1. تاریخچه ی داوری در کوییدیچ را بگویید! (10 نمره)

تاریخچه داوری کوییدیج به زمان حضرت ایبراهیم برمی‌گردد
حضرت ایشان بود که این بازی را به همراهی بنده پایه گذاری نمود ولی عاقا از همون اولشم نامرد بازی در میاورد. بوق بر او. بوق بر او.
بعله میفرمودم این عاقا از همون اول نامردی رو آورد اون وسط٬ به همین دلیله که کوییدیچ کلا داورای نامردی داره٬ همشون به جدشون ایبراهیم رفتن
البته اگه داور درست کار باشه از نسل منه که الان سوال میشه که چطوری از نسل من میشه که به دلیل چیز دار بودن قضیه از تعریفش عاجزیم٬ شما هم فک کن نشنیدی
البته من یه داستان در مورد داوری کوییدیچ نوشتم ولی نمیدونم چرا این ماگل ـا از روش فیلم game of throne رو ساختن


2. تاریخچه و افتخارات تیم کوییدیچ خفاش بالی کسل را بنویسید! (10 نمره)

افتخارات:
۱-دست کشیدن به سیبیل دامبلدور (۲بار)
۲-خاک زمین خوردن(چیه؟! فک کردید این افتخار نیست؟! برو عامو برووووو)
۳-دیدار با بتمن
۴-خوابیدن بر دسته جارو در حین مسابقه

داستان این تیم از اونجایی شروع میشه که یه مشت بچه جادوگر بعد از دیدن فیلم بتمن جو گرفتشون٬ گفته میشود که آنها فعالیت های خود را از آسمان خاکی/طوفانی شروع کردند٬ در ۶قرن اول تیم آن ها با موفقیتی روبه رو نشد اما در ۶ قرن بعدی هم باز با موفقیتی روبه رو نشد٬ این تیم هنوز با پررویی تمام در حال ادامه دادن فعالیت های خود می‌باشد ولی در کل عمرا ازشون آبی گرم شه!


3. 10 تیم باشگاهی کوییدیچ نام ببرید! (10 نمره)

ساواک ( سازمان آشغال و ایکبیریه کوییدیچ

جادوگران ( جاوید است دورگه ها و گردکشان رهرو ارباب نیشدار)

سپید ( سیستم پدافند یگان دمپاییـ ـپوشان)

کوییدیچ ( کو سوییچ؟! )

عجل ( عصا جردهندگان لال)

یافت آباد ( تخصصشون یافتن توپه)

کیمیا ( کوییدیچ یعنی معنی ایده آل آرامش)

کوتوپ ( کو توپ؟! )

ااادر ( این است آرمان های دامبولی راحل؟ )

هرم ( هوی! رو مخی(!)‌ )

تکالیف بویاکاشــــــــایی من

1. تاریخچه ی داوری در کوییدیچ را بگویید! (10 نمره)

داورا اصولا خیلی بدبختن! در مسابقات جادویی هم که دیگه بدتر! با توجه به حضور بانوان در ورزشگاه کوییدیچ، مردم خجالت میکشن فحش بدن. واسه همین میان فحش جادویی با چوبدستی روانه داور میکنن. یه بار یه نفر فحش خیلی خیلی بد داد، داور گرخید، مرد
یه بار دیگه ـم جارو شو دستکاری کردن، بدبخت رو منتقل کردن به بیابون! اصن یه وعضـــی!
داور باید کلی دقت داشته باشه و رو همه تسلط داشته باشه، در ایران دو تا سازمان وجود دارن که به صورت سنگ کاغذ قیچی، نوبتی داور تعیین میکنن اما تو انگلستان یه سازمان واحد به نام سازمان ورزش و بازی های جادویی وجود داره که کلی تست از این بدبختا میگیرن تا بهشون حق داوری بدن!

2. تاریخچه و افتخارات تیم کوییدیچ خفاش بالی کسل را بنویسید! (10 نمره)

این تیم مشهور ترین تیم ایرلند شمالی ـه و تا حالا بیست و هفت بار برنده جام باشگاهی کوییدیچ شده. بازیکناش هم طرفدار رضا صادقی بوده و ردای مشکی برتن میکنند. شگونه معروف این تیم "بارنی، خفاش میوه خوار" بوده و شهرت فراوانی دارد. سرود ملی این تیم باشگاهی آهنگ مشکی رنگ عشقه ی رضا صادقی است که تماشاگران با اون تیکه ای که میگه "چرا خیلیا مشکی رو رنگ غم میدونن، مگه..." خیلی حال میکنند

3. 10 تیم باشگاهی کوییدیچ نام ببرید! (10 نمره)

1.پیکان اپل پای
2.خفاش بالی کسل
3.تیرکمان کارفیلی
4.چادلی کنونز
5.باز فال ماوت
6. هارپی هالی هد
7.شاهین کن میر
8.کلاغ مونتروز
9.افتخار پرتری
10. اتحاد پادلمیر

1-تاریخچه ی داوری در کوییدیچ را بگویید! (10 نمره)

