هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: ستاد عمه مارج
پیام زده شده در: ۱۸:۴۷ سه شنبه ۹ تیر ۱۳۸۸
#14

عمــــه مارج


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۲۴ دوشنبه ۳۰ دی ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۲:۲۲ شنبه ۸ خرداد ۱۳۹۵
از زیر شنل لردسیاه
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 141
آفلاین
به هوكي:

من يادم نبود از وزارت شما تقدير كنم. شما مرگخوار و وزير خوبي بودي. حروم شدي ولي!!

الان تقدير كردم؛ حالا به كسي نگو قراره بهت يه سمتي چيزي بدم. اونلي جاست فور لرد كه ميخوام دنياش نباشه


به پيوز:

ببين خواهر من

من ميدونم كه شما روح لطيفي هستي. در كل انتخابات آزاده و من هم مثل شما از خواهر مري باود خوشم مياد و برادر ايگور رو تحسين ميكنم.

من از آشكارسازي شما ناراحت نيستم و كلا حال ميكنم كه يه روح ميتونه انقدر نقش خودش رو خوب ايفا كنه اگه درنظر بگيريم كه هر كسي كه شفافه، توي كار شفاف سازي هم هست!! حالا زياد مهم نيست كه شفاف سازي و آشكارسازي با هم يه كم متفاوتن

اول اينكه درست صحبت كن؛ شناسه ي دوم نه و سوم!! بعدشم اينكه بايد بگم مونتگومري، آرشام، ريتا اسكيتر (كه از همون اولش شيفته ي من بود)، دختر خاله ام، و اعظم دوست مجتبي پاتر هم دلشون ميخواست جاي من باشن. ولي من سرقفلي دارم و به اين راحتيا پا نميدم

خب هر كانديدايي يه صفتي داره؛ يكي اصلح ميشه (با ريشه ي صلح)، يكي هم اضحك (با ريشه ي ضحك؛ يا همون مضحك بودن و خندون و شنگول بودن ديگه )

من هم ادعايي ندارم. حالا من هي از اين عينكي فاصله ميگيرم و اون خودشو هي به من نزديك ميكنه و به بهونه ي اينكه ارث پدر من و ورنون رو بالا بكشه منو تاييد ميكنه؛ اين وسط مقصر منم؟


به اينيگو:

خب همون طور كه گفتم برنامه ي خاصي ندارم و بيشتر طبق شيوه ي فرد ويزلي فقيد پيش ميرم:

نقل قول:

جرج گفت:

- خب نقشه چيه هري؟

هري درحاليكه هنوز به خاطر ظهور ناگهاني بچه ها به هم ريخته بود گفت:

- نقشه ايي وجود نداره

در حاليكه زخمش هنوز به شدت ميسوخت، قادر نبود همه چيز را هضم كند.

فرد گفت:

- خب پس همينطور كه ميريم جلو نقشه رو هم ميكشيم. چطوره؟ اين روش مورد علاقه منه!!


حال كردي؟!

ولي مثلا ميتونيم يه مدتي رو به فضاهاي سبز اختصاص بديم و طرح جمع آوري زباله رو اعمال كنيم. خوبه؟ ميخواي تو در اين زمينه مشغول باش و بذار كودتا رو آنيت بچرخونه. هر چي باشه يه كم روحيه ي فمنيسمي در ما هست كه اونم به خاطر شير مادرست


موندنی شو!


ستاد عمه مارج
پیام زده شده در: ۱۳:۰۸ سه شنبه ۹ تیر ۱۳۸۸
#13

آلبوس دامبلدورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۳۶ دوشنبه ۲۴ مهر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۶:۱۲ پنجشنبه ۱۹ شهریور ۱۳۹۴
از جايي به نام هيچ جا
گروه:
کاربران عضو
پیام: 788
آفلاین
آووو عمه !

به نظرم جدی نگیر حرف های پیوز عزیز و دوست داشتنی رو. داره شوخی میکنه ! اسنادش قبل از ارائه سوخته ! گرچه به ظاهر فکر میکنه که اون اسناد هست و قابل پذیرشه. اما نیست ! چه اهمیتی داره. مهم اینه که رکورد منو کسی توی شناسه نزده تا حالا.

