10 نمره )

ملت ميرن شروع به كار ميكنن و چيزي هم نميگن...پروفسور زابيني از پشت ميزش تكون نميخوره...چون شايد مثل قبل برادر حميدي از توي زمين در آد
كوييرل و سرژ به راحتي در كنار هم كار ميكردند..هيچ كس به كار ديگري توجه نداشت...بليز كه ديد اوضاع آرومه با خودش گفت
برم يك سري بين كلاس....
اون از پشت ميزش بيرون مياد و شروع به قدم زدن در بين بچه ها ميكنه...
_آه.........
ملت بر ميگردن طرف سرژ.....سرژ داشت ميخوابوند توي گوش كوييرل....
كوييرل:
سرژ هم ول نميكرد... شق....شق....شق....
بليز آروم با خودش گفت آدم به اين خونسردي كوييرل نديدم....
سرژ قاطي كرده بود به طور كامل ولي ول نميكرد
شق ..... شق....شق...
ملت:
كوييرل به طور غير عادي دست سرژ رو گرفت و معجون رو ريخت توي دهن اون....
قيافه سرژ چپ شد يعني راست شد..اااا...برادر چرا اين طوري شد...
كوييرل:
بليز مياد جلو كه ببينه سرژ چش شده ...
ب بو ب بو ب بو بو....
برادر حميد و سوسك با يك برانكارد ميان تو...بليز پشتش به برادر حميد و سوسك بود....برادر حميد برانكاردو ميزنه زير بليز و اونو از كلاس ميبره بيرون....
سوسك كه ميخواست در كلاسو ببنده در آخر گفت:
بليز رو برديم بيمارستان قزوين
ملت:
سرژ هم همين طور روي زمين خوابيده بود و اين طوري شده بود


2- تاثیرات معجون آرام بخش رو در این دو حالت توضیح دهید ( هر کدوم 5 نمره ):
الف ) شخص هر روز از این معجون استفاده کند .
ب) فرد در یک نوبت مقدار زیادی از این معجون رو مصرف کند ( مثلا یک سطل )

در مورد اولي بايد بگم كه اگر شخص هر روز يك مقدار از اين معجون بخوره در دراز مدت براش مشكل ايجاد ميكنه به طوري كه امكان داره اگر در جايي اين معجون موجود نباشه اون شخص ديوانه ميشه و نميتونه در مقابل مشكلات بسيار كوچك هم مقاومت كنه...

در مورد دومي هم بايد بگم كه اگر شخص يك سطل از معجون بخوره چون اثر معجون تا 24 ساعت ميمونه اون شخص به دليل اينكه زياد از اين معجون در مدت كوتاهي استفاده كرده باعث ميشه در طول اون 24 ساعت هيچي رو متوجه نشه و كلا يك روز كامل رو بي خيالي طي كنه...شما برو جلوي اين فرد ميلياردها گاليون بزاري اصلا فكر نميكنه در باش چون فكر نداره كه بخواد بكنه

3- تاریخچه ای از سرگذشت معجون آرام بخش بنویسید . ( 10 نمره )

اين طور كه اطلاع دارم اين معجون در زمان هاي نه چندان دور اختراع شده...اون طور كه اطلاع دارم شخصي به نام پاراسلسوس اختراع شد...او شخصي خطا كار بود كه به زندان افتاد و قرار بود كشته شود او به عنوان اخرين در خواستش از قاضي دادگاه خواست تا وسايل معجون سازي را به او دهد...با هزار تا مسائل قاضي وسايل رو در اختيار او قرار داد ... او در زندان براي اينكه به مرگ خود فكر نكند سعي ميكرد معجوني را درست كند...او بالاخره موفق شد...
او معجوني رو درست كرد و پس از خوردن آن ديگر به هيچي فكر نميكرد...
او از اعدام رهايي يافت چون بي گناه بود...به گفته ي خودش اگر معجون رو درست نميكردم ... بعد از اينكه ميفهميدم بي گناهم ديگه دير شده بود چون ديوانه شده بودم....

اميدوارم كامل باشه


عشق یعنی وقتی که دستتو میگیرم مطمئنم باشم که از خوشی میمیرم !!!!!

تصویر کوچک شده


Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۲۳:۰۳ جمعه ۶ مرداد ۱۳۸۵

آوریل


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۲۱ جمعه ۲۳ بهمن ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۳:۰۷ یکشنبه ۱۵ دی ۱۳۸۷
از کارتن!!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 789
آفلاین
ادامه نمایشنامه رو اونجور که دوست دارید بنویسید ( 10 نمره )

پروفسور زابینی دوتا دوتا دانش آموزا رو دسته بندی میکنه تا آخر سر دو نفر میمونن، آوریل و ادی!
زابینی : خب چیکار کنیم؟ شما دو تا خیلی خیلی خیلی در حد n تا با هم خوبین!
آوریل : مساله ای نیس پروفسور، از علایق من و کارهایی که تخصص دارم توشون اینه که ادی رو انقد عصبانی کنم که آواداکداورایی نثار خودش بکنه!
زابینی : جدی؟ تا حالا به نتیجه هم رسیدین؟!
آوریل : صد البته استاد!!
زابینی : اوووووف چقد هوا گرمه (سیستم مورد تعریف واقعا شدن و حال کردن در حد بنز، ورژن جدید!)!! بعد پس چرا این زنده اس؟
آوریل : واله اینو دیگه نمیدونم!!
زابینی : اوکی، دور هم خوش باشین! من برم پیش بقیه!!

***یک ساعت بعد***
معجون آوریل و ادی حاضر شده و هرکدوم منتظرن اون یکی اول شروع کنه!
اوریل : خب ادی، تو اول شروع کن، بعدش من شروع میکنم!
ادی : چیو؟ بووووق؟ =p~
آوریل : نه خاک بر سر بیناموس، وسط کلاس درسی که چهارتا آدم باسواد دارن اینو میخونن آدم حرف از بوق میزنه؟ نخیر! همین سیستم معجون بازی دیگه!
ادی : اها اوکی، گرفتم....راستی آوریل، دیروز داشتم خونه رو تمیز میکردم، یعنی داشتم بوفه اتاق رو تمیز میکردم، بعدش یهو دستم خورد به اون جایزه ای که توی ام تی وی ورد میوزیک اوارد برده بودی، بعدش افتاد رو جایزه گرمی کنارش، بعد اینا همینجوری تاپ و توپ خوردن به همه و جیرینگی شیکستن، اخرش هم خورد به اون گیتار طلایی که خیلی دوستش داشتی، اونم افتاد شیکست!
آوریل خروج مقدار زیادی بخار رو از گوش و بینیش احساس میکنه و مثه یه بوفالو (!) پاشو روی زمین میکوبه، به محض اینکه ادی میاد معجونو بریزه تو حلقوم آوریل (!)، آوریل به سمت ادی حمله ور میشه و معجون رو میریزه تو دهن ادی!!
***چند دقیقه بعد***
آوریل : ادی؟ ادی؟ خوابی؟ بیداری؟ هوووو گیج ممد، کجایی؟! پروفسور پروفسور، این ادی مثه بز افتاده اینجا!
زابینی بدو بدو میاد پیش آوریل، کله اش رو میذاره رو قلب ادی و بعدش نبض ادی رو میگیره.
زابینی : این چرا انیجوری شده؟ زنده اس؟
آوریل : نمیدونمف معجونی که میخواست به من بده رو دادم خودش خورد، انیجوری افتاد!
زابینی : عصبانی، ناراحتی چیزی نبود؟
اوریل : نه اصلا، فکر کنم از اینکه من انقد عصبانی بودم داشت بال در میاورد بی حیا!!
زابینی : هیوومک، به مرگ کوتاه مدت دچار شده، از همونا که وقتی اوادا میزنه سراغش میاد، به زودی خوب میشه ایشالا!!
آوریل : چاکریم!