خب اگه منطقی و عاقلانه نگاه کنیم خودمونم متوجه میشیم که بازی کوییدیچ به یه نفر غیر از بازیکنا نیاز داشت که بلاجر ها و سرخگون و گوی زرین رو آزاد کنه. تازه به نظر میومد که٬ حمله با بلاجرا و لگد پرتاب کردن بازیکنا به همدیگه و خلاصه چماق و چماق کشی نمیتونه نیاز تماشاگرا به سر و صدا و هیجان رو به طور کامل تامین کنه! به همین دلیل به این نتیجه رسیدند که شخصی رو سوار جارو کنند و بفرستند بالا تا با سوت زدن و جیغ و داد یکم مسابقه رو هیجانی کنه و کلا جمعیت بی حال و کسل نشند دیگه
در ضمن از مهم ترین خصوصیاتی که این شخص یا همون داور باید داشته باشه اینه بود که پرواز بلد باشه و بتونه سوت بزنه. حالا بماند که پیدا کردن چنین شخصی چقدر سخت و طاقت فرسا بود! آخه مگه کلا همچین موجودی وجود داره؟! اما روایت داریم از گودی گریف (شاه شاهان٬ مرد مردان٬ بنیانگذار بنیانگذاران! ) که می فرمایند “ همانا شمشیرم را در کلاه گروه بندی کردم و پس از چند ساعت داوری از آن بیرون آمد! “
پس این مشخص میکنه که بنیانگذار داور جناب گریفیندور نبودن اما یابنده ایشون بودند! پس بنیانگذار هم باید ایشون باشن! بله یـــــــــــــم:zogh:!


2- تاریخچه و افتخارات تیم کوییدیچ خفاش بالی کسل را بنویسید! (10 نمره)

خب این تیم تاریخچش برمیگرده به خیلی قبل از لرد سیاه. اون زمونا که خفاشا واسه خودشون برو بیایی داشتند و کلی ملت رو میترسوندن. قتل عامشون هم که مشهور بود. البته تا زمانی که این ولدو کچل سر کار نیومده بود!
خلاصه میگند اون دوره (حدودای دهه ی شصت) ملت از خفاشا زیاد وحشت داشتند! تا اینکه شخصی پیدا میشه به نام کسلیدور (گویا از اجداد دامبلدور بوده)! این کسلیدور میاد یه عده رو دور خودش جمع میکنه و متحد میکنه تا عیله خفاشا بجنگند و اونا رو شکست بدند. اما جنگ با خفاشا به این راحتی ها نبود که! چون اونا میتونستند پرواز کنند. پس میاد به متحداش جارو سواری یاد میده و اونا رو مجهز به جارو میکنه تا از لحاظ موقعیت هم سطح خفاشا قرار بگیرند. اسم گروهشونم میذارن اتحاد کسلیدور!
بعد چند سال بالاخره این اتحاد کسلیدور به رهبری کسلیدور و معاونت بالی خان میتونند خفاشا رو شکست بدند! اما یه مشکلی پیش میاد. اونم این بوده که دیگه این افراد نمیتونستند بدون جارو سواری کار بکنند. کلا پرواز قسمتی از زندگیشون شده بود. پس میرند و تیم کوپپدیچ خفاش بالی کسل رو تشکیل میدند!
افتخارتشونم که فراوونه! اینا یه عمر سوار بر جارو جنگیدند. دیگه سرخگون یا بلاجر پرتاب کردن که کاری نداره واسشون!

-قهرمان بیست دوره ی پی در پی لیگ برتر انگلیس
-کسب عنوان پر افتخارترین تیم باشگاهی
-دعوت از تمام بازیکنان این تیم به تیم ملی کوییدیچ انگلیس
-پرطرفدارترین و پرتماشاگرترین تیم دهه ی شصت
-کسب عنوان هماهنگ ترین تیم جام کاپ گیوینگ
-کسب عنوان مضحک ترین ردای تیم های باشگاهی

10 3- تیم باشگاهی کوییدیچ نام ببرید! (10 نمره)

۱-تراختور پرواز
۲-خوبان سرخگون
۳-جاروی چنار
۴-لاله های خاکی
۵-هفت دسته جارو
۶-منتخب سالمندان
۷-کرگدن صورتی
۸-عقاب های شیردل
۹-ندیم آخه نقدر دیم آخه! (ترکی)
۱۰-آخیرمینجه! (ترکی)

1. تاریخچه ی داوری در کوییدیچ را بگویید! (10 نمره)


به سده ی خیلی خیلی قبل بود که مدیران هاگوارتز کوییدیچ بازی میکردن و به دلیل اینکه گودریک خیلی بازیش ضعیف بود، میذاشتنش توپ جم کن. اما از اونجایی که گوی های کوییدیچ همه جادویی بودن و نیاز به توپ جمع کن نبود، بعد از مدتی گودریک متوجه قضیه شد و شاکی شد. این شد که سالازار پیشنهاد داد که برای اینکه بنده خدا مشغول باشه و نیاد تو زمین و بازی رو خراب نکنه، بهش یه مسئولیتی بدن، گفتن هروقت دیدی کسی داره از جاروش میفته ، تبدیل به مرغش کن که کند و آروم بخوره زمین! گودریک هم بازیکنای در حال سقوط رو به شکل مرغ خاصی در میاورد به اسم daw. بعدها کم کم به گودریک گفتند : dawer . یعنی مرغ کننده! بعدها در طول سالیان سال این واژه قلب شد به dawar و تو شرح وظایفش سوت اول بازی هم اضافه شد!


