هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

مدیریت سایت جادوگران به اطلاع کاربران محترم می‌رساند که سایت به مدت یک روز در تاریخ 31 خرداد ماه بسته خواهد شد. در صورت نیاز این زمان ممکن است به دو روز افزایش پیدا کند و 30 خرداد را نیز شامل شود. 1 تیر ماه سایت جادوگران با طرح ویژه تابستانی به روی عموم باز خواهد شد. لطفا طوری برنامه‌ریزی کنید که این دو روز خللی در فعالیت‌های شما ایجاد نکند. پیشاپیش از همکاری و شکیبایی شما متشکریم.




Re: **ثبت نام الف.دال**
پیام زده شده در: ۲۰:۵۵ یکشنبه ۲ مرداد ۱۳۹۰
سیریوس بلک عزیز،با کمال میل تایید شد.امیدوارم لحظات خوشی رو توی الف دال داشته باشیبزودی دسترسی شما داده خواهد شد.


»»» ارزشـی گولاخ «««


Re: دفتر خانه ریدل(ارتباط با ناظر)
پیام زده شده در: ۲۰:۴۴ یکشنبه ۲ مرداد ۱۳۹۰
لینی

شما آزادین هر بلایی که دلتون میخواد سر سوژه بیارین.خودتون میتونین تصمیم بگیرین که تموم کردنش بهتره یا ادامه دادنش.اگه بعد از مرئی شدن ایده ای برای ادامه دادن داشتین ادامه بدین...وگرنه تمومش کنین.


زنوفیلیوس

اون پست رو فراموش نکردم...متوجهم که پاک شدن اون پست نظم اینجا رو به هم ریخته...ولی همونطور که گفتم مشکلی وجود داره(که با مدیرا مطرحش کردم)..اگه حل بشه که برش میگردونم...ولی اگه نشه هم دیگه کاریش نمیشه کرد.




Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲۰:۳۶ یکشنبه ۲ مرداد ۱۳۹۰
مهمان -بدون نام
http://www.jadoogaran.org/modules/new ... id=175981#forumpost175981


خجالت بکشید؛ دسترســـــــــــــــــی!


شرمنده، اجباریه دیه. دسترسی داده شد.


ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۳۹۰/۵/۲ ۲۰:۴۱:۵۰


Re: **ثبت نام الف.دال**
پیام زده شده در: ۲۰:۳۵ یکشنبه ۲ مرداد ۱۳۹۰
1. مهمترین انگیزه شما برای عضویت در الف دال چیست ؟

ها این انگیزه رو نمی دونم بعدی رو بپرس

2. فکر میکنید اگر به عضویت الف دال در بیایید،چه کمکی میتوانید به این گروه بکنید ؟

من میام تا اگر از طرف سایر جناح ها مشکلی پیش اومد، کلیه حواشی رو بخوابونم تا تیم فقط به بازی بعدی فکر کنه... چیز ... یعنی گروه در آرامش باشه

3. در صورت مواجه شدن با یک دشمن بیگانه (یک مرگخوار و یا یک جوخه ای) چه عکس العملی نشان میدهید ؟

تعریف از خود نباشه، من خودم الان ریاست دفتر فرماندهی رو به عهده دارم. بالاخره تمامی دوره های آموزشی رو طی کردم. و کلا" خیلی گولاخم و به صوت کاملا" حرفه ای با شخص مقابل برخورد می کنم!

4. آیا حاضر به فدا کردن جان خود برای این گروه هستید ؟

ها؟ چی میگی؟ آنتن نمیده! صدا خش داره! چی؟ ... مشترک مورد نظر خاموش می باشد!

5. به نظر شما بزرگترین هدف گروه الف دال چیست ؟

پرورش دادن ذهن های جوان و خلاق برای اینکه آدمای گنده ای بشن تو سایت!

6. اگر یکی از یاران و دوستان وفادار شما خیانت کند و به عضویت مرگخواران در بیاید،چه رفتاری نشان میدهید ؟

پدر سوخته! ما را دور می زنی؟ بدهم پدر پدر پدر سوخته ات را در بیاورند! حال دیگر تغییر رنگ می دهی؟ پدر سوخته؟!