تاثیرات معجون آرام بخش رو در این دو حالت توضیح دهید ( هر کدوم 5 نمره ):

فردی که هر روز از معجون استفاده میکنه بعد از دو هفته به معجون کاملا وابسته میشه و مثه آدمای ممعتاد عملی گردی تزریقی از این سیستما، مدام مجبور به خوردن اونا میشه و اگر نخوره در صورت بروز کوچکترین حادثه ای که حتی یه مقدار ناراحت کننده و عصبی کننده باشه، تشنج بهش دست میده.
فردی که در یک نوبت مقدار زیادی رو مصرف میکنه به مدت بیست و چهار ساعت مغزش راحته و در صورت بروز هر گونه مشکل ناراحت کننده و ... دچار هیچ مشکلی نمیشه و به راحتی با قضیه کنار میاد.


تاریخچه ای از سرگذشت معجون آرام بخش بنویسید . ( 10 نمره )

جادوگر ماگل زاده ای بود به نام آنتونی فارنابال، که حدود 400 سال پیش زندگی میکرد. این فرد در دنیای جادوگری علوم بسیاری رو آموخته بود ولی در دنیای ماگلی مشکل عظیمی داشت، ولی در سن بیست سالگی تقریبا به تمام علوم جادوگری زمان خودش تسلط داشت ولی در دنیای ماگلی از پس امتحانی چهارگزینه ای با نام کنکور بر نمیومد! وی بارها و بارها و حدود 10 سال برای قبولی در این امتحان زحمت کشید ولی موفق نشد، سرانجام با مشورت با دکتران زیادی فهمید که وی هنگام درس خوندن به خود کنکور فکر میکنه و این قضیه عصبیش میکنه و نمیتونه درس رو خوب یاد بگیره، پس در دنیای جادوگری شروع به تحقیق کرد و سر انجام موفق شد معجون آرامش بخش رو درست کنه، وی مدت 2 ماه و هفته ای یک بار یک لیوان از اونو مصرف میکرد و در طول هفته فقط همونروز رو درس میخوند، صبح روز کنکور هم یه لیوان از اونو خورد و درنتیجه با رتبه عالی در دانشگاه قبول شد.
نکته احلاقی : این بلایی خانمان سوز از 400 سال پیش بوده، تف برش!!


[size=small]جادوگران برای همÙ


Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۱۲:۵۹ جمعه ۶ مرداد ۱۳۸۵

لونا لاوگودold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۱۷ چهارشنبه ۸ تیر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۶:۲۵ پنجشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۷
از اون ورا چه خبر؟!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 339
آفلاین
1- ادامه نمایشنامه رو اونجور که دوست دارید بنویسید ( 10 نمره )

همه ی بچه ها مشغول درست کردن معجونشون شدن و به این فکر می کردن که چه جوری می تونن طرف مقابل رو بخشمونن ...

------------------- نیم ساعت بعد ----------------------------

دراکو : آنیت یه لحظه بیا این جا کارت دارم!
آنیت : بله؟!
دراکو : ببین من مدت ها بود که می خواستم یه چیزی رو بهت بگم ...
آنبت : چی رو؟ ...
دراکو : ببین من ... من ... دوستش دارم!
آنیت : منظورت دوستت دارم بود؟
دراکو : نه ... نه ... من دوستش دارم!
آنیت : کیو ؟
دراکو : من ونوس رو دوست دارم ...
آنیت :
دراکو :
آنیت : آآآآآآآآآآآآآآآی نفس کـــــــــــــــــش!!!!! آوادا...
دراکو به آنیت فرصت تموم کردن وردش رو نمی ده و بلافاصله معجون آرامش بخشش رو میریزه تو حلق آنیت

------------------ یه ذره اون ور تر! --------------------------------

سرژ : اوهــــــــوی کوییرل! ... پیست ... یه دقه بیا این جا!
کوییرل : بله؟ ... دفه ی آخرت باشه من رو این جوری صدا می کنیا!
سرژ : بیخیل باب ... می خواستم یه چیزی رو بهت بگم که همیشه می خواستم بگم
کوییرل : ؟
سرژ : ببین من ایده ی حزب رو انداختم تو سر بقیه!
کوییرل : چی؟
سرژ : من ایده ی حزب رو انداختم تو سر بقیه!
کوییرل : می دونستم همه ی اینا زیر سر توه ... می کشمت ... خونت رو میریزم ... کاری می کنم که ساحره های آسمون به حالت گریه کنن ... آواداکداورا!!!!
راوی : بله یادتون باشه بچه های خوبم گلای نازنینم هیچ وقت ریش نزارین وگرنه به عاقبت تانکیان دچار می شین! ... اون می خواست معجون آرامش رو به خورد کوییرل بده ولی دستش بین گره های ریش بلندش گیر کرد و نتونست این کار رو بکنه و مرد ... البته ناراحت نباشین .... از قدیم گفتن : سرژ 7 تا جون داره!

-------------------- یه ذره اون ور تر تر -------------------------------

ادی : آوی جــــــون یه مین بیا این ور تر تر !
آوریل : بله ادی جون؟؟
ادی : اون روز یادته ... اون روز که تولد لونا بود داشتی می خوندی خوشگلا باید برقصن!
آوریل : خب؟!
ادی : یادته یهویی میکروفون قطع شد؟
آوریل : خب؟!
ادی : یادته یهویی گیتار جونت نصف شد از وسط؟!
آوریل : خب؟!
ادی : من همه ی این کارارو کردم!!!!
آوریل : ... تو ... تو ... عشق من رو شکستی ... تو ... اون گیتار جــــووون من بود ... تو .. تو یه قاتلی! ... آوادا ..
و این گونه شد که ادی هم موفق به انجام عملیات ریزش معجون آرامش در حلق آوریل شد!