2. تاریخچه و افتخارات تیم کوییدیچ خفاش بالی کسل را بنویسید! (10 نمره)

تیم ملی کوییدیچ جمهوری خودمختار بالی کسل، تیمی با قدمت شونصد سال و اندی هست که حتی قبل از خودمختار شدن جمهوری، برا خودش وجود داشته! بعضی ها وجود خفاش در عنوان تیم رو به خفاش های بزرگ قلعه ی بالی کسل نسبت میدن. بعضی هم نظرشون اینه که موسس و اولین کاپیتان تیم، یه خفاش نما بوده.

در هرحال این تیم تونسته در رقابتهای محلی ، ایالتی و جمهوری و بین المللی افتخاراتی رو کسب کنه که در زیر عنوان میشه:

_قهرمان 147 دوره ی مسابقه ی دوجانبه شهر بالی کسل
_قهرمان 89 دوره و نائب قهرمان 21 دوره ی مسابقات قهرمانی ایالت بالی کسل
_قهرمان 171 دوره (تمام دوره های) مسابقات قهرمانی جمهوری خودمختار الی کسل
_قهرمان 13 دوره مسابقات قهرمانی بریتانیای کبیر (به میزبانی بالی کسل)
_قهرمان 8 دوره مسابقات قهرمانی اروپا ( به میزبانی بالی کسل)
_ در سال آینده اولین دوره ی مسابقات جام جهانی را هم بالی کسل ی ها برگزار میکنند که خب خودشون قهرمان میشن قاعدتا!

3. 10 تیم باشگاهی کوییدیچ نام ببرید! (10 نمره)


آستر میلان
هیپوگریف جادوغ آباد سفلی
حیوانات جنگل ممنوع (مقیم مرکز)
مشنگ دوستان لندن
پروازیان فزانورد
ققنوس (تحت حمایت سازمان اصلاح زندانیان آزکابان)
پفی باغچه (واسه مجارستانه)
گویچی های لندن
عربده کشان
ویزلی ها و بقیه

تاریخچه ی داوری در کوییدیچ را بگویید! (10 نمره)

برای جواب به این سوال باید معنی "داوری" را بفهمیم و هر کسی با یک تایپ جادویی در گوگل جادویی و ترنسلیتر ـش می فهمد که داوری، در عمل، به کاری که "داور" انجام می دهد؛ می گویند. اما داور چه کار می کند؟

همه شما کلماتی از قبیل مرود، عناون، شصخ و ... رو دیدن که در اصل مورد، عنوان و شصخ (این مورد رو بی خیال شین. اصن نمی تونم بنویسم شصخ.) و ... بودن. کلمه "دارو" هم در اینگلیسی میانه و پهلوی دچار یه تغییراتی شد و داور خوانده و تلفظ شد از اون به بعد. تا مدت ها همه مردم از این واژه به معنای دارو استفاده می کردند.

نقل قول:
نقل قول:

اما بخاطر معنی "دارو" که چیزی بود که افراد را خوب می کرد؛ یک فرد بوجود آمد به نام "داور"!

این فرد در همه بازی ها، بسکتبال جادویی، والیبال جادویی، کوییدیچ جادویی دیده شده و در همه موارد زیر چشمی به تماشاگران خیره شده و به نفع تیمی که زیباترین تماشاچی طرفدار ان بود؛ بازی را پیش می برد. حالا من از کجا می دونم؟ اون دیگه به خودم مربوط ـه.

این داور ها در طول قرن های متمادی، بازی را داوری می کردند و پس از خود به فرزندان ـشان و پس از آن به نوه هایشان و سپس به فرزندان نوه ـشان یاد می دادند. فرزند های نوه ـشان هم به فرزنداشن و سپس نوه ها ـشان و بعد از آن به فرزند های نوه هایشان یاد می داد. بعد از این که نوه های نوه ـی فرزند های این گزارشگر ها یاد گرفتند؛ می رفتند تا دوباره به فرزندان ـشان یاد بدهند.

اما... سال گذشت و این رشته با بچه دار نشدن یکی از 100 ـمین نوه ها، شکسته شد و این فرد هم برای جبران به پروفسور بگمن یاد داد و از آن به بعد، هنوز هیچ نسلی ایجاد نشده و متخصصان "داوری" می گویند که داور ها در خطر انقراض قرار دارند و احتمالا با مرگ لودو بگمن، چرخه داوری نابود خواهد شد.

پروفسور، علاوه بر گذشته، آینده رو هم گفتم!


