درک بخشنامه جدید وزارت که مربوط به روش تدریس جدید هست رو به صورت یه مثلث تا می کنه و از نوک تیزش به عنوان خلال دندون استفاده می کنه تا باقیمانده ناهار رو از لای دندوناش در بیاره. و در همین حین وارد کلاس میشه.
دانش آموزا که بعد از بلایی که درک سر پرسی و تدی آورد حسابی از اون می ترسن، برپا میدن و بلند میشن. درک که به تازگی بهش گفتن کلاساش خیلی خشک و خسته کننده است، همزمان با گفتن "بفرمایید" تکون کوچکی به چوبدستش میده. دانش آموزا می خوان بشینن ولی هوای زیرنشیمن گاهشون وزنشون رو تحمل نمی کنه و همه به زمین اصابت می کنن! سپس در حالی که سعی می کنن بلند شن، صندلی ها به جای اولشون بر می گردن و سر دانش آموزا رو مورد عنایت قرار میدن.
دانش آموزا:
درک :
پرسی: "من به عنوان بازرس عالی رتبه هاگوارتز و رئیس شورا و کلی سمت دیگه که دارم بهت اخطار می کنم که این رفتارت به عنوان استاد دفاع اصلا مناسب نیست."
درک: "بخوس بینیم باو! مگه خودت نگتی تدریس هام خیلی خشکن؟"
پرسی: "من گفتم تدریس نباید خشک باشه نه اینکه دانش آموزا رو مسخره کنی!"
درک: "دانش آموز پرسی ویزلی! تو کار استادت دخالت نکن. این هم جزو تدریس منه!"
اینیگو که حسابی از زمین خوردن حالش گرفته شده، میگه: "تدریس این جلسه به کدوم مبحث مربوطه که باید ملت رو زمین بزنین؟
"
درک کمی به صورت **سوت** اطراف رو نگاه می کنه و بعد در یک لحظه با گذر موقتی از حالت **یافتم** به این
شکل میگه: "امروز تله های جادویی رو کار می کنیم!"
درک رو به کلاس ادامه میده: "خب، با توجه به اینکه امسال سال نوآوری و از ایناست، وزارت بخشنامه ای فرستاده مبنی بر اینکه کلاس ها باید به صورت دانش آموز محوری اداره بشن. یعنی اینکه من فقط به شما میگم که امروز کدوم جادوی سیاه رو کار می کنیم و شما توی کتاب هاتون دنبال راه مقابله با اون می گردید. حالا به گروه های دو نفری تقسیم بشید و آماده شید. بارتی تو پیش گابریل نشین
"
بارتی: "اصلا به تو چه من پیش کی میشینم؟ اصلا هافلی ها همیشه با ما گریفی ها مشکل داشتن! اصلا این بخشنامه ای که میگی کو؟"
درک: "اولا که به تو چه که به من چه که تو کجا میشینی!(
) دوما که تو از کی تا حالا گریفی شدی
و سوما این بخشنامه هم اینجا..." درک با یادآوری اینکه از بخشنامه به عنوان خلال دندون استفاده کرده، حرفشو عوض می کنه و ادامه میده: "بخش نامه توی کشوی میز منه، برو برش دار!"
بارتی که متوجه شده یه چوبدستی زیر نیم چوبدسته! به طرف میز درک به راه میفته و کشوی میز رو باز می کنه. همین که کشو باز میشه، یه عروسک دلقک می پره بیرون و
(یعنی با چکش می کوبه تا سر بارتی!) و بعد بارتی رو میندازه توی کشو و خودش جفت می ره تو دهن بارتی(ک.پ.ر بای دنیس) و بعد در کشو بسته میشه و بعد میز به طرز عجیبی شروع می کنه به تکون خوردن و صدای بارتی میاد که میگه:
- آه اوه آخ آخ آخ! آروم تر، اوه آخ!
و بعد میز یه بری میشه و مثل کامیونی که سنگ و گل خالی می کنه، گرد و خاک بلند میشه و بارتی از میز میفته بیرون و بعد نیم تن گوجه گندیده میریزه روش.
بارتی در حالی که به طرز عجیبی ایستاده بلند میشه و رو به حضار لبخند می زنه و میگه: "چیزی نیست! چیزی خاصی نبود! شما نگران نباشید!"
در همین حین کشوی میز باز میشه و دست دلقگ مذکور میاد بیرون، یه پس گردنی به بارتی می زنه که باعث واژگونی بارتی میشه و داخل میز برمیگرده. سپس تیتراژ پایینی فیلم پخش میشه و دانش آموزا شروع می کنن به سوت و دست تشویق
(آخ ببخشید فک کنم خط رو خط شد!)
