خب نمیشه گفت خواب هری پاتری بوده...یادمه فقط داشتم تو راهرو های هاگوارتز قدم میزدم که پیچ خیلی طولانی داشت و راهروعه هم اصن تموم نمیشد بعدشم یهو دراکو رو دیدم که بعد مامانم بیدارم کرد برم مدرسه
دوست داشتم اون لحظه بمیرم.
یبارم خواب دیدم از توی کوچمون رفتم تو ساختمون همسایه بعد سر از تالار اسرار در اوردم همینجور داشتم در دیوارو نگاه میکردم که یهو یه مار سیاه از اب پرید بیرون منو نیش زد از خواب بیدار شدم...کلا از بناهای دنیای جادوگری خواب میبینم تا شخصیتاشون
.