پاسخ به: خـــــانــــه ریـــــــدل !
ارسال شده در: چهارشنبه 2 مرداد 1398 14:52
تاریخ عضویت: 1397/06/14
: شنبه 19 مرداد 1398 20:31
از: لندن گرينويچ
داخل اتاق- داشتیم میگفتیم!
فنر سوزش شدیدیو درون دهن، حلق، مری و معده ش حس میکرد، ولی چاره ای نداشت باید صبر می کرد تا حرف لرد تموم شه.
- فنر! بهت گفتیم مسواک بزنی رفتی با وایتکس مسواک زدی!؟

فنر تازه متوجه اینکه دهنش بوی وایتکس میده و اینکه گابریل شروع به تمیز کاری کرده بود شد. فعلا باید همزمان سوزش دهن، حلق، مری و معده رو تحمل می کرد و هم بهونه ای برای لرد جور میکرد.
- بله ارباب! مسواک نداشتم مسواک کریسو برداشتم جای خمیردندونم وایتکس برداشتم، ارباب، بازم دستشویی!

فنر همزمان با اینکه کریس سعی می کرد با برگاش دهنشو تمیز کنه از اتاق خارج شد!
- ما بازم اجازه ندادیم!
بیرون اتاق- چیکار میکنین، شما دو تا اونجا!؟ ابرو نموند واسم پیش ارباب!

- هکتور اینجا بیکار نشسته هیچ کاریم نمیکنه! اون وقت من دارم این همه زحمت می کشم تو ام سرم قر میزنی!

- بیا بیرون دیگه خب!
اشک تو چشمای گابریل حلقه زد.
- یعنی تو منو ادمی می بینی که جای به این کثیفی رو همین طوری ول کنه بره!؟

- خب چیکار کنم من الان!؟
- به جای حرف زدن برو تو اتاق من جارو برقیمو قورت بعد بعدم برو پیش ارباب!
تا حالا کسی با گیتار زده تو سرت!؟