مدیریت سایت جادوگران به اطلاع کاربران محترم میرساند که سایت به مدت یک روز در تاریخ 31 خرداد ماه بسته خواهد شد. در صورت نیاز این زمان ممکن است به دو روز افزایش پیدا کند و 30 خرداد را نیز شامل شود. 1 تیر ماه سایت جادوگران با طرح ویژه تابستانی به روی عموم باز خواهد شد. لطفا طوری برنامهریزی کنید که این دو روز خللی در فعالیتهای شما ایجاد نکند. پیشاپیش از همکاری و شکیبایی شما متشکریم.
mandarkin نوشته:
شجاع/ کله خراب/ زودجوش میارم/همیشه آماده دعوام/اول خانواده بعد دوستان برام مهمترین چیزن/معمولا از چیزی فرار نمیکنم/اگه چیزی رو بخوام حتما بدستش میارم
گریفندور رو ترجیح میدم البته ته مایه شرارت درونم میگه اسلیترین ولی همون گریفندور
رنگو نوشته:
شخصیت خودم فکر می کنم یک آدم با ظاهر آرومی هستم. خیلی زود عصبانی میشم، بیشتر اوقات حالم گرفته است ولی هیچ کدوم از اینا توی ظاهرم مشخص نمیشه. عرضم به حضورتون که یه مدت خر خون بودم، ولی بعد فهمیدم راه های دیگه ای هم واسه نمره گرفتن هست. تقلب نه، نفوذ! نفوذ روی کادرفنی مدرسه. در کل شخصیتی هستم که اکثرا بهم اعتماد می کنن. آدم شروری نیستم. اعتقادم به اون اصالتی که سالازار ازش دم میزد نیست.
آدمی ام که یاکاری رو قبول نمیکنم یا تا انتهاش هستم و به نحو احسنت انجامش میدم. در طول تحصیل هم همیشه در هر زمینه ای تحقیقی مقاله ای باید انجام میشد من اولین نفر بودم که انجام میدادم اونم کامل و دقیق.
از درگیری هم خیلی بدم میاد. تا جایی که بشه با صلح و زبان خوش سعی میکنم مشکلاتمو حل کنم.
و فکر میکنم اینکه آدم حکیم باشه خیلی بهتره تا فقط در یک زمینه تخصص داشته باشه.
در مورد گروه بندی، خودم دوست دارم اگر بشه یا برم هافلپاف یا ریونکلاو
anahitas نوشته:
سلام.بدم نمیاد منم تو گروه بندی شرکت کنم.خب...
خیلی آرومم.گاهی خیلی مهربونم گاهی خیلی وحشتناک.برای پیشرفت هرکاری میکنم خصوصیته اصلیم لبخنده.معمولا همیشه لبخند دارم چه وقتی خوشحال باشم چه زمانی که به شدت عصبانیم.تنهایی رو دوست دارم البته چندان شجاع نیستم ولی برای هدفم خیلی کارها میکنم![]()
lakhart نوشته:
يك دختر آرومم وخيلي اهل شيطنت وجنبل وجادو نيستم . البته منو دست كم نگيريد به وقتش هركاري كه بخوام مي كنم . خيلي دوست دارم تو گروه گريفندورباشم پس كلاه عزيز به من كه تازه توسايتتون عضو شدم و اين اولين جايي است كه من توش عضو شدم وازش خوشم اومده كمك كن.باتشكر از شما.
albus.dumbledor نوشته:
سلام با اینکه خیلی ناراحتم ولی نهایت تلاشم رو برای بهترین شدن اسلیترین میکنم.
دیدم که شخصیت هری پاتر به رنگ سیاه هست پس میتونم از اون بگم.
هری جیمز پاتر پسر جیمز پاتر و لیلی پاتر:
پیش بینی شده بود در 31 ژوییه 1980 بچه ای به دنیا میاد که ولدمورت رو شکست میده.که در اون تاریخ هری پاتر و نویل لانگ باتم به دنیا اومدن.ولدمورت سعی کرد هری رو بکشه اما به خاطر اینکه مادر اون خودشو برای هری قربانی کرد تلسم برگشت و قدرت ولدمورت رو ازش گرفت.هری باهوش ، مهربون و شجاع بود و میتونست به زبون مارها حرف بزنه.
هری در سن 11 سالگی به هاگوارتز وارد شد .پرنده ی اون جغد سفیدی به اسم هدویگ و جاروی پرندش یه نیمبوس 2000 بود که مینروا مک گوناگال واسش خریده بود و شکست و سیریوس به اون یه آذرخش هدیه کرد .چوبدستی هری از چوب درختی خاص بود که در وسط اون چوب ققنوس دامبلدور یعنی فوکس بود .اون چوبدستی یک چوبدستی دو قلو داشت که ماله ولدمورت بود .اما هنگامی که هری و هرمیون برای نابود کردن هورکراکس ها تلاش میکردند اون شکست و هری دراکو مالفوی رو خلع سلاح کرد و چوبدستی مالفوی متعلق به هری شد.وقتی هری ولدمورت رو شکست داد متوجه شد که چون مالفوی ، دامبلدور رو خلع سلاح کرد و هری هم مالفوی رو ابر چوبدستی متعلق به هری هست و اونو نابود کرد.خونه و جن خانگی سیریوس بلک یعنی کریچر هم بعد از فوت اون به هری رسید.
هری بازی کوییدیچ رو خیلی دوست داره و مثل پدرش یه جوینده ی عالی هست.
هری در سن11 سالگی ولدمورت رو از گرفتن سنگ قدرت شکست داد.
او در سن 12 سالگی تونست باسیلیسک معروف گروه اسلیترین رو بکشه.
در سن 13 سالگی تونست پدرخوندش رو پیدا کنه و اونو نجات بده.( سیریوس بلاک)
در 14 سالگی با ولدمورت مقابله کرد و تونست از دست اون فرار کنه.
در 15 سالگی تونست ارتش دامبلدور رو درست کنه و بچه های زیادی رو اموزش بده تا در برابر مرگخواران مقاومت کنن.
در16 سالگی هری یکی از جان پیچه های ولدمورت رو نابود کنه و موضوع وجود هورکراکس ها رو بفهمه.
و بالاخره هری در 17 سالگی با نابود کردن تمام جان پیچه ها که مهن ترین اون ها به دست بچه ی دیگه که در 31 ژوییه 1980به دنیا اومده بود یعنی نویل ، نابود شد و سر انجام ولدمورت نابود شد.
هری با جینی ویزلی ازدواج کرد و صاحب سه بچه به اسم جیمز سیریوس ، آلبوس سوروس و لیلی لونا شد.
آریانا_دامبلدور نوشته:
باهوش حاضر جواب شیطون مغرور کینه ای دوستان ارادت دارند میگند شیطنت از چشمام میباره...شجاع نیستم ترسو هم نیستم....
برام فرقی نداره تو کردوم گروه باشم ولی یه ذره اسلیترین رو ترجیح میدم....