هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل




Re: ?ǝ堏憡 ʇ ?ǭ 㑐!
پیام زده شده در: ۲۲:۵۸ دوشنبه ۲ مرداد ۱۳۸۵
#1
حالا دیگر همه ی ملت از شور وهیجان باز مانده بودند وبهت زده نظاره گر جسد خونین دزیره بودند.
غرور و پیروزی در چهره ی دالاهوف موج می زد اما چندی نمی گذرد که این پیروزی و غرور از چهره ی وی محو می شود .
ملت چهرهی اکنده از خشم فلور را پشت سر دالا هوف می بینند در حالی که چوبدستیشو به طرف دالاهوف نشانه گرفته است و داوطلبانه خواستار دوئل وانتقام گیری می باشد .
لارا که در این بین متوجه فلور شده بود در یک حرکت انتحاری به طرف دالاهوف می پره و او را رور زمین می خوا بونه و او را از خطر حتمی نجات می ده .
ملت دوباره به شور و هیجان امده بودند و خون گلاسه وبستنی خونی واز این جور چیزا می خوردند .
دالا هوف خیلی سریع لارا را کنار میزنه تا این بار به مبارزه با فلور بره.
دالاهوف : دختر جان خجالت بکش برو با یکی هم قد خودت بجنگ .
فلور از خشم چشم هایش بر افروخته شده بود و اندک توجهی به حرف های دالاهوف نداشت و بی صبرانه منتظر حمله بود . حمله اول را فلور انجام میده و متاسفانه طلسمش از کنار دالاهوف رد میشه و به یکی از چراغ های انتهای سالن می خوره .
دالاهوف : اواکاداوراااااااااااا
با این طلسم همه ی ملت به این شکل در می ایند و برای یک لحظه همه نفس هایشان در سینه حبس می شه اما به خیر گذشت فلور جاخالی داده بود .
این بار هر دو وردی را زیر لب زمزمه کردن ودر کمال حیرت هر دو مبارز یکدیگر را خلعه سلاح کردند حالا مجبور بودند به روش ماگلی مبارزه کنند چند دقیقهای هر دو مشغول زد ئخورد بودند که ناگهان از میان جمعیت صدایی به گوش رسید "بگیرش که اومد " واین صدای کسی نبود جز لارا که چوب دستیه دالاهف را پیدا کرده بود .
دالاهوف با یک حرکت دستشو بالای سرش می بره و چوبدستیشو در هوا به دست می گیره و سپس چوبدستیشو به طرف فلور می گیره و فریاد می زنه اواکاداورااااا.......ادامه دارد
------------------------------------------------
ببخشید اگر خوب ننوشتم


مبارزه هر قدر صعب
صعود را ادامه بده
شاید
قله تنهادر یک قدمی تو باشد.
(دیانا وست لیک)


Re: خادمان لرد سياه به هم مي پيوندند(در خواست براي عضويت در باند مرگخواران)
پیام زده شده در: ۲۳:۰۳ یکشنبه ۲۵ تیر ۱۳۸۵
#2
-نام و نام خانوادگي: الیجاه دریک


2-نام گروه در هاگوارتز: اسلیترین


3- سابقه كار با جادوي سياه(از طفوليت تا بزرگسالي))..توضيح دهيد(داستاني لطفا). خوب من در یک خانواده ی نجیب زاده بزرگ شده ام که همهی اجداد وپدرانم مرگ خوار بودند در نتیجه از بچگی خیلی دوست داشتم که وقتی بزرگ شدم مرگ خوار باشم وپدرم هم من را تشویق میکرد و کما بیش چیز هایی را در مورد جادوی سیاه به من یاد می داد اما نه به طور کامل چون پدرم اکثر اوقات در ماموریت های سیاه شرکت می کرد وکمتر فرصت پیدا می کرد ومن یک برادر هم داشتم ولی مثل من نبود اصلا هیچ رگی از خانواده ی ما به ارث نبرده بود ومدام با کار های من مخالفت می کرد هر چه بزر گتر می شدم بیشتر ازش بدم می اومد تا اینکه یک شب وقتی پدرم در یک ماموریت سیاه بود شبانه برادرم را با یکی از طلسم های نا بخشودی که از پدرم یاد گرفته بودم به قتل رساندم وقتی پدرم از این ماجرا با خبر شد خیلی خوشحال شد و به شجاعتم افتخار کرد و به من این امید را داد که می توانم یک مرگ خوار تمام عیار باشم و لان هم فکر میکنم وقت این رسیده که در خدمت اربابم لرد ولدمورت کبیر باشم


