هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

صفحه‌ی اصلی انجمن‌ها


صفحه اصلی انجمن ها » همه پیام ها (لیسا.تورپین)



پاسخ به: بازي با كلمات
پیام زده شده در: ۲۰:۰۹ شنبه ۱۱ دی ۱۳۹۵
مدرک ، هفته ، لاوگود ، جیرینگ جیرینگ ، لباس ، مشت ، عجیب ، چوبدستی ، عینک ، جنبه


لونا لاوگود در اتاقش ایستاده بود و درحالی که لباسی پوشیده بود که به علت پولک های روی آن جیرینگ جیرینگ میکرد و چوبدستی اش را در مشتش نگه داشته بود و عینک عجیبش را بر چشم داشت از خود عکس میگرفت.
این لباس را پوشیده بود چون همکار های باجنبه ی پدرش قرار بود به خانه آن ها بیایند.

در حالی که عکس میگرفت متوجه شد چیزی محکم به شیشه خورد.
اما اهمیت نداد و به کار خودش مشغول شد.
دوباره متوجه شد که چیزی محکم به پنجره خورد.
پنجره را باز کرد.جغدی به رنگ مشکی که سر قهوه ای تیره ای داشت نامه ای به پایش بسته بود و سعی داشت وارد شود.
لونا نامه را باز کرد.به کلی فراموش کرده بود؛مدرک سطوح مقدماتی جادوگری در این هفته می آید.
ولی خوشحال بود چون درس هایی را که دوست داشت و به دردش میخورد را قبول شده بود.
کم کم مهمان ها وارد خانه میشدند.با خوشحالی نامه را بر روی میز قرار داد و برای خوش امد گویی مهمان ها از اتاق خودش خارج شد.


قهر،قهر،قهر تا روز قیامت!


پاسخ به: جک جادویی
پیام زده شده در: ۱۶:۴۰ پنجشنبه ۹ دی ۱۳۹۵
لیسا رفته بود پیش خانم پامفری

خانم پامفری:مریضی؟
لیسا: پ ن پ اومدم اصول پزشکی رو یاد بگیرم.

خنده دار نبود؟مهم نیست مگه من دلقکم


قهر،قهر،قهر تا روز قیامت!


پاسخ به: خادمان لرد سياه به او مي پيوندند(در خواست مرگخوار شدن)
پیام زده شده در: ۱:۲۴ شنبه ۴ دی ۱۳۹۵
1- هر گونه سابقه عضویت قبلی در هر یک از گروه های مرگخوران را با زبان خوش شرح دهید.
من تازه دارم درک میکنم مرگخوار یعنی چی

2- به نظر شما مهم ترین تفاوت میان دو شخصیت لرد ولدمورت و دامبلدور در کتاب ها چیست؟
اون خیلی ریش و سیبیل داره ولی ارباب نداره؟

3-مهم ترین هدف جاه طلبانه تان برای عضویت در گروه مرگخوارن چیست؟
خدمت به ارباب و استفاده از جادوی سیاه

4- به دلخواه خود یکی از محفلی ها را انتخاب کنید و لقب مناسبی برایش بگذارید.
دامبلدور=پشمک حاج عبدالله


5- به نظر شما محفل ققنوس از چه راهی قادر به سیر کردن شکم ویزلی هاست؟
گدایی در هنگام تعطیلات هاگوارتز

6- بهترین راه نابود کردن یک محفلی چیست؟
استفاده از روش مشکی و استفاده از تفنگ

7- در صورت عضویت چه رفتاری با نجینی خواهید داشت؟
من با مار ها رابطه ی خوبی دارم خوشبختانه

8- چه اتفاقی برای موها و بینی لرد سیاه افتاده؟
موها که باید بگم در حال حاضر روی مد هست ولی برای بینی باید بگم در هنگام عمل زیبایی دکتر حواسش نبود از بین رفت

9- یک یا چند مورد استفاده از ریش دامبلدور را شرح دهید. در صورت تمایل توضح دهید
برای تمیزی سرامیک های اشپزخانه
به عنوان پتو مسافرتی
نوعی پشمک


