مدیریت سایت جادوگران به اطلاع کاربران محترم میرساند که سایت به مدت یک روز در تاریخ 31 خرداد ماه بسته خواهد شد. در صورت نیاز این زمان ممکن است به دو روز افزایش پیدا کند و 30 خرداد را نیز شامل شود. 1 تیر ماه سایت جادوگران با طرح ویژه تابستانی به روی عموم باز خواهد شد. لطفا طوری برنامهریزی کنید که این دو روز خللی در فعالیتهای شما ایجاد نکند. پیشاپیش از همکاری و شکیبایی شما متشکریم.
برو بچه... یادمه تو هاگوارتز سر کلاس کوییدیچ و پرواز روی دسته جارو بر عکس می نشستی. :zogh:
دوربین در ضمن این بحث ، می گردد و به جای نا معلومی خیره می شود، بعد از بزرگنمایی ۱۰۰۰برابر، معلوم می شود نقطه نا معلوم همان خانه گریمولد است.
هری جیمز در حالی که یقه ی بارانی خودش را بالا زده بود ، در جلوی در خانه ظاهر می شودو بعد از اطمینان از اینکه کسی اورا نگاه نمی کند ، وارد خانه می شود.
- کثافت های بووووووقی ، به چه جرأتی خونه منو آلوده کردین ، ای..... .
شترق.
بعد از بسته شدن تابلوی خانم بلک ، تمام محفلی ها در آشپزخونه جمع میشن و هری در حال توضیح دادن برنامه جدید آموزشگاه هستش که...
شترق ...
- کی بود که غیب شد ؟
- اااا بچه ها آلبوس کجاست ؟
اعضای هر دو گروه در حالی که نگران سردسته های خود هستن ، تصمیم می گیرن که به آموزشگاه اپارات کنن.
هوا به شدت گرم بود....دایره ی کامل خورشید اعضای تیم گیریفیندور را به سخره میگرفت...
کاپیتان تیم یعنی استرجس پادمو کمی به بچه ها روحیه میداد:
- همین که وارد باتلاق بشیم بهشون نشون میدیم..
و بعد رو به هری کرد و ادامه داد:
همه چیز به تو بستگی داره پسر...مهم نیست که اونا سوار چی هستن...مهم اینه که تو از جستوحو گر اونا سر تری...
جرج با پوزخندی گفت:
این یارو پیر مرده که کنار باتلاق خونه داره رو چی کارکنیم...
این یارو پیر مرده که کنار باتلاق خونه داره رو چی کارکنیم...
همه ی بچه ها( جتی خود استرجس) خندیدند اما خنده ی آناز زیاد دوام نیورد چون صدایی نسبتا خشن از درون زمین فریاد زد:
لی جردن هستم از اولین مسابقه جن ها و جادوگرها واسه شما گزارش تهیه میکنم امروزیک روزه گرم تابستان است و خورشید درست مثله یه تشت گالیون های طلایی در بالی سر ما میدرخشد امروز قرار شده برای اولین بار در تاریخ جادوگری مسابقه کوییدیچ بین جن های خانگی و جادوگر ها تشکیل بشود اعضای تیم رو معرفی میکنم
کاپیتان تیم دابی که بهش جن آزاده هم میگن جوینده تیم رو ببین چقد هیکلش کوچیکه بذار ببینم اون کریچره مدافعها لوپی و لوبی 2 تا جنه دوقولو هستن دروازه بان تیم دابی با این هیکله کوچولو چطور میخواد 3 تا دروازه رو نگهبانی بده گل زن رو ببین اسمش گراب نسبت به همه هیکلش بزرگتره
سووووووووت
بازی با صدای سوته وزیره جادوگری اغاز میشود همه سوار بر جارو ها به بالا رفتن نگاه کنین اسنیچ هم ازاد شده چه درخششی داره هر 2 جستو جو گر به دنباله اسنیچ حرکت میکنن
هوگو نیز که دیگر به حالت عادی برگشته بود ،به دیگران نزدیک شد و با تمسخر خاصی در لحنش گفت:
همه اعضای تیم در حالت شک خاصی قرار گرفته بودند
سکوت فضای سالن را پرکرده بود