----------------- یه ذره اون ور تر تر تر ---------------------------

آلبوس : ققی جـــــــون یه دقه میای؟!
مرحوم ققی : چیه؟!
آلبوس : می دونی چیه؟! ...
مرحوم ققی : هــــــــوووم؟!
آلبوس : من عمدا اون کار رو کردم!!
مرحوم ققی : هــــوووم؟؟!!
آلبوس : تو عمدی حذف شناسه شدی عزیزم!!
مرحوم ققی : آواداکداورا!
مرحوم آلبوس : ایول چه سبک شدم!!!! .... آنیــــــــت کجایی که بابات رو کشتن!!!!!
راوی : بچه های خوبم گلای نازنینم ... میدونین علت شکست آلبوس چی بود؟!
بچه ها : نــــــــــه خیـــــــــــــــر!
راوی : هرگز نشه فراموش پیر پاتالا چه به دوئل! ( وزن رو حال می کنین؟! )

و این داستان ادامه دارد ....

2- تاثیرات معجون آرام بخش رو در این دو حالت توضیح دهید ( هر کدوم 5 نمره ):

الف ) شخص هر روز از این معجون استفاده کند

در این صورت بدن فرد به تدریج سست می شه و کم کم فرد فلج می شه!

ب) فرد در یک نوبت مقدار زیادی از این معجون رو مصرف کند ( مثلا یک سطل )

در این صورت فرد بی اندازه بی خیال می شه تا حدی که حتی اگه بچش رو هم جلوی چشمش سلاخی کنن اون به راحتی خمیازه می کشه! ولی این بی خیالی فقط 24 ساعت طول می کشه!

3- تاریخچه ای از سرگذشت معجون آرام بخش بنویسید . ( 10 نمره )

روزی بود روزگاری بود فردی بود به اسم هریوس پاتریوس که وبمستر سایتی به نام جادوگرانیوس بود این فرد خیلی از دست اعضای ارزشیوس این سایتیوس حرص می خورد ... تا این که یه روز وقتی هریوس خیلی عصبانیوس بود راهش به یه آشپز خونه افتاد و اون قدر عصبانی بود هر چی دم دستش بود ریخت توی پاتیل و بعد اون رو حسابی به هم زد و بعد تا ته خورد ... و شد یک مدیریوس مهربونیوس دموکراتیوس مردمیوس!!!!!! و اسم این معجون رو گذاشت معجون آرامشیوس ... که در طول زمان های دراز به اندازه ی عمر دامبلدور این معجون به معجون آرامش تغییر نام داد!




Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۰:۴۴ جمعه ۶ مرداد ۱۳۸۵

هوكيold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۰۳ سه شنبه ۱۲ مهر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۱:۲۹ چهارشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۸۹
از مغازه‌ي لوازم جادوي سياه هوكي
گروه:
کاربران عضو
پیام: 269
آفلاین
ادامه نمايشنامه:

كريچر و ققي، همچون دو دشمن خوني ميرن پشت يه نيمكت مي شينن، يعني كريچر يه ورش، ققي هم يه ورش...
كريچر آروم شروع ميكنه به حرف زدن: ها ققي، مي بينم كه نوكت ضخيم تر شده...
ققي: اتفاقا گوشاي تو بلند تر شده...
كريچ: ا؟ دقت نكرده م، بايد سر فرصت يه ذره بررسيشون كنم...
ققي: آره... هوووم، مي بينم كه بالاخره يه فرصت خوب دارم كه به حسابت برسم.
كريچر سريع دستش رو ميك نه توي روبالشي كه پوشيده بود و يه چماق اندازه كله ققي در مياره و چند بار مي كوبه تو دست خودش و لبخند تمسخر آميز ميزنه.
ققي: ها؟ منو مسخره مي كني؟
كريچ: من كي ريشخند كردم؟
ققي: لبخندت نشون دهنده ي ريشخنده...
چاپ
يه تيكه كوچيك از گوش كريچر رفته و اون داره داد و فرياد مي كنه...
ققي: قوهاهاهاها
كريچر چماقش رو محكم مياره بالا و پااااق
ققي نقش زمين ميشه...
كريچر: ها... نقش زمين شدي؟ كاري ميكنم كه نقش جهان بشي
و پاااق... پاااق
ققي نعره مي كشه، و يه تيكه از سرش 39 سانت بالا مياد. سريع پر مي زنه و مياد بالا و ميگه: هاها... كريچ فكر كردي تو مي توني حساب منو برسي؟
كريچر كه حسابي گرم شده و الان داره حماسي مي جنگه، جريان كاري رو كه بايد بكنن فراموش مي كنه، پاتيلش رو بر ميداره و اونو روي ققي خالي مي كنه...
ققي: قــــــد..قدقد...
و صداي جيليز ويليز(بر وزن بوروس ويليس) به همراه صداي خنده كريچر بلند ميشه...
ققي داد مي زنه: آهاي هدي.. اي يگانه پرنده‌ي هم اسم خودم، بيا كمك بابا
هدي بال بال زنان مياد و مستقيم با نوكش ميره تو دماغ كريچر...
كريچ: آخ.. آي.. منو كو؟ اه... جا گذاشتمش... بايد بدوم بيارم
و شروع مي كنه به دويدن سمت در كلاس.
ققي و هدي در برابر هم قرار مي گيرن، و بال هاشونو ميارن بالا و مي زنن قدش!!!
---------------------------
سوال دوم:
الف) هر روز به مقدار قابل توجهي آروم ميگيه و مسائل روزانه واسش آسون ميشه، فقط اگه اين جريان زياد ادامه پيدا كنه و تعداد روزا بيش تر از 16 بشه، باعث بيخيالي مفرط و همچنين خنده هاي ديوانه وار و بيجا ميشه كه كم كم باعث ميشه ملت فكر كنن ديوونه شده و اگه كمي هم بيش تر ازا ين معجون استفاده كنه، كارش به تيمارستان مي كشه!