تاریخچه و افتخارات تیم کوییدیچ خفاش بالی کسل را بنویسید! (10 نمره)

افتخارات:
- خرید بیشترین مقدار "خفاش مرده" در طول تاریخ جادویی جهان
- از ان کردن تند ترین سرعت خوردن چشم خفاش در عرض یک ثانیه جادویی (1700 هزار...)
- توانایی خوردن کبد خفاش در هنگام بازی
- تنها تیمی که بجای جارو، از خفاش جادویی استفاده می کرد و روی ان ها می نشست.
- ذخیره بزرگترین کلکسیون جهان از "مژه جادویی خفاش جادویی" در محلی به نام موزه لوور خفاشی- جادویی
- استفاده از خفاش گلوله شده به جای بلاجر و اسنیچ و در بعضی مواقع کوافل.
- بزرگترین باشگاه جادویی سرپوشیده خفاش مانند
- پرسرعت ترین تییر شکل به خفاش (رکرود جهانی: یک نانو ثانیه)
- تنها تیمی که مجوز استفاده از "خفاش پلاستیکی بینی جادویی حفار کن" در تاریخ پیدا کردند.

تاریخ چه:
روزی روز گاری، فردی به نام مستر خفاش جادویی، با دیدن پخش زنده کوییدیچ از تلوزیون جادویی در حال فکر کردن بود.
چرا اگه یه نفر مسل لودو بگمن می طونه یه طیم طعصیث کنه؛ من این کار رو نکنم؟ (بچه بیچاره زیاد ادبیات ـش خوب نبود.)

برای همین رفت سراغ کیف گالون جادویی پدر ـش و از آن هفت نات (معادل ششصد گالیون الان) دزدید د رفت بالای سکوی خانه ـشان وداد زد: بیا تیم من، حالشو ببر.

بعد از این که کسی به او توجه نکرد؛ مستر خفاش به این نتیجه رسید که شاید باید به بیرون از خانه رجوع کند.

با داد ها او و مژده هایش برای یک بسته یر کاکائوی جادویی رایگان، نفر های زیادی درخواست بودن در تیم او را دادند و حتی فردی به نام دات دات دات حاضر شد برای چهار نات، زمین کوییدیچ ـش را به او بدهد. خلاصه، تیم بعد از شرکت در مسابقات محلی، به مسابقات جام جهانی راه نیافت. چون بازیکن ها، فاقد شرایط بودند. (زیبایی یا به قول مستر جردن، هندسام بودن.)

سال ها گذشت و این تیم به فعالیت خودش ادامه داد. اما پدر مستر خفاش، با دیدن جای خالی تمام پس انداز زندگی ـش، اول مستر خفاش را با عصبانیت کشت و چند روز بعد از آن، خانواده جادویی (37 دختر، 45 پسر، هفت زن و یک مرد) از گرسنی جان به جان، آفرین گفتند... چیز، تسلیم کردند.

10 تیم باشگاهی کوییدیچ نام ببرید! (10 نمره)

تیم باشگاهی کوییدیچ شماره یک ( توسط مستر وان تاسیس شد و هم اکنون در تمامی سینما های سطح کهکشان در حال کار می باشد.)

تیم باشگاهی کوییدیچ شماره دو (موسس این باشگاه، آقای تو می باشد. اوشون با دیدن تعداد گل های تیم شماره هفت (دو) به فکر تشکیل این تیم افتاد. کاندیدای هفت دوره جایزه اسکار (اِ... اون که مال یه چیز دیگه بود. ببخشید عاغا، اشتباه شد.) کویییدیچ می باشد.

تیم باشگاهی کوییدیچ شماره سه ( این تیم از پر افتخار ترین تیم های سال 3014 می باشد که هم اکنون دارای دو ستاره به نام عاغای کوییدیچ بازی کن و خانم کوییدیچ بازی کن است.

تیم باشگاهی کوییدیچ شماره چهار (هنوز تاسیس نشده.)

تیم باشگاهی کوییدیچ شماره پنج (تیم رسمی آنتی ساحریال. هیچ مردی در این تیم بازی نمی کند.)

تیم باشگاهی کوییدیچ شماره شش (تیم کوییدیچ شماره شش که دارای شش بازیکن است و برای همین تا به حال به هیچ مسابقه ای راه داده نشده است.)

تیم باشگاهی کوییدیچ شماره هفت (بی شک هیچ تیمی بیشتر از این تیم گل نزده و بیشتر از این تیم اسنیچ نگرفته است. تنها تیمی که هیچ مردی را به تیم خود راه نداده است. تیم رسمی آنتی ِ آنتی ساحریال! پر افتخار ترین تیم در طول ده هزاره اخیر.)

تیم باشگاهی کوییدیچ شماره هشت (این تیم در باشگاه شماره هشت، در کوچه هشتم خیابان شت، شهرک هشت واقع در ایالت هشتستان، در کشور هشت و در قاره ـی هشتم فعالیت دارد.)

تیم باشگاهی کوییدیچ شماره نه (این تیم از هم پاشیده شده است (دلیل: ورشکست شدن جادویی.)