عمه، من به چشم یک ماگل بهت نگاه نمیکنم. تو یک اسلیترینی هستی ! اصیل زاده ! .

من به شدت ازت حمایت میکنم و بهت اطمینان میدم که کودتا کاملا از قبل طرحش ریخته شده و مهندسی انتخابات وزارت رو به زیبایی تدوین ساختیم. جای نگرانی نیست. موفقیت با ماست !

فقط اطمینان میخوام ازت، بگو چطوری میخندونی مثلا خودت ؟! یه برنامه ی خنده دار بعدا از اسناد سوخته ی پیوز برای من ارائه کن که بفهمم به چارلی چاپلین رای دادم !



با آرزوی موفقیت


ویرایش شده توسط اینیگو ایماگو در تاریخ ۱۳۸۸/۴/۹ ۱۳:۱۲:۲۸

"Severus...please..."
تصویر کوچک شده


Re: ستاد عمه مارج
پیام زده شده در: ۰:۲۵ سه شنبه ۹ تیر ۱۳۸۸
#12

پیوز قدیمی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۲۱ جمعه ۲۵ اسفند ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۳:۳۸ پنجشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۹
از توی دیوارای تالار هافلپاف
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1511
آفلاین
سلام عمه مارج عزیز ...

ببینید ابهامات زیادی در مورد شما وجود داره ! درست مثل ایگور

اول اینکه شما هم آسپ هستید هم مورگانا لی فای ! خوب یعنی چی یه آدم که نمیتونه در یک لحظه دو تا باشه ؟ پس این مورد ابهام برانگیزه ! حالا یا شما ادعا میکنید که دو تا هستید ! یا اون دو تا ادعا میکنن که شما هستن ! به هر حال در این مورد باید جوابگو باشید ...

نکته دوم اینکه شما محض خنده اومدین وزارت و محض خنده هم تایید شدین ! و منم محض خنده بهت رای نمیدم ! اما کسی که اونقدر پارتیش کلفته که محض خنده تایید میشه ممکنه محض خنده انتخاب هم بشه ! با چه کسانی سازش کردین ؟ به چه کسانی پول دادین ؟ من اسناد معتبری دارم که نشون میده شما طی چند نامه با استرجس صحبت کردین ...

شما یک عضو تازه وارد با 11 پست هستین اما با همه اصطلاحات سایت آشنایین و خیلی راحت فعالیت میکنید ! من اسناد و مدارکی دارم که ثابت میکنه شما شناسه دوم هستید و دقیقا میدونم شناسه چه کسی ؟

چه جوابی برای این اتهام دارین ؟ آیا شما محض خنده شناسه دوم ساختین ؟

نن جون منم (هلگا هافلپاف) میدونه که شناسه دوم برخلاف قوانین سایته ! تازه حالا هرکس هرچقدرم باهوش باشه بعد از مدتی شناسه اش مشخص میشه ! چه کسانی از شما پشتیبانی میکنن که بدون هیچ ترسی با شناسه دوم در انتخابات شرکت کردین ؟


فعلا همین ...

در نهایت بگم که رای من شما نیستید و اگر تا پایان انتخابات به نفع کاندیدای اصلح کنار نکشید تمامی اسنادی که نام بردم رو آشکار میکنم !

شاد باشید ...


هلگا معتقد بود ...
« هوش و علم ، شجاعت و غلبه بر ترس و حتی نجابت و وقار به وسیله سختکوشی قابل دسترسیه ! »


تصویر کوچک شده






A Never Ending Story ...


Re: ستاد عمه مارج
پیام زده شده در: ۲۱:۵۴ دوشنبه ۸ تیر ۱۳۸۸
#11

عمــــه مارج


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۲۴ دوشنبه ۳۰ دی ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۲:۲۲ شنبه ۸ خرداد ۱۳۹۵
از زیر شنل لردسیاه
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 141
آفلاین
من از بابت اين انتخابات همه جام گرمه و كلا حال ميكنم به حضور خودم؛ همينطور پنهان نميكنم كه از سوخت هسته ايي كه الانه روي سفرمونه اين گرما تامين ميشه.