ب) اگه در جا يه سطل معجون رو قورت بده، سبز ميشه(!) و با چشماني از حدقه در اومده و لبهايي سفيد، به مدت زيادي بيهوش ميشه. البته، اگه به جاي يه سطل، يه بشكه بخوره، احتمال تشنج خيلي شديد ميشه! البته، اون حالت اول كه گفتم، سطله، بعد از به هوش اومدن تا چند ساعت به خوبي احساس آرامش ميكنه.
----------------------
سوال سوم:
در گذشته هاي دور، اون زمونايي كه تازه تيغه گيوتين اختراع شده بود و ترس ملت رو به شدت زياد كرده بود، دزد ها و قاتل هاي مزدور، از شدت ترس از اون تيغه مرگبار، هميشه در هنگام انجام عملياتشون،دچار استرس شديد مي شدن و نمي تونستن كارشون رو خوب و درست انجام بدن.
در نتيجه، يكي از دزدان به اسم «ميشل دارانورگا» كه معمولا از مغازه ها و خونه ي ثروتمندا دزدي ميكرد، به فكر افتاد تا معجوني درست كنه كه باعث آرامش اعصاب قبل از عمليات سرقت بشه.
بعد زا 3 سال تحقيق و استفاده از مواد و تركيبات مختلف، در نهايت تونست معجون آبي رنگي رو به اسم معجون آرامش بخش اختراع كنه. اين شخص با وجود اين كه دزد بود، يك بار به مقدار زياد از اين معجون خورد، و چون باعث بيخيالي او شد، رفت و معجون و خودذش رو به قصر پادشاه معرفي كرد! پادشاه كه فشار كار روش زياد بود، از اين معجون خيلي خوشش اومد و دستور داد دزده رو ببخشن، و فقط ازش 100 سكه جريمه بگيرن...


به سراغ من اگر می آیید، نرم و اهسته بیایید، مبادا که ترک بردارد، چینی نازک تنهایی من...


Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۲۰:۲۸ پنجشنبه ۵ مرداد ۱۳۸۵

چارلی ویزلی old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۰۰ دوشنبه ۷ فروردین ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۱:۰۶ پنجشنبه ۲۷ تیر ۱۳۹۲
از دوستان جانی مشکل توان بریدن!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 377
آفلاین
1- ادامه نمایشنامه رو اونجور که دوست دارید بنویسید ( 10 نمره )
بعد از حرف پروفسور اطرافم رو نگاه کردم . اممم .. بچه ها کی میاد با من ؟بلاخره یه نفر نشست جلوم . ازم پرسید تو منو عصبانی می کنی یا من تو رو ؟ منم گفتم : من تو رو !!! . خلاصه بعد از کلی جر و بحث قرار شد من اونو عصبانی کنم. بعد از درست گردن معجون آرامش وقتی رویه پسره اون ور بود ورد آگومانتی رو روی سرش اجراکردم . هیچ عکس العملی نشون نداد. فقط هاج و واج منو نگاه کرد منم کاری کردم از توی دهنش کف صابون بیاد بیرون ولی به من لبخند زد !! منم که حوصلم از دستش سر رفته بود افسونی رو اجرا کردم که صدا های ناهنجار توی گوشش ایجاد بشه . اما اون با یه لبخند دیگه جوابمو داد. مرتیکه داشت حرصم رو در می اورد . بعد وردی دیگه ای رو اجرا کردم که موسیقی محبوب فرد رو با صدایی که قابل شنیدن نبود توی گوشش اجرا کنه . اما اون با آهنگ داشت حرکات موزون می کرد !!! بعد با تمام قدرت زدم تو ی گوشش و اون با آرامش تمام گفت خوبه !!! دستت سنگینه !!! چوبدستیمو به قصد طلسم کردنش در اوردم و به اون گفتم یادت رفته من بایدتورو عصبانی کنم و اون برای من پشت چشم نازک کرد !!!! در همین موقع چشمم به پروفسور زابینی افتاد . به من گفت چارلی معطل چی هستی بکشش دیگه !!!! و بعد دیدم اون پسره معجونی رو که خودم درست کردم رو ریخت تو دهنم . امممممم.
آرامش. دیگه دلم نمی خواد پسره رو بکشم . اما ... اما من اصلا برای چی می خواستم بکشمش ؟ به اطرافم نگاه کردم در هر گروه دو نفره ای یکی با بی خیالی در و دیوار رو نگاه می کرد و اون یکی می خندید !! اما چرا ؟ پشره یهو گفت پروفسور ... پروفسور زابینی ببینید هم گروهیه من چش شده ؟ پروفسور به من نگاه کرد و گفت : چارلی ؟ چیزی شده ؟ منم گفتم پروفسور چارلی شاگرده جدیدتونه؟!!!!
پروفسور :

2- تاثیرات معجون آرام بخش رو در این دو حالت توضیح دهید ( هر کدوم 5 نمره ):
الف ) شخص هر روز از این معجون استفاده کند .
اگر این معجون به مدت طولانی و دراز مدت استفاده شود هنگامی که افراد میلی برای در آرامش بودن ندارند در آرامش به سر می برند که این موضوع ممکن است باعث بروز مشکلاتی بزرگ شود.
ب) فرد در یک نوبت مقدار زیادی از این معجون رو مصرف کند ( مثلا یک سطل )
پروفسور می خواین مارو امتحان کنید ببینید ما سر کلاس گوش می دیم یا نه ؟
جوابشو خودتون تو کلاس گفتین : این معجون تاثیرش تنها تا حداکثر بیست و چهار ساعته با این تفاوت که هر چقدر ما بیشتر از آن بنوشیم تاثیرش هم بیشتر میشه . به همین دلیل هست که استفاده بیش از اندازه آن در یک نوبت باعث میشه که ما بیش از حد آروم بشیم .
3- تاریخچه ای از سرگذشت معجون آرام بخش بنویسید . ( 10 نمره )
این معجون توسط معجون سازان برزیلی برای حمایت انجمن جادوگران روانی الاصل در طی 1 سال و نیم ساخته شد گرچه در ابتدا فرد را به آرامش ابدی دچار می کرد اما بعد ها توسط جادوگرن آسیایی پیشرفته تر شد و به صورت کنون در آمد


دلم تنگ شده برات
چون نیستی اینجا برام
من فرشته ی قصه گو تو بودی تو شبام

تصویر کوچک شده


Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۱۷:۲۵ پنجشنبه ۵ مرداد ۱۳۸۵

لودو بگمنold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۳۵ سه شنبه ۲۷ تیر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۹:۴۷ جمعه ۶ فروردین ۱۴۰۰
از ته چاه
گروه:
کاربران عضو
پیام: 730
آفلاین
**جناب پروفسور هنگامي كه من داشتم تكليف را جواب ميدادم، درس جديد هنوز تدريس نشده بود، لطفآ بپذيريد.

