نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر
نسخه موبایل
دلمون برای همه تنگ میشه!دلمون برای پروفسور عالی ای مثل شما تنگ میشه!ولی چه میشه کرد!دلمون واسه اون همه نمرات درخشان تنگ میشه! 
.
.
) و چوبدستيمو کشيدم بيرون؛ وقت زيادی نداشتم و خيلی سريع سعی کردم تمرکز بگيرم، ميدونستم هنوز مبحثشو نخونديم و نميتونم از گفتههاي پروفسور استفاده کنم اما اشکالی نداشت، همون يه ذره اطلاعات هم واسه يه الاغ کفاف ميداد...
... اما يهو پلک سمت راستش پريد و به همراه اون سيبيلش و بعد يه پا در هوا از صندلی افتاد پايين! ... تغييرشکل که اين دنگ و فنگها رو نداشت، بايد درجا تبديل به الاغ ميشد! حتماً درجهی چوبدستيم درست نبوده يا شايد قانوني داره که بلد نيستم... اما صبرکن، داره يه اتفاقهايي ميفته... يهو پشت شلوار رفيعی سوراخ شد و يه دم خاکستری ازش زد بيرون، دوتا گوش دراز هم از کلهش بيرون اومد و توی يه چشم به هم زدن بدنش پشمالو و عينهو الاغ شد؛ فقط فوکولهاش باقی موندن و هنوز سيبيل داشت 
.
) با سمهاش از زمين بلند شد و شروع کرد به اَر اَر کردن... موفق شده بودم!
