سوژه ي جديد!خانه ي شماره دوازده گريمالد..شبهوا سرد و برفي بود و باد تندي مي وزيد. تعطيلات كريسمس آغاز شده بود و به زودي فرزندان پاتر به خانه برمي گشتند. چند روزي مي شد كه سر هري و جيني به شدت شلوغ بود. البته بيشتر سختي ها براي هري بود مخصوصا كه مجبور بعد از اتمام كارش در وزارتخانه به انجام وظايف آداسي اش بپردازد و همراه جيني به خريد سال نو برود.
- تق..!( صداي بسته شدن در)
- هري چطوره براي تعطيلات يه مدت بيايم اينجا مطمئنم بچه ها هم از اينكه يه جاي جديد بيان خوشحال مي شن..
- آره خيلي عاليه ...هرچي تو بگي عزيزم!(
)
- ايول هري تو واقعا يه مرد آداسي كامل هستي..
جيني با نگاه هايي به معناي بيا اين هندونه ها رو بنداز زير بغلت به هري بار بي ناموسي داستان رو بالا مي بره..!
(بوق!..سانسور شد!)- خائنين به نسب... دورگه ي كثيف.. بي ناموسي طلب ها...بوقي ها!
تابلوي تك چهر پيرزن در حالي كه اين جملات رو با فواره اي از تف مي گه مشتاقانه به هري و جيني نگاه مي كنه
خانه ي شماره ي دوازده گريمالد ..صبح روز بعد:بووووم... ديش... پوف..شتلق..شپلخ!
سه جادوگر و دو ساحره با شدت از توي شومينه به بيرون شوت مي شن و به ترتيب قد روي همديگه ميوفتن و تپه اي به وجود ميارن!
هري و جيني در حالي كه لباس خواب پوشيدن و موهاشون به زيبايي فشن(fashion) شده از پله ها ميان پايين و با توده ي انساني روبه روي شومينه برخورد مي كنن و اونها هم به تپه ي تشكيل شده مي پيوندند..
- بوقي ها... خائنين به نسب ... گرگينه زاده... دورگه ي پست.. ديشب كافي نبود دوباره اعمالتون رو تكرار مي كنيد؟!
جيمز سيريوس: بابا تابلوئه اين زنه چي داره مي گه؟
ليلي ، آل، تدي و ويكتوريا:
جيني:
هري به سرعت به سمت تابلو مي ره و پرده هاي كنارشو مي كشه!
كمي بعد، سرميز غذا- خب بچه ها چه خبر از هاگوارتز!؟
- خبراي بد... مك گونگال ناراحته
- البته يك كمي هم ترسيده
- براي چي؟
- جيمز وقتي داشته مخفيانه تو هاگوارتز پرسه مي زده شنيده كه به فليت ويك و لانگ باتم مي گفت كه از وسايل نقره اي دامبلدور بخارهاي عجيبي به شكل اسكلت بيرون مياد!
هري و جيني بي اختيار بشقابشون از دستشون ميوفته..
-----------------------------
سالها از نبرد هاگوارتز مي گذره و جيمز به هفده سالگي رسيده... مك گونگال از دريافت اين علامتها از وسايل دامبلدور نگرانه و فكر مي كنه اتفاق هاي بدي در شرف وقوعه.. هري، جيني، رون و هرميون احتمالا براي گرفتن اطلاعات بيشتر به هاگوارتز برن و به دوست قديميشون نويل لانگ باتم يه سري بزنن...
با قدرت رول نويسي خودتون سر نخ هاي بيشتري از اين حادثه ي هولناك به دست رئيس اداره ي كارآگاهان بدهيد.
[img align=left]http://panmedi.persiangig.com/DA/Modereator.p