-------------------------------------

1- نمایشنامه بالا رو اونجوری که دوست دارید ادامه دهید ( 10 نمره)

به محض دستور پروفسور براي گروه بندي، همه ريختن سر هم، ولي پس از يكه برسي مختصر همگي متوجه شدن كه تعداد دخترهاي كلاس بيشتر از پسراس، پس از اون لحظه به بعد عطش مبارزه (به خصوص ميان پسرها) كمي فروكش كرد...! در همين حين بود كه بعضي ها كه از قبل رو هم نظر داشتن با هم هم گروه شدن و بقيه هم يه جورايي با هم كنار اومدن البته به بعضي ها هم دو يا سه يا بيشتر () رسيد.
در همين حين ها ما هم كيس مورد نظر را يافتيم و ايشان را سر پاتيل آورديم، و براي هر چه بيشتر زبانه كشيدن شعله هاي عشقمان در وجود طرف تمام موهاي خود را در پاتيل تراشيديم، بچه هاي ديگر هم مشغول تهيه معجون بودند كه بعضي ها هم اين وسط بي ناموس بازي در مياوردن و موهاي هم گروهي ديگران را نيز ميدزديدند و داخل معجون خود ميريختند تا آنها را نيز اثر خود كنند!! البته حواس ما كه جمع بود و مراقب طرفمان بوديم.
در حالي كه بچه ها معجون درست ميكردند پروفسور هم كه يه دستمال بسته بود دور سرش، شروع به حركت در كلاس كرد و به معجون هاي بچه ها سر ميزد، البته پروفسور دليل بستن دستمال رو تجربه ي تلخ يكي از كلاس هاي چند سال پيشش ذكر كرد كه نميخواد خدايي نكرده مويي از او داخل معجون ها ريخته بشه .
بعد از اتمام تهيه ي معجون از داخل معجون قلب هاي سرخ رنگي همراه با جرقه هاي بسيار كوچك به بيرون ريخته ميشد. حالا وقت ميل كردن معجون ها توسط طرف مقابل شد ... معجون ما به دليل وجود موي بسيار در آن، طرف مقابل را بسيار اذيت كرد ولي بعد از تآثير معجون در وي اين ناراحتي فراموش شد و هرگز از اين عمل خود پشيمان نشدم ............ بعد از ميل كردن معجون ها نيز وضع فجيعي در كلاس بوجود آمد كه بدليل اين كه ما دستمان بند بود، نديديم كه چه اتفاقاتي در حال وقوع ميباشد!!


2- تاریخچه این معجون را به طور کامل توضیح دهید . ( 10 نمره)

ابداع اين معجون به حدود 5000 سال پيش برميگردد (در حدود دوران دوم اوليه ي جادوي كهن)، اين امر معيد آن است كه نياز به اين معجون از همان زمان هاي كهن جادويي احساس شده. به دليل قدمت بيش از اندازه اين معجون اطلاعات بسيار دقيقي در دست نمي باشد، اطلاعات ما در اين حد ميباشد كه اين معجون در حوالي همين انگليس كنوني در منطقه اي جنگلي با نام "هيپوزارد وود" كه قبيله جادويي اوليه ي "هيپوز" در آن ميزيستن، اين قبيله نسبتآ پر جمعيت جادويي نزديك به 80 تا 90 نفر جمعيت داشت. در اين قبيله ساحره ي جواني كه نام وي در دست نيست، و چهره ي نا زيبايي داشت ميزيسته، اين ساحره در سنين همسر گزيني، خواستگار يا خواستاري نداشت... اين در حالي بود كه وي اثير كمند عشق جادوگري جوان و زيبارو كه نام وي نيز مشخص نيست شده بود. (حالا بيا و درستش كن! )
ساحره در غم فراق يار در حال سوختن بود و خبر داشت كه پسر نيز عاشق دختر ديگري ست (كه البته آن دختر از عشق پسر نسبت به وي بي خبر است) و به همين دليل اين فكر به ذهن وي رسيد كه تا دير نشده و آن دختر از عشق اين پسر خبردار نشده بايد چاره اي انديشيد. پس بعد از فعاليت ها و تلاش هاي طاقت فرسا توانست از گياهان جنگلي كه امروزه بسيار كم ياب هستند اين معجون را ابداع كرد.
«اين بود يكي از دستاوردهاي عشق در علم جادوگري»


3- اگر ما فراموش کنیم یک تار مو رو به معجون خود اضافه کنیم چه بلایی سر مصرف کننده معجون میاد ؟ ( 5 نمره)

هر جسم خارجي، غير مواد تشكيل دهنده معجون، كه در معجون وجود داشته باشه باعث ميشه كه فرد عاشق آن چيز يا كسي كه جزئي از آن داخل معجون وجود دارد ميشه. يعني اگر ما تكه اي چوب در معجون بياندازيم، مصرف كننده معجون عاشق درختي ميشود كه آن چوب از آن تهيه شده و يا اگر در پاتيل ما گرد و خاك وجود داشته باشد، فرد مورد نظر عاشق آن نوع خاك ميشود و يا هر چيز ديگري در مورد انسان ها و حيوانات هم به اين دليل مو بيان شده زيرا كه ساير اجزاي بدن انسان يا حيوان فاسد شدني است و اين بعد از مدتي كار در فرد عاشق شده ميدهد و عشقش فاسد ميشود..!!
**حال اگر هيچ جسم خارجي يا هيچ مويي داخل پاتيل ريخته نشود، فرد عاشق هيچ چيزي يا هيچ كسي نميشود....


4- دو مورد از فواید و ضررهای این معجون رو بنویسید . بدون توضیح . ( 5 نمره)

فوايد: 1)ميتوني هر كس رو كه خواستي عاشق خودت كني. 2)ميتونيد براي افزايش اعتماد به نفس، خودتان را عاشق خودتان كنيد
مضرات: 1)هر كسي ممكنه شما رو عاشق خودش كنه. 2)استفاده بيش از حد براي افزايش اعتماد به نفس و علاقه به خود باعث جنون در فرد ميشه.


---------------------------------
**جناب پروفسور هنگامي كه من داشتم تكليف را جواب ميدادم، درس جديد هنوز تدريس نشده بود، لطفآ بپذيريد.


ویرایش شده توسط لودو بگمن در تاریخ ۱۳۸۵/۵/۵ ۱۷:۳۰:۲۳
ویرایش شده توسط لودو بگمن در تاریخ ۱۳۸۵/۵/۵ ۱۷:۳۵:۰۰

ویرایش شده توسط لودو بگمن در تاریخ ۱۶:۵۴:۳۰ پنجشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۸۶
[size=small]


Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۱۷:۱۵ پنجشنبه ۵ مرداد ۱۳۸۵

مرگخواران

بلیز زابینی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۳۸ جمعه ۲۵ شهریور ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۲:۵۷:۴۲ سه شنبه ۲۱ فروردین ۱۴۰۳
از یخچال خانه ریدل
گروه:
ایفای نقش
مرگخوار
کاربران عضو
پیام: 1708
آفلاین
جلسه چهارم درس معجون سازی ( جبرانی )

همه بچه ها در کلاس جمع شده بودند تا ببینند که اینبار بلیز از کجا میپره بیرون . در طرفی دراکو و ایگور کنار هم نشسته و نمونه ای از دیالگوهای خاله بازی رو به نمایش گذاشته بودند :