4-طلسمهاي نابخشودني را بلد هستيد؟يا كه خير((اگه بلد هم نباشيد شخصا به همتون ياد خواهم داد پس نگران جواب به اين سئوال نباشيد )) . خیر به طور کامل بلد نیستم به دلیلی که در بالا ذکر شد


5-دامبلدور را در يك جمله تعريف كنيد!دامبلدور را جز یک پیر مرد ریشو که فقط بلده دم از عشق ومحبت بزنه
نمی دونم
6-عشق چيست؟و چه كاربردي دارد!عشق یعنی وفاداری به ارباب لرد ولد مورت کبیر وکاربرد دیگه ای نداره

7-به چه كساني بي اعتماد هستيد:به همهی محفلی ها وسفید ها

8-گندزاده ها را چگونه مبينيد؟اصلا" نمی بینم


9-اگر ارباب لرد ولدمورت دستوري دهد كه به ضرر شخص شما باشد..اجابت ميكنيد؟حتي اگه در اين دستور ممكن باشد از بين برويد؟بله معلومه که اطاعت میکنم البته تا جایی که به ضرر خو دم نباشه


مبارزه هر قدر صعب
صعود را ادامه بده
شاید
قله تنهادر یک قدمی تو باشد.
(دیانا وست لیک)


Re: بهترين عضو تازه وارد
پیام زده شده در: ۲۳:۳۹ چهارشنبه ۲۱ تیر ۱۳۸۵
#3
بهترین عضو تازه وارد:
هدویگ
چون به نظر من در اکثر تاپیک ها فعالیت کرده وپستاشم خیلی جذابن و واقعا تلاش کرده وخیلی زود در سایت جا افتاده و به نظر من می تونه الگوی مناسبی برای تازه واردان باشه ولیاقت این را دارد که به عنوان بهترین عضو تازه وارد انتخاب شود ومن امیدوارم که فعالیتشو در سایت ادامه بده وهمچنان موفق باشد.


مبارزه هر قدر صعب
صعود را ادامه بده
شاید
قله تنهادر یک قدمی تو باشد.
(دیانا وست لیک)


Re: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۲۳:۰۸ چهارشنبه ۲۱ تیر ۱۳۸۵
#4
ادامه ی نمایشنامه ی کلاس : ولی افسوس که بلرویچ ، در مواقعی که استرسش زیاد میشه ، مغزش از کار می افته همین یادش رفت فرمون رو بچرخونه و مستقیم بسمت اون عده از شاگردان با فرهنگ و مغرورکلاس رفت.
قام ..قام ...بوق.. بوق... برید کنار
مگر من با شما شاگردان با فرهنگ وکمالات نیستم برید کنار مثل اینکه زبون ادمیزاد حاتیتون نمی شیه
شاگردان با فرهنگ و کمالات گویا خوا هان مبارزه ورو کم کنی بودند در نتیجه کوچکترین حرکتی نکردند ....
بلر در حالی که عرق از سرو روش می ریخت واز ترس داشت سکته میکرد این بار عصبانی تر از دفعه ی قبل گفت :
شاگردان عزیزم واقعا" براتون متاسفم خودتون خواستید که رستگار بشید ومن هم به عنوان یک معلم مهر بان ودلسوز وظیفمو انجام دادم حالا ازتون می خوام که لاقل اخرین وداع روخود را از این مدرسه ودنیای جادوگری را بکنید وبعد چون طاقت دیدن این صحنه را نداشت چشم ها شو بست بعد از چند دقیقه متحیر از اینکه هیچ برخوردی رخ نداده چشم هاشو باز کرد که دیگه کار از کار گذشته بود وبتر مستقیم به دیوار قلعه می رفت .

ج1. خوب البته یکم سلیقه ای هم هست من چوب جارو رو ترجیح میدم چون احتیاجی به هیچ گونه سوختی ندارد ثانیا دیگه این صدا ها رو از خودش در نمی یاره وحمل ونقلش هم اسانتر ودر ضمن استفاده نکردن از وسایل ماگلی برای جادوگران توصیه میشود .

