ملت مرگخوار فورا به سمت پاتیل ها رفتند. به نظر آنها این آزمون بسیار ساده ای برای اثبات وفاداری بود. کسی به رز های صورتی و تابان سر لرد که خودنمایی درخشانی داشتند ...توجهی نداشت.
-
کروشیو تو آل ما هنوز فرمان نوشیدن نداده بودیم...کروشیو عجول ها!
همه به جایشان برگشتند. لرد با اجرای طلسمی لیوان هایی از ناکجا آباد ظاهر کرد و پس از پر کردن لیوان ها از معجون درون پاتیل، آنها را به سمت مرگخواران فرستاد.
آرسینوس با تعجب به معجون نگاه کرد.
-ارباب این چه معجونیه؟ اصلا نمیفهمم! خیلی مشکوکه...ارباب اثر این معجون چیه!؟
-نبایدم بفهمی آرسینوس، کی بهت اجازه داده در کار ما دخالت کنی؟وزیری که وزیری!منو مدیریتت هم به رخ ما نکش وگرنه دخترمان را به رخت میکشیم.
همه باهم شروع به خوردن معجون کردند. با خیالی راحت به لرد نگاه کردند، اتفاق خاصی نیوفتاده بود.
-این معجون از اختراعات هکتوره!
-چی!؟هک...هکتور!
-چیه ملت؟نکنه به معجون های من شک دارید؟
-
-میخواین یه معجون ضد شک بهتون بدم؟
ملت مرگخوار:
-وینکی وصیت کرد...مسلسل وینکی به ارباب رسید...وینکی جن حرف گوش کنی برای ارباب بود.
-این دم آخری ۶۰۰امتیاز از گریفندور کم میشه.
آرسینوس:
ناگهان در همه مرگخواران تغییرات عجیبی رخ داد. بیشتر از هرکس تغییرات فلیت ویک به چشم می آمد.ناگهان فیلیوس بلند و بلندتر شد! تا اینکه قدش از همه اهالی خانه ریدل نیز بلندتر شد...حتی دست هاگرید را از پشت بست! با خوشحالی به قدش نگاه کرد. تا این که متوجه نگاه های مرگخواران شد.
-چیه؟ چرا اونجوری نگام میکنید؟ هنوزم میگما شماها دیلاقیلن!
-تو که الان از همه بلند تری!
-چشم دیدن قد رعنای منو ندارید دیلاقا؟
در حالی که فیلیوس مشغول شعر خواندن بود، همه مرگخواران متوجه مشکلاتشان شدند، اما خوشحالی و صدا قاه قاه های بلند فیلیوس رو مخ مرگخواران بود.
-بس کن فیلیوس...میخوام ببینیم چه تسترالی باید سرمون کنیم!
-قاه،قاه،قاه،قاه قدوبالارو ببین، چه رعناست.
ناگهان فیلیوس کوتاه و کوتاه تر شد! حتی از قبل هم کوتاه تر شد.انقدر کوتاه شد تا سرانجام به اندازه سوسک رسید!
یکی از مرگخواران خواست فیلیوس را زیر پایش له کند! اما فیلیوس سر به بیابان گذاشت و فرار کرد.آخرین صدایی که از فیلیوس شنیده شد ظاهرا با صدایی ریز و سوسکی این بود:
-من خیلیم قدم مناسبه شماها دیلاقین!
با رفتن فیلیوس فلیت ویک بار دیگر مرگخواران به مشکلاتشان فکر کردند، مشکلاتی که به خاطر لردسیاه با آن مواجه شده بودن...مشکلاتی عجیب!
ویرایش شده توسط فیلیوس فلیت ویک در تاریخ ۱۳۹۴/۵/۸ ۱۹:۲۸:۳۵