دراکو : هییییی ایگی ! خوب حواستو جمع کن ! من در رو دارم تو هم پنجره رو !
ایگی : میخوای از نیروهای نوشابه ای هم کمک بگیریم ؟
دراکو : نه ! ما مورد حمایت وب مستر عظمیم ! من بهش گفتم بلیز همه رو غافل گیر میکنه .
ایگی : مواظب توی پاتیلتم باش !
دراکو :
و یکی میزنه پس کله ایگور .
دراکو: آخه بلیز توی پاتیل من چی کار میکنه ؟ماااااهاااا

در همون لحظه بلیز در حالی که سر و صورتش سیاه شده بود از توی پاتیل دراکو درومد .
ملت
دراکو : ای معاون بوووووق . تو مایه ننگ دوران وزارت من هستی ؟ این کارا چیه میکنی ؟
بلیز در حالی که داشت خاک خول ها رو از روی ردای جادوگریش پاک میکرد گفت :
- به ریش این مرلین قسم توی کلاس نشسته بودم یهو سوسک اومد گفت ته این پاتیله یه چیزیه خلاصه من نخواستم برم ولی این سوسک اغفالم کرد منم وسوسه شدم رفتم ببینم چیه که اینجوری شد !

چند لحظه بعد

جو کلاس به صورت کاملا آسلامی تغییر کرده بود و فضای روحانی در کلاس حاکم بود و دانش آموزان غیر ارزشی نیز منتظر بودند تا پروفسور زابینی ( منو میگه ) درس رو شروع کنه .
بلیز در حالی که با چوبدستی بر روی تخته ضربه میزد گفت :
- خوب بچه ها کی میدونه درس امروزمون چیه ؟
ملت : معجون سازی !
بلیز
بلیز ادامه داد :
- خوب درس امروز ما راجع به معجون آرام بخشه .
ملت : آوووووووووووووووووو
بلیز با خونسردی به پشت میزش رفت و نشست . و در حالی که عینکشو در میاورد ( تریپ معلمی ) به زمین چشم دوخت و با صدای یکنواختی شروع ب حرف زدن کرد :

- معجون آرام بخش یکی از معجون های تقریبا پرکاربرد و همچنین معروف دنیای جادوگری به حساب میاد . این معجون برای کسانی هست که اعصابی ناآرام دارند و معمولا کسانی هم از این معجون استفاده میکنند که واقعا به آن احتیاج داشه باشند زیرا مصرف زیاد از حد از این معجون خود عوارضی دارد که من در جلسه بعد از شما انتظار دارم آنها را برایم پیدا کنید .

به طور کلی معمولا تمام افراد از این معجون استفاده میکنند . چه دانش آموزان چه کارمندان وزارت و چه حتی کسانی که شغل های دیگر دارند .

کسی که از این معجون استفاده میکنه خیلی راحت با مشکلاتی که داره کنار میاد . البته نه اینکه مشکلاتشو فراموش کنه . نه ، ولی خیلی راحت میتونه به مشکلات یا غم و غصه هاش فکر کنه اما واکنش خاصی از خودش نشان نده انگار براش اهمیت نداره.

جالب است بدانید که خیلی از معجون ها مثل معجون هایی که ما دفعه پیش یادگرفتیم زمانی هستند . مثلا معجون قدرت رو در نظر بگیرید . اگر ما از این معجون زیاد استفاده کنیم و در یک نوبت مقدار زیادی از آن بنوشیم ممکنه حتی تا یک ماه هم قدرت داشته باشیم . ولی این معجون تاثیرش تنها تا حداکثر بیست و چهار ساعته با این تفاوت که هر چقدر ما بیشتر از آن بنوشیم تاثیرش هم بیشتر میشه . به همین دلیل هست که استفاده بیش از اندازه آن در یک نوبت باعث میشه که ما بیش از حد آروم بشیم و خوب......

به همین دلیل هست که این معجون معمولا با تجویز شفادهندگان داده میشه چون اگر کسی بخواد خودش این معجون رو درست کنه ممکنه در مقدار آن مرتکب اشتباه بشه و اونوقت .... البته استفاده از این معجون برای بچه های زیر ده سال ( قابل توجه کریچر ) و همچنین آدمای بالای دویست سال ( مثل آلبوس ) مضر است .

با توجه به تعریفات بالا میتونید اینجور نتیجه بگیرید که این معجون در حقیقت معجون سالمی نیست و استفاده مداوم از آن هم به هیچ وجه توصیه نمیشه ولی در پاره ای از موارد به هر حال به درد میخوره .

به طور کلی این آدمها از این معجون استفاده میکنند :
1- کسانی که به شدت عصبانی هستن
2- کسانی که از یه موضوع ناراحتن
3- کسانی که وقتی یاد یک موضوع می افتن اعصابشون به هم میریزه

در همین لحظه چشم بلیز به بچه ها افتاد . همه با دهن های باز دارن به بلیز نگاه میکنن !
بلیز : یعنی انقدر درسم جالبه ؟
یه دفعه چهره همه به این حالت تغییر میکنه .
هدویگ : کلتو بکش کنار داریم اون دوتا پشه که پشتتنو نگاه میکنیم !
بلیز با تعجب بر میگرده و به دو پشه بی ناموسی که در پشت سرش بودن نگاه میکنه .
پشه ها :bigkiss:
بلیز

در همون لحظه صدای کو کوییی ملت رو از جا میپرونه ! بلافاصله همه چشم از اون دو پشه مشکوک بر میدارن و به اطراف نگاه میکنن تا بلکه منبع صدا رو پیدا کنند .
بلیز در حالی که لبخندی بر لب داشت با افتخار به ساعت دیواریی نگاه میکنه که از درون آن یه جغد به بیرون میامد و این صدای ارزشی رو از خودش درمیاورد .
بلیز : این صدا نشون دهنده اینه که یک ساعت تا زنگ وقت داریم ( ورژن جدید )
ملت : آووووووو بابا خلاق
بلیز : و اما کاری که الان باید انجام بدید .
بلافاصله همه سرها رو به سمت بلیز چرخوندن .
بلیز : خوب برای ادامه کلاس شما همتون این معجون آرام بخش رو درست میکنید . بعد به گروه های دو نفره تقسیم میشید . یکیتون اون یکی رو تا حد مرگ عصبانی میکنه تا اینکه اون شخص بخواد آواداکدورایی رو نثارش کنه . اما یک لحظه قبل از شروع این طلسم مرگ بار شما باید معجون رو به اون شخص خوارنده و منتظر تاثیرات اون بشید . اگر کارتونو درست انجام دادید که دوباره یارتون به حالت اول بر میگرده . حالا هم بدوئید گروه های دو نفره شید . بزار ببینم کیا با هم بدن ! آها . کریچ و ققی توی یه گروه . کوییرل و سرژ و......
لونا حرف بلیز رو قطع کرد و نکته ای بس مهم رو به بلیز یاداوری کرد :
- پروفسور اگر به حالت اول برنگشت چی ؟ اونوقت ممکنه اتفاق بدی بیفته !
بلیز : خوب اینم هیجانه کلاسه دیگه !
ملت