ج2. 1. مارک دار باشه
2. دارای تاریخ انقضا وتولید باشد
3. چوب جارو محکم ومقاوم باشد
4.وچوب جارو استاندارد باشد

ج3. 1. کوافل در اکثر مواقع دارای 30 س قطر
2. بلوجر دارای 20س قطر
3. اسنیچ هم چیزی حدود یک چهارم قطر بلوجر

ج4. در زمان های گذشته رایج ترین چماق ها یی که در مسابقات کوییدیچ استفاده میشد اغلب خار دار بودند واندازه .ی انها چند برابر اندازه ی حقیقی ان ها بود با پیشرفت علم جادوگری این چماق ها کوچکتر و بدون خار شدند و تا امروز که اقدام به ساخت چماق ها ی دیجیتالی شده است


مبارزه هر قدر صعب
صعود را ادامه بده
شاید
قله تنهادر یک قدمی تو باشد.
(دیانا وست لیک)


Re: كلاس طلسمات و وردهاي جادويي
پیام زده شده در: ۲۳:۱۴ جمعه ۱۶ تیر ۱۳۸۵
#5
ج1. برای اجرای ورد نو مجیکیوس تصمیم گرفتم که از یکی از جنهای اشپز خانه ی مدرسه استفاده کنم بنابر این برای انجام این کار قبل از نهار به اشپز خانه رفتم در انجا جنهای بسیاری وجود داشت که با سرعت فوق العاده ای کار ها را انجام می دادند وغیب وظاهر می شدند سر انجام با تلاش زیاد موفق شدم که یکی از جن ها را راضی کنم که این ورد رو روش انجام بدم البته به شرطی که در این 1_2ساعت کار هاشو انجام بدم واگر بلایی سرش می اومد مجبور می شدم که تا اخر عمرم کار هاشو در اشپز خانه انجام بدم بنابر این با دقت چوب دستیمو در راستای چشمانش گرفتم وبعد در حالی که تمرکز کرده بودم با اقتدار ورد رو در دلم گفتم سپس نوری به رنگ ابی روشن از چوب دستیم بیرون اومد وبه هدف خورد در این ساعاتی که در اشپز خانه کارهاشو انجام می دادم از نزدیک شاهد اوضاع و احوال جنه بودم که کاملا سرعتشو از دست داده بود وقادر به غیب وظاهر شدن نبود وتقریبا بعد از 1_2ساعت به حالت اولیه اش برگشت .

ج2. خوب از رفتار مرلین مشخصه که برای انام این ورد باید خیلی سریع وغافل گیرانه چب دستیمونو به طرف هدف خود بگیریم وبعد این ورد را با صدایی بلند ورسا وبا عصبانیت بگوییم .

ج3.
ورد "بلايندسكتيسون": اين ورد،متعلق به خيلي وقت پيشه، كه تو سال 1867، توسط يكي از مقامات وزارت سحر و جادو، اختراع شد...اين ورد، موجب كوري موقت شخص ميشه...در واقع، وقتي ورد به طرف برخورد كنه، اون به مدت حداقل 15 دقيقه، تا حداكثر نيم ساعت، توانايي ديدن هيچ چي رو نخواهد داشت...در سالهاي 1900 تا 1908، چون اين ورد موجب مرگ اتفاقي چندين نفر به دليل برخورد با اشياي تيز و سقوط از ارتفاع به خاطر نديدن و ديوانه شدن و افسرده شدن چند نفر شده بود، توسط وزارتخانه ممنوع شده بود، و مجازاتش حبس 5 ساله تو آزكابان بود...ولي بعد كه به اين ورد براي مقابله با دشمنان، نياز اساسي شد، باز هم آزاد شد... طرز انجامش، اينه كه چوب دستي رو روي سرمون يه دور كوچك، به صورت دوراني ولي آرام، تكان دهيم، بعد با صداي بلند ورد را فرياد بزنيم...لازم به ذكره كه ورد بايد به صورت "بلااايند سكتيسـون" تلفظ بشه...




مقاله : شخصیت وی جنبه آموزگاری دارد. لازم به توضیح است که مرلین هم از افسانه های قدیمی است که در انگلستان و فرانسه رواج داشته است. مرلین در جایی پیامبر است و در جایی جادوگر که به طور مشخص تعریف نشده است.
ویک داستانم در مقا له های سایت دربارش خوندم که ادرس لینک شو می نویسم:
http://www.jadoogaran.org/modules/xfs ... article.php?articleid=534


ویرایش شده توسط الیجاه دریک در تاریخ ۱۳۸۵/۴/۱۶ ۲۳:۱۶:۵۰

مبارزه هر قدر صعب
صعود را ادامه بده
شاید
قله تنهادر یک قدمی تو باشد.
(دیانا وست لیک)