همين چيزهاست كه باعث ميشه يه اقدامات انتحاريكي بوجود بياد و در روشن شدن اون راي ها هم شك نكن. اگه ميبيني همه ي مديرهاي اين سايت دارن بطور پنهاني از من حمايت ميكنن(از هاگوارتز گرفته تا تعليقي اش!!!) فقط و فقط به خاطر اينه كه درآينده ي نزديكي قراره كه مدير بشم


موندنی شو!


Re: ستاد عمه مارج
پیام زده شده در: ۱۱:۲۰ دوشنبه ۸ تیر ۱۳۸۸
#10

هوکیold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۰۶ سه شنبه ۲۶ شهریور ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۶:۴۴ چهارشنبه ۱۱ تیر ۱۳۹۹
از جزاير بالاك
گروه:
کاربران عضو
پیام: 173
آفلاین
بنده میخواستم بدونم ایا شما از بابت این انتخابات پشتتون گرمه و اگر گرمه چه کسانی پشت پرده هستند و اگر گرم نیست و سرده که نمیخواد به این سوال جواب بدید.
ایا شما میخواید با شعار خنده و موج مکزیکی و رقص های در بندر و ... رای های خاموش را بیدار کرده و به ناگاه در روز انتخابات رای های میلیونی نصیب خودتون کنید ؟! کلا چه عقیده ای در مورد رای های خاموش و اقدامات انتحاری دارید.


آیینه خود بین
-------------------------------------
[url=http://www.jadoogaran.org/edituser.php]انجام اصلا�


Re: ستاد عمه مارج
پیام زده شده در: ۱۰:۳۶ دوشنبه ۸ تیر ۱۳۸۸
#9

عمــــه مارج


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۱:۲۴ دوشنبه ۳۰ دی ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۲:۲۲ شنبه ۸ خرداد ۱۳۹۵
از زیر شنل لردسیاه
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 141
آفلاین
اه! اه! اه! چقدر از این سوال جوابای تکراری بدم میاد!! آخه یه خاطره ایی؛ طنزی. این که نشد وزارتی شدن ایفای نقش.چارتاتون مسواک بیارن، شبو دور هم باشیم. پرسی تو هم بیا. البته این پیژامه ی کذایی ایی که مورگی( توی پرانتز آ ) هم میگه بپوش، مبادا بیناموسی بشه و مجبور بشم با این سن و سال، خم شم و پاچه شلوار اون عینکی(شاید هم این عینکی) رو ببرم بالا و اون پای مطمئنا پر مو و بخارونم. خب انکار نمیکنم که از دیدن لنگه جوراب ورنون که پای بیریخت اون عینکی لِه رو در بر گرفته خوشحال نمیشم ولی هر آن، ممکنه برای ریپر الگوی خاصی بشه!!

حالا چون اینجا شده پورتال ویژه ی مدیران، چه از نوع هاگوارتز، چه از نوع تعلیقی. من حمایتم رو، از این تاپیک تا حلق تاپیک وزارت، اعلام میکنم. البته از همه به جز اون عینکی.

این خبر میمون و مبارک رو هم به سمع و بصر و نظرتون برسونم که هر کی عینک اون پسره ی سربار رو بشکونه، معاونت وزارت روی شاخشه.

به مورگی( آ ):

تازه فهمیدی؟! نه تنها کیف میده تازه جامدادی هم میده. اگه در کیف رو هم باز کنی، خودکار و غلط گیر و خوراکی زنگ تفریح و صابون ورقه ایی و قورباغه و قلم پر و غیره هم میده

اینکه من یه نامزد چندجانبه ام شکی نیست توش و بوش و اونی که به من میگفت بیسکوییتی کوش؟! ولی مهم نیست کی انتخاب میشه و من از لبخند شما حمایت میکنم.


به آنیت:

همونطور که به شدت وسوسه انگیزه، باید بگم از انواع حرکات جلف و آکروباتیک حمایت میکنم و کلا هر عملی که باعث بشه ملت حال کنن و بخندن ایضا!

