جيليز ... جيليز ... جيليز ... جيليز ...لرد از در فاصله گرفت. با اينكه همچنان به روي ويبره ي بسيار زننده اي بود و به صورت ِ بندري مي رقصيد از در فاصله گرفت. روي در عكسي از دامبلدور ظاهر شد و تصوير با لبخند آغوشش را باز كرد و گفت:
-
شما از جهت ِ سيفيدي ِ پوست مورد تاييد واقع شديد. با كاشتن موهاي خود، به زندگي اتان زيبايي ِ دوچندان ببخشيد. بفرماييد داخل!
در اتاق رفته رفته باز ميشه كه به ناگه ! لرد احساس ميكنه از داخل راهرو صداهايي مرموز ميشنوه، در نتيجه به سرعت به سر در خانه نزديك ِ تابلوي جن ها آپارات ميكنه.
سارا در حالي كه از پله ها بالا مياد نفس عميقي ميكشه و زخم هاي روي صورتش رو پاك ميكنه. در فكر هست كه با كدام شكلك ميتونه وضعيت خودش رو هنگام زدن ِ بلاتريكس نشون بده، كه متوجه در باز اتاق دامبلدور ميشه.
سارا : اين در چرا بازه؟ در اين اتاق فقط با دست ِ يك پسر سفيد ِ خوش چهره و ترجيحا" جوان باز ميشه. چرا الان اين بازه؟ من كه بهش دست نزدم!
سارا براي لحظه اي با تمام نيرو سلول هاي خاكستري و نيمه صورتي ِ مغزش رو به حركت ميندازه ، سپس با يك جيغ ميگه :
-
فكر كنم دامبلدور برگشته! و اين شايعه رو با هيجان ، با خودش به سمت ِ سايرين (محفليون) حمل ميكنه.
بارتي چندي بعد از پله ها بالا مياد و دم در اتاق دامبلدور مي ايسته. سپس دستش رو به دستگيره ميزنه!
جيليز ... جيليز ... جيليز ... جيليز ...در حال بارگزاري ،
دامبلدور ِ در تصوير :
شما سه ثانيه فرصت ِ وارد شدن داريد، وارد نشيد خودم ميام بيرون!
بارتي زير لب فحش ركيكي ميده و در رو باز ميكنه به صورت كامل و وارد اتاق ميشه.
زير ميدان ِ گريمالد تد : خب ببين جيمز، الان بپيچ چپ.
جيمز : باب چپم كه ديواره!
تد : خب راست!
جيمز : راست هم ديوار!
تد : برو جلو!
جيمز : تد، جلو هم ديواره.
تد : بيا عقب باب!
جيمز : جـــــــــــــــــــــيغ!
عقب هم ديواره.
تد با ناراحتي غرولند ميكنه و ميگه:
- ديوار باباته، من تد هستم!
جيمز : باب اين ديواره.
- جيمز، دستتو از روي سينه ام بردار ميزنم تو سرتا !
جيمز : تد، باور كن من جولوم ديواره.
تد : پس اگه تو به من دست نميزني، اين كيه
؟
جيمز : شايدم بهتره بگي چيه؟
تد با وحشت چوبدستي اش رو روشن ميكنه و به موجودي كه دستانش را روي سينه اش گذاشته خيره ميشه.