Re: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۲۱:۴۸ چهارشنبه ۱۴ تیر ۱۳۸۵
#6
مقاله :واین گونه شد که دو هزار دانش اموز به صورت وحشیانه به دنبال یک اسنیچ پرواز کردند
عشق مبصری همه رو دیونه کرده بود دانش اموزان سعی می کردند با مشت ولگد وبه هر قیمتی که شده اسنیچ رو بگیرند ومرلین اون پایین قدم میزد وهر از چند گاهی دو هزار نفر به طور وحشیانهای از بالای سرش رد می شدند واسنیچ مرتبا تغییر مسیر میداد و ملت هم به دنبال ان این طرف و اون طرف میرفتند که نتیجه ی ان برخورد این ملت دو هزار نفری با یکدیگر بود و مرلین از این بابت خوشحال وراضی به نظر میرسید وبالاخره بعد از یک ساعت شاهد منظرهی دل خراش و جان سوز ی از چهرهای معصوم وکبود وسیاه و ورم کردهی دانش اموزان بودی که روی زمین افتاده بودند وناله میکردند وتنها تعداد اندکی از دانش اموزان باقی مانده بودند که دنبال اسنیچ می کردند وحالا اسنیچ وسط زمین بال بال مزد وملت اندک از چهار طرف به طرف اسنیچ حمله ور شده بودند وملت نزدیک ونزدیک ونزدیکتر می شدند تا این که این نزدیک شدن ها کار دست ملت داد وانها را به سرنوشت درد ناک ان ملت نصف ونیمه ی مصدوم دچار کرد ومرلین از این حادثه در پوست خود نمی گنجید وبه دانش اموزان مرخصی اجباری داد .

ج1. 1 خطای بازیکن خیلی شدید باشد که موجب مرگ حریف شود داور لطف می کنه و به بازی کن خطا کاریک ورد اواکاداورا تقدیم می کنه

2در هنگامی که بازی خیلی کسل کننده شده باشد و داور به میل خود یا به در خواست تماشاچیان برای جذابیت بازی از این ورد استفاده میکند .
3 داور کارت قرمز به همراه نداشته باشد

ج2. اگر در بین مسابقه بازیکنی دستشو یی اش گرفت می تونه یکی از کار های زیر را انجام دهد :
1. اولین کاری که می تونه انجام بده اینه که تحمل کنه تا بازی تمام شود .

2. از داور اجازه بگیره بره بیرون و کارشو انجام بده .

3.از کاپیتان تیم بخواهد که او را تعویض کند .

4. اگر بازی خیلی حساس بود وبازیکن قادر به ترک زمین نبود می تواند در یک حرکت انتحاری کارشو گوشهای انجام بده .
ج3. از حرکات رزمی رایج در بازی کوییدیچ مشت زدن به صورت حریف و لگد زدن به شکم وصورت حریف و تو گوشی وبکس و هر گونه حر کتهای رزمی دیگر


مبارزه هر قدر صعب
صعود را ادامه بده
شاید
قله تنهادر یک قدمی تو باشد.
(دیانا وست لیک)


Re: كلاس گياهشناسي
پیام زده شده در: ۲۲:۵۶ شنبه ۱۰ تیر ۱۳۸۵
#7
1. به رشدی که در طی ان قسمت هایی از گیاه از بین رفته ودوباره در طی شرایطی ترمیم وبازسازی میشود را رشد ترمیمی می گوییم.

2. و بهترین مکان برای رشد گیاه فلارین جایی تاریک و سرد ومرطوب می باشد .

3. می توان از عصاره ی گیاه کاهوی جادویی معجونی برای بیهوشی ساخت وهمچنین در گذشته جادوگرانی که ساکن جزیره بودند از این گیاه برای دور نگه داشتن ماگل ها استفاده میکردند چون بوی خیلی بدی دارد


مبارزه هر قدر صعب
صعود را ادامه بده
شاید
قله تنهادر یک قدمی تو باشد.
(دیانا وست لیک)


Re: کلاس پیش گویی
پیام زده شده در: ۲۲:۵۰ شنبه ۱۰ تیر ۱۳۸۵
#8
1. متاسفانه اولین سالی است که در مدرسه ی علوم وفنون هاگوارتز درس می خوانم و اطلاعی از تدریس های پروفسور کوئیرل ندارم

2.بیشتر افرادی که متولد خرداد ماه هستند افرادی قدرت طلب هستند وسعی می کنند دیگران را به خود جذب کنند وبه نوعی جلب توجه کنند وخیلی روک حرف خودشون رو می زنند اما افرادی شوخ طبع ودرس خوان نیز می باشند و فکرکنم با افرادی که متولد ماه مهر هستند سازگاری ندارند وچند تا از ماگل های مشهور این ماه والت ویتمن (شاعر امریکایی) تامس هاردی (نویسندهانگلیسی) فرانسواز ساگان (نویسنده فرانسوی) می باشند ودر اینده تا حدودی به هدف های خود میرسید وعمر طولانی ای دارید.