خب بذار فکر کنم. توی کابینتم یه خورده بیسکوییت برای ریپر، سیگار برگ برای کلنل فابستر، لنگه جوراب ورنون( که لنگه ی دیگه اش پای اون عینکیه)، یه ظرف نوشیدنی، یه خورده ریش از اون عینکی، که در مرحله ی آخر و سر صندوق به ملت عرضه میکنم تا کلی بهش بخندن. البته دقت کن که باید حتما به این شکل باشه:

همینطور بگم که، میتونی کاملا روی من به عنوان یه وزیر قدرتمند زن حساب کنی و اولین اقدامم تغییر در پوشش ساحره هاست که دستور میدم همه شون از دم پیژامه ی لی بپوشن( قابل توجه خواهر تعادل؛ )

این رو هم بدون!! هزگر تن به ذلت نخواهم داد که بگم هر چی آقامون بگه!!

همچنین اظهار خوشحالی میکنم از اینکه به مدیر و مدبر بودن من ایمان آوردی. از هر گونه فعالیت تخریبی و کودتایی ات هم حمایت میکنم. یه چند نفری رو جمع داشته باش فعلا!


به مورگی( بدون آ):

کاملا تابلوئه که من قبلا عضو بودم یا نه. ولی مطمئن باش سرشار از اعتماد بنفسم و کلا خیلی با خودم حال میکنم. کلا روحیه ی وزرشکاریم برمیگرده به یه روز خاطره انگیز که با کلنل فابستر رفته بودیم زیارت که یه مرتبه ورنون و پتونیا و دادلی تپلی رو دیدیم و همینطور یه موجود لاغر با سایز small، که همینجور هی سرباری و زیاد بودن از ریختش میبارید. دادلی هم، جونم برات بگه عینکش رو پرت کرد که ریپر بره دنبالش. همونجا بود که یه مرتبه یه حسی به من دست داد و احساس کردم که من هم میخوام برم دنبالش و این شد که در رشته ی دو میدانی هم تا به حال کسی پیدا نشده که بتونه رکورد دوی صد متر من رو در سبک کرال قورباغه زده باشه

خب حالا چون واسه ی برنامه اصرار میورزی، و من هم متقابلا به ما عشق میورزم، چارتا برنامه ارائه میدم:

4.3.2.1. اینکه پست بزنیم، حال کنیم و بخندیم هی!! و این برنامه ادامه دارد. دوست نداری برنامه رو؟ ولی باور کن هیچ برنامه ی از پیش تعیین شده ایی برای خنده، نمیتونه کاملا اثربخش باشه. من یه قولی میدم، یه برنامه میریزم. اومدی دیدی موقع اجرا یه جور دیگه ایی حال کردم. ولی کلا شیوه ی خنده ی موزون و پیوسته و مکزیکی رو در سطح وسیع انجمنی حمایت میورزم!!


به پرسی:

اوه دل و قلوه ی عمه

من کاملا روی بی برنامه بودن اصرار دارم. ولی حالا که قیافه ی جدیدت رو دیدم نظرم نسبت بهت عوض شده و بهت میگم که یه برنامه ی ویژه برای تو دارم. میتونم بطور کاملا مخفیانه مجوز ساخت سریالهای طنز صد و هشتاد و دو شبی(به تعداد شبهای وزارت) رو بهت بدم. ولی اگه این ایده پا نگرفت، بیا بشو وزیر گشت ارشاد. موافقی؟ آره عمه؟ بگو بله... بگو بله





کلا به ملت:

بدویین که تمومش کردم! شهر شهر فرنگه! از همه رنگه! بیایین که مشاغل وزارت رو تقسیم کردم! خواهر مری و برادر ایگور!! شما هم بیاین.

رانندگی جاروی وزارتی، شغلیه که ذهن همه ی جوونها رو به آتیش کشیده


موندنی شو!