میشه منو قبول کنید


مدت خیلی زیادی از زمانی که من یه تازه وارد بودم گذشته.
شاید الان دیگه زیاد نمی تونم تازه واردا رو درک کنم. بفهمم چطوری نگاه می کنن و چی می بینن و از چیزایی که می گم چه برداشتی می کنن.
برای همین خیلی سعی می کنم که توضیحاتم از صفر باشه. واضح و روشن باشه.
اگه پست های قبلی رو ببینین هم متوجه می شین.
با وجود این گاهی تلاشم برای درک کردن این که کجای کار اشتباه بوده کافی نیست.

شما تو پیام شخصی از من پرسیدین چطوری می تونین مرگخوار بشین.
من براتون توضیح دادم که اول باید تصمیم بگیرین که می خوایین سیاه باشین یا سفید.
بعد طبق اون فعالیت کنین. سوژه ها رو بخونین و ادامه بدین. با جو ایفای نقش و شخصیت ها آشنا بشین.
گفتم مرگخوار شدن به تاریخ عضویت ربطی نداره. به فعالیتتون ربط داره. به این که چقدر در ایفای نقش جا افتادین.
گفتم فعالیت کنین. بخونین و بنویسین. بعد درخواست بدین.

بعد از اون پیام شخصی شما بدون زدن حتی یک پست، درخواست مرگخوار شدن می دین.

و من فقط تعجب می کنم.

که پس فعالیت چی شد؟

نفس عمیقی می کشم...و دوباره، سه باره، ده باره تکرار می کنم:

فعالیت کنین. فعالیت ایفای نقش. بدون فعالیت ایفای نقش کسی تایید نمی شه. حتی با فعالیت ایفای نقش هم ممکنه کسی تایید نشه. ولی بدون اون مسلما تایید نمی شه.


تایید نشد.



ویرایش شده توسط لرد ولدمورت در تاریخ ۱۳۹۵/۱۰/۴ ۱۸:۰۵:۴۲

قهر،قهر،قهر تا روز قیامت!


پاسخ به: ثبت نام الف.دال
پیام زده شده در: ۲۲:۱۵ پنجشنبه ۲ دی ۱۳۹۵
1)نظرتون در مورد آمبریج چیست ؟
مثل یه وزغ بو گندو هست که هر ادمی ازش دوری میکنه و مثل لجن از فاصله 1 کیلومتریش که رد بشه حالت تهوع میگیره

2)به نظرتون اسنیپ بهتر هست یا آمبریج ؟
صد در صد اسنیپ

3)اگر یک روز قدرت شکنجه داشتید ، اسنیپ رو شکنجه میکردید یا آمبریج ؟ چرا ؟
اخه این سوال داره؟خب معلومه امبریج
چون اسنیپ هر چقدر هم که بد باشه به پای امبریج نمیرسه.اون مثل یک رباته که به دستور وزارت سحر و جادو حتی حاضره خودش رو هم بکشه


الف.دال در حال حضر به خاطر بی عضوی فعالیتی نداره. با دو نفر نمیشه گروه تشکیل داد.
بهرحال نحوه عضویت هم تغییر کرده. جهت عضویت در الف دال، یک پست با محوریت همین موضوع در تاپیک دفترچه خاطرات هاگوارتز بفرستین، سپس لینک پستتون رو در تاپیک ثبت نام الف دال بذارین.


ویرایش شده توسط دای لوولین در تاریخ ۱۳۹۵/۱۰/۲ ۲۳:۴۳:۰۹

قهر،قهر،قهر تا روز قیامت!


پاسخ به: دفتر مدیریت مدرسه
پیام زده شده در: ۲۲:۰۴ پنجشنبه ۲ دی ۱۳۹۵
سلام
ببخشید چقد باید بگذره تا بتونیم توی کلاس ها شرکت کنیم؟

اگر نیازی نیست مدت زیادی بگذره میشه بگید کی کلاس ها شروع میشه و میتونیم ثبت نام کنیم؟


ویرایش شده توسط لیسا تورپین در تاریخ ۱۳۹۵/۱۰/۳ ۰:۲۶:۴۹
ویرایش شده توسط لیسا تورپین در تاریخ ۱۳۹۵/۱۰/۳ ۰:۳۶:۴۵

قهر،قهر،قهر تا روز قیامت!