مبارزه هر قدر صعب
صعود را ادامه بده
شاید
قله تنهادر یک قدمی تو باشد.
(دیانا وست لیک)


Re: كلاس آموزش دوئل
پیام زده شده در: ۲۱:۰۷ شنبه ۱۰ تیر ۱۳۸۵
#9
1. دوئل جنگ ودعوایی است که به دلایل مختلف بین افراد رخ می دهد وشاید یکی از این دلایل نشان دادن این است که شما از حریف خود برتر هستید یا برخی دیگر از دوئل ها نتیجه ی جاه طلبی و قدرت طلبی افراد
میباشد ودر دوئل تنهایک نفر پیروز ونفر دیگر مغلوب است ودر دوئل ما جادوگران تنها اسلحه برای دفاع از خود
چوب دستی می باشد .

2. با گذشت زمان تصمیم گرفته شد برای این که صحنه ی نبردی به وجود اید که دیگران در ان دخالت نداشته باشند یعنی فقط دو طرف دعوا در ان شرکت داشته باشند دوئل را به وجود اوردند .

3.در زمان های گذشته چون مقدار محیط مشخصی برای دوئل نبود و همچنین به تماشاچیان دوئل صدماتی وارد می شد تصمیم گرفته شد که سکویی ساخته شود تا هم محدوده وحدود محیط دوئل مشخص باشد وهم به دیگران کمتر صدمه وارد شود.


مبارزه هر قدر صعب
صعود را ادامه بده
شاید
قله تنهادر یک قدمی تو باشد.
(دیانا وست لیک)


Re: كلاس پرواز و كوييديچ
پیام زده شده در: ۲۳:۰۳ دوشنبه ۵ تیر ۱۳۸۵
#10
1. بایدخیلی مودبانه از جارو مون بخوایم بیاد بالا مثلا جاروی ناز نازی خیلی زود بیا بالا اما اگر موثر نبود با خشانت عمل میکنیم مثلا ای جارو مگه من با تو نیستم بیا بالا اگر باز هم موثر نبود در یک حرکت انحتاری جارو را با دست بر میداریم
2. مطمئن باشیم که جارو سالمه .جهت یابی کردن بادهای ارزشی .وبرای حفظ تعادل کمی به جلو خم میشویم

3. یکدفعه احساس می کنی زیر پاهات خالی شده وزش باد ارزشی رو احساس میکنی تا دور دست ها رو میتونی ببینی وخیلی هیجان انگیزه

نمایشنامه: روز اول کلاس پرواز و کوییدیچ بود ترس ونگرانی در چهرهی دانش اموزان دیده میشد تا اینکه مرلین وارد زمین کوییدیچ شد و از همگی خواست که جاروها را سمت راستمون روی زمین قرار دهیم وسپس این بار با صدایی گوش خراشتر فریاد زد چوب جارو هاتون رو تو دستتون بگیرید دانش اموزان دستشون رو بالای جارو هاشون گرفته بودند و فریاد میزدند بالا ..بالا با خودم می گفتم اه ...چرا بالا نمی یای دیگه داری
حوصلمو سر میبری نگاهی به دور وبرم کردم همه مشغول کار خدشون بودند ودر یک حرکت فوق انحتاری جارو مو با دستم از روی زمین برداشتم مرلین : افرین پسرم کارت خیلی خوبه
بعد مرلین خواست که به عنوان اولین نفر پرواز کنم سوار جاروم شدم کمی به جلو خم شدم در حال اوج گرفتن بودم که یکدفعه یک پارچه که این باد ارزشی اورده بود روی صورتمو پوشوند کنترل خودمو از دست داده بودم به این طرف و اون طرف میرفتم اه این چیه کمک کمک کنید وقتی پارچه رو کنار زدم یک دیوار 1000متری رو به روم بود اما دیگه کار از کار گذشته بود و با صدای بنگی به دیوار خوردم و روی زمین افتادم وقتی چشمامو باز کردم مرلین بالا ی سرم بود که داشت چیزایی رو میگفت که البته من هیچی نمی فهمیدم و سرم هنوز گیج می رفت .


مبارزه هر قدر صعب
صعود را ادامه بده
شاید
قله تنهادر یک قدمی تو باشد.
(دیانا وست لیک)






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.