تیم باشگاهی کوییدیچ شماره ده (بدلیل نبود حوصله و کمبود خلاقیت توضیح داده نمی شود.)

1. تاریخچه ی داوری در کوییدیچ را بگویید! (10 نمره)

به نظر من کوییدیچ بدون داور هم بدون مشکل برگزار میشود ولی در این صورت در صورت شکشت خوردن یک تیم بازیکنان،مربیان و بقیه عوامل تیم نمی توانستند باخت را بر گردن کسی بیاندازند.بنابراین در ۲۷ جون ۱۳۴۲میلادی در اتحادیه مربیان و بازیکنان تصمیم به وجود داور در بازی شد و این تصمیم برای اولین بار به صورت آزمایشی در لیگ کوییدیچ بریتانیا و بازی که بین دو تیم ترانسیلوانیا و ریورپول انجام شد صورت گرفت و مربی ترانسلیوانیا باخت تیمش را بر گردن داور(آقای مارک فیلیپس)انداخت.این تصمیم از جام جهانی ۱۳۴۴ میلادی تا این لحظه اجرا میشود.


2. تاریخچه و افتخارات تیم کوییدیچ خفاش بالی کسل را بنویسید! (10 نمره)

تیم کوییدیچ خفاش بالی کسل سومین تیم کوییدیچ پرافتخار بریتانیا در نیم قرن اخیر است.این تیم توسط چند فرد بیمار و کسل تأسیس شد.(سال ۱۹۶۸ میلادی)ماجرا از این قرار بود که این چند نفر طبق توصیه پزشک به کار های هیجان انگیز روآوردند.ابتدا آنها خودشان بازی میکردند اما بعد از چند شکست تصمیم گرفتند به کارهای مدیریتی مشغول شوند و با خرید بازیکنان طراز اول موفق شدند در ۱۰سال ۶ بار قهرمان شوند.این تیم در ادامه به مشکل مالی برخورد و چندین سال نتوانست افتخاری کسب کند.اما از سال ۱۹۸۰این تیم توانست ۱۵ قهرمانی دیگر کسب کند و با ۲۱ قهرمانی سومین تیم پرافتخار کوییدیچ در نیم قرن اخیر است.


3. 10 تیم باشگاهی کوییدیچ نام ببرید! (10 نمره)

۱.ترانسیلوانیا
۲.ریورپول
۳.اتحاد پالمیر
۴.The Temp
۵.دارکوب ها
۶.The Fire of Diagon
۷.گردباد
۸.کرم های فندقی
۹.مجمع هاوس
۱۰.لوشان(فرانسه)

1. تاریخچه ی داوری در کوییدیچ را بگویید! (10 نمره)

داورا خیلی کارشون مهم و حساسه، همونطور که تو فوتبال مشنگی خیلی(!) رو نتیجه ها اثر میذارن!!!

بنابراین باید خیلی تو انتخاب داور دقت بشه. از یه طرف داور باید آدم(!) باشه تا مبادا نظرات شخصیش یا دادن رشوه باعث بشه که به نفع تیمی سوت بزنه و برعکس علیه تیمی باشه. همینطورم باید صبر و مقاومت زیادی داشته باشه که اگه یهو اختیارش از کف رفت نزنه یکی از بازیکنارو با جادو بترکونه.

از طرفی این داوره باید اینقدر فرز و زرنگ باشه تا بتونه در آن واحد کل زمینو کنترل کنه و بتونه هر 14 بازیکنو زیر نظر بگیره تا مبادا یکیشون خطایی کنه. زمین با اون وسعت زیاد که تازه هم تو هوا داره هم نزدیکیا سطح زمین خب خیلی کار سختیه!

برای این کارا داور به چی نیاز داره؟ قدرت بینایی بالا و مهارت های پرواز خفن. چون باید بتونه هر وقت هرجا خواست سریعا تغییر مسیر بده و خودشو وارد ماجرا کنه و خطا بگیره. داور باید خیلی تو پرواز کردن مسلط باشه.

دیگه اینم که همه میدونن که داور باید تمام خطاها و قوانین کوییدیچ رو به طور کامل و مثل بلبل بدونه تا بتونه تصمیمای درست و سریع بگیره و مانع پایمان شدن حق یکی از تیما بشه.

پس انتخاب و گزینش داورا خیلی سخته!

1.2. تاریخچه و افتخارات تیم کوییدیچ خفاش بالی کسل را بنویسید! (10 نمره)

دومین تیم پرافتخار توی کل تاریخ باشگاهای کوییدیچه! اینقد خفنه که تونسته 27 تا قهرمانی برا خودش بدست بیاره. هرکسی تو ایرلند شمالی آرزوی وارد شدن به این تیم رو داره و همه ی کودکان و نوجوانان برا رسیدن به این تیم تلاش میکنن!

رداشونم که معلومه چه ریختیه، یه ردای سیاه مثل بالای خفاش واقعی که وقتی با جاروشون تو هوا پرواز میکنن شبیه خفاشای غول پیکر به نظر میرسن. آرم تیمشونم مثل تیمای کوییدیچ مدرسه هاگوارتز خودمون رو سینه شون نصب شده. یه خفاش کوچولوی سرخ!