Re: ستاد عمه مارج
پیام زده شده در: ۲۲:۳۰ پنجشنبه ۴ تیر ۱۳۸۸
#8

پرسی ویزلی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۱۸ سه شنبه ۱۸ مرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۸:۴۶:۴۳ یکشنبه ۳ دی ۱۴۰۲
از تو میپرسند !!
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 3737
آفلاین
اوه عمه مارج


ببینید ، من اصلا مثل این ارزشیایی که اینجا دارن خودشونو بعضا جریوس ماکزیمم میدن برای فهمیدن سوابق شما نیومدم اینجا من فقط اومدم اینجا که ابراز علاقم رو به همه ی عمه ها پیشکش کنم ، حالا فرقی نمیکنه عمه ی هری پاتر باشه ، عمه ی خودم باشه ، عمه ی پرسی باشی ، عمه ی عله باشه ، اصن همین عمه ی ایگور باشه

من فقط چیزی که برام مهمه اینه که شما چه برنامه هایی برای خندیدن ما توی وزارت دارید ؟ آیا شما فیلم تاییدِ فرمایشی رو خوندین ؟ آیا شما ایده های هیجان انگیزی هم دارید ؟ آیا شما تعدادِ زیادی تاپیک بیناموسی در نظر دارید برای جوان های وزارت ؟


مرسی عمه


چای هست اگر مینوشی ... من هستم اگر دوست داری


Re: ستاد عمه مارج
پیام زده شده در: ۱۹:۴۱ پنجشنبه ۴ تیر ۱۳۸۸
#7

مورگان الکتوold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۵۳ شنبه ۲۰ اسفند ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۶:۳۰ چهارشنبه ۴ مرداد ۱۳۹۱
گروه:
کاربران عضو
پیام: 620
آفلاین
هووومک... اولا باید خواهش کنم از این به بعد از عبارت مبهم " مورگی " استفاده نکنید چون بسیار نامانوس بوده و با دیدنش آدم بین دو شناسه ی مورگانا و مورگان ( که در یک " الف" با هم تفاوت دارن!) می مونه. اگر چه در شونصد درصد موارد، منظور مورد دوم هست (ویرایش: منظور مورد اول است!)ولی به هر حال از قدیم گفتن" ما هم دل داریم"!

خوب چون این قضیه ی گزینه دار گفتن( که احتمالا به دلیل کنکور هست!) گل کرده من یه سوال گزینه ای میگم.

شما در گذشته در سایت فعال بودی؟

1. بله
2. نه

خوب در مورد اول شناسه قبلی تون چیه؟ اگر هم که جواب مورد دومه، ایول اعتماد به نفس!

سوال بعد اینه که بدون برنامه ، بدون سابقه ی ایفای نقش، بدون دوستان میلیونی (؟) و بدون شناسه های هزارتایی(؟) و بدون هیچ چیزی وارد عرصه ی رقابت شدی، این روحیه ی ورزشکاری از کجا آب می خوره، آیا شما واقعا این قدر Fun هستی یا انگیزه ی دیگه ای داری!؟

* (؟) به معنی اینه که نویسنده اطلاع کافی از قضیه نداشته و حاکی از شک و تردیده!


در نهایت اینکه، من تا حدودی به شما علاقه مندم( چه آشناست این جمله!) بنابراین پیشنهاد می کنم یه چهار تا برنامه ارائه بدید تا ببینیم چی میشه!


ویرایش شده توسط مورگان الکتو در تاریخ ۱۳۸۸/۴/۵ ۰:۴۰:۳۶

تصویر کوچک شده


Re: ستاد عمه مارج
پیام زده شده در: ۱۷:۱۱ پنجشنبه ۴ تیر ۱۳۸۸
#6

آنیتا دامبلدور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۰۷ جمعه ۲۷ آبان ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۹:۲۹ شنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۳
از قدح اندیشه
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1323
آفلاین
عمه مارج جان مانوری!!

برنامه شما در قبال طرح های نیمه تمام وزیر قبلی چیه؟؟

یعنی شما هم میخواید اگر وزیر قبلی خون لجنی ها رو پاک می فرمودند، شما میخواید خون اصیل ها رو پاک بفرمائید؟؟

در رابطه با خود وزارت:

شما وزارت رو یک عدد شغل و یک عدد پست که خیلی خیلی مهم هست می دونید؟ یعنی وقتی کودتا بکنیم(!!!) شما با عملیاتی جلف اقدام به انهدام نیروهای کودتاچی می فرمایید یا خیر، این نقش رو در حیطه ایفای نقش میبینید و خوشحال و خندون خودتون هم پایه بازی راه می ندازین و یه مدت از وزارت می کشید کنار؟؟