7. نظر خود را درباره کلمات زیر بیان کنید :

ریش: شیوید!

طلسم های ممنوعه:
آواداکداورا، کروشیو، ایمپریو!

الف دال: پرورشگاه!

ارباب سیاهی : کله پاچه!



حمام اسلیترین
پیام زده شده در: ۲۰:۲۳ یکشنبه ۲ مرداد ۱۳۹۰
لرد در حالی که با سردی تمام و خواب آلودگی به آستوریا نگاه می کرد، لحظه ای نجینی را در نقش تسبیح لوتی ماشالله اشتباه گرفت و او را دایره وار دور مچ دستش چرخاند اما بلافاصله به جا آوردش و او را در گلدان دربردارنده گل رزی سیاه رنگ و خشکیده فرو کرد. سپس مشتی محکم روی میز زد و گفت:

«بنال دیگه آستوریا ! »

آستوریا گذشته و دستور لرد را جلوی چشمم تجسم کرد. در ذهنش دنبال چیزی بود که علیه گریفیندوری ها تحویل لرد دهد. با نا امیدی گفت:

«ارباب ! ارباب ! گریفیندوری ها تو حمام ما از شامپوی ویژه شما استفاده می کنن ! »

لرد: «شامپوی من ؟ من شامپو ندارم آستوریا ! کو ؟ مو می بینی ؟ من از شیشه پاک کن گلرنگ...نه..ببخشید...گلسنگ استفاده می کنم واسه کله ام. تیکه بود این حرفت ؟ »

آستوریا: «آهان. آهان. نه. نه. چیزه یعنی. یعنی گریفیندوری ها کاریکاتور شما رو روی در و دیوار حمام نقاشی کردن. »

لرد: «چی ؟ چی چی آتور ؟ مینیاتور من ؟ آه ! حدس میزدم به این زودی ها محبوب بشم بین شون. چیکار کنم. لرد هستم دیگه. فردا پس فردا می بینی روی پیشونی شون هم عکس منو خالکوبی کردن. »

آستوریا که دیگر نا امید شده بود، انگشتانش را درون دهانش گذاشت و محکم گاز گرفت. جیغی کوتاه کشید و از درد اشکش در آمد. سپس با مظلومیت تمام در مقابل میز لرد زانو زد و با گریه مصنوعی اش گفت:

«ارباب ! ارباب ! میخوام صادق باشم. ما دیگه خسته شدیم از بس حموم رو تمیز کردیم. هر دقیقه تمیز می کنیم. اینا گریفی ها میان کثیف می کنن. »

لرد در حالیکه لیوان تک شاخ گلاسه اش را از روی میز بر می داشت و هرت هرت کنان سر می کشید، با صدایی زنانه و مهربان گفت:

«گریه نداره که دخترم ! اصلا من و نجینی میریم الان حمامو تمیز می کنیم ! »
آستوریا: «راست میگین ارباب ؟ »
لرد: «نع ! هه هه ! »
آستوریا: «»

آستوریا با نا امیدی برگشت. به همراه ایوان داشت از دفتر لرد خارج می شد که صدای لرد آنها را نگه داشت. آستوریا برگشت و به لرد نگاه کرد.

لرد: «اما ! دخالتی نمی کنم. به من چه. فقط یه نقشه ای چندشناک می تونم بهتون پیشنهاد کنم که میتونه گریفی ها رو فراری بده و مجبور بشن برن تو جوب حمام کنن ! اما در این صورت شما هم باید جاسازی بشین توی جوب تا از نقشه هاشون با خبر بشین و برام خبر بیارین ! »

آستوریا بدون توجه به اولین شرط لرد، با خوشحالی به سمت میز لرد حرکت کرد و با اشتیاق مقابلش زانو زد...