1.3. 10 تیم باشگاهی کوییدیچ نام ببرید! (10 نمره)

1. ترنسیلوانیا
2. هدنور
3. گرین فایر
4. غارسلونا
5. رئال هاگرید
6. ومنچستر یونایتد ( به جای man= woman )
7. اینتر کیشان ( کسایی که تو شطرنج کیش میشن! )
8. زنبور ویمبورن
9. اتحاد پادلمیر
10.چادلی کنونز

نقل قول:

یا جد بزرگ!
ما کتاب نداریم! بابامون پول نداشت برامون کتاب بخره. دیگه گذشت اون زمون که تو جیباش گالیون بود، پهن می کردیم رو پیشخون، خرج می کردیم زود ِ زود.

و چون ما کتاب نداریم خودمون می خونیم و خودمون می نویسیم و به هم منگنه می کنیم و خیلی سخت زندگی می کنیم.

1. تاریخچه ی داوری در کوییدیچ را بگویید! (10 نمره)

داوری؟ کدوم داوری؟ ما که داور ندیدیم. شما دیدین؟ ما که از وقتی یادمونه تو فیلما و کتابای رولینگ اسلیترینی ها به بقیه لنگ و لقد مینداختن هیشکی هم نبود بهشون بگه بالا لبت دماغه.

جد بزرگ!
داوری کوییدیچ یه پست مجازیه. یه چیزیه در حد همون پلیسای زردپوش بیچاره ای که پشت به بازی های جام جهانی وایمیسن رو به تماشاگرا که کسی انگشت تو دماغش نکنه.

اما اینکه از کجا شروع شد..
جد بزرگوار! اخیرا من رفته بودم زیر تخت شما تو خوابگاه که یدونه از نهنگامو پیدا کنم که چشمم افتاد به یه دفترچه ی خاطرات و یک برگ از اون دفترچه ی خاطرات خیلی برام مشق و درس زندگی بود و برای همین کندمش آوردمش اینجا. نیگا:

نقل قول:

خب! در اینجا جد بزرگوار اولین داور بوجود اومد. طبق تحقیقات من بعد از این ماجرا سالازار اسلیترین دیگه هرگز کوییدیچ بازی نکرد و همیشه حتی بعد از برگشتن روونا گوشه ی زمین می نشست و فقط در مورد بازی نظر میداد.
سالی اسلیترین اولین داور کوییدیچ بود.

تاریخچه و افتخارات تیم کوییدیچ خفاش بالی کسل را بنویسید.

تیم کوییدیچ خفاش بالی خیلی کسل بود.
یه روز که کسالتش به اوج رسید تصمیم گرفت بره و کلی افتخارات جمع کنه.
اولین اقدامی که انجام داد این بود که خفاش بالی شد. یعنی جاروی پرنده رو کنار گذاشت و شنل خفاشی خرید و برای پرواز از اون استفاده کرد و خیلی هم خوشتیپ شد.

تو اقدام دومش با تیم کوییدیچ خرپایی شنگول مسابقه داد و نشون داد که با تما کسالتش و بال های خفاشیش میتونه خرپاهای شنگول رو بترکونه.

در اقدام سومش به جام جهانی کوییدیچ را پیدا کرد و اونجا خیلی معروف شد و همه رو ترکوند از جمله سالازار اسلیترین رو با این قانون "رول نباشه!" ش.

در اقدامات بعدی خیلی شاخ شد و از کوییدیچ اومد بیرون و رفت خوناشام شد و اصلا دراکولا قبل از دراکولا بودن جستجوگر ِ همین تیم بود.

لازم به ذکره بگم تیم خفاشی کسل تقدیرات بسیاری از تکالیف کسل ِ این هفته ی جد بزرگوار داشتن.

3. 10 تیم باشگاهی کوییدیچ نام ببرید! (10 نمره)

جد بزرگوار!؟
آیا پروفسور بینز هم از نسل شما و جزو اجداد من بوده؟ نگین که بوده!

اول از همه تیم باشگاهی ریش سفیدان!! قهرمان قهرمانان!
دوم از همه تیم باشگاهی چیورون!!
سوم از همه تیم باشگاهی معتادان!
چهارم از همه تیم باشگاهی اجنون (ج مکسر جن) خانگی!
پنجم از همه تیم باشگاهی ولدکای لک لک نشان!
ششم از همه تیم باشگاهی عله و شرکا.
هفتم از همه تیم باشگاهی قرقاول های دم سیاه.
هشتم از همه تیم باشگاهی نهنگ های آبشش پرست.
نهم از همه تیم باشگاهی تشنه به خونان ِ سالازار.
دهم از همه تیم باشگاهی قورباغه های شکلاتی خر.

جلسه ی سوم

دانش آموزان در حالی که لباس های تابستانی و راحتی پوشیده بودند در سیاهی و ظلمت شب به سمت زمین کوییدیچ می رفتند. هر کدام در دستانشان جاروی پرنده ی خود را حمل می کردند و آماده ی پرواز بودند البته نه در سیاهی شب!

