سوژه جدید!یک صبح معمولی ، آفتابی و زیبا بود!
خورشید به طور مایل به خیابون سنگفرش شده می تابید وگرمای زیبا و آرامش بخشش را به همگی ارزانی میکرد.
خانه گریمولد ، که در بین خانه های 12 و 14 قرار داشت در یک ثانیه پدیدار شد.
در چوبی و قدیمی خانه باز شد و چندین عدد خرت و پرت شامل ، مبل ، تخت خواب ، اثاثیه و ... به بیرون پرت شدند ، دوباره در بسته شد و خانه از نظر ها پنهان!!
در خانه گریمولد!_ دیگه نمیتونم! گمشین از خونم بیرون!
آلبوس دامبلدور :
هری! تو داری چی کار میکنی؟
هری پاتر که بسیار خشمگین به نظر می رسید فریادی کشید و به بالای سرش اشاره کرد.
سوراخی به قطر یک متر تمام بر سقف ایجاد شده بود.
هری برای بار دوم فریادی کشید.
_ دیگه نمیتونم شما بوقی ها رو اینجا تحمل کنم! یالا از خونه من برین بیرون! دو ماهه که برام آسایش نذاشتین! بعد از فوت خدا بیامرز سیریوس اینجا لات خونه ! عیاشی می کنن ، پارتی میزارن ... من میخوام زن بگیرم! آسایش داشته باشم! فکر کردی رولینگ گفته من جینی رو میگیرم ، این کارو می کنم ، نه خیر آقا! جینی رو میگیرم ، چو رو صیغه می کنم ، هرمیون رو هم همینطور! تازه هوگو هم اصلش پسر من بوده!
رون ، هرمیون و جینی :
آلبوس : هری ... هری! تو نمیتونی این کارو با ما بکنی! محفل دیگه جایی نداره که بره!
هری :
این دیگه مشکل خودتونه!
فردای آن روز!ملت محفلی خانه به دوش ، در حالیکه مقداری اسباب و اثاثیه رو در بقچه هاشون جا دادن ، در کنار یک دکه روزنامه فروشی می ایستن.
آلبوس : فلیت ، بپر یک روزنامه بخر!
از اون طرف هم جیمز برای فلیت قلاب میگیره تا قدش به دکه برسه!
فلیت : دو تا مجله خانواده ، سه تا مجله شوکا ، یکی تجربه ، یکی هم مامایی در عصر حجر!
آها یکی هم بدین که توش آگهی فروش خونه باشه.
فلیت روزنامه رو میده دست آلبوس.
آلبوس یک نگاه به روزنامه میکنه.
_ بورلی ویزاردس ، ده میلیون گالیون رهن ، ده هزار تا گالیون اجاره!
چقدر پول داری فلیت؟
فلیت دست تو جیبش میکنه ، یک عدد مگس از داخل جیب بیرون میپره!
_ آها! ... این جالبه! زیر زمین خونه ریدل ها ، 50 گالیون رهن ، 10 گالیون اجاره!چطوره؟
_
----------------------------------------------
خب محفلی ها میرن به خونه ریدل ها! در زیر زمینشون زندگی میکنن...
صد در صد اتفاقات جالبی میتونه بیفته تو این داستان!
ادامه بدید!