و در ضمن، آیا در کل، طرح کودتا رو یک عدد طرح خوب میدونید یا اون رو امری مبتذل و قدیمی و در راستای تخریب ایفای نقش می دونید؟؟


سوال بعدی!! توی کابینتتون کیا رو قاییییم کردین؟؟ یعنی هر دابی و اسمیگلی میتونه وارد کادر وزارت بشه یا خیر، از پیش تعیین شده کادر وزارت؟؟ ملاکتون پاچه خوردنه( ) یا پاچه ورمالیدنه!!! یا بچه خوب و فعال بودن ؟؟

سوال و نکته ی بعدی که خاطر معظم بنده رو کدر فرمودن، اینه که در این مدت، ما شاهد عدم فمینیسم و تازشم مرد ذلیل بودن ساحره های گرامی بودیم!! از اونجائی که طرح آداس قدیمیه و جواب نمیده، شما طرحی دارین که اگر وزیر شدید( نخستین وزیر دائمی زن، پس از وزارت کوتاه مدت چوچانگ!)، این جادوگران رو به سیخ بکشیم و معدوم و منهدم بفرمائیم؟؟


سوال بعدی اینه که شما تا چه حد به شخصیتتون پای بند هستید؟ یعنی شما موگل خواهید بود و یک عمه ی بدجنس پررو ی از خود راضی ....( چیز دیگه ای نبود؟؟!!)؟؟


و سوال آخر! وظیفه ی خود را در برابر مدیریت معظم و کبیر و عالی مرتبه ی سایت چه می دانید؟؟
1- همیشه در حال خاروندن پاچه هایشان خواهم بود!
2- هرگز تن به ذلت نخواهم داد!
3- هر چی آقامون بگه!!!!!!
4- برو خونتون!




با تشکر قبلی از جواب های شما عمه ی مدیر و مدبر!


منوي مديريت، حافظ شما خواهد بود!
بازنشستگی!


Re: ستاد عمه مارج
پیام زده شده در: ۱۲:۵۱ پنجشنبه ۴ تیر ۱۳۸۸
#5

مورگانا لی‌فای


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۰۲ پنجشنبه ۲۷ تیر ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۱۹:۰۳ جمعه ۲۶ دی ۱۳۹۹
از یه دنیای دیگه!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 516 | خلاصه ها: 1
آفلاین
خوب نشد دیگه مارجوری عزیز!

پیژامه طوسی ابدا تو مرام و نشونه های پیژامه پوش ها نیس!

درنتیجه جواب شما به سوال 1 "بله" بوده و میرید به سوال 2 و جواب شما به سوال 2 "خیر" هست چون پیژامۀ طوسی جزو نشانه های قابل اعتماد برای شناساییتون نیس!

پس در کمال اندوه به سوال "5" ارجاع داده میشید که میگه ... حالا هرچی میگه!

ولی اینجوری که انتخابات زودی تموم میشه. باید یه فکر دُرُس حسابی کرد بابا! حالا برین رنگ پیژامه تونو تغییر بدین شاید تونستم یه کاری واستون بکنم.

همممم... حالا چرا با اون عینکی بد برخورد می کنین؟ اَه اَه اَه... نمی دونین خون این نیمچه ماگلا چقده خوشمزه س؟ تازشم آغوش باز و بسته بی ناموسیه و پرفسور کوییرل باباتونو میاره جلو چشاتون... اگه نیاورد... دیدین آورد؟ حقتونه

بازم فعلا

(چقده زدن پست ارزشی کیف میده. )

************

ویرایش مجدد!!!

راستی عمه جون! احساس می کنم موظفم شما رو از اشتباه در بیارم. آخه فرمودین هر آدمی حداقل یه بار در عمرش پیژامه پوشیده!

ولی من تو عمرم حتی یه بارم پیژامه نپوشیدم!!!

البته یه خون آشام رو فقط روزا میشه آدم حساب کرد. یا همونم نمیشه روش حساب کرد؟



ویرایش شده توسط مورگانا لی فای در تاریخ ۱۳۸۸/۴/۴ ۱۲:۵۳:۱۸
ویرایش شده توسط مورگانا لی فای در تاریخ ۱۳۸۸/۴/۴ ۲۲:۴۸:۲۴







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.