گودریک با ردای سیاه همراه با رگه های سرخ رنگ که ردای گروه گریفندور بود ، در زمین کوییدیچ منتظر دانش آموزان بود. بعد از چند دقیقه منتظر ماندن ، دانش آموزان از راه رسیدند.

گودریک با حالتی عصبانی و مبنی بر بی حوصلگی ، نگاهی به دانش آموزان کرد و گفت: « خب به جلسه ی سوم خوش اومدین! از نیمه شب گذشته و با توجه به قوانین من جلسه رو دو ساعت با تاخیر برگزار کردم! هر کی که زودتر اینو به گوش مدیر مدرسه برسونه ، می تونه از گروه گریف یکمی امتیاز کم کنه! ببینم کی زودتر اینکارو می کنه! »

در همین لحظه یک پسر با موهای زرد مایل به سفید که ردایی سیاه با رگه های سبز رنگ پوشیده بود ، از بین دانش آموزان جدا شد و به سمت مدرسه شروع به دویدن کرد.

گودریک ادامه داد: « دراکو! پسر خوبیه! لااقل به فکر گروهش هست! خب می ریم به جلسه ی سوم! راستش من تصمیم گرفتم هر جور شده به شما کوییدیچ رو یاد بدم هرچند قوانین مدرسه بهم میگه که چرت و پرت های کتاب کوییدیچ در گذر زمان رو بهتون یاد بدم! »

گوردیک آهی کشید و ادامه داد: « خب امشب در زیر این اسمون مهتابی و پر از ستاره هممون سوار جارو هامون می شیم! برای هر نفر یک اسنیچ آوردم و هممون باید سعی کنیم اسنیچ خودمون رو بگیریم تا پرواز کردن یادمون نره! اخر سر هم باز سه سوال مسخره میگم بهتون تا از کتاب کپی کنین و امتیاز بگیرین! »

گودریک جعبه ای که در کنارش روی زمین بود ، باز کرد و از درون ان به هر نفر یک اسنیچ طلایی داد و گفت: « با شماره ی من ولش کنید و بعد از 5 ثانیه سوار جاروهاتون بشین و اونو بگیرین!یک ... دو .... »


تکالیف این جلسه:

1. تاریخچه ی داوری در کوییدیچ را بگویید! (10 نمره)

2. تاریخچه و افتخارات تیم کوییدیچ خفاش بالی کسل را بنویسید! (10 نمره)

3. 10 تیم باشگاهی کوییدیچ نام ببرید! (10 نمره)


با تشکر

الان جدا باید از رو کتاب کپی کرد؟

1. تاریخ و نحوه ی گسترش کوییدیچ را در قاره ی اسیا بنویسید! (10 نمره)

تو کتاب میگه به خاطر قالیچه ی پرنده آسیاییا اونطور که باید و شاید هرگز به کوییدیچ اونقدر علاقمند نشدن و یه ورزش ویژه و همگانی نشد، هرچند عده ای بودن که به این ورزش علاقه نشون بدن. از کشورای آسیایی ای که خیلی به این ورزش اهمیت میداد ژاپن بود که حتی یه بار تونست تیم خفن قاره ی دیگه رو شکست بده.

حالا میشه کتابی نگفت؟ از رو تخیل خودمون بگیم؟

وقتی آسیاییا در سال 1789 هجری قمری(!) دیدن که ورزشی وجود داره که تمام قاره ها بهش وابسته شدن و حتی مسابقات جهانی میذارن، تصمیم گرفتن دست بجنبونن و اونام این ورزشو یاد بگیرن. بعد از چند سال اجرای این ورزش تو اکثر کشورای آسیایی، بالاخره به رقابتای جهانی با بقیه قاره ها رفتن.

البته قابل ذکره که در ابتدا این ورزش از چین و ژاپن شروع شد و اول به کره رسید و بعد وارد هندوستان و روسیه شد. عربستان و امارات هم همزمان شروع به یادگیری این ورزش کردن و بعد از گذشت یک سال، بالاخره اکثر کشورای آسیایی وارد مرحله ی یادگیری کوییدیچ شدن.

اما همیشه آسیاییا بازنده ی میدان بودن. چون تیمای قاره های دیگه سال ها رو این ورزش تمرین و سرمایه گذاری کرده بودن در حالیکه خودشون عمر ورزششون چند ساله بود.

پس برا اینکه بیشتر از این عقب نیفتن تصمیم گرفتن روش ها و شیوه های نوینی رو بهش اضافه کنن تا در مقابل بقیه قاره ها که مدت هاست با این ورزش آشنایی دارن حرفی برا گفتن داشته باشن. همین ایده های جدید آسیاییا باعث شد که روش های تاکتیکی جدیدی وارد این ورزش بشه و بقیه قاره ها هم بفهمن که کوییدیچ فقط گرفتن اسنیچ و گل زدن ساده نیست، بلکه هر تیم میتونه روش خاص خودشو داشته باشه. پس با این حرکت آسیاییا و پیروزی هایی که تونستن به دست بیارن، سنت بقیه کشورا در ارائه ی یک ورزش یکنواخت تغییر کرد و اونام به ساخت تکنیک رو آوردن.