ویرایش شده توسط ریگولوس بلک در تاریخ ۱۳۹۰/۵/۲ ۲۰:۲۷:۲۶


Re: نحوه برخورد،فکر کردی کی هستی!؟
پیام زده شده در: ۲۰:۲۱ یکشنبه ۲ مرداد ۱۳۹۰
من منظورم مرلین اعظم بودا


خب میدونی این کارای روتینیه که باید انجام شه. اینم لینک تاپیک که مجبور به گشتن نباشی » معرفی شخصیت

نمیخواد معرفی شخصیت کنی، فقط کافیه بگی دسترسی منو برگردونین. همین




Re: نحوه برخورد،فکر کردی کی هستی!؟
پیام زده شده در: ۱۹:۴۲ یکشنبه ۲ مرداد ۱۳۹۰
مهمان -بدون نام
نقل قول:
مرلین من! یه هافلپافیه دیگه؟ چرا این قدر ریشه دار شدین یهو؟کی کیو آورد؟ کی به کی گفت بیاین برگردیم؟ کی به کی شد؟چی شد که این شد؟خب هدف از پستیدن این بود که توی تاپیک شخصیت خودتونو معرفی کنید درخواست بده تا دسترسیتو بدیم. اینجا قانونی نی، پیگرد داره


لیــــــــنی من! (نیدونم کی هستی! )
هر کسی هستی حتمآ خیلی خفنی که این همه دسترسی داری!
باب خدایی زشته یه عضو قدیمی بره درخواست بده! قبول کن!
تو که این همه خفنی دسترسی من رو بده دیگه خدایی حال ندارم برم بگرم دو ساعت تاپیک پیدا کنم!



Re: نحوه برخورد،فکر کردی کی هستی!؟
پیام زده شده در: ۱۹:۰۳ یکشنبه ۲ مرداد ۱۳۹۰
مرلین من! یه هافلپافیه دیگه؟ چرا این قدر ریشه دار شدین یهو؟

کی کیو آورد؟ کی به کی گفت بیاین برگردیم؟ کی به کی شد؟

چی شد که این شد؟


خب هدف از پستیدن این بود که توی تاپیک شخصیت خودتونو معرفی کنید درخواست بده تا دسترسیتو بدیم. اینجا قانونی نی، پیگرد داره




Re: دفتر خانه ریدل(ارتباط با ناظر)
پیام زده شده در: ۱۸:۳۹ یکشنبه ۲ مرداد ۱۳۹۰
ارباب خواستم یاد آوری کنم که اون پست پرسیوال رو بازگردونی کنید تو این تاپیک. واقعا مبهمه

ممنون!



Re: حمام عمومي هافلپاف
پیام زده شده در: ۱۸:۳۲ یکشنبه ۲ مرداد ۱۳۹۰
در همین هنگام یکی (!) از کمد می پره بیرون.

- دِ آخه احمق! خودت پستو نوشتی! خودت میخواستی بکشی ملتو.

درک کمی فکر میکنه اما حرف اون یکی براش منطقی به نظر نمیاد. اما نکته ی دیگه ای به ذهنش میرسه که ترجیح میده با همه در میون بذاره.

- امم.. خب حالا همتون از کمد بریزین بیرون پس!

تمام هافلی ها از گوشه کنار و در دیوار و غیره می ریزن بیرون و مثل یه عده حشره که به یه تیکه عسل خشک شده حمله میکنن روی سر دامبلدور ریختند.

تنها کسانی که دور ایستاده بودند و نگاه میکردند، رز و درک بودند.

رز نیشخندی شیطانی زد و گفت:

- بوقی حالا دیگه من نویسنده پستم! بزنم بکشمت؟

درک از رز در این صحنه به شدت میترسه و به جمع حشرات دیگه می پیونده.

چند دقیقه بعد

دامبلدور پشت میزش افتاده بود و ستاره های زرد رنگ مرتب دور سرش می چرخیدند. هافلی ها یه گوشه دور هم جمع شده اند و به شدت در حال پچ پچ اند.

- بفروشیمش به دامبلدور؟

- مگه اون پیر خرفت پول داره؟

- معلومه که داره! بریم بگیم بهش؟

گلرت ناگهان جلو آمد و گفت:

-نوچ! من نمیذارم چوبدستیمو ازم بگیرین!



ارباب جان، جان جانان اند اصلا!










هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.