درک که در کمال آسایش ماجرا رو تماشا کرده، لبخندی می زنه و رو به کلاس میگه: "همون طور که گفتم درس امروز راجع به تله های جادوییه! حالا به گروه های دو تایی تقسیم شید و بخش مربوط به تله های جادویی رو بخونید. در کل سه مدل تله جادویی داریم، تله هایی که بلافاصله اثر می کنن، تله هایی که به تدریج اثر می کنن و تله هایی که اثر نمی کنن! آخر ساعت باید در مورد هر کدوم از این سه نوع تله یه مقاله به من تحویل بدید. گابریل به جای بارتی، من همگروه تو میشم
"
[color=#0000FF]چند لحظه همه به گروه های دوتایی تقسیم شدن - میز درک و گابریل[/color]گابریل:
درک:
گابریل: **چشمک**
درک:
گابریل: "بوقی دو ساعته دارم واست عشوه میام خب جواب سوالا رو بگو دیگه
"
درک: "خب زودتر می گفتی اینو! ببین دسته اول تله ها، تله هایین که بلافاصله اثر می کنن، یعنی مثلا یه ماده ای گذاشته شده و به محض اینکه بهش دست بزنی میمیری! یا بیهوش میشی یا چیزی شبیه به این. مثلا اون خامه قناری های فرد و جورج رو یادته؟ که تا می خوردی به قناری تبدیل میشدی؟"
گابریل: :no:
درک: "اشکال نداره، منم یادم نیست فقط تو کتاب خوندم
دسته دوم تله هایین که به تدریج اثر می کنن، مثلا کسی که به اون دست بزنه یا هر جور دیگه ای دچارش بشه، کم کم میمیره. مثلا اگه به یکی از در های گرینگوتز دست بزنی، داخل در کشیده میشی ولی نمیمیری، بلکه اون قدر اونجا میمیری که از گرسنگی یا تشنگی بمیری! یا مثلا اون تله طوری مریضت می کنه که بعد از یه مدت بمیری. مثلا دامبل وقتی به انگشتر گانت دست زد، جوری مریض شد که تا یه سال دیگه میمرد"
گابریل: "مااااااااااااااااااااع
دامبل تا یه سال دیگه میمیره؟"
درک: "نمی دونم! نه بابا، رولینگ یه زری زده وگرنه از اون ماجرا نوزده سال گذشت، دامبل با پسرای هری هم کلاس خصوصی گذاشت و هنوز هم نمرده که هیچ، منم می ترسم نزدیکش رد شم. حالا درسته سبزه ام ولی خب به این دامبل اعتمادی نیست، یهو دیدی از شانس من ذائقه اش عوض شد!"
گابریل: "هان؟ الآن اینایی که گفتی یعنی چی؟"
درک: "هیچی ولش کن، بذار نوع سوم رو هم توضیح بدم و بعدش با هم حرف می زنیم
خب نوع سوم تله ها، تله هایین که اصلا تاثیری ندارن، فقط فرد رو منحرف می کنن. مثلا اون درهایی که توی وزارت خونه بودن و می چرخیدن و باعث میشدن هری اینا نتونن راهشون رو پیدا کنن، یه جور تله از نوع سوم بودن."
گابریل: "**خمیازه** وی وی وی! درک تدریس خیلی خسته کننده شد، این مثال خز و خیل چیه می زنی؟"
درک: "خب ببین، مثلا اگه دامبل به من اصرار کنه که برام کلاس خصوصی بسازم، من می تونم یه پاترونوس (سپر مدافع) بسازم و وقتی دامبل حواسش به پاترونوس سیفیت پرت شد، فرار کنم. اون وقت دامبل به یه تله نوع سوم دچار شده!"
گابریل: "آها!
"
گابریل که حرف های درک رو یادداشت کرده، بلند میشه و نوشته هاش رو به درک میده و میگه: "بفرمایید استاد، تکلیف من تموم شد!" و راه میفته که بره.
درک: "اصلا کی از تو تکلیف خواست
حالا کجا میری؟"
گابریل: "بارتی رو ببرم درمونگاه!"
درک: "بوووووووووووووووووق!
"
-----------------------------------------------
تکلیف
رولی بنویسید در مورد فردی که دچار تله (یا تله های) جادویی شده و گرفتار شدنش به تله ها یا خلاص شدنش رو شرح بدید.* رول می تونه جدی یا طنز باشه
* این فرد هر کسی می تونه باشه
* می تونید رول رو راجع به چند شخص بنویسید
* این فرد ممکنه دچار یه تله بشه یا دچار چند تا تله
چون خیلی ها دیر تکلیفشون رو فرستادن، وقت نشده همه تکالیف رو امتیاز دهی کنم، به زودی امتیاز ها رو می زنم