و باز هم به خاطر تجربه های پیشینشون تونستن بعد از مدتی جلو افتادن آسیاییا، دوباره جایگاه از دست رفته شونو بدست بیارن و حالا تمام قاره ها رقابتای سختی رو برگزار میکنن و هیچ کس نمیتونه بفهمه برنده از کدوم قاره س.


2. سه تا روش ها تاکتیک های امروزی کوییدیچ را بنویسید و توضیح دهید! (10 نمره)

تاکی تیکا (تیکی تاکای مشنگی ): این روش مزخرف که فقط شامل دادن پاس های خسته کننده و پشت سر همه، باعث میشه که مالکیت سرخگون همه ش دست یه تیم باشه. تیم حریف هم یا باید اونقدر اونارو دنبال کنه تا سرخگونو بدست بیاره که البته بعد از مدت زمان زیادی خستگی بوجود میاره، یا یه گوشه بشینه و گل کوچیک بازی کردن اونا، و در نتیجه باخت خودشونو ببینه. این روش در تیم ملی کوییدیچ اسپانیا اینطوری اجرا میشه که اول بعد از یک ربع پاس دادن به زور به سه تا حلقه میرسن و شاید گل بزنن! اگه گل شد دیگه تیم حریف رسما بدبخته! چون از اینجا به بعد دیگه سعی نمیکنن گل بزنن، فقط مدام پاس و پاس و پاس و پاس و پاس و پاس و هزاران پاس میدن، حالا شاید این وسط یه موقعیت خوبم بوجود بیاد و ریسک(!) کنن و جلو 3تا حلقه برن و گل دومو بزنن!

ضد حمله: تو این روش مهاجمای تیم A به تیم B اجازه جلو اومدن و پیشتازی میدن، اما در حین حمله ی تیم B، کاملا حواسشونو جمع میکنن تا یه روندی از پاس دادن تیم مقابل پیدا کنن و تو این روش مدافعا حاضر و آماده جلو 3 تا حلقه ها حاضرن تا و با نزدیک شدن مهاجما، بلاجرارو به سمت اونا هدایت میکنن. اینطوری تمرکز مهاجمای تیم B به هم میخوره و تیم A که کاملا اونارو زیر نظر گرفته، با مهاجماش سرخگونو میقاپن و به سرعت قبل از اینکه تیم B برگرده حمله میکنن.

باران زایی: قایمکی بارونی مصنوعی رو بوجود میارن طوری که این بارونا فقط اشخاص خاصی رو دنبال میکنن. یعنی ابرای تیره و سیاه بالای آسمون تشکیل میشن و بارون میریزن پایین، اما این بارونا کاملا حساب شده به طرف رنگ خاصی نشونه میرن و فقط اونارو خیس میکنن. یعنی مثل این میمونه که بارون تو هوا واسه خودش تغییر جهت بده و هروری که خواست بره. قبل از اجرای این جادو باید خیلی احتیاط کرد، چون باید دقیقا رنگ مورد نظریو که بارون باید روشون نشونه بره به درستی ادا بشه وگرنه اینطوری ممکنه بارون قاتی کنه و رنگ اشتباهی رو نشونه بره که از قضا ممکنه نه تنها تیم حریف نباشه، بلکه تیم خودمون باشه. این بارونا باعث خیس و گلی(!) شدن بازیکنا میشن و تمرکز و حواسشونو از بین میبرن و این یک امتیاز مثبت محسوب میشه!

3. اقدامات ضد ماگلی را چه کسی پایه ریزی کرد و چه زمان و مکانی را برای کوییدیچ پیشنهاد کرد؟ (10 نمره)

مگان اسکات! پیشنهاد اون این بود که این بازی باید در فضاهایی که پایین تر از سطح عادی زمین قرار دارن انجام بشه. یعنی مثلا گودال ها که وقتی با جارو پرواز میکنن تو دید مشنگا نباشن و جامعه ی جادوگری و ساحرگی(!) لو بره. همینطور خواسته میشد که خارج از شهر های مشنگی و در مناطق دور افتاده و به دور از دید مشنگا باشه.

اما چون اون زمانا امکانات خیلی زیاد نبود و جادوها در این وسعت گسترش پیدا نکرده بودن و زیاد نشده بودن، ممکن بود اسنیچ از زمین خارج بشه یا اصلا جایی با اون گودی مورد نظر پیدا نشه یا مناطق دوردست خیلی وضعیتشون بد باشه و مناسب کوییدیچ نباشه. پس تاکید زیادی رو اینکه این بازی در شب انجام بشه داشت که حتی اگه زیاد از حد هم هوا رفتن یا ملت مشنگ درست اونارو نبینن و متوجه نشن اصلا چی دیدن، یا در خواب خوش باشن و نفهمن مسابقه ای تو زمینی در اطرافشون داره انجام میشه.