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۶:۵۴ پنجشنبه ۲ دی ۱۳۹۵
نام: لیسا تورپین

گروه : ریونکلاو

مشخصات ظاهری:
قد متوسط،رنگ موی مشکی،پوست روشن

مشخصات اخلاقی:
خونسرد،مغرور،باهوش

چوبدستی:
25 سانتی متر،تهیه شده از چوب کاج و موی تک شاخ

توضیحی درباره ی لیسا:
او در سال 1980 در لندن به دنیا امده است.
وی نیز مهاجم تیم ریونکلاو است.


تایید شد.


ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۳۹۵/۱۰/۲ ۱۷:۲۰:۴۰

قهر،قهر،قهر تا روز قیامت!


پاسخ به: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۴:۴۱ پنجشنبه ۲ دی ۱۳۹۵
سلام
عذر میخوام یکی از شخصیت ها 2 سال پیش انلاین شده
الان من میتونم بردارم؟


با توجه به پست بعدی‌ای که زدین و مشخص کردین شخصیت لیسا تورپین رو می‌خواین، باید بگم امکان گرفتن این شخصیت هست.


ویرایش شده توسط Mrs.nastaran در تاریخ ۱۳۹۵/۱۰/۲ ۱۵:۴۰:۳۶
ویرایش شده توسط لینی وارنر در تاریخ ۱۳۹۵/۱۰/۲ ۱۷:۱۸:۰۰

قهر،قهر،قهر تا روز قیامت!


پاسخ به: سال اولی ها از این طرف: کلاه گروهبندی
پیام زده شده در: ۱۲:۱۰ پنجشنبه ۲ دی ۱۳۹۵
سلام کلاه گروه بندی عزیز
من تقریبا ادم با هوشی هستم ولی اصلا شجاع نیستم
کمی هم سخت کوش هستم
به نظرت برای کدوم گروه بهترم؟


قهر،قهر،قهر تا روز قیامت!


پاسخ به: کارگاه نمایشنامه نویسی
پیام زده شده در: ۱۸:۵۲ چهارشنبه ۱ دی ۱۳۹۵
تصویر شماره 6

دراکو مالفوی با سرعت وارد دستشویی میشود.صورتش از گریه سرخ شده بود هنوز دلش میخواست گریه کند ولی دیگر از بس گریه کرده بود توانی برای ادامه گریه اش نداشت.

-الان چرا داری گریه میکنی؟

صدای دختری از پشت سر مالفوی به گوش میرسید . بدون انکه برگردد فریاد زد:

-میرتل تا قبل از اینکه برگردم بهتره گورتو گم کنی وگرنه بد میبینی

-چته خب یه سوال پرسیدم.درضمن من این اختیار و دارم که هر جا که میخوام باشم و چیزی سد راهم نمیشه.

مالفوی از عصبانیت یک تکه صابون جادویی به طرف میرتل پرت کرد

- هاهاها بهت پیشنهاد میکنم قبل از پرتاب چیزی فکر کنی که داری به کی دری پرتاب میکنی

- اصلا اینجا دستشویی پسر هاست برو توی دستشویی دختر ها

- تا نگی هیچ جا نمیرم

-باش .

سپس به طرف در خروج از دستشویی رفت و در همان لحظه فریاد میزد:

-اگر کسی از گفت و گوی ما ذره ای بو ببره پدرتو در میارم.

-شاید من نگم ولی بقیه بگن







خیلی کم بود...ولی خب...
تایید شد.

مرحله بعد: کلاه گروهبندی.


ویرایش شده توسط کلاه گروهبندی در تاریخ ۱۳۹۵/۱۰/۱ ۲۳:۱۱:۵۷

قهر،قهر،قهر تا روز قیامت!






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.