----------------------------------------

1- ادامه نمایشنامه رو اونجور که دوست دارید بنویسید ( 10 نمره )

2- تاثیرات معجون آرام بخش رو در این دو حالت توضیح دهید ( هر کدوم 5 نمره ):
الف ) شخص هر روز از این معجون استفاده کند .
ب) فرد در یک نوبت مقدار زیادی از این معجون رو مصرف کند ( مثلا یک سطل )

3- تاریخچه ای از سرگذشت معجون آرام بخش بنویسید . ( 10 نمره )


امتیازات جلسه پیش رو در اولین فرصت میدم . اگر وقت نشد همون یکشنبه اعلام میکنم ولی وقت میشه
بخاطر روی گل هدویگ سعی میکنم این دفعه با خشانت کمتری تکالیف رو صحیح کنم .
جلسه بعدی یکشنبه . منتظر حضور پرشورتان هستم

پ ن : خز شد


ویرایش شده توسط بلیز زابینی در تاریخ ۱۳۸۵/۵/۵ ۱۷:۱۸:۴۷



Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۱۵:۵۴ چهارشنبه ۴ مرداد ۱۳۸۵

هدویک


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۳:۵۷ شنبه ۱۵ مرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۱:۲۱ چهارشنبه ۲۱ تیر ۱۳۹۶
از هر جا که کفتر میایَ!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 791
آفلاین
1-نمایشنامه بالا رو اونجوری که دوست دارید ادامه دهید ( 10 نمره )


از قدیم الایام گفتن سبک نویسنده قبلی رو ادامه بده!پس منم ارزشی می نویسم!
---------------------
کلاس به جنب و جوش افتاد!همه مواد رو خرکی قاطی می کردن تا سریعتر تیریپ لاو بزارن!

بلیز هم گوشه ای نشسته بود و داشت به این فکر می کرد که نیازی به نمره دادن نیست...چون با این وضع معجون ساختن همه صفر می شن!

اما بلیز از هدویگ خبر نداشت که گوشه ای نشسته بود و با دیدن لبخند بلیز فکری به ذهنش رسیده بود!

هدویگ:هی جسیکا اون روسریتو بده به من!
جسیکا روسریشو در آورد و به هدویگ داد!(مملکت آسلامیه!)

هدویگ با دقت معجونشو درست می کرد.موقعی که وقت انداختن تار مو شد ، پرشو به طرف سرش برد.

_آی مامان!درد داشت...وایییییی!

هدویگ تار موشو توی معجون انداخت ، مقداریشو روی شکلات مترو ای!(تیریپ مشنگی خفن!) در دست داشت ریخت و اونو برد برای بلیز.

هدویگ:بلیز بیا اینو بخور جون بگیر!گوشت شه به تنت!

بلیز:ای شیطون!می خاوی به من معجون بدی؟!

هدویگ:آخه کدوم پسری به یه پسر دیگه معجون عشق می ده؟ها؟!

بلیز:

بلیز شکلات رو می خوره...هدویگ ازش دور می شه و روسری جسیکا رو سرش می کنه و گوشه کلاس می شینه و به بلیز نگاه می کنه!

بلیز یه خنده احمقانه می کنه که باعث می شه حواس کل کلاس به اون جمع شه.بعد به طرف هدویگ می ره...تو چشماش موج می زنه!

هدویگ:

بلیز:

هدویگ:بهم 30 میدی؟!

بلیز:30 گفتنتو عشقه!
.........

=================

2- تاریخچه این معجون را به طور کامل توضیح دهید . ( 10 نمره )

این معجون در قرن پنجم میلادی در روم اختراع شد.
در آن زمانها پدر سالاری(!) حکم می کرد که هر دختر و پسری که می خواهند ازدواج کنند ، باید به انتخاب پدر های یکدیگر با هم ازدواج کنند و نظر فرزندان نقشی در ازدواج ندارد!

در آن دوران ، یکی از معجون سازهای بزرگ به نام الکساندر رافیلس ، در دوران اوج خود بود.او روز به روز پیشرفت می کرد و معجون های مختلفی را اختراع می کرد و می ساخت.

در یکی از روزها این معجون ساز به همراه دخترش به بازار رفته بود تا مواد مورد نیازش را تهیه کند.

در همین گردش متوجه نگاه های غیرعادی دخترش به پسر ها شد و فهمید که وقت ازدواج او فرا رسیده است.

پست گشت و کسی را برای ازدواج پیدا کرد.اما مشکل این بود که پسر و دختر هیچ علاقه ای به هم نداشتند و گویا دشمن خونی یکدیگر بودند!

پس الکساندر دست به کار شد و معجون عشق را ساخت و توسط این معجون توانست آن دو را به هم علاقه مند کند و دخترش را به ملت غالب کند!


3- اگر ما فراموش کنیم یک تار مو رو به معجون خود اضافه کنیم چه بلایی سر مصرف کننده معجون میاد ؟ ( 5 نمره )

اضافه کردن تار مو به معجون ، باعث می شه که فردی که معجون رو می خوره عاشق صاحب تار مو بشه!

پس قاعدتا اگر تارمویی به معجون اضافه نشه ، معجون روی فرد اثر می کنه ، ولی به جای اینکه اونو عاشق فرد خاصی کنه ، اونو عاشق هر کسی می کنه!یعنی فرد هر کسی رو که می بینه می پره بقلش و تنفس مصنوعی می ده بهش!


4- دو مورد از فواید و ضررهای این معجون رو بنویسید . بدون توضیح . ( 5 نمره )

فواید:
1- به وسیله معجون عشق می توان بیوه ای را گرفت و ثروتش را بالا کشید!
2- کسانی که قدرت عشیقی کمی دارند و عاشق کسی نمی شوند ، با مصرف این معجون برای مدتی کوتاه به صورت مداوم ، قدرت عشقی و عاطفی خود را تقویت می کنند.

ضررها:
1- اگر این معجون به مقدار زیاد مصرف شود ، ممکن است باعث این شود که شما به جای عاشق شدن ، از فرد مورد نظر متنفر شوید!
2- اگر داخل معجون شما ، تار مویی انداخته نشود ، باعث ضایع شدن شدید شما می شود!




Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۲۲:۱۲ دوشنبه ۲ مرداد ۱۳۸۵

دنیسold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۱۲ شنبه ۱۲ فروردین ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۲۱:۴۷ چهارشنبه ۳ مهر ۱۳۹۲
از هافلپاف
گروه:
کاربران عضو
پیام: 809
آفلاین
با سلام
*************************
- نمایشنامه بالا رو اونجوری که دوست دارید ادامه دهید ( 10 نمره )

بچه ها با وسواس خاصي كار رو شروع مي كنن و در حين كار با رقيباشون دعوا هم مي كنن:ببين اين مال منه.برو پيداكن
بچه ها كم كم كارشون رو تموم كردند و با كتك كاري يارشونو پيدا كردند.اما چون دخترا راضي نمي شن كه موشون كنده بشه ناچار پسرا به صورتي آستاكباري موهاي دخترا رو مي كنن.
دخترا:
زابيني:خب شروع مي كنيم:grin:
بچه ها معجونا رو مي خورن::pint:
اول:
دوم:
دخترا:
اول:
دوم:
زابيني:
كم كم بچه ها گرم مي شن و::banana::bigkiss::fan:
زابيني:حالشو ببريد.
در همين حين پروفسور بينز از ديوار ميادتو:مي بخشيد گچ دار....
زابيني:گچ مي خواي چيكار؟با چوبدستي رو تخته مي نويسن.
بينز:تازه نويسندگيم خوب شده.
زابيني:
بينز:مي بخشيد...
زابيني:كم كن زحمتو بكن.
بينز:آقا ديگه
زابيني:OK
بينز:

*****************************************
2- تاریخچه این معجون را به طور کامل توضیح دهید . ( 10 نمره )

بچه بودم يك شب پدر بزرگم برام يك داستان تعريف كرد: روزي روزگاري در يك سرزمين دور دو قبيله با هم سر جنگ ديرينه اي كشت و كشتار مي كردند.در اين بين دختري با هوش و ذكاوت كه از اين جنگ و نزاع خسته شده بود تصميم گرفت چيزي بسازد كه دو قبيله با هم خوب باشن و با صلح و صفا زندگي كنند.اين دختر با مشقت فراوان توانست معجوني اختراع كند اما او تار مويي در آن نريخت و به طوري آستاكباري به خورد قبيله خود و قبيله مقابل داد كه اين كار خود بسي دشوار بود. اما اصر كرد و همشون از حالت آستاكباري در اومدن .

************************************************
+اگر ما فراموش کنیم یک تار مو رو به معجون خود اضافه کنیم چه بلایی سر مصرف کننده معجون میاد ؟ ( 5 نمره )

فرد با همه خوب مي شه و اخلاق توپي پيدا مي كنه و زندگي زيباست اي زيبا پسند ميشه.

******************************************************
+دو مورد از فواید و ضررهای این معجون رو بنویسید. بدون توضیح . ( 5 نمره )

فوايد:
1:به هر كي بخواهي مي رسي حتي اگه اون تو رو نخواد.
2:بسياري از خودكشي هاي جامعه كم مي شه.
ضرر:
1:عشق حقيقي نيست و مجازي است.
2:اگه بخواي نگهش داري بايد كلي مواد استفاده كني و معجون درست كني و در آخر يارو كچل مي شه.
****************************************************************
با تشكر از درس خيلي خوبتون!
*دنيس*


قدرت رولو ببين توي سبك من، تعظيم كرد توي دست من
پس تو هم بيا رول بزن با سبكم، ميخوام شاخ جوجه رولرا رو بشكنم




Re: كلاس معجون سازي
پیام زده شده در: ۲۱:۰۹ دوشنبه ۲ مرداد ۱۳۸۵

اوتو بگمنold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۲۰ دوشنبه ۱۶ آبان ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۳:۱۲ شنبه ۹ تیر ۱۳۸۶
از اون بالا جغد میایَ
گروه:
کاربران عضو
پیام: 286
آفلاین
نمایشنامه بالا رو اونجوری که دوست دارید ادامه دهید



همه به گروهای دونفره تقسیم شدن هر پسری با یه دختر می افتاد،بعضی ها جو گیر شده بودند و هی میخندیدند ما بعضی ها اخم کرده بودند و به طرف مقابلشان نگاه میکردند...
انواع و اقسام بو در کلاس منتشر شده بود جاتون خالی از بهترین بوها گرفته تا بدترین بو در کلاس بود...
هافلپافی ها که از کمبود دختر رنج میبردند دست به سینه نشسته بودند اما در طرف دیگه که روانکلاوی ها از کمبود پسر رنج میبردند سریع به طرف هافلپافی ها رفتند (البته با خواهش بلیز) و هر کدوم یکی رو انتخاب میکردندانگارکه پسرها میوه شده بودند و دخترهای داشتند اونا رو می خریدند...
بعد از نیم ساعت معجونها اماده شدن و توسط دخترها به خورد پسرها داده شد(خدا رحم کنه)
چند نفر به جای عاشق شدن داشتند به انواع قیافه بدل میشدند انگار که معجونی که خورده بودند اصلا معجون عشق نبود.
در اون طرف استر بلند میشه میره جسی رو میگیره و ...
در طرف دیگه دراکو انیتا رو میگیره و ...
اوه اوه آقا قضیه خیلی خیلی بی ناموسی شد من دیگه ادامه نمیدم

**سانسور شد اونم به شدت**



تاریخچه این معجون را به طور کامل توضیح دهید .



خب نمیشه تاریخجه این معجون رو مشخص کرد اما طبق شایعات در این مورد اولین معجونهای عشق توسط سالازار اسلیترین و گودریک گریفندور ساخته شد،می گویند این دو قصد داشتند دل راونا راونکلاو و هلگا هافلپاف رو به دست بیاوردند که در این میان معجون گریفندور کار میبکنه و هافلپاف عاشقش میشه و بعد از اون با هم زندگی میکنند (عجب عاشق و معشوقی)اما در طرف دیگه اسلیترین در کارش شکست میخورد و نمیتواند دل راونکلاو رو به دست بیاره و به همین خاطر از پیش اونا میره اما بعد از رفتنش تازه معجونش عمل میکنه و راونکلاو عاشق میشه اما دیگه فایده ای نداشت چون سالازار رفته بود.

اگر ما فراموش کنیم یک تار مو رو به معجون خود اضافه کنیم چه بلایی سر مصرف کننده معجون میاد ؟



خوب این عکس کار رو انجام میده یعنی طرف از دستمون عصبانی و متنفر میشه



دو مورد از فواید و ضررهای این معجون رو بنویسید . بدون توضیح



خوب فایده اش اینکه که میتونیم هر دختری که خواستیم عاشق خودمون کنیم حالا چه اون بخواد یا نخواد.
اگه این کار توسط یه دختر بر روی ما انجام بگیره خوب یعنی ضرر دیگه عمرت مفتی از دست میره


ویرایش شده توسط اوتو بگمن در تاریخ ۱۳۸۵/۵/۲ ۲۳:۴۲:۲۶

فعلا با این حال میکنیم...


